📄نقش «مصوّت»ها در شبکۀ نفوذ؛
وقتی سنگرها سقوط میکنند
آزاده محمودیان
۱. قریب به یک سال است که داستان نفوذ بر سر زبانها افتاده است؛ از همان روزی که یکی از حساسترین مهمانهای مراسم تحلیف ریاستجمهوری ایران را در خاک پایتخت ترور کردند. در روزهای اخیر و پس از حملۀ نظامی اسرائیل به ایران، و ترور افرادی مشخص با شیوهای خاص، نقش و اثر نفوذ و نفوذیها در ذهن عوامِ مردم نیز رنگ و معنایی جدی گرفت و موجودیتشان بیتردید پذیرفته شد. ضربه و خسارتی که کشور از جانب نفوذ و افراد نفوذی متحمّل شد، مهلک و دور از ذهن مینمود و همگان را متعجب کرد. در این نوشتار، نه به نفوذ امنیتی و نظامی، بلکه به نفوذ فکری و هویتی بهعنوان یکی از ریشههای سایر نفوذها پرداخته شده. مصوّت نام فصلنامهای است که اگرچه مدتی از انتشار آن میگذرد اما به تازگی اسناد و مدارکی دال بر التقاط و انحراف و وجود نفوذ اندیشهای در آن، منتشر شده است. این نشریه از آن جهت در پرداخت به شبکۀ نفوذ مورد توجه است، که نه متعلق به بخش خصوصی یا ارگانی دولتی که برای معاونت فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. شما میتوانید این اسناد را اینجا بخوانید. اما مصوت بهانهای شد تا شبکۀ نفوذ اندیشهای، از طریق فضای نخبگانی، مورد بازشناسایی قرار گیرد.
۲. نفوذ دشمن در اندیشۀ نخبگان یک جامعه یکی از راهبردهای کلیدی جنگ نرم و عملیات روانی است. دشمن برای تأثیرگذاری بر نخبگان، از روشهای پیچیده، غیرمستقیم، در بلندمدت استفاده میکند. از جمله کاراترین راههای این روش، نفوذ مفهومی و فکری است که طی آن مفاهیم بنیادین، مورد تحریف قرار میگیرند، بهگونهای که نخبگان جامعه برداشتهای متفاوت یا غلطی از آنها پیدا کنند. آزادی زنان، آزادی بیان، پیشرفت و... از جمله این مفاهیم است که در هر دهۀ پس از انقلاب، تفاسیر متناقضتر و زاویهدارتری نسبت به گفتمان اصیل انقلاب، و منعطفتری نسبت به تعاریف عالم تجدّد، برای آنها در فضای دانشگاهی و نخبگانی ارائه میشود. همین امر، جایگزینی گفتمانها را رقم میزند که خود از دیگر طریق نفوذ اندیشهای به شمار میآید. ترویج گفتمانهایی که منافع دشمن را تأمین میکنند، مانند لیبرالیسم و ناسیونالیسم انحرافی، که بهویژه در این روزها دستاویز روشنفکری سکولار قرار گرفته است، بهمرور روایتهای رسانهای را به خود معطوف میکند و در غیبت روایتهای صادقانه و درست، افکار عمومی را در غباری از ابهامها قرار میدهد. آن هنگام که دانشگاه بهعنوان قرارگاه فضای روشنفکری مورد رخنۀ اندیشهای قرار میگیرد، بستر مناسب برای نفوذ از طریق آموزش و رسانه نیز فراهم میآید. القای دیدگاههای خاص از طریق اساتید یا منابع ترجمهای و ارائۀ روایتهایی خاص برای جهتدهی فکری نخبگانی، تبعات مهیا شدن چنین بسترهایی است.
۳. در فرآیند رخنه در اندیشهها و باورها نمیتوان از نفوذ شخصی و شبکهای غفلت کرد. نفوذ از طریق چهرههای الگو یا محبوب و استفاده از نخبگان تأثیرگذار برای ترویج دیدگاههای مطلوب دشمن، مصیبتی است که خسارتهای فراوان آن بهطور متعدد و مکرر در جامعه ما مشهود است. ایجاد حلقههای فکری یا اتاقهای فکر هدایتشده در دانشگاهها و مراکز علمی، جذب نخبگانی که توان شبکهپردازی برای تغییر تدریجیِ جهت فکری را دارند، فشار یا تطمیع اقتصادی، شغلی یا علمی، برای واداشتن به موضعگیری خاص یا سکوت در برابر حقیقت، و از همه آشناتر گماردن افرادی با حداقل صلاحیت علمی تنها بهدلیل قرابت فکری یا نسبی با هدایتگران انحراف و رخنه، همگی از جمله راهکارهای آغاز و تقویت و هدایت جریان نفوذ فکریاندیشهای است.
