#امالبنین
🔹فاطمه بنت حِزام مشهور به اُمّ البَنین، از همسران امام علی(ع) و از شخصیتهای محترم نزد شیعیان است. او مادر حضرت #عباس، #عبدالله، #جعفر و #عثمان است که هر چهار تن در روز عاشورا به شهادت رسیدند.از آنجا که او مادر چهار پسر بود، به ام البنین مشهور شد.
#امالبنین_بعد_از_واقعه_کربلا
🔹ام البنین در واقعه کربلا حضور نداشت. هنگامی که کاروان اسیران کربلا وارد مدینه شد، شخصی خبر شهادت فرزندانش را به او داد؛ اما او از سرنوشت امام حسین(ع) پرسید.
ام البنین وقتی خبر شهادت چهار فرزندش و امام حسین(ع) را شنید، گفت:
«ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین میشد و او زنده میماند.»
👈این سخنِ او را برخی دلیل دلدادگی عمیق او به اهل بیت و امام حسین(ع) دانستهاند.
#سوگواری_امالبنین_برای_فرزندان
🔹ام البنین پس از باخبر شدن از شهادت فرزندانش، هر روز با نوهاش عبیدالله (فرزند عباس) به قبرستان بقیع میرفت و در آنجا اشعاری که خود سروده بود، میخواند و میگریست. اهل مدینه گرد او جمع میشدند و همراه او گریه میکردند، حتی گفته شده که مروان بن حکم یکی از حاکمان مدینه، نیز با آنان همراه میشد.
لا تدعونی ویک ام البنین
تذکرینی بلیوث العرین
کانت بنون لی ادعی بهم
و الیوم اصبحت و لا من بنین
ای زنان!من از شما یک تقاضا دارم و آن این است که بعد از این مرا با لقب امالبنین نخوانید(چون امالبنین یعنی مادر پسران،مادر شیر پسران)،دیگر مرا به این اسم نخوانید. وقتی شما مرا به این اسم میخوانید،به یاد فرزندان شجاعم می افتم و دلم آتش میگیرد.زمانی من امالبنین بودم ولی اکنون امالبنین و مادر پسران نیستم.
ام البنین را ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانستهاند که در رثای حضرت عباس این اشعار را سروده بود و میخواند:
یا من رَاَی العباس کرّعلی جماهیر النقد
و وراه من ابناء حیدر کل لیث ذی لبد
انبئت اَنّ ابنی اصیب براسه مقطوع ید
ویلی علی شبلی امال براسه ضرب العمد
لو کان سیفک فی ید یک لما دنا منه احد
ای چشمی که در کربلا بودی، ای انسانی که در صحنه کربلا بودی آن زمانی که پسرم عباس را دیدی که بر جماعت شغالان حمله کرد و افراد دشمن مانند شغال از جلوی پسر من فرار میکردند.
پسران علی پشت سرش ایستاده بودند و مانند شیر بعد از شیر، پشت پسرم را داشتند. وای بر من! به من گفتهاند که بر شیر بچه تو عمود آهنین فرود آوردند. عباس جانم، پسر جانم! من خودم میدانم که اگر تو دست در بدن میداشتی، احدی جرات نزدیک شدن به تو را نداشت.
╔═.🍂🍂.══════╗
🆔 @mahdaviyat_mesh
╚══════.🍂.🍂═╝
#امالبنین
🔹فاطمه بنت حِزام مشهور به اُمّ البَنین، از همسران امام علی(ع) و از شخصیتهای محترم نزد شیعیان است. او مادر حضرت #عباس، #عبدالله، #جعفر و #عثمان است که هر چهار تن در روز عاشورا به شهادت رسیدند.از آنجا که او مادر چهار پسر بود، به ام البنین مشهور شد.
#امالبنین_بعد_از_واقعه_کربلا
🔹ام البنین در واقعه کربلا حضور نداشت. هنگامی که کاروان اسیران کربلا وارد مدینه شد، شخصی خبر شهادت فرزندانش را به او داد؛ اما او از سرنوشت امام حسین(ع) پرسید.
ام البنین وقتی خبر شهادت چهار فرزندش و امام حسین(ع) را شنید، گفت:
«ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین میشد و او زنده میماند.»
👈این سخنِ او را برخی دلیل دلدادگی عمیق او به اهل بیت و امام حسین(ع) دانستهاند.
#سوگواری_امالبنین_برای_فرزندان
🔹ام البنین پس از باخبر شدن از شهادت فرزندانش، هر روز با نوهاش عبیدالله (فرزند عباس) به قبرستان بقیع میرفت و در آنجا اشعاری که خود سروده بود، میخواند و میگریست. اهل مدینه گرد او جمع میشدند و همراه او گریه میکردند، حتی گفته شده که مروان بن حکم یکی از حاکمان مدینه، نیز با آنان همراه میشد.
لا تدعونی ویک ام البنین
تذکرینی بلیوث العرین
کانت بنون لی ادعی بهم
و الیوم اصبحت و لا من بنین
ای زنان!من از شما یک تقاضا دارم و آن این است که بعد از این مرا با لقب امالبنین نخوانید(چون امالبنین یعنی مادر پسران،مادر شیر پسران)،دیگر مرا به این اسم نخوانید. وقتی شما مرا به این اسم میخوانید،به یاد فرزندان شجاعم می افتم و دلم آتش میگیرد.زمانی من امالبنین بودم ولی اکنون امالبنین و مادر پسران نیستم.
ام البنین را ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانستهاند که در رثای حضرت عباس این اشعار را سروده بود و میخواند:
یا من رَاَی العباس کرّعلی جماهیر النقد
و وراه من ابناء حیدر کل لیث ذی لبد
انبئت اَنّ ابنی اصیب براسه مقطوع ید
ویلی علی شبلی امال براسه ضرب العمد
لو کان سیفک فی ید یک لما دنا منه احد
ای چشمی که در کربلا بودی، ای انسانی که در صحنه کربلا بودی آن زمانی که پسرم عباس را دیدی که بر جماعت شغالان حمله کرد و افراد دشمن مانند شغال از جلوی پسر من فرار میکردند.
پسران علی پشت سرش ایستاده بودند و مانند شیر بعد از شیر، پشت پسرم را داشتند. وای بر من! به من گفتهاند که بر شیر بچه تو عمود آهنین فرود آوردند. عباس جانم، پسر جانم! من خودم میدانم که اگر تو دست در بدن میداشتی، احدی جرات نزدیک شدن به تو را نداشت.
Eitaa.com/nahjolbalagheeiha