eitaa logo
نَجواا 🌱
52 دنبال‌کننده
6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
45 فایل
بسم رب جانان سلام مولای من سلام معشوق عالمیان، سلام انتظار منتظران.السلام عليك یا صاحب الزمان "عج" ی کانال پراز دلتنگی🌼 کانالمون متولد پنجشنبه 30دی 1400 کپی حلال⛓️ نجواای بی کلام💛 بیمه ی نگاه منجی عالم عج 👑 -نبودنت‌! -بدترین‌فعلِ‌دنیآست.. .
مشاهده در ایتا
دانلود
، عرض ارادتی است به ساحت مقدس عج 💕 لطفاً مسائل را قاطی نکنیم ، همه چیز را به مسخره نگیریم .... مراقب خنده ها و شوخی ها و مسخره کردنهایمان باشیم ... مهدی فاطمه بقدر کافی تنها و مظلوم است 😔 لطفاً ما دیگه ناخواسته موجب آزردن قلب مهربان امام زمانمان نشویم 🌸🍃 💟 باغ تماشای خدا @Baghetamashyekhoda
😎دیگ شجاع😎 یک روز هنگام عصر و پخش مستقیم غذا، خمپاره زدند.😐 همه فرار کردیم...🤯 هر کدوممون یه ور...😶 بعد برخاستیم دیدیم خمپاره درست خورده کنار دیگ غذا ولی عمل نکرده...🤩 با تعجب و خنده به همدیگر نگاه کردیم...😜 دوست رزمنده‌ای گفت: ایوالله، باز هم به غیرت و شجاعت دیگ!👍 با همه سیاهی از ما رو سفیدتر است...😌 از جایش تکان نخورده.😉 آفرین.👏 برادرا خوبه یاد بگیرند و به محض اینکه خمپاره میاد،دنبال سوراخ موش نگردند.😁😅😝 😂 ❤️اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب سلام الله علیها ❤️ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
💠 شهیدی که همسرش او را نذر دفاع از حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها کرد ⬅️ شهیــد ▫️همسر شهید قره‌محمدی نقل می‌کنند: زمانی که پسرمون محمدجواد به دنیا آمد، مریض بود و ما خیلی برای درمانش اقدام کردیم اما چاره نمی‌گرفتیم. یک روز دلم شکست، گفتم: یا زینب کبری سلام‌الله‌علیها! اگر پسرم خوب شود، رضایت کامل می‌دهم که بار دیگر همسرم مدافع‌حرم شما شود. ▫شاید ۳روز از این اتفاق نگذشته‌بود که پسرمون حالش خوب شد و من بعد از آن به تلاطم افتادم تا کاری کنم‌که شوهرم به سوریه برود.برای این کار نزد همسر فرمانده تیپ صابرین رفتم و به ایشان گفتم که سفارش کنید حاج‌آقا هرطور شده‌است شوهرم را به سوریه بفرستد تا نذرم ادا شود. حتی به خود فرمانده تیپ صابرین گفتم که این کار را انجام بدهید و ایشان گفت که خیالتان راحت اسمشان را رد می‌کنیم. بعد که اسمشان را دادند من خیلی از ایشان تشکر کردم. مهدی هم زمانی که داشت میرفت بسیار خوشحال بود، بچه‌ها را نوازش کرد و رفت و مطمئن بود که دیگر بازنمی‌گردد و همینطور هم شد؛ او در ۲۱ آذر ۱۳۹۶ در منطقه دیرالزور سوریه به آرزویش رسید و آسمانی شد ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