۴. آنچه غایت و مقصد چنین مسیری است ایجاد تردید و بیاعتمادی و تضعیف باورهای دینی و انقلابی و القای ناکارآمدی ارزشها یا نظام فکری بومیِ مبتنی بر ارزشهای انقلابی در دل نخبگان است؛ زیرا تغییر نخبگان به معنای تغییر جهتگیری کلی جامعه در بلندمدت است. دانشجو یا فرد نخبۀ علمیفکری در دل چنین گردابی، بهتدریج همسو و همدل با جریان تحریف و رخنه شده، و بدون اینکه بداند، ارزشهای اصیل انقلاب را فشل و تاریخگذشته میپندارد. تا جاییکه در ضمن اینکه خود را انقلابی میداند، حتی باورها و تفکرات بنیانگذار انقلاب و اندیشمندان مطرح این مسیر را دچار آفت آرمانگرایی محض و تصلب ایدئولوژی و واقعیتگریزی میپندارد. و پذیرش گفتمان التقاطی و انحرافی و زدودن مؤلفههای دینی از ملی، را نشانۀ تکثر و تنوعگرایی، واقعگرایی و خردمندی و زیرکی از افتادن در دام دشمن(!) میانگارد. در این میان از مهمترین ابزار چنین انحرافی، رسانههای نخبگانی است. بههمین دلیل هوشیاری و رصد جریانهای فکری حاکم بر این رسانهها ضرورتی حیاتی مینماید، بهویژه اگر در دامان نهادی باشد که موظف به حفظ و نشر ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی است.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/383
📄 کشتهشدگان جنگ، صرفاً تلفات جانی هستند، تنها هنگامیکه در راه خدا و اهداف قدسی باشند، «شهید» هستند و آمرزیده و عند ربهم یرزقون.
زیستن تحت لوای حکومت و شریعت اسلام، فارغ از میزان دینداری، فینفسه چنین قدسیتی را بههمراه دارد. وزارت رفاه با سهلانگاری در انتخاب تصویر شهدا، حرمت ایشان را خدشهدار کرد.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/384
📄 از مجموع ۱۸۰ صاحبنظر(!)، حتی یک نفر، در خود توان دفاع از آنچه بهعنوان نسخۀ شفای جامعه نگاشته را نیافته! نظریهپردازانِ دولتهای سکولار، که نقشۀ راه سه دهه از عمر کشور را ترسیم کردهاند، هیچگزارهای برای تقابل با ۵۵ دقیقه استدلال و اتقان و تبیین دستوپا نکردند. و در نهایت بهجای پذیرش دعوت به مناظره، فشارهای عصبیشان، از آستین وزیر قلچماقِ متکبّرِ اشرافی بیرون زد.
#رسوایی
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/385
📄اکران «پیرپسر»، بهعنوان مبتذلترین و تاریکترین فیلم سینمای پس از انقلاب، در یکی از بحرانیترین شرایط جامعۀ ایران، یک اتفاق از روی سهلانگاری یا ناآگاهی نیست. همانطور که تجاوز به مرزهای جغرافیایی ایران، مهلکهای پردرد و خسارت را برای ما رقم زد، تجاوز به امینت روانی جامعه گناهی نابخشودنیست.
