eitaa logo
پادکست نخل و برنو
189 دنبال‌کننده
158 عکس
56 ویدیو
0 فایل
نخل و برنو، راوی لحظه‌های سرنوشت‌ساز تاریخ جنوب است... حرفی با ما: @NakhoBernowAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
NakhloBrno S03 E03 128 Final.mp3
36.7M
🚨 ملاقات با یک زمین سوخته 📏 در بحبوحه‌ی اعتراضات، وزیر مخصوص، برای حل و فصل غائله، و «تلطیف عواطف مردم نسبت به آقازاده» راهی شیراز شد... 📂 فصل سوم، قسمت سوم. @NakhloBernow
✉️ بخش کوچکی از پیام های محبت‌آمیز شما.
NOB S03 E04 LQ.mp3
37.41M
🚨 ائتلافِ شوم علیه مردم 📏 شیراز غرق در آشوب و اعتراض و ناامنی بود و وزیرِ مخصوص در تلاش بود تا همه‌ی این تحرکات را با آرامش و تدبیر مدیریت کند اما، ائتلافِ شوم، یک بازیگر جدید را به میدان آورد... 📂 فصل سوم، قسمت چهارم. @NakhloBernow
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌕 به قول احسان عبدی‌پور «وطن روزهای بر باد و باروت رفتن، به شاعر بیشتر از پرچم نیاز دارد. همه چیز منفجر می‌شود جز شعر شاعران... سربازها و سرهنگ‌ها که فرو بیفتند، [این] شاعرانند، که وطن را لای سرود و ترانه‌ها می‌پیچند و از تیر رس دور می‌کنند.» 🎙 @NakhloBernow
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌕 تنگستونی اسیر نمی‌شه... ◀️ انگلیسی‌ها بسیار پُر تعدادتر و مجهزتر از نیروهای تنگستانی و چاهکوتاهی بودند؛ و به مدد همین برتری مطلق نفرات و تجهیزات هم بود که را -به زحمت- پیروزی شدند اما... 🔸 در کمال ناباوری‌شان، و در شرایطی که قلعه را از هر سه طرف محاصره کرده بودند، دستشان به مدافعان نرسید و اغلب تفنگ‌چی‌ها با چابکی غیر قابل وصفی از بین صخره‌ها و تپه‌ها -بدون این که دیده شوند- راهشان را گرفتند و به شهر و روستایشان باز گشتند... 🔹 معدودی هم که در شکاف‌ها و منافذ قلعه پنهان شده بودند، آن‌طور که در این ویدئوی کوتاه روایت می‌شود، داغ اسارت را بر دل انگلیسی‌ها گذاشتند... 🔺 «نبرد تنگستانی‌ها در ساحل ریشهر» روایت لحظه‌به‌لحظه‌ی نبرد تاریخی دلاورانِ تنگستانی و چاهکوتاهی با انگلیسی‌هاست در قلعه‌ی ریشهر... 🎙 @NakhloBernow
پادکست نخل و برنو
🌕 تنگستونی اسیر نمی‌شه... ◀️ انگلیسی‌ها بسیار پُر تعدادتر و مجهزتر از نیروهای تنگستانی و چاهکوتاهی
' ◀️ ستوان جان آرچیبالد بالارد (John Archibald Ballard) افسر انگلیسی و از مسئولان تدارکات لشکر انگلیس در هنگام هجوم به جنوب ایران در سال ۱۲۳۵ شمسی بوده... 🔸 او پیش از حمله به ایران، در هم شرکت کرده بود. پس از حمله نیز با انعقاد قرارداد پاریس و تخلیه‌ی جنوب ایران، برای سرکوب قیام مردم هند، به این کشور اعزام شد(+). 🔹 ۵ سال بعد، بالارد در قامت یک گزارش‌نویس، مجموعه‌ی یادداشت‌هایش از لشکرکشی به ایران را در نشریه جنگل سیاه منتشر کرد(+). 🔸 این گزارش، امروز از منابع بسیار مهم تاریخی به شمار می‌رود که به ویژه در توصیف جنگ ریشهر و بمباران بوشهر، به ما کمک می‌‌کند... 