فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱. با بالا هماهنگ شدیم، همه فهرست وزرا را آقا تأیید کردند.
۲. تعداد زیادی از وزرای پیشنهادی را نمیشناختم و نظری نداشتم.
📄با نگاهی سطحی میتوان فهمید این دو گزاره با هم جمع نمیشوند. اصل موضع رهبر انقلاب مبتنی بر این واقعیت است که «علیرغم نقل رئیسجمهور، هیچ تأیید همگانی از جانب رهبری درکار نبوده است». این گزاره تکذیبیهای بود بر ادعای پزشکیان. دروغی که از شدت بزرگی، سیاسیّون کارکشته در مجلس را نیز به اشتباه انداخت، و شد «داغ ننگِ عوامزدگی و ولایتنشناسی» بر پیشانی مجلس دوازدهم.
📎حاشیه:
رهبر انقلاب امروز در جایگاه پدر نظام، با همین عبارات کوتاه، به رئیسجمهور و نمایندگان مجلس تذکر دادند. اما برای انقلابیهایی که این مدت، عدم اعلان موضع از جانب رهبری را تا مرز محکومیت ایشان به نقض جمهوریت پیش برده بودند، لازم شد وقایع زمان حضرت امیر را بازخوانی و نیز در سیرۀ رهبری تأمل کنند.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/274
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📄 چالش تحمیلی نابرابری جنسیتی
دولت جدید بجای رصد واقعیت اجتماعی، تلاش میکند تا حس ناکامی و نابرابری را به جامعه تزریق کند. تجربه نشان داده اصلاحطلبان همواره در پی بافتن محرومیتهای ساختگی و القا و تحمیل آن به جامعه بودهاند. حقیقت جامعه با بافتههای آنان سازگار نیست و اکثریت جامعه آن را نمیخواهند. اما آنان امر ناصوابی را آنقدر تکرار میکنند تا جامعه باور کند که چنین امری واقعیت دارد.
اکنون نیز در حالیکه ایرانیان فارغ از جنسیت، در عرصههای مختلف علمی و عملی درکارند، سخنگوی دولت، سعی در القا و «تحمیل» چالش نابرابری جنسیتی به جامعه دارد؛ اما او باید بداند:
۱. معیار در تفکر حکومت شیعی «عدالت جنسیتی» است؛ و «برابری جنسیتی» از حلقوم لیبرالیسم برخاسته.
۲. معیار در انتخاب مدیران ارشد نظامِ اسلامی، صلاحیت علمی و عملی است؛ و نه همچون افکار منسوخ رئیستان در شورای راهبری، جنسیت و مذهب و قومیت و همهچیز جز شایستگی!
۳. حضور انسان در جامعه باید متناسب با توانمندیها و وظایف ذاتی او در نظام هستی باشد. هر جایگاهی -فارغ از مدیرکل یا کارمند جزء- تنها زمانی برای زن مطلوب است که با وظایف ذاتیاش که مهمترین آن همسری و مادری است، در تضاد نباشد.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
🔻رسانۀ ملی و ضربات حریف بالاندیده
🖋آزاده محمودیان
۱. یکی از مهمترین کارکردهای رسانه، تعیین فضای روانی جامعه است. البته با ادبیات رایج ما، باید اینطور بگویم که یکی از وظایف رسانه، ایجاد یا تأمین امنیت روانی جامعه از طریق روایتپردازیهای درست و رفع ابهامات است.
قطعاً وقتی موضوع، نقش رسانه در امنیت روانی جامعه باشد، پای رسانۀ ملی بسیار بیش از سایر رسانهها در میان خواهد بود و وظیفه او بسیار سنگینتر از سایر رسانهها.
۲. اکنون و با روی کار آمدن سهبارۀ دولت اصلاحات، وظیفۀ مدیران رسانۀ ملی است که نقبی به گذشته بزنند و به یاد آورند که در دو نوبۀ قبلی چطور پروپاگاندای اصلاحات هر روز چالشی جدی برای امنیت روانی جامعه ایجاد میکرد. و در هر دو تجربه، این خلأسازیهای امنیتی را تا کشیده شدن پای ملت به خیابانها و تبدیل چالش روانی به چالش امنیتی داخلی و البته خارجی ادامه دادند.
آن زمان هم، دست رسانۀ ملی از هرگونه پیشبینی، مدیریت بحران، روایتپردازی و نبرد با کجروایتها بهطور جدی تهی بود. اما مدیران امروزِ رسانۀ ملی، که کبادۀ انقلابیگری به دوش میکشند را خفّتی بزرگ است که هیچ برنامۀ جدی در این نبردچندبرابری شناختی نداشته باشند!