«نمایشی علیه امنیت» را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/387
نجوایقلم| آ.ز.محمودیان
📄اکران «پیرپسر»، بهعنوان مبتذلترین و تاریکترین فیلم سینمای پس از انقلاب، در یکی از بحرانیترین شر
🔻مجوز ابتذال در روزگار اضطرار؛
پیرپسر، نمایشی علیه امنیت
آزاده محمودیان
۱. اکران موفق و استقبال گسترده از یک فیلم، همچون علائم جسمانی یک انسان، که میتواند نشانهای از وضعیت سلامتی او باشد، گزارشی از وضعیت سلامت روانی، فرهنگی و اجتماعی جامعه است. موفقیت یک فیلم خشن و مستهجن در گیشه، پیامهای متعددی را در سطوح مختلف صادر میکند و بازتاب نیازها یا نارضایتیهای عاطفی و نسبت جامعه با خشونت یا فحشا یا نشانهای از عادی شدن این موارد بهشمار میآید؛ البته بهشرطی که این تمایل از روی پروپاگاندای جناحی تحمیل نشده باشد. از سویی دیگر چهبسا گزارشی عینی باشد از ضعف در تولید محتوای باکیفیت یا نیاز به جستجوی هیجان و بیحوصلگی جمعی و تمایل به محتوای پرتحرک و شوکآور. اما بیش از هرچیز نشانگر خلأ تفکر انتقادی و شناخت رسانه در جامعه و فقدان مهارت «دیدن آگاهانه» است. وضعیت گیشۀ «پیرپسر» را باید بهمثابه شرححالی از وضعیت سلامتی جامعه خوانش کرد.
۲. هنگامیکه نهاد فرهنگی رسمی در یک جامعۀ مبتنی بر دین و سنت، اجازۀ اکران فیلمی با محتوای خشن و مستهجن را میدهد، در ابتداییترین تحلیل، کارکرد، اقتدار، و نسبت این نهاد فرهنگی با جامعه و حاکمیت، زیر سوال میرود و انسجام میان ارادۀ حاکمیتی و عملکرد نهادی مخدوش میشود. چنین تناقض آشکاری یعنی یا نهاد مربوطه از ارزشمحوری فاصله گرفته و به کارکردگرایی روی آورده (یعنی رجحان تعداد مخاطب و کسب درآمد)؛ یا حاکمیت در خود، دارای چندصدایی و اختلاف در اولویتها و بنیانهای فرهنگی شده. پس مراجع فرهنگی، دیگر نمایندۀ گفتمان دینی و ارزشهای جامعه نیستند، و با مجوز ضرورت پذیرش واقعیت اجتماعی و تکثر فرهنگی، قدرت نهادی را دستاویزی برای تقویت باورهای تجدّدی و سکولار میکنند؛ و بحران مرجعیت فرهنگی و چرخش تدریجی از مدیریت هویتی و ارزشی به سمت مدیریت صنعتی یا جناحی را رقم میزنند.
۳. حال اگر محتوای این فیلم خشن و مستهجن، هیچ سنخیتی با واقعیت و شرایط جامعه نداشته باشد، نه بازتابدهنده دغدغههای مردم باشد، و نه ریشه در تجربه زیستۀ پرتکرار آنان، و نه انعکاس وضعیت تاریخی یا فرهنگی ـ و با این حال، مجوز اکران بگیرد و حمایت شود، این اتفاق، پرسشبرانگیز و نگرانکننده است. از میان انگیزهها و هدفهای محتمل برای آن، القای تصویر کاذب از جامعه یا نرمالسازی الگوهای خاص، متناسبترین آنها با جامعه ماست. این امر چهبسا بخشی از پروژهای بلندمدت باشد، پروژهای که غایت آن همسویی با پروژههای جهانیسازی فرهنگی، عادیسازی انفعال، لذتطلبی، خشونت، و در یک کلام، مهندسی فرهنگی در راستای زدودن ارزشها، حساسیتها و خطوط قرمز فرهنگی است.
۴. هنگامیکه مجوز اکران چنین فیلمی که مملو از خشونت و فحشاست در شرایط جنگی و دشوار که جامعه به امید، انسجام اجتماعی و تقویت خودباوری نیاز دارد، صادر میشود، باید به آن بهمثابه اقدام هدفمندی برای تخریب ظرفیت امیدآفرینی فرهنگی کشور پرداخت. زیرا در زمان جنگ، مردم به روایتهایی نیاز دارند که امید ببخشد، مقاومت را تقویت کند، و حس مشترک ذاتی را برجسته سازد. از اینمجرا، مجوز چنین اکرانی ثابت میکند که نهاد فرهنگی در قبال وظیفۀ اجتماعیاش منفعل یا بیخبر است و یا دچار نفوذ فکری شده است. «نفوذ فکری» در اینجا به معنای حضور و تأثیر افراد یا جریانهایی با نظام فکری متفاوت یا معارض با ارزشهای جامعه و فرهنگ بومی در مراکز تصمیمسازی است. تغییر تدریجی ذائقۀ فرهنگی جامعه، عادیسازی ارزشهای متضاد با باورهای اصیل، تضعیف اعتماد به نهادهای سنتی و دینی و هدایت جامعه به سوی پذیرش تدریجی «دیگری» از جمله نتایج این نفوذ است. اگر نهاد فرهنگ از درون به گفتمان سلطه آلوده شود، خودش به ابزار سلطه بدل میشود؛ به مرور فروریخته و توده مردم را دچار سردرگمی ارزشی، بیاعتمادی، و در نهایت انفعال یا عصیان خواهد کرد. این نفوذ بسی خطرناکتر از نفوذ سیاسی یا امنیتی است، زیرا در بلندمدت، تغییر ذهنیت عمومی را در تقابل با ارزشهای جامعه هدف قرار میدهد.