🔹 بالارد در بخشی از گزارشش درباره‌ی اولین لحظات تسلط بر قلعه‌ی ریشهر می‌نویسد: محوطه‌ی داخلِ قلعه، بسیار در هم ریخته و پوشیده از بقایای ساختمان‌های قدیمی بود. تعدادی از ایرانیان، خود را در خلل و فِرَج (سوراخ‌ها و شکاف‌های) حاصله، مخفی ساخته بودند. هنگامی که [محل اختفای] آن‌ها کشف [می]شد، هیچ گونه نشانی از استرحام و اِلتجاء (امان خواستن و التماس کردن) بروز نداده، بلکه اقدام به فرار [می]کردند و [اغلب] به دست سربازها کشته [می]شدند. سربازی از اروپایی‌های دوم [بمبئی] جوانی را که حدود شانزده سال داشت از محل اختفایش بیرون کشیده و او را در حین فرار، هدف گلوله قرار داد. او [جوان ایرانی] در حال نزاع، خود را روى يك دست بلند کرد و انتقام خود را با شليك گلوله‌ای به رانِ ضارب خویش گرفت؛ که به علت اصابت [آن] گلوله به شاهرگ، در عرض چند دقیقه بر اثر خونریزی فراوان در گذشت... [جنگ ایران و انگلیس؛ لیوتنان (ستوان) آرچیبالد بالارد؛ ترجمه‌ی کاوه بیات؛ مجله فرهنگ ایران زمین؛ شماره‌ی ۲۷؛ صفحه‌‌ی ۳۰۱.] 🖇 متن کامل این گزارش را از اینجا می‌توانید مطالعه کنید... 🎙 @NakhloBernow
19.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌕 باغِ اروپا بر روی تپه‌ای از اجساد و جنازه‌های مردم بیگناه جهان بنا شده است. ▫️اروپای امروز -هر چه باشد و هر طور که درباره‌اش قضاوت کنیم- محصول قرن‌ها جنگ و خونریزی و کشت‌و‌کشتار است اما، این همه‌ی ماجرا نیست. 🔸تاریخ به ما می‌گوید که نه فقط اروپا، بلکه بسیاری دیگر از مناطق جهان هم، جنگ و جدال‌های چندصد ساله و تو در تویی را به چشم دیده‌اند و تلفات و خسارات سهمگینی را متحمل شده‌اند؛ اما اروپا یک تفاوت بنیادی با اغلب‌شان دارد. 🔹صادراتِ جنگ رویه‌ی شومی‌ست که به ویژه در طول قرن‌های ۱۹ و ۲۰ دامن‌گیر مستعمره‌های پر تعداد کشورهای اروپایی شده است و خسارات بعضاً غیر قابل جبران اقتصادی، انسانی و سیاسی را برایشان به بار آورده، و آن‌ها را وارد نزاع‌هایی کرده که در حقیقت هیچ ارتباطی بهشان ندارد. 🔸گستره‌ی دخالت‌های استعماری بریتانیا، فرانسه و روسیه به قدری افزایش یافته بود که رد پایشان را می‌شد تقریباً در تمام جنگ و جدال‌ها دید. 🔺جنگ کریمه، و تبدیل شدنِ یک اختلافِ کوچکِ مذهبی به یک جنگ بزرگْ به همت همین قدرت‌های استعماری، محتوای اصلی چهارمین قسمت از فصل دومِ نخل و برنو است با عنوان ایران در بازی بزرگ... 🎙 @NakhloBernow
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌕 ماری در تهران... ◀️ چارلز آگوستوس ماری، اشراف‌زاده‌ای خوش‌گذران و بی‌قید و بند بود که در کارنامه‌اش از لودگی، دزدی و باری به هر جهتی، تا شرط‌بندی‌های عجیب و برگزاری مهمانی‌های غریب را می‌توان یافت... 🔹ماری نه اصول اخلاقی محکمی داشت و نه علم و سواد و مهارتی، و نه حتی رزومه و کارنامه‌ای... فقط آقازاده‌ای بود برخوردار از انواع و اقسام رانت‌ها؛ یک ژنِ خوبِ قرن نوزدهمی... 🔸دولت بریتانیا اما در بحبوحه‌ی جنگ کریمه، به چنین موجودی با این کارنامه‌ی رنگارنگ، ماموریتی تاریخی محول کرد: سفارتْ در مهد فرهنگ و هنر، و پایتخت پادشاهی قاجار، ایران... 🔹انگلیسی‌ها می‌دانستند چه کسی را -در چه شرایط حساسی- به کجا فرستاده‌اند؛ حتی بعدها به صراحت از این انتصاب، اعلام پشیمانی کردند اما باز، در غائله‌ی بزرگ و مضحکی که او در ایران به راه انداخت، به طور کامل از او حمایت کردند. 🔺 روایت جنجال‌آفرینی ماری در تهران و اثری که بر ماجرای بوشهر و هرات گذاشت را پنجمین و ششمین قسمت از فصل دوم نخل و برنو بشنوید. 🎙 @NakhloBernow