۳. آقایان مدیر رسانۀ ملی بدانند دشمنان انقلاب، بارها در این عرصه ثابت کردهاند که اولاً، در تضعیف انقلاب و تخریب مرزهای امنیتی و جغرافیای(!) ایران هیچ خطقرمزی ندارند و از هیچ اقدامی فروگذار نخواهند کرد. ثانیاً، تکنیکشان، تخریب از طریق خلط حقایق به دروغهای ریزریز، امّا در تمامی زوایای روانی جامعه است؛ بدین معنا که آنها هیچ گوشهای از هزارتوی جامعه را از چشم نمیندازند و آستانۀ تحمّل آن را دچار فرسایش میکنند؛ تا جایی که نه اعتمادی باقی میگذارند و نه آرامشی. خسارت کرسنت را گردن عناصر انقلابی میندازند، همزمان جامعه را زدوده از باور به حجاب معرفی میکنند، به موازات آن مدیران کارآمد انقلابی را در لابهلای ناکارآمدی مدیران خائن سرمیبرند و... ، دستآخر این ظلمها را با غرغرۀ «دولت وفاق» و ادعای استفاده از همۀ طیفهای سیاسی از ذهن ملت میشویند.
۴. آقایان رسانۀ ملی اما بهدلیل عدم مشاوره با متخصصین انقلابی رسانه، راه بیطرفی را به اشتباه میروند، و بهورطۀ افراط و تفریط میفتند. بیطرفی، یعنی طرفِ ذهنیت جامعه را گرفتن، و برای رفع شبهات آن قدم برداشتن و لحظهبهلحظه برای زدودن آخرین نگرانیهای آن طرح و برنامه داشتن. مدیران رسانۀ ملی یقین کنند، اگر امروز برای ادعای خسارت کرسنت پای جلیلی و زنگنه را برای مناظرۀ آشکار در محضر ملت به صداوسیما نکشند و یا کوس رسوایی نپذیرفتن هریک را فریاد نزنند، اگر برای بحث حجاب بین مدعیترین شبههافکنانِ دوری ملت ایران از دین و خبرهترین متخصصان این بحث در جبهۀ انقلاب گفتگوی نتیجهساز نسازند و اگر برای تمام مواردی از این دست تنها سکوت پیشه کنند و منتظر تکهای پیدرپی دشمنان این خاک و دین باشند، اینبار ضرباتی سختتر از ۷۸، ۸۸، ۹۸ و ۱۴۰۱ در انتظار امنیت جامعه خواهد بود.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
🔻صدای پرلکنت رسانۀ ملی
🖋آزاده محمودیان
۱. یکی از برجستهترین قدرتهای رسانه این است که میتواند تعیین کند مردم «چگونه» دربارۀ یک موضوع بیندیشند؛ یعنی قادر است با کم یا زیادکردن وزانت یک موضوع به افکار جامعه سمتوسوی ویژهای بدهد. ایجاد احساس نیاز، خطر، اشتیاق، بیتفاوتی و... در بطن جامعه همه و همه، در ید قدرت رسانه است. پس اگر در جامعهای شبههای ایجاد شد، پس از مدتی تبدیل به گره شد، و در اغمای رسانهای، چنان کور از کار درآمد که امنیت روانی جامعه را به مخاطره انداخت، خبر از وجود رسانههایی ناکارآمد و غیرمتخصص و غیرمتعهد دارد. فارغ از نگاه تخصصی به رسانۀ ملی، آنچه اقدامات سازمان صداوسیما را بیشتر زیر ذرهبین اهل نظر میبرد، وجود خیل عظیم رسانههای «دیگری» است که در داخل و خارج و بهصورت شبانهروزی بر آمار تلفات نبرد شناختی میافزایند. در چالش تحمیلی حجاب، رسانههای دیگری، چهشبکههای فارسیزبان خارجی و چه سکوها و کانالها و جرایدی که پژواک صدای آنها در داخل کشورند، با مهارت توانستهاند تا حد قابل توجهی تعیین کنند که جامعه چگونه به این موضوع بنگرد.
۲. در این راستا، فضای دستکاریشده توسط این رسانهها با تکرار پربسامد این ناحقیقت که "بسیاری از مردم خواهان تغییر در رویکرد نظام نسبت به پوششاند" ضرورت تنزّل نظام از موضعش را به جامعه القا میکند. دستان چنین حملهای بر روی گلوی مخاطب فشار میآورد که وقتی همه اینگونهاند چارهای جز پذیرفتن میل اکثریت نیست. این القا، اژدهایی چندسر است که استخوان افکار عمومی را از زوایای مختلف درهم میشکند. از سویی حداکثری مینماید، از سویی آن را درِ باغ سبز پایانِ تنشها و آغاز همزیستیِ آرام افکار متنوع میخواند، از سوی دیگر با پشتیبانی عناصر سکولار دانشگاهی آن را خردمندانه و از طرفی با رنگولعابدادن، آن را قدمی بهسوی مدرنشدن زندگی ایرانی معرفی میکند. در گام اول اینموارد را با یک شبهه میآغازد و شبهه پشت شبهه در تعلل پاسخ اهل فضل، از سوی دیگری پاسخ داده میشود. اما رسانۀ انقلابی متخصص و متعهد است و وارد معرکه میشود و اهل فضل واقعی را بهمیدان پاسخگویی میکشاند. بهزبانهای متنوع و در تولیدات ۳۶۰درجهای پاسخها را با بسامدی بیش از شبهات، بهسوی ذهن مخاطب روانه میکند. اعتبار صداهای ناهمگون با عرف و شرع را مخدوش میکند و ساختمان شبهه را در اذهان، فرومیشکند.