۵. صدور مجوز اکران «پیرپسر»، بهعنوان مبتذلترین و تاریکترین فیلم سینمای پس از انقلاب، در یکی از بحرانیترین شرایط جامعۀ ایران، را نباید یک اتفاق از روی سهلانگاری یا ناآگاهی قلمداد کرد. این اتفاق، یک فاجعه در عرصۀ سینما و راوی افول بیمانند حکمرانی فرهنگی و نفوذ آگاهانه یا ناآگاهانه در تصمیمسازی این حوزه است. همانطور که تجاوز به مرزهای جغرافیایی ایران، به کمک جاسوسان و مزدوران، مهلکهای پردرد و خسارت را برای ما رقم زد، اکران پیرپسر، گناهی نابخشودنیست که امنیت روانی جامعه را هدف گرفته و هر روز با اکرانهای مکرر، بر تعداد تلفات خود میافزاید.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/387
هدایت شده از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
◽️ هم اندیشی علمی مذاکرۀ آکادمیک دربارۀ مذاکرۀ دیپلماتیک: جنگ، دیپلماسی و جهتگیری انقلابی
🔰 توسط گروه مطالعات انقلاب اسلامی با توجه به تشکیل قرارگاه جهادی اندیشه پژوهشگاه برگزار میشود:
🎙 با حضور:
▪️#علی_ذوعلم
▪️محمد شفیعیفر
▪️مریم منصوری
▪️معصومه ندیری
▪️آزاده محمودیان
▪️حسین میرزایی
▪️محمد محمودیکیا
▪️مصطفی غفاری
▪️غلامعلی سلیمانی
▪️#محمود_مهام
▪️#مهدی_جمشیدی
✍️ دبیر علمی:
▪️ #محسن_ردادی
📅 یکشنبه ۲۹ تیرماه ۱۴۰۴
⏰ بخش اول ساعت ۱۰ تا ۱۲ و بخش دوم ساعت ۱۴ تا ۱۶
🏢 تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
📡 حضور مجازی از طریق:
🌐 gharar.ir/r/8b0bf91d
🔍 مشروح خبر👇
🌐 iict.ac.ir/mmm3
#هم_اندیشی
#قرارگاه_جهادی_اندیشه
سایت I ایتا I بله I آپارات I اینستاگرام
🆔 @iictchannel
9.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📄محو اسرائیل از صفحۀ روزگار، نص بیان امام است و مجازات قاتلان و آمران ترور سردار سلیمانی، نص بیان رهبری.
اما «دستگاه پروپاگاندای اصلاحطلبان»، بهمدد «وفاقیون جبهۀ انقلاب» از فردا هجمۀ «کجروایتها» را چنان وارد میدان افکار عمومی میکنند که اظهارات عجیب امروز عراقچی، بهپای ارادۀ رهبر انقلاب نوشته شود!!!
#دیپلماتذلیل
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/390
📄مصاحبههای رسانهای فرصتی است برای «روایت اقتدار» ایران برای افکار عمومی جهان؛ ولی امروز به دست مسئول دیپلماسی کشور، به صحنۀ «نمایشی خفتبار» از اعلام ضعف و عقبنشینی از مواضع بر حق ایران در مقابلۀ تمدّنی با اسرائیل و مجازات عاملان ترور قهرمان ملّیمان، بدل شد.
