🔻رسانۀ ملی و ضربات حریف بالاندیده
🖋آزاده محمودیان
۱. یکی از مهمترین کارکردهای رسانه، تعیین فضای روانی جامعه است. البته با ادبیات رایج ما، باید اینطور بگویم که یکی از وظایف رسانه، ایجاد یا تأمین امنیت روانی جامعه از طریق روایتپردازیهای درست و رفع ابهامات است.
قطعاً وقتی موضوع، نقش رسانه در امنیت روانی جامعه باشد، پای رسانۀ ملی بسیار بیش از سایر رسانهها در میان خواهد بود و وظیفه او بسیار سنگینتر از سایر رسانهها.
۲. اکنون و با روی کار آمدن سهبارۀ دولت اصلاحات، وظیفۀ مدیران رسانۀ ملی است که نقبی به گذشته بزنند و به یاد آورند که در دو نوبۀ قبلی چطور پروپاگاندای اصلاحات هر روز چالشی جدی برای امنیت روانی جامعه ایجاد میکرد. و در هر دو تجربه، این خلأسازیهای امنیتی را تا کشیده شدن پای ملت به خیابانها و تبدیل چالش روانی به چالش امنیتی داخلی و البته خارجی ادامه دادند.
آن زمان هم، دست رسانۀ ملی از هرگونه پیشبینی، مدیریت بحران، روایتپردازی و نبرد با کجروایتها بهطور جدی تهی بود. اما مدیران امروزِ رسانۀ ملی، که کبادۀ انقلابیگری به دوش میکشند را خفّتی بزرگ است که هیچ برنامۀ جدی در این نبردچندبرابری شناختی نداشته باشند!
۳. آقایان مدیر رسانۀ ملی بدانند دشمنان انقلاب، بارها در این عرصه ثابت کردهاند که اولاً، در تضعیف انقلاب و تخریب مرزهای امنیتی و جغرافیای(!) ایران هیچ خطقرمزی ندارند و از هیچ اقدامی فروگذار نخواهند کرد. ثانیاً، تکنیکشان، تخریب از طریق خلط حقایق به دروغهای ریزریز، امّا در تمامی زوایای روانی جامعه است؛ بدین معنا که آنها هیچ گوشهای از هزارتوی جامعه را از چشم نمیندازند و آستانۀ تحمّل آن را دچار فرسایش میکنند؛ تا جایی که نه اعتمادی باقی میگذارند و نه آرامشی. خسارت کرسنت را گردن عناصر انقلابی میندازند، همزمان جامعه را زدوده از باور به حجاب معرفی میکنند، به موازات آن مدیران کارآمد انقلابی را در لابهلای ناکارآمدی مدیران خائن سرمیبرند و... ، دستآخر این ظلمها را با غرغرۀ «دولت وفاق» و ادعای استفاده از همۀ طیفهای سیاسی از ذهن ملت میشویند.
۴. آقایان رسانۀ ملی اما بهدلیل عدم مشاوره با متخصصین انقلابی رسانه، راه بیطرفی را به اشتباه میروند، و بهورطۀ افراط و تفریط میفتند. بیطرفی، یعنی طرفِ ذهنیت جامعه را گرفتن، و برای رفع شبهات آن قدم برداشتن و لحظهبهلحظه برای زدودن آخرین نگرانیهای آن طرح و برنامه داشتن. مدیران رسانۀ ملی یقین کنند، اگر امروز برای ادعای خسارت کرسنت پای جلیلی و زنگنه را برای مناظرۀ آشکار در محضر ملت به صداوسیما نکشند و یا کوس رسوایی نپذیرفتن هریک را فریاد نزنند، اگر برای بحث حجاب بین مدعیترین شبههافکنانِ دوری ملت ایران از دین و خبرهترین متخصصان این بحث در جبهۀ انقلاب گفتگوی نتیجهساز نسازند و اگر برای تمام مواردی از این دست تنها سکوت پیشه کنند و منتظر تکهای پیدرپی دشمنان این خاک و دین باشند، اینبار ضرباتی سختتر از ۷۸، ۸۸، ۹۸ و ۱۴۰۱ در انتظار امنیت جامعه خواهد بود.
https://eitaa.com/Najvayeqalam_Mahmoudian
🔻صدای پرلکنت رسانۀ ملی
🖋آزاده محمودیان
۱. یکی از برجستهترین قدرتهای رسانه این است که میتواند تعیین کند مردم «چگونه» دربارۀ یک موضوع بیندیشند؛ یعنی قادر است با کم یا زیادکردن وزانت یک موضوع به افکار جامعه سمتوسوی ویژهای بدهد. ایجاد احساس نیاز، خطر، اشتیاق، بیتفاوتی و... در بطن جامعه همه و همه، در ید قدرت رسانه است. پس اگر در جامعهای شبههای ایجاد شد، پس از مدتی تبدیل به گره شد، و در اغمای رسانهای، چنان کور از کار درآمد که امنیت روانی جامعه را به مخاطره انداخت، خبر از وجود رسانههایی ناکارآمد و غیرمتخصص و غیرمتعهد دارد. فارغ از نگاه تخصصی به رسانۀ ملی، آنچه اقدامات سازمان صداوسیما را بیشتر زیر ذرهبین اهل نظر میبرد، وجود خیل عظیم رسانههای «دیگری» است که در داخل و خارج و بهصورت شبانهروزی بر آمار تلفات نبرد شناختی میافزایند. در چالش تحمیلی حجاب، رسانههای دیگری، چهشبکههای فارسیزبان خارجی و چه سکوها و کانالها و جرایدی که پژواک صدای آنها در داخل کشورند، با مهارت توانستهاند تا حد قابل توجهی تعیین کنند که جامعه چگونه به این موضوع بنگرد.