📌دو شهیدی که ناجی حاج قاسم شدند ✍محمدرضا حسنی‌سعدی، مدیرکل سابق بنیاد شهید کرمان:یک بار به همراه حاج قاسم می‌خواستیم به دیدار خانواده شهدا برویم؛ حاج قاسم از من پرسید: «امروز دیدن کدام‌یک از خانواده شهدا می‌رویم؟» گفتم: «دیدن والده شهید مصطفی موحدی می‌رویم.» پرسید: «مصطفی موحدی؟» گفتم: «بله.» شهید مصطفی موحدی برادرزاده آیت‌الله موحدی کرمانی هستند. وقتی به منزل شهید رسیدیم، مادر شهید موحدی کرمانی روی ویلچر بود و برادر شهید او را داخل ساختمان می‌برد. حاج قاسم ویلچر را از دست برادر شهید گرفت و گفت: «می‌خواهید همه ثواب‌ها را خودتان ببرید؟ یک مقدار هم بگذارید ما از این ثواب‌ها ببریم.» بعد حاج قاسم ویلچر را منتقل کرد و کنار ویلچر مادر شهید موحدی کرمانی دو زانو نشست و گفت: «مادر! پسر شما مصطفی و شهید منصور همایون‌فر در بیمارستان مشهد ناجی من بودند.» ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
😜تشریف می‌برم موقعیت ننه😜 🎈خاطره‌ای از احمد شیروانی جانباز 70 درصد 🎈 🖍سال 1361 حدود 2 ماه قبل از شروع عملیات محرم، من، حمید یزدی، سعید شوردزی و چند نفر از دیگر دوستانم به شهرک دارخوین آمدیم. 🚶‍♂🚶‍♂ 🖌فرصت نشده بود به مرخصی برویم. هر چه به دفتر کارگزینی تیپ امام حسین(ع) می‌رفتیم تا مرخصی بگیریم، می‌گفتند: فعلاً تمام مرخصی‌ها لغو شده است.☹️ 🖍از بس سماجت کردیم، مسؤول کارگزینی با مرخصی 48 ساعته ما موافقت کرد و گفت: مواظب باشید بقیه نیروها نفهمند شما دارید به مرخصی می‌روید. تا جایی که امکانش هست برگه‌های مرخصی را نشان کسی ندهید.🤫 🖌برگه‌های مرخصی را در جیبمان گذاشتیم و پیاده به سمت دژبانی حرکت کردیم.🚶‍♂🤩 🖍وانت تویوتایی به ما نزدیک می‌شد. 2 نفر جلو و چندنفر هم در کابین عقب آن نشسته بودند.🛻 🖌 وقتی ماشین به ما نزدیک شد، از راننده‌اش پرسیدم: اخوی! این ماشین اهواز نمی‌رود؟🤨 🖍سرعتش را کم کرد و گفت: چرا بپرید بالا.😉 🖌سوار شدیم. دم در، دژبان که یک بسیجی کم‌سن و سال بود، جلوی ماشین را گرفت و پرسید: اخوی‌ها کجا تشریف می‌برند؟🧐 🖍یکی از سرنشینان جلو گفت: داریم می‌رویم موقعیت مهدی.🙂 🖌گویا دژبان از قبل او و دوستانش را می‌شناخت، ولی متوجه شد که ما پنج نفر با آن‌ها نیستیم.🤭 🖍 با لهجه شیرین اصفهانی از راننده پرسید: دادا، این برادرا هم با شوما هستن؟🤨 🖌ـ از خودشان بپرسید.😕 🖍از ما پرسید: شوما چندنفر کوجا تشریف می‌برین؟🤔 🖌همان لحظه شیطنتم گل کرد. با قیافه کاملاً جدی گفتم: من تشریف می‌برم موقعیت ننه، بقیه را از خودشان بپرس.😌😆 🖍بغل دستی‌ام از حرف من خنده‌اش گرفت.😅 🖌 همان طور که می‌خندید، گفت: من هم می‌روم موقعیت ننه.😂 🖍حمید یزدی که متأهل بود، گفت: من نمی‌روم موقعیت ننه، می‌خوام بروم موقعیت زنه!😉🤣🤣 🖌راننده گاز داد تا حرکت کند. 🚘 🖍دژبان با کف دست روی کاپوت ماشین کوبید. 🙌 اسلحه‌اش را مسلح کرد و گفت: وایسا ببینم. این مسخره‌ بازیا چی چیه‌‌س؟ موقعیت ننه دیگه کوجاس؟ پیاده‌ بشین ببینم. من نمی‌ذارم شما چند نفر از این در برین بیرون!😡 🖌ـ اخوی چی چی رو نمی‌ذاری؟ ما باید بریم وَرِ دل ننه‌هامون.😜 🖍ـ مگه الکیه، هر کی دلش خواست سرش رو بندازه پایین و از این در بره بیرون؟ فکر کردین من اینجا بوقم؟😠😤 🖌ـ برادر! ما حکم مأموریت داریم، باید بریم موقعیت ننه.😊 🖍ـ ببینم حکمتون رو.