#دیپلماسیذلت
#عراقچی
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian/391
هدایت شده از پژوهه
صدای عقلانیت در برابر صدای قدرت؛
کارکرد رسانه در پرونده مذاکره
آزاده محمودیان
۱. پس از فروکش کردن آتش جنگ و آغاز آتشبس، رفتهرفته نجواهای ازسرگرفتن مذاکره به گوش رسید. اگرچه مسئولان دیپلماسی اذعان داشتند که اکنون جامعه چنان از آتشافروزی و تجاوز آمریکا و اسرائیل خشمگین است که امکان سخنگفتن از مذاکره نیست؛ اما مواضع دولتی بهگونهای تلویحی حساب آمریکا را از اسرائیل جدا کرده و روی خوش خود به مذاکره با آمریکا را در مقابل دوست و دشمن بیپرده نشان میداد. پس از اندکی مسئولان تراز اول غیردولتی نیز سخن از «تاکتیک مبارزه» راندند و میرفت که سناریویی برای آمادهسازی افکار عمومی برای پذیرش تکرار مذاکره بهاجرا درآید. در چنین اوضاعی که بهواسطه حملۀ گستاخانه رژیم صهیونی و کشتار قریب به هزار ایرانی، بیش از هر زمانی، گفتمان مقاومت در دل و اندیشۀ مردم پاگرفته و افکار عمومی یکصدا خواستار پاسخ قاطع و بنیانبرافکن به دشمن هستند، رسانهها و بهویژه رسانه ملی کارکرد و وظیفهای تاریخی دارد و سیاستی تعیینکننده را میباید در پی بگیرد. این یادداشت به چیستی وظایف و بایدهای رسانهای در این شرایط پرداختهاست.
۲.هنگامیکه بخشی از روایت دولتی تلاش میکند چهرهای قابلقبول یا متمایز از آمریکا نسبت به اسرائیل، ارائه دهد، در حالیکه مردم این دو را در یک جبهه، تجاوزگر و همدست میبینند، جنگ روایتها در درون گفتمان رسمی اتفاق میافتد و رسانه، بهویژه رسانۀ ملی در موقعیتی حساس قرار میگیرد. از منظر علوم ارتباطات، رسانه ملی در چنین وضعیتی باید نه صرفاً تابع دولت باشد، نه در تضاد کور با آن قرار گیرد، بلکه میتواند نقش «تثبیتگر گفتمان ملی مستقل» را ایفا کند. برای اجرای چنین نقشی ابتدا باید اصل بحران روایتی، تشخیص داده شود؛ سپس راهبردها و ترفندها و نوآوریهای رسانهای بهخط شوند.
۳. برخی در ساختار دولت، ممکن است با اهداف گوناگون، این دو پیام را القا کنند که آمریکا را میتوان از اسرائیل جدا کرد؛ یا میتوان روایت انسانمحور از آمریکا، بهعنوان کشوری با ظرفیت گفتوگو، یا دوگانۀ «دولت بد/ ملت خوب» ساخت. اما این روایت با آنچه مردم در تجاوز اخیر دیدند و با حس حماسی و مقاومت آنها، در تضاد کامل قرار دارد. در چنین اوضاعی رسانه ملی موظف به تثبیت روایت مقاومت است، نه روایت مصلحتی یا دیپلماتیک. رسانه ملی باید وفادار به حافظه جمعی، ادراک عمومی و سرمایۀ روانی مقاومت بماند. در عین حال از روشهای رسانهای و هوشمند برای جلوگیری از شکاف رسانهای-سیاسی استفاده کند. بر این اساس رسانه نباید مستقیماً علیه دولت موضع بگیرد، اما باید با دفاع از گفتمان مقاومت، پیوسته بر همپیمانی آمریکا و اسرائیل تأکید کند و با کاربرد خلاقانه و هنرمندانۀ مستند، تحلیل تاریخی، اظهارات رسمی، و افشای واقعیت میدانی، نقش آمریکا در حمله اخیر را بهصورت دقیق و مستند بازنمایی کند، تا خود مردم «رابطه» را بفهمند.