۳. رسانۀ انقلابی لطایفالحیل میداند و فرم میشناسد. تمام سرمایۀ رسانه، آدمهایی هستند که رسانه و جامعه را باهم میفهمند. پس از نیروی بالقوه و مهارت گروههای مردمی، و شجاعت و دانش اندیشمندان انقلابی بهره میبرد و حرف حق را برای جانهای ناپخته قابل هضم میکند. پیش و بیش از همه برای شرایط احتمالی، سناریو دارد و در اتفاقات، دستبسته نیست و یا دچار حرکات شتابزده و خودسوز نمیشود. او صدای اعتراض مردم را بسامد میبخشد. با گزارش میدانی، آتش زیر خاکستر نارضایتی را شعلهور میکند و با گفتگوی تحلیلی با خرمندان شجاع، صبرسرآمدۀشان را بهتصویر میکشد؛ نه با دعوت از غیرمتبحّران -که به اندک اظهار حقیقتی به عذرخواهی متوسل میشوند- برای دیگریهای انقلاب فضاسازی کند. عمل یا سکوت اوست که نشان میدهد و چهبسا تعیین میکند اکثریت چهمیخواهند. زیرا اوست که پشتیبانی عالیرتبگان و رقمهای چندهزار میلیادی دارد. اما افسوس که رسانۀ ملی ما پر است از خبرنگاران و دبیران و... نامآشنا و باسابقه و بهشدت غیرحرفهای که هنوز هم «چه احساسی داری؟» سؤال اول و آخرشان است. از انصاف نگذریم که همان معدود افراد حرفهای هرگاه اجازۀ اقدام بدونلکنت داشتهاند محتوای پرنفوذی خلق کردهاند. اما معدل کل، خبر از عدم توانایی صداوسیما در جریانسازی رسانهای دارد.
۴. رسانۀ انقلابی مرزبندی روشن دارد؛ در اظهار مرزهای فرهنگی انقلاب و ایستادگی بر شریعت به لکنت نمیافتد؛ از ترس فروافتادن از مقام مرجعیت، وفاداران اصلی خویش را نادیده نمیگیرد. برای او اینطور نیست که خروش مردم و خانوادۀ شهدا قابل سانسور باشد و بر طغیان فلان سلبریتی بیخاصیتِ مضر که در آتش اغتشاش دمیده چشم فروبندد و او را میدان مجدد دهد. اما رسانۀ ملی ما باور کرده که پرچمدار نیست و باید تابع جو باشد و مطابق آن عمل کند. قدرت ذائقهپردازی ندارد و نمیتواند سخنش را به جریان تبدیل کند؛ بلکه باید مقلد و مطیع جریانات جاری باشد یا در برابرش سکوت کند. این خطا اندر خطاست. رسانه قدرت آن را دارد که از هیچ، همهچیز بسازد. رسانۀ انقلابی خطشکن است؛ یعنی روی لبۀ تیز مسائل مینشیند و پروای پیامد ندارد. حرفهای اما شجاع است و هیچ سخن ناگفتهای را برای دیگریهای رسانهای خود باقی نمیگذارد و میکوشد امروز که حجاب تبدیل به مسئلۀ اصلی شده، تمام اجزای آن را یکبهیک در پیش چشم جامعه موشکافانه به عرصه تحلیل بکشد.
@Najvayeqalam_Mahmoudian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📄 باید او را ستود! او را که دبیر کلیدیترین نهاد فرهنگی کشور است.
خسروپناه نماد «انتظارِ بیحاصل» ملّت برای اقدام حاکمیت علیه کشف حجاب و بیحیایی است.
استحالۀ فرهنگی در او و دیگر متولیان تصمیمسازی فرهنگی کشور به ثمر رسیده و به کف جامعه سرریز شده.
باید از او ممنون بود.
«او درون مکتومِ تمام مسئولین فرهنگی کشور را علنی کرد».
حالا همگی باید بفهمیم:
ـ امت و امام در جبهۀ حجاب تنهایند!
ـ منتظر و دلخوش به اقدام مسئولین ماندن، یعنی از کف دادن کامل اولین خاکریز جبهۀ انقلاب.
ـ امام جامعه مدتهاست حکم «حرام شرعی و سیاسی» را صادر کرده و حاکمان آشکارا امر ولی را بر زمین نهادهاند.
ـ اکنون زمان ورود مستقیم، پرتعداد و متشکل امّت به میدان اطاعت است.
ـ نقشۀ هوشمندانۀ عملیات هم سالها قبل صادر شده: «بگو و بگذر».
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
📄 آقای خسروپناه اگر از این بیانات رهبر انقلاب بیخبر بوده، مقصّر است!
و اگر میدانسته و چنین گفته، با اندیشه و امر ولایت، زاویۀ آشکار یافته است.