😕 🖌برگه‌های مرخصی را که نشانش دادیم، گفت: خدا بگم شما بسیجیا رو چی کارتون نکنه که هر کدومتون یه جوری آدم رو می‌ذارین سرکار! برین خدا پشت و پناهتون.😩😄 😂 ❤️اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب سلام الله علیها ❤️ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دلیل فتح خرمشهر از دیدگاه شهید حاج قاسم سلیمانی 🔹باید رفت جلو و گفت بیا ... ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
🌿پیکر شهیدی که سر در بدن نداشت و یک دست او نیز قطع شده بود ⚘در حالی که به عقب برمی گشتم در سه راهی چشمم به پیکر شهیدی افتاد که در بدن نداشت و یک او نیز از بدن قطع شده بود. از روی لباسهای او متوجه شدم که پیکر مطهر حاج همت است اما از آنجا که شهادت ایشان برایم خیلی دردناک بود‌‌ همان طور که به عقب می‌آمدم خود را دلداری می‌دادم که نه این جنازه حاج همت نبود. وقتی به قرارگاه رسیدم و متوجه شدم که همه دنبال حاجی می‌گردند به ناچار و اگر چه خیلی سخت بود اما پذیرفتم که او شهید شده است. ⚘شب‌‌ همان روز بدن پاک حاجی به عقب برگشت و من به قرارگاه فرماندهی که در کنار جاده فتح بود رفتم. گمان می‌کردم همه مطلع هستند اما وقتی به داخل قرارگاه رسیدم متوجه شدم که هنوز خبر شهادت حاجی پخش نشده است. روز بعد متوجه شدم که جنازه حاجی در اهواز به علت نداشتن هیچ نشانه‌ای شده است. من به همراه شهید حاج عبادیان و حاج آقا شیبانی به اهواز رفتیم. علت مفقود شدن جنازه حاج همت نداشتن سر در بدن او بود. ♥️🕊 "شهــ گمنام ــیـد"
6.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محمد بن مهزیار کیست ؟؟؟ که این روزها در سرود زیبا و ملکوتی «سلام فرمانده» بر سر زبان میلیون ها کودک ونو جوان ایرانی تکرار می شود کیست ‌ سلام فرمـــانده
سلام فرمانده اینقدر بعضی ها رو سوزنده که برای تخریبش به هرچیزی متوسل میشن! 💢میگه در همون ورزشگاهی که شاه ساخته، سلام فرمانده میخونید! ✅ شاه اگر خیلی به فکر مردم بود،بجای ساختن یک ورزشگاه،به فکر مردمی بود که در اکثرشهرها و روستاها درفقر وفلاکت بودند. نه تنها جای تفریح،بلکه حتی در تامین ضروریات زندگی خود مانده بودند! آش وضعیت معیشتی مردم و زیرساخت‌های کشور درزمان پهلوی اینقدر شور است که حتی کسانی که با گزاره«شاه استادیوم آزادی را ساخت»از دوران سیاه پهلوی دفاع می‌کنند!!،از ذهنشان می‌گذرد که مبادا این حجم از افتخار به یک استادیوم ساختن،سند خالی بودن کارنامه پهلوی باشد!؟ بگذریم،این فهرست مختصری از ورزشگاه هایی است که جمهوری اسلامی ساخته است: ورزشگاه نقش جهان اصفهان،75هزار ورزشگاه یادگارامام تبریز،66هزار ورزشگاه پارس شیراز،50هزار ورزشگاه غدیر اهواز38هزار ورزشگاه امام رضا(ع)25هزار نکته آخر؛ مایی که کاخ سفیدو میخوایم حسینیه کنیم چه باک که استادیوم اریا مهر قدیمو بکنیم محل تجمع بسیجی ها و امام زمانی ها!😉 اتفاقا غرورانگیز تره و یادآوری میکنه که جای خیلی چیزا عوض شده!! ‌ "شهــ گمنام ــیـد"