۴. رسانه میتواند «ضد روایت نرم» بسازد، پاسخ تحلیلی و باصلابت به روایت تفکیکی بدهد؛ نه با عصبانیت بلکه با استدلال، راویِ این حقیقت باشد که «تفکیک آمریکا از اسرائیل، یک فریب راهبردی است». همچنین «بازی با چارچوب واژگانی» یکی از ابزارهای تحکیم روایتیِ مورد استفاده رسانه است. مثلاً به جای «دشمن صهیونیستی»، از «محور تجاوز آمریکا-اسرائیل» استفاده کند؛ این یک چارچوبسازی زبانی قدرتمند است؛ که در ذهن مخاطب ماندگار میشود. دیگر راهبرد رسانه در این شرایط، تولید «ضدروایت مستند»، برای خنثیسازی عملیات نرم تفکیک آمریکا و اسرائیل، و تثبیت گفتمان مقاومت در جهت همراهی با خواست و ارادۀ مردم است. «هوشمندی در چارچوببندی» و پرهیز از تقابل آشکار با دولت، و بهجای آن استفاده از قدرت واژه و استدلال برای تثبیت واقعه، مکمل ضدروایتها هستند که مراقبند تا در حین عملیات رسانهای، از سوی رسانههای گفتمان رقیب، تخریب و تحریف صورت نگیرد.
۵. همچنین رسانه با راهبرد «بازسازی پل گفتگو» بستری میسازد برای شنیدنشدن مطالبۀ مردم از حنجرۀ کارشناسان زبده و آزمونپسداده و غیرجناحی. رسانه اگرچه موظف است احساسات جمعی را مدیریت کند اما باید نشان بدهد مصدر و خاستگاه آنچه مبدّل به خواست مردم شده، هیجان و احساس صرف نیست. او باید ارادۀ ملت را به «تعلیل» و «عقلانیت» بکشاند و ارزشمندی، تجربهمندی و مستدل بودن آن را گواهی کند و از این راه، کارکرد حیاتی خود در روزگار بحران را که تنظیم فضای روانی جامعه از طریق بازتاب خواستههای ایشان است به انجام برساند. رسانه اگرچه موظف است مانع دوقطبی شدن جامعه بشود، اما باید این وظیفه را نه از راه وسطنشینی یا راوی صرف بودن، بلکه از طریق ضریب دادن به روایت نافع و ضامن امنیت و عزت کشور به انجام برساند.
دکتری علوم ارتباطات دانشگاه تهران
▪️@pajoohemedia
▪️@pajoohemedia
▪️@pajoohemedia
📄 یک سازمان فرهنگی که وابسته به نهادی انقلابی است، دیوارنگارهای از نسخۀ قدیمی و غیردینی شعر «ای ایران» را در یکی از میدانهای شهر تهران نصب کرده! «ای ایرانِ» شب عاشورایی، که در محضر رهبر انقلاب خوانده شد، چه نقصی داشت که نسخۀ سکولار آنرا ترجیح دادند؟!
آیا آگاهانه و عامدانه از اکنونِ انقلابی به گذشتۀ بیرنگ بازمیگردند؟!
آیا از تصریح به نمادهای هویت اسلامی و انقلابی خجلتزده و شرمگین هستند؟!
#انقلابزدایی
هدایت شده از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
بخش دومصوت نشست دوم.mp3
زمان:
حجم:
29.43M
💯🔊 #بشنوید
📻 صوت هم اندیشی علمی "مذاکرۀ آکادمیک دربارۀ مذاکرۀ دیپلماتیک: جنگ، دیپلماسی و جهتگیری انقلابی"
📍بخش دوم :
🎙 با ارائه:
▪️محمد شفیعیفر
▪️مریم منصوری
▪️آزاده محمودیان
▪️حسین میرزایی
▪️مصطفی غفاری
▪️#مهدی_جمشیدی
✍️ دبیرعلمی: #محسن_ردادی
📅 یکشنبه ۲۹ تیرماه ۱۴۰۴
🏢 تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
#صوت I #نشست
#قرارگاه_جهادی_اندیشه
سایت I ایتا I بله I آپارات I اینستاگرام
🆔 @iictchannel
📄 رهبر انقلاب: «تقویت ایمان دینی، و گسترش و عمق دانش، ایران را به اوج... میرساند».
در هجوم کجروایتهای پساجنگ، روایت درست، روایت «ایران اسلامی» است؛ یعنی ایرانی که ریشه در دین و دانش دارد. این میهن به یمن ایمان دینی و دانش مردمانش، ارزش جاننثاری یافته. و اگرنه، صرف خاک و مرز جغرافیایی را چه نسبتی با جان انسان!