〰〰〰
«یک جریان فساد هم فسادهای اخلاقی و
رواج منکرات است. با این باید مقابله و
مبارزه کرد. ما خوب میدانیم، این جزو تعالیم اسلام است که با زبان و تبیین باید مردم را با فضایل اخلاقی آشنا کرد و از منکرات دور نگه داشت. این به جای خود درست؛ اما با شیوع منکرات و با تظاهر به آن باید مقابله کرد. اسلام مرتکبِ منکر را نصیحت و هدایت میکند؛ اما حد هم برای او میگذارد. با صِرف زبان و توصیه نمیشود کاری کرد! قدرت نظام باید جلوِ سیرِ فحشا و فساد را بگیرد».(۱۳۸۰/۰۵/۱۱)
«با ترویج گناه در جامعه مقابله کنید! مسئلۀ امنیت اخلاقی مهم است؛ به محیط جامعه باید توجه کرد. بعضی قمه میکشند اما بعضی هنجارشکنی میکنند و گناه را رواج میدهند؛ اگر این اهمیتش بیشتر نباشد کمتر نیست».( ۱۳۹۵/۰۲/۱۹)
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
🔻پارهای از وطن که در دست ما نیست
🖋آزاده محمودیان
حقیقت این است که منطقه عظیمی از کشور اکنون در دست دشمن است و آنها نیز از همان بخش به ما ضربه میزنند و آن را تبدیل به قتلگاه مردم ما کردهاند. حاکمیت نظام بر آن بخش، از دسترفته و رها شده است. امروز همانطور که زمین و دریا و هوا برای کشورها بخشی از قلمرو محسوب میشود، فضای مجازی نیز ذیل حاکمیت قرار دارد و حکمرانی برآن به دلیل اثر بیبدیلش بر سایر ابعاد، چهبسا مهمترین بهشمار آید. اما تصمیمسازان این عرصه در کشور ما آن را مجازی تصور کردهاند و از اینرو نسبت به مهار و مدیریت و تنظیمگری آن بیاهتمام ماندهاند. امروز درحالیکه با برخی نظارتها، بیسروسامانی فضای مجازی همچنان تلفات میگیرد، مسئولین دولت و مجلس بر سر لغو همین حداقلها با یکدیگر در رقابتند.
۱. گام نخست در مسیر سروسامان یافتن وضعیت فضای مجازی پذیرش ضرورت حکمرانی بر فضای مجازی است که نیازمند آگاهی از حقایق میدان است. اول اینکه فضای مجازی فضایی کاملا واقعی است؛ بهویژه در ایران که استفاده از اینترنت در آن از متوسط جهانی بالاتر بوده و جزو چهار کشور برتر جهان در ثبت دامنه است. بیش از ۸۰درصد مردم استفاده مستمر از این فضا دارند و بهطور متوسط روزانه سه ساعت وقت صرف آن میکنند. همین چند نکته ضرورت انکارناشدنی حکمرانی دقیق و قدرتمند در این فضا را اثبات میکند. حقیقت دوم این میدان اثر بیبدیل فضای مجازی بر ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. حتی مردم عادی نیز میتوانند نمونههای متعددی را از تاثیر محتواهای کذب و صدق پراکنده شده در فضای مجازی بر زیست جامعه ایرانی بهیاد آورند. فضایی که قادر است در طی چند روز میلیونها ایرانی را به طمع انداخته، همستر بهدست کند، چرا نتواند با امتداد آن در نظام اقتصادی اخلال بیآفریند. فضایی که کودکان آمریکایی را دستبهاسلحه میکند، چرا نتواند دانشآموزان ما را به هنجارشکنیهای سال ۱۴۰۱ در مدرسه وادار کند و... . تجربیات گذشته بهخصوص سالهای ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ نشان داده که نفوذ در قلمرو فضای مجازی، تا لایههای زیرین امنیت روانی، اجتماعی و حتی جغرافیایی کشور قابلیت پیشروی دارد و بیش از هر قلمروی نیازمند اعمال حاکمیت است.
۲. برای رسیدن به چهارچوبی معقول در حاکمیت بر فضای مجازی باید بهسراغ سازندگان آن رفت. خاستگاه این فضا وزارت دفاع امریکاست و در تمام کشورهایی که سهمی درمنازعات گسترده جهانی دارند، تعیین سازوکار حکمرانی بر این فضا با نیروهای نظامی و امنیتی است. امروز نیز شواهد میدان نشان میدهد از کاربردهای ویژه این فضا نفوذ در ابعاد متنوع امنیتی کشورهاست. از اینرو بیتردید تصمیمسازی برای نحوۀ اعمال حاکمیت بر فضای مجازی یک مقوله وابسته به امنیت است و باید بر عهده نیروهای حافظ امنیت کشور باشد و دستگاههای ارتباطی و مخابراتی تنها میبایست در جایگاه کاربر این فضا و ذیل نظامات دفاعی کشور تعریف شوند؛ همانطور که در زادگاه اینترنت نیز چنین است. قصور در این امر تا کنون خسارات شدیدی به کشور وارد کرده اما امتداد آن بیشک ضربات بسیار جدیتری را بههمراه خواهد داشت؛ وقایعی همانند آنچه که این روزها در لبنان شاهد بودیم.