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌕 از مشروطه‌ی بوشهر چه می‌دانید؟ ◀️ مشروطه‌خواهی، محتوای اولین انقلابِ تاریخ میانه و معاصر ماست اما، دامنه‌ی این انقلاب، در روایت‌های تاریخی و رسانه‌ای، به تهران و تبریز و رشت، و نهایتاً اصفهان محدود شده؛ و به نقش مردم ایالتِ بزرگ ، توجهی نشده... 🔸 نخل و برنو در سومین فصل، به سراغ این بخش از تاریخِ کمتر شنیده شده‌ی جنوب ایران رفته و تحولات شیراز، تنگستان، دشتستان و بندر بوشهر را روایت می‌کند... 🔺 در کست‌باکس نخل و برنو بشنوید: 🎙 @NakhloBernow
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌕 مهم است که چه کسی حاکم باشد! ◀️ مردم، ستون اصلی جامعه، و مبدأ و منشأ همه‌ی خوبی‌ها و بدی‌ها، پیروزی‌ها و شکست‌ها، و سستی‌ها و استقامت‌ها هستند اما، این حاکم و هیئت حاکمه‌اند که در لحظات سرنوشت‌ساز باید حاصل‌جمعِ توان و توشه‌ی مردم را به ثمر برسانند... ▫️ و حاکمِ نالایق، بحران‌هایی را به بار می‌آورد که گریبان همه (دقیقاً همه) را می‌گیرد: از خرد تا کلان، و از پیر تا جوان... 🔸 پاییز سال ۱۲۳۵ بندر بوشهر شاهد یکی از همین لحظه‌ها بود؛ جایی که حسنعلی دریابیگی در موقعیتی دشوار و تاریخی، باید که با تصمیماتش، سرنوشت مردم بندر را رقم می‌زد... 🔺 روایت این لحظه‌ی سرنوشت‌ساز را در یازدهمین قسمت از فصل دوم نخل و برنو بشنوید. 🖇 به نخل و برنو بپیوندید: 🎙 @NakhloBernow
🌕 افغانستان چگونه شکل گرفت؟ ◀️آنچه که ما امروز به نام افغانستان می‌شناسیم، نه دستاورد یک ملت، بلکه میراث شوم استعمار است. 🔸میانه‌ی قرن بیستم، لشکر روسیه - که آن زمان اتحاد جماهیر شوروی خوانده می‌شد- با قدرت وارد خاک افغانستان شد تا طی «۱۲ ماه» یک حکومت کمونیستی ایجاد کند و بعد از تربیت دولتمردان وفادار و احتمالاً مردمِ مطیع، پیروزمندانه به کشور پهناورش بازگردد. 🔹«۹ سال» بعد اما، سربازان روس با سرشکستگی، و بدون هیچ موفقیتی، از افغانستان خارج شدند، در حالی که نه کشورشان به اندازه‌ی سابق پهناور بود و نه دیگر کسی آن‌ها را قهرمان می‌دانست. 🔸پیش از آن‌ها هم بریتانیایی‌ها دو بار به افغانستان لشکر کشیده بودند و نتایجی خلاف انتظارشان گرفتند... فقط در یک برهه، انگلیسی‌ها «۱۶ هزار نفر» تلفات دادند و بزرگ‌ترین شکست تاریخ‌شان را در زمستان ۱۸۴۱ در مسیر کابل به پیشاور تجربه کردند... 🔹قرن ۲۱ هم شاهد لشکرکشی ایالات متحده به افغانستان بود با اسم رمز «عملیاتِ آزادیِ بلند مدت»... عملیاتی که به راستی «بلند مدت» بود و ۲۰ سال طول کشید اما هرگز منجر به «آزادی» نشد؛ و نهایتاً کشور را تحویل طالب‌ها داد. 