۲. در این راستا، فضای دستکاریشده توسط این رسانهها با تکرار پربسامد این ناحقیقت که "بسیاری از مردم خواهان تغییر در رویکرد نظام نسبت به پوششاند" ضرورت تنزّل نظام از موضعش را به جامعه القا میکند. دستان چنین حملهای بر روی گلوی مخاطب فشار میآورد که وقتی همه اینگونهاند چارهای جز پذیرفتن میل اکثریت نیست. این القا، اژدهایی چندسر است که استخوان افکار عمومی را از زوایای مختلف درهم میشکند. از سویی حداکثری مینماید، از سویی آن را درِ باغ سبز پایانِ تنشها و آغاز همزیستیِ آرام افکار متنوع میخواند، از سوی دیگر با پشتیبانی عناصر سکولار دانشگاهی آن را خردمندانه و از طرفی با رنگولعابدادن، آن را قدمی بهسوی مدرنشدن زندگی ایرانی معرفی میکند. در گام اول اینموارد را با یک شبهه میآغازد و شبهه پشت شبهه در تعلل پاسخ اهل فضل، از سوی دیگری پاسخ داده میشود. اما رسانۀ انقلابی متخصص و متعهد است و وارد معرکه میشود و اهل فضل واقعی را بهمیدان پاسخگویی میکشاند. بهزبانهای متنوع و در تولیدات ۳۶۰درجهای پاسخها را با بسامدی بیش از شبهات، بهسوی ذهن مخاطب روانه میکند. اعتبار صداهای ناهمگون با عرف و شرع را مخدوش میکند و ساختمان شبهه را در اذهان، فرومیشکند.
۳. رسانۀ انقلابی لطایفالحیل میداند و فرم میشناسد. تمام سرمایۀ رسانه، آدمهایی هستند که رسانه و جامعه را باهم میفهمند. پس از نیروی بالقوه و مهارت گروههای مردمی، و شجاعت و دانش اندیشمندان انقلابی بهره میبرد و حرف حق را برای جانهای ناپخته قابل هضم میکند. پیش و بیش از همه برای شرایط احتمالی، سناریو دارد و در اتفاقات، دستبسته نیست و یا دچار حرکات شتابزده و خودسوز نمیشود. او صدای اعتراض مردم را بسامد میبخشد. با گزارش میدانی، آتش زیر خاکستر نارضایتی را شعلهور میکند و با گفتگوی تحلیلی با خرمندان شجاع، صبرسرآمدۀشان را بهتصویر میکشد؛ نه با دعوت از غیرمتبحّران -که به اندک اظهار حقیقتی به عذرخواهی متوسل میشوند- برای دیگریهای انقلاب فضاسازی کند. عمل یا سکوت اوست که نشان میدهد و چهبسا تعیین میکند اکثریت چهمیخواهند. زیرا اوست که پشتیبانی عالیرتبگان و رقمهای چندهزار میلیادی دارد. اما افسوس که رسانۀ ملی ما پر است از خبرنگاران و دبیران و... نامآشنا و باسابقه و بهشدت غیرحرفهای که هنوز هم «چه احساسی داری؟» سؤال اول و آخرشان است. از انصاف نگذریم که همان معدود افراد حرفهای هرگاه اجازۀ اقدام بدونلکنت داشتهاند محتوای پرنفوذی خلق کردهاند. اما معدل کل، خبر از عدم توانایی صداوسیما در جریانسازی رسانهای دارد.
۴. رسانۀ انقلابی مرزبندی روشن دارد؛ در اظهار مرزهای فرهنگی انقلاب و ایستادگی بر شریعت به لکنت نمیافتد؛ از ترس فروافتادن از مقام مرجعیت، وفاداران اصلی خویش را نادیده نمیگیرد. برای او اینطور نیست که خروش مردم و خانوادۀ شهدا قابل سانسور باشد و بر طغیان فلان سلبریتی بیخاصیتِ مضر که در آتش اغتشاش دمیده چشم فروبندد و او را میدان مجدد دهد. اما رسانۀ ملی ما باور کرده که پرچمدار نیست و باید تابع جو باشد و مطابق آن عمل کند. قدرت ذائقهپردازی ندارد و نمیتواند سخنش را به جریان تبدیل کند؛ بلکه باید مقلد و مطیع جریانات جاری باشد یا در برابرش سکوت کند. این خطا اندر خطاست. رسانه قدرت آن را دارد که از هیچ، همهچیز بسازد. رسانۀ انقلابی خطشکن است؛ یعنی روی لبۀ تیز مسائل مینشیند و پروای پیامد ندارد. حرفهای اما شجاع است و هیچ سخن ناگفتهای را برای دیگریهای رسانهای خود باقی نمیگذارد و میکوشد امروز که حجاب تبدیل به مسئلۀ اصلی شده، تمام اجزای آن را یکبهیک در پیش چشم جامعه موشکافانه به عرصه تحلیل بکشد.
@Najvayeqalam_Mahmoudian