۳. هیچ عقل سلیمی ضرورت تعیین و اعمال قوانین برای چنین حوزه پرنفوذ و پرخطری را کتمان نمیکند. از اروپا و آمریکا گرفته تا روسیه و چین و هند و ترکیه و چچچ... همگی با رویکردهای مختلفی بر فضای مجازی اعمال حاکمیت میکنند. این رویکردها از سانسور کامل و حذف محتوا یا دامنه یا حتی کاربری را شامل میشود و شدیدترین مواجهات را با متخلفان بهکار میبندند. در امریکا و فرانسه که بهعنوان مهد آزادیهای مدنی بازنمایی شدهاند، هم برای فعالیت سکوهای بیگانه سازوکار جدی و سخت در نظر میگیرند و در صورت لزوم برای قوانین موجود خود تبصره و استثنا قایل میشوند، و هم برای کاربران، خط و مرز غیرقابل تخطی طراحی میکنند و در صورت خروج، بیهیچ تذکری کاربری او را حذف میکنند و حتی تا اعمال احکام تعزیری پیش میروند. مهمتر اینکه برای تأمین آرامش روانی جامعه، تمام این اعمال را تحت عنوان «حفاظت از امنیت کاربر» انجام میدهند. این درحالی است که هیچیک از این کشورها بهاندازۀ ایران مورد هجمه و تهدید قرار نداشته و ندارد؛ با وجود تمام این واقعیات مسئولین دولت جدید و برخی نمایندگان مجلس جدید، متعمّدانه از واژۀ فیلترینگ و سانسور استفاده میکنند و آن را پیش چشم ملّت، تصمیمی برای تأمین منافع شخصی برخی افراد ترسیم میکنند و بر سر از بین بردن همین دیوار دفاعی کوتاه با یکدیگر در رقابتند. آنان به امید کسب سرمایۀ اجتماعی برای انتخابات بعدی یا ناآگاهانه در جهت تکمیل پازل بیثباتی نظام، در گسترش این قتلگاه در حرکتند؛ وگرنه مسئولین کجای دنیا امنیت ملی خود را بهسخره گرفتهاند جز ایران؟!
@Najvayeqalam_Mahmoudian
📄 امّت انقلابی سردارانِ سپاه را شهدای زنده میانگارند، چون ماندگان و رفتگان ایشان را مطیعان مخلص ولایت میدانند. «فرماندهان میدان مراقب باشند تا این انگاره مردم مبدّل به غیر آن نشود!»
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
🔻عاقبت عقبنشینی غیرتاکتیکی
🖋 آزاده محمودیان
۱. سخنرانی اخیر او را که شنیدم، دلم فروریخت. از اتصال جنود الهی در آسمان و زمین و پیوستگی عناصر نظام هستی با لشکر عابدان و مطیعانِ مقاومت گفت. چنان آرامشی در صدا و چشمانش بود که گویی عارفی به لحظۀ وصال خود آگاه شده. او واصل شد به لحظهای که سالها انتظارش را میکشید. عزای ما نه برای او، که برای خویش، در فقدان اوست.
۲. پس از ترور اسماعیل هنیه، حتی مردم عوام کوچه و بازار هم فهمیده بودند رخنهای جدی در بدنۀ اطلاعاتی امنیتی ما ایجاد شده است. اما برای خواص این سؤال مطرح بود که چرا استراتژی میدان نبرد که از سوی رهبر انقلاب تعیین شده است بر زمین مانده؛ همان راهبردِ «هر یک ضربه دشمن، ده ضربه در پاسخ خواهد گرفت». صدای خمینی کبیر در گوش اهل تعمّق طنینانداز شده بود که «مهلت دادن به اسرائیل اشتباه است» و پیام مکرّر خلف او که تأکید کرد به ازای هر یک قدمی که عقب بنشینید، دشمن ده قدم به سوی شما خواهد تاخت. گستاخی دشمن هار تا جایی پیش رفت که پس از آنکه نفر اول حماس را در قلب امالقرای مقاومت به خاک و خون کشید، تهدید کرد که میتواند افراد بالاتر از او را نیز در همین مکان ترور کند. آیا شایسته نبود فرماندهان نظامی ایران جمجمه این سگ هار را پس از این تهدیدات درهم بشکنند؟!
۳. اکنون این تنبّه متوجه تصمیمسازان نظامی ماست که مخاطب هشدار اخیر رهبر انقلاب که فرمود «عقبنشینی غیرتاکتیکی غضب الهی را در پی دارد» کیست؟! ایشان بعنوان فرماندۀ کل قوا و کسیکه وعدۀ انتقام خونین برای خون شهید هنیه را داده، این هشدار را به چه کسانی میدهد جز فرماندهان میدان؟! امّت انقلابی سرداران سپاه را شهدای زنده میانگارند، چون ماندگان و رفتگان ایشان را مطیعان مخلص ولایت میدانند. فرماندهان میدان مراقب باشند تا این انگاره مردم مبدّل به غیر آن نشود.