🔸افغانستان در فقر و جنگ زاده نشده، اگرچه مثل هر منطقه و ملتی، گرفتار درگیری‌های داخلی بوده... جنگ، به این معنا که امروز می‌بینیم، به افغانستان تحمیل شده و نقطه‌ی آغاز این فرآیند، جایی‌ست بین جنگ اول و دوم هرات. ▫️لحظه‌ای تاریخی که جنوب ایران و پهنه‌ی افغانستان را به هم پیوند می‌دهد. در آن لحظه و طی آن روزها، افغانستان چه‌طورْ جایی بود و چگونه رهبرانی داشت؟ 🎨 طراح: بنیامین شفیع 🎙 @NakhloBernow
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌕 اوکراین به بوشهر ربطی داره؟ ◀️ میانه‌ی قرن ۱۹ میلادی، یک اختلاف مذهبی در ، کشورهای اروپایی را به جان هم انداخت... 🔸 روس‌ها به خاک عثمانی لشکر کشیدند و انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها، در قطب مخالف قرار گرفتند. ▫️ تمرکز درگیری‌ها در شبه‌جزیره‌ی کریمه بود (که بعدها بخشی از خاک اوکراین شد و امروز باز به تصاحب روسیه در آمده...)؛ با این حال ترکش‌های جنگ به ایران و مخصوصاً بوشهر هم اصابت کرد... 🔹 جنگِ ارتش‌های قرن هجدهمی، با سلاح‌های مدرنِ قرنِ نوزدهم، ۵۰۰ هزار کشته در قلب اروپا بر جای گذاشت و بی‌نتیجه پایان یافت... 🔺 سومین قسمت از فصل دوم نخل و برنو، روایت همین لحظه‌های سرنوشت‌ساز است... 🖇 به نخل و برنو بپیوندید: 🎙 @NakhloBerno
19.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ 🌕 او امام جمعه نبود... ◀️ بدون تردید یکی از سرنوشت‌سازترین لحظه‌های تاریخ جنوب، تاسوعای ۱۲۵۵ قمری (۱۲۱۸ شمسی) است؛ جایی که مردمِ سر و پا برهنه‌ی بندر بوشهر، ژنرالِ نامدار بریتانیایی، سِر فِرِدریک مِیتلند را با سنگ و کلوخ و پاره‌آجر، جوری -به‌خِفّت- بدرقه کردند که پروژه‌ی اشغال بوشهر، به‌کل منتفی شد. 🔸 آن لحظه‌ی تاریخی و آن اتفاق سرنوشت‌ساز را مردمِ دلیرِ بندر، به هدایتِ ۳ شخصیتِ استثنائی رقم زدند؛ کسانی که تاریخ جنوب تا ابد مدیون‌شان است اما تا کنون، کمتر بهشان پرداخته‌ شده: ▫️میرزا اسدالله (حاکم موقت، گمنام و تاریخ‌ساز بوشهر در ۱۲۱۷ و ۱۲۱۸ ه.ش)، باقرخان تنگستانی (خانِ شجاع و مقتدر تنگستان) و شیخ حسن آل عصفور (قاضی و امام جمعه‌ی هوشمند بوشهر)... 🔹 از میرزا اسدالله -علی‌رغم تلاش زیاد- تا امروز، هیچ نمی‌دانیم! از باقرخان کمی گفته‌اند و ما به‌زودی به‌تفصیل درباره‌اش سخن خواهیم گفت اما، این چند دقیقه و چند خط، ادای دِین ماست به آن ملای کم‌حرف بحرینی که به «امامت جمعه» و «جایگاه قضاوت» معنایی تاریخی بخشید... به او که «امامِ جمعه نبود» و همه‌وقت در کنار مردم بود و در برابر ستمگران. 🎙 @Nakhlobernow