۴. پاسخ به این سؤال نیز بسیار مهم است که از ترور شهید هنیه تا امروز که داغدار سید مقاومت شدیم چه پیامهایی از سوی دولتمردان ایران برای اسرائیل مخابره شده است که اینطور بر وقاحت او افزوده. در مجمع سازمان ملل که بهترین فرصت برای ارسال پیام بود، سران بسیاری از کشورها در آمریکا از کودککشی اسراییل گله کردند، اما دولت ما بعنوان هستۀ مرکزی این مناقشۀ بزرگ چه پیامی فراتر از سایر دولتها ارسال کرده است؟ رئیس شورای راهبری رئیسجمهور در مصاحبه با سیانان در پاسخ به این سؤال که اگر حمله اسرائیل به لبنان جدیتر شود آیا ایران وارد جنگ خواهد شد، صراحتاً میگوید ایران در تلۀ جنگ نخواهد افتاد. خود رئیسجمهور میگوید: «اگر اسراییل سلاح بر زمین گذارد ما نیز میگذاریم.» باید پرسید این پیامهای آشکار چه سهمی در وحشیتر شدن اسراییل داشته است؟! درحالی دولت جدید بهدنبال همراهی مجامع بینالمللی و رسیدن به سازش به هر قیمتی است که خمینی کبیر فرمود توقع از مجامع بینالمللی در کنترل اسرائیلِ غاصب تنها شعری ناموزون است.
۵. امّت انقلابی نیک میداند که لیبرالهای اصلاحطلب، با اینکه میدانند هزینۀ سازش بسیار بیشتر از هر چالشی است اما بدان متمسک میشوند و به قیمت آبرو و عزت و استقلال ایران وارد نبرد نخواهند شد. چه توقعی میرود از کسانیکه نتانیاهو آنان را سرمایۀ اسرائیل در داخل خاک ایران خطاب کرده است. امّا دستگاه نظامی ایران اگر بیش از این تعلّل کند یا در پاسخ به رژیم غاصب راه تعامل و ترس بپیماید «خسرالدنیا و العاقبۀ» این عصر خواهد شد، زیرا در هنگامهای دچار قصور شده که امت در رکاب ولایت است و هیچ دلیلی برای تعلل و ترس نیست.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
🔻لنزها بر فراز موشکها
🖋 آزاده محمودیان
۱. «بیش از آنچه موشک و پهپاد و هواپیما و ابزارهای جنگی و مانند اینها تأثیر بگذارند در عقب راندن دشمن، رسانهها هستند که دلها و ذهنها را تحت تأثیر قرار میدهند. جنگ، جنگ رسانهای است و هر کس رسانۀ قویتر داشته باشد، در اهدافی که دارد، موفّقتر خواهد بود»(بیانات ۷فروردین۱۴۰۳).
در عصر روایت و روایتزدگی، بیتردید یکی از کارویژههای رسانۀ انقلابیِ پیشرو، ارائۀ روایتی دستاول، حرفهای، جامع و صادقانه از وقایع است. آنهم در هنگامهای که کثرت کجروایتهای داخلی و خارجی در پی انحراف افکار عمومی در ابعاد جهانی هستند. اقناعسازی به مدد انبوه متراکم و گسترده و چندبعدی روایتهای درست، بدانگونه که زاویهای تاریک در ذهن مخاطب باقی نگذارد، فرصت فضاسازی را از کجروایتها صلب میکند و سپری میشود برای حفاظت از ذهن مخاطب در برابر جنگ روانی و شلیک دروغپردازیها. اهتمام به ارائۀ اولین روایت و نیز روایت دستاول از مهمترین عوامل دراختیار گرفتن ذهن مخاطب است. این مهم که روایت رسانۀ رسمی ما در مقام دفاع باشد یا در مقام آگاهیبخشی، بهتنهایی نیمی از راه را در تصرف ذهن مخاطب رفته است. موضع اثر و نفوذ اولین روایت آنچنان برتر است که رسانه را بهجای قرار گرفتن در حالت دفاع، در مقام نفوذ قرار میدهد. همچنین روایت دستاول بهدلیل همان دستاول بودن، مخاطب وفادار میسازد. احساس مخاطب از اینکه روایت، مستقیم از سوی راوی به او رسیده یا با چند دست واسطه، در میزان پذیرش و حس اطمینان او عمیقاً مؤثر است.
۲. همزمان با عملیات وعدۀ صادق-۲ شاهد پوششی نسبتاً حرفهای از رسانۀ ملی بودیم. انتقادات پس از وعده صادق-۱ کارگر افتاد و رسانۀ ملی در جایگاه واقعی خود توانست به صورت مطلوبی آنچه را که وظیفۀ اصلی رسانه پیشرو است را در میدان محقق کند. مردم اینبار عملیات را در لحظه و از شبکهای داخلی مشاهده کردند و واکنش کف میدان مردم منطقه را بههمراه تحلیلهای بهموقع تحلیلگران در ابعاد متنوع رصد کردند. اینبار مردم ایران مجبور به انتظار برای روایتپردازیهای رسانههای دیگری نبودند. این روایتپردازی دستاول و جامع موفق به موجآفرینی در میدان شد.
۳. فردا نیز عرصهای مهم برای رسانههای رسمی ایران است، و این بار با مخاطبانی جهانی. زیرا موضوع در خاک ایران واقع میشود و جهان چشم به تصاویری خواهد دوخت که از رسانههای ایرانی صادر خواهد شد. فردا فرصتی است برای تولید روایتی که میتواند در نبرد شناختی تحمیلشده از سوی دشمن مؤثرتر از موشکها عمل کند. تحقق این مهم نیازمند ترکیبی حرفهای از فنآوری و روایتپردازی است. در دنیای امروز، کیفیت تصویرها سازندۀ ذهنیت مخاطبهاست. دوربینها و زوایای تصاویر ارسالیشان در حکم «صنع رهاییبخش» افکار عمومی از هجوم پرتلفات روایتهای تصویری دشمنی است؛ که لااقل تا امروز در این عرصه دست برتر را داشته است. باید از بهترین ابزارها برای ساخت بهترین تصویرها بهره جست. قدرت تصویر را نباید دستکم گرفت. نمیتوان از این واقعیت غفلت کرد که با وجود تجربیات متعدد جمهوری اسلامی از تجمعات میلیونی مردم، گاهی تصاویر مخابره شده از تجمعات مردمی در میادین یمن بسیار باشکوهتر از تمام تصاویر رسانهای ماست.
۴. اما باید پرسید این تصاویر بر اساس کدام سناریو پرداخته و منتقل میشود. پاسخ دقیق به این سؤال است که تصاویر را معنی میبخشد. برای رسیدن به این پاسخها باید تکتک کجروایتهای دیگری را در واقعه پرابهت فردا شناخت. وفاداری خللناپذیر اقشار گوناگون مردم به انقلاب، همنوایی دقیق دستگاهها،وحدت امت اسلامی و جایگاه ایران بهعنوان پدر معنویِ مقاومت در دل آزادگان جهان -و نه فقط جهان اسلام- و... از دالهای مرکزی است که فردا باید با روایتهای رسانههای ایران به جهان مخابره گردد. همچنین در این میان، رسانههای رسمی نباید از قدرت عظیم خردهروایتهای مردمی غافل شوند. هریک از گوشیهای همراه، فردا اسلحهای است در دست مردم ایران که میتواند فضای رسانههای مجازی، بهویژه سکوهای پرطرفدار اسرائیلی را بهدست گرفته و دشمن را در محاصرۀ ۳۶۰درجهای قرار دهد؛ و اینچنین صنع عدو را سبب خیر سازند. این روایتها چنانچه با پیوند تخصص و هنر همراه گردد، چهبسا کشور را از حرکت پهپادها و موشکها بینیاز گرداند.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
📄رسانه در متن جنگهای نظامی
رسانه همچنان در حال پیشروی از جهت علیّت و تعیینکنندگی در زندگی انسان است. پیش از اینها رسانه بستری بود برای فشارهای فکری و تأمین بسترهای روانی نسبت به جنگ؛ اما اکنون دیگر در متن جنگهای نظامی نشسته است. امپراطوری رسانهها امروز همۀ ساحات زندگی انسان را تحت تأثیر قرار میدهند و حتی از جهت امنیتی و نظامی نیز خود یک چالش بسیار جدی قلمداد میشوند. رسانه دیگر فقط رسانه نیست؛ همهچیز به رسانه گره خورده است، حتی جنگ. نه اینکه برای کامیابی، لازم باشد رسانه ضمیمۀ جنگ شود، بلکه عملیات تروریستی پیجرها در لبنان نشان داد اساساً رسانه خود بهابزار مستقیم کشتار تبدیل شده است.
〰〰〰〰
🖇در شرایط حساس فعلی که استفاده عمومی از سکوهای بیگانه میتواند چالشهای جبرانناپذیری برای امنیت ملی کشور در پی داشته باشد، شورایعالی فضای مجازی، در حال بررسی رفع فیلترینگ سکوهای صهیونیستی است! بر این اساس ضروری است چند سؤال از رئیسجمهور که ریاست شورایعالی فضای مجازی و شورایعالی امنیت ملی را برعهده دارد، بپرسیم:
۱. آیا پسر شهید هنیه احتمال ردیابی پدرش از طریق واتساپ را تأیید نکرد؟
۲. آیا اسرائیل در جریان انفجار پیجرها، ترور را به میدان عمومی نکشاند؟
۳. آیا احتمال دارد از طریق پیامرسانهای صهیونیستی، دیوایسهای مختلف در دست مردم ایران، تبدیل به عاملی برای انواع عملیات تروریستی در سطح عمومی شود؟
یک هشدار جدی:
حتی اگر احتمال عملیات تروریستی سایبری وجود دارد، ضروری است رئیسجمهور بهعنوان رئیس شورایعالی امنیت ملی، برای حفظ جان شهروندان ایرانی، بهجای همراهی با هجمۀ پوپولیستیِ ضدفیلترینگِ اصلاحطلبان، سریعاً استفاده از پیامرسانهای صهیونیستی را ممنوع کند.