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ⭕️شاید بزرگترین غفلتِ فرهنگی‌-تاریخی ما، جهل‌مان نسبت به همسایه‌ی نجیبِ شرقی‌مان باشد. ◀️تکه‌ای از تاریخ و بخشی از فرهنگ و هویتِ ما، پشتِ این مرزهای بی‌هویتِ مِید این بریتانیا مانده و ما اینجا، در کشاکشِ قرن ۱۴ و ۱۵ شمسی، هنوز حتی مهم‌ترین شهرهای افغانستان را هم نمی‌شناسیم! 🔸تاریخْ ندانستن، این‌قدر می‌تواند وحشتناک باشد که اتفاقات هولناک روزگار، باعث شود مردمانی هم‌زبان، هم‌خون، هم‌دین و هم‌وطن را درنیابیم و کشوری این‌قدر نزدیک را، نشناسیم. 🔹افغانستان را حق است که بشناسیم و مردمش را دوست داشته باشیم، آن‌طور که مردم خراسان و سیستان و کرمان را دوست می‌داریم؛ آن‌طور که به فارس‌ها و لرها و خوزستانی‌ها علاقه‌مندیم؛ آن‌طور که آذری‌ها و ترک‌ها و ترکمن‌ها، آن‌طور که مازنی‌ها و گیلکی‌ها را دوست داریم. افغانستان را حق است که بشناسیم و دوست داشته باشیم. 🖇فصل اولِ نخل و برنو، ماجرای جنگ اول هرات، قصه پر درد و خونی‌ست که باز خواندنش، کمک‌مان می‌کند، پرده چرک‌مرده‌ی روزگار را کنار بزنیم و گوهر برادری را باز، دریابیم؛ فرصتی‌ست برای دریافتن این شاخه‌ی هم‌خونِ جدا مانده: قسمت ۱؛ قسمت ۲؛ قسمت ۳ 🎙 @NakhloBernow
🌕 اینکه در آن روزِ سردِ پاییزی-زمستانی، در ساحلِ بندر بوشهر، بین و مِستر جِرالد چه گذشت، واقعاً بر ما روشن نیست. ▫️ هیچ تاریخ‌نگاری نیست که ادعا کند، روایتش از آن روز و آن لحظات، محکم و مستند است... به زحمت می‌شود بین آنچه که در گزارش‌های متعددِ انگلیسی‌ها یافت می‌شود با روایت‌های محلی، هم‌آهنگی ایجاد کرد و به داستانِ تر و تمیزی رسید. حتی خودِ گزارش‌های انگلیسی هم با هم‌دیگر تناقض‌های جدی و مهمی دارند و یک‌دست نیستند... 🔹 با این حال، در یک مسئله، تردیدی نیست: ▫️ «زد و خوردِ درویش و داروسازِ انگلیسی، و اعتراض مردم و پشت‌بندش ورود شیخ حسن آل عصفور(قاضی شهر) و نقش‌آفرینی شیخ نصر آل مذکور (حاکم بوشهر)، و نهایتاً عقب‌نشینیِ کنسولگری بریتانیا در بوشهر»، یک ضربه‌ی خیلی کاری به هژمونی انگلستان به حساب می‌آمد؛ و این را، بیش از همه، خودِ مقامات بریتانیا درک کرده بودند... 🔸همین، باعث شد که «برکناری شیخ نصر آل مذکور»، یکی از مهم‌ترین شروط مصالحه باشد. انگلستان، برای اعاده‌ی حیثیت‌ش، اصرار داشت که حاکم بوشهر، برکنار شود؛ دلیل برکناری‌اش هم رسماً اعلام شود: "مخاصمه با امپراتوری بریتانیای کبیر!" 🔹 از قضا، شاهِ قاجار، نسبت به ماجرای دی‌ماهِ ۱۲۱۶ بوشهر، حس خوشایندی داشت؛ موضعش یک‌جوری بود انگار که در دل می‌گفت: «چطور ما که پادشاهِ قَدَرقدرتِ مُلکِ ایرانیم، سنگ‌روی‌یخ شویم اما گَردی به قبای ملکه‌ی نوجوانِ بریتانیا ننشیند؟»؛ یک چیزی توی مایه‌های «این به آن در»! 🔸 الغرض، شاهنشاه، زیر بارِ تغییرِ حاکم بوشهر نمی‌رفت، ملکه هم بی‌خیالِ اعاده‌حیثیت نمی‌شد... غافل از اینکه شیخ نصر، خیلی پیش از این‌ها، توسط حاکمِ فارس، برکنار شده! و لذا ملکه و پادشاه، بیخودی چَنگ به صورت همدیگر می‌زنند! 🔹 بعد از ولی، بوشهر آرام نگرفت؛ چند نفری به عنوان حاکم معرفی شدند: زود آمدند و خیلی زودتر رفتند؛ و شهر، آرام نشد... تا اینکه میرزا از راه رسید و طوفان به پا شد... 🔺 بخشی از دومین قسمتِ نخل و برنو، قصه‌ی مردی‌ست که تاریخ جنوب، بسیار بدهکار اوست... 👇 کلیپِ کوتاهِ زیر را ببینید و قسمت دوم از فصل اول را، اگر نشنیدید، از اینجا بشنوید... 🎙 @NakhloBernow