🖋آزاده محمودیان
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
🔻ستیز روشنفکرانه با نظم حکمرانی
🖋آزاده محمودیان
۱. چند روز اخیر حملات اصلاحطلبان علیه حکمرانیِ فضای مجازی شدت گرفته است. از بیاثری فیلترینگ و استفاده فراگیر از فیلترشکن گرفته تا ضربات اقتصادی و علمی(!) فیلترینگ، داد سخن میدهند. در انتها هم نتیجه میگیرند که پس چاره فقط برداشتن فیلتر است. این جماعت منقادِ منفعل بهجای مطالعه و جستجوی راهکارهای نوین اعتلای حکمرانی در فضای مجازی تمام سعی خود را برای پاککردن صورت مسئله به کار بستهاند. ایشان همانهایی هستند که از فرط وادادگی و خمودگی در برابر دشمن، هنوز طرفدار این هستند که نفت را بهدلیل بدبویی باید به انگلیس داد! اینها در کودکی هم اگر دفتر مشقشان تمام میشد به فکر ترک تحصیل میافتادند.
۲. دنیای امروز دوران نبردهای ترکیبی است. آرایش جنگی و جبهههای این نبرد و ابزارهای آن بر کسی پوشیده نیست. در حالیکه در این نبرد حق علیه باطل، جبهه غرب، با تمام توان، ابزارهای جنگی سخت و نرم خود را به کار بسته، عدهای در داخل، یا واقعاً سوادِ فهم جایگاه رسانه را ندارند یا چنین فهم و تصمیماتِ تابع آن را بهضرر منافع خود میدانند. اینها، در برابر منازعۀ جهانی موجود در حکمرانی فضای مجازی روزۀ سکوت گرفتهاند. بهبهانۀ ضرورت آزادی جریان اطلاعات و اینکه نمیتوان در جهان امروز در مقابل این آزادی ایستاد، اندک حصارهای سست مقابله با نفوذ دشمن را هم برنمیتابند. باید از ایشان پرسید در جهان اطلاعاتِ آزاد، هند چطور توئیتر(ایکس) را وادار به تبعیت از قوانین خود نمود؛ یا چرا آمریکای آزاد از هراس ورود افکار کمونیستی، تیکتاک را تعطیل کرد. ایشان بیسوادی و بیاطلاعی خود از جهان را زیر انگزنی به طرفداران حکمرانی فضای مجازی و نشخوار واژۀ آزادی پنهان میکنند.
۳. در دولتهای ما که اراده و توان قانونپذیرکردن پیامرسانهای غربی وجود ندارد، یکی از اساسیترین راهکارهای کوتاهکردن دست این ادوات جنگیِ دشمن، کاهش حداکثری پهنای باند است. راهکار بعدی که به مذاق مخالفان فیلترشکنفروشی باید خوش بیاید، پیگیری امنیتی فروشندگان و استفادهکنندگان از فیلترشکن است. ارسال یک پیامکِ تذکر- مثل پیامکهای میلیونیای که در زمان تبلیغات انتخاباتی ارسال میشد- جمع کثیری از کاربران را از استفاده از فیلترشکن دور خواهد کرد. راهکارهای متعددی در حل این مسئله وجود دارد که سابقۀ موفق خود را پیش از این در چین و روسیه و برزیل و هند و... به اثبات رساندهاند. اما دولتهای ما، همواره بهدلیل بیم کاهش محبوبیت و در هراسِ از دستدادن فرداهایی که شاید هرگز نرسد، چشم بر چنین راهحلهایی بستهاند. البته پروندۀ حامیان بازتاب صدای دشمن از طریق رسانهها را باید جداگانه بررسی کرد.
۴. جالب اینکه با آمدن دولت جدید، چهرههایی دوباره فرصت ابراز وجود پیدا کردهاند که بهدلیل محکومیتهای قطعی، خیانتها یا توهینهایی که به ملت کرده بودند در چند سال اخیر در لاک انزوا خزیده بودند. این شکستخوردگان سیاسی در دولت قبلی حتی در قالب اپوزیسیون هم توان عرض اندام نداشتند؛ اما امروز با توهّم اینکه مردم گذشته را فراموش کردهاند، درباره رفع فیلترینگ نسخههای صدمنیکغاز میپیچند. حالآنکه نه تخصص چنین اظهاراتی را دارند، نه عقبۀ موفق سیاسی آن را. برای سنجش میزان اثربخشی چنین نسخههایی کافی است از مردم پرسید با شنیدن نام برخی چهرههای سیاسی مخالف فیلترینگ، یاد چه حوادث و خاطرات تلخی در دو دهۀ اخیر میافتند.
۵. آقای پزشکیان باید بداند که اندک امید ایجاد شده در دل مردم، به دلیل حمایت رهبر انقلاب از وی بودهاست. مجلس و قوۀ قضائیه نیز در جریان رأی اعتماد و آزادی محکومان اغتشاش، نهایت همکاری را با او داشتهاند. این دولت بهعنوان حداقلیترین دولت پس از انقلاب باید توجه ویژهای به آن قریب ۷۵درصدی که به او رأی ندادهاند داشته باشد و بداند سکوت موقّت مردم در برابر مواردی چون کشف حجاب و حکمرانی ضعیف فضای مجازی، تنها بهدلیل امیدی است که به تصمیمات آتی او بستهاند.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian