هدایت شده از دین فطری - استاد عظیمی
19.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹ماجرای گفتگوی امام حسین علیهالسلام و حضرت زینب در شب عاشورا
#رهبر_معظم_انقلاب
#عاشورا
https://eitaa.com/dinefetri
هدایت شده از هجرت | مامان دکتر |موحد
﷽
----
فکر میکردم که بمیرم. یعنی تاب نیاورم. یا حداقلش اینکه همین چند قدم مانده تا هشت وجهیِ عَظُمتِ المصیبة، صیحه کشان از هوش بروم.
ولی نرفتم.
نه اولین بار، نه بارهای بعدی.
مثل یک مادری که وقتِ خبرها و اتفاق های بد، همه کار میکند که بچهها آب توی دلشان تکان نخورد ولو اینکه همه تلخی را خودش قرار باشد سر بکشد و یک بغض هم روش،
انگار که حسین علیهالسّلام هم برای هر یک نفر، هزار مَلَک مأمور کرده که کنار عَتَبه بایستند و به محض ورود، کاسه کاسه آب بر قلب آتش گرفته اش بپاشند یا پرده بر چشمِ جانش بیندازند و از فضای مصائب دورش کنند؛ که مبادا از شدت غصه جان دهد…
نمیمیریم…
همانطور که هرسال، غروبهای #عاشورا ناباورانه زنده میمانیم
انگار کسی زیرِ بغلهای مصیبتزدهمان را میگیرد و از صحنه حادثه دور میکند...
چه معلوم؟ شاید هم میمیریم و دوباره به دست #حسین زنده میشویم!
پس هربار، "زنده تر" میشویم!
یعنی هربار که یادش میکنیم و به پای دل تا کربلایش میرویم، زندهگی ما را بیشتر میکند، آب حیات به روح و قلبهای ممات گرفتهمان میپاشد
شاید همینست که گفتهاند هرروز یادش کنیم، ولو با یک سلام و یک پرده از اشک…
برای اینکه ظرف حیاتمان پر تر شود
.
.
بگذریم
بچه که بودم فکر میکردم با چه منطقی میگوییم "و لا جعلهُ الله آخر العهد منی لزیارتکم"؟
خب بهرحال یک زیارت، زیارت آخر خواهدبود! یک سلام، سلام آخر خواهدبود! یعنی چی که این را زیارت آخر من قرار نده؟
بزرگتر که شدم فهمیدم این دعا اصلاً مال این دنیا نیست؛
مال آن حیات جاودانه است!
مال "ابداً ما بقیتُ و بقیَ اللیل و النهار"…
انگار دارد میگوید اصلاً وقتی مُردم، مرگم را آغاز زیارت حسین قرار بده! تا وقتی که هستم در عالم هستی، زیارت حسین، عهد من باشد…
.
.
بگذریم
مولای خوبم
نمیدانید چقدر شادم که "بأبي أنتَ و أمي" بخشی از زیارت شماست!
دلم غنج میرود وقتی فکر میکنم از من فرزندانی بر روی این زمین هست که روزها و شبها برای منِ کمترین دعا میکنند که فدایی شما باشم؛ تکههایی از وجودم که حتی اگر من حواسم نباشد و راهم کج شده باشد، هستند و با تکرار، من را برای راه و مکتب شما میخواهند.
و برای من، از این بزرگتر، چه؟…
ای پدر و مادرم به فدایتان، ممنون که اجازه دادهاید این قشنگ ترین دعا را من برای پدر و مادرم و فرزندانم برای من کنند…
ممنون که اجازه دادهاید حب شما، وجاهت و کرامت ما در دنیا و آخرت باشد.
ممنون که از بین اینهمه آدم در کل تاریخ و جغرافیا، مولای ما شدهاید، ما را نگاه میکنید
حقیرم اما، قدردان نگاهتان هستم؛ خودتان میدانید…
#حب_الحسین
#مادرانه_شادم
#بابی_انت_و_امی
🖋هـجرٺــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_بامنبع
هدایت شده از هجرت | مامان دکتر |موحد
﷽
----
فکر میکردم که بمیرم. یعنی تاب نیاورم. یا حداقلش اینکه همین چند قدم مانده تا هشت وجهیِ عَظُمتِ المصیبة، صیحه کشان از هوش بروم.
ولی نرفتم.
نه اولین بار، نه بارهای بعدی.
مثل یک مادری که وقتِ خبرها و اتفاق های بد، همه کار میکند که بچهها آب توی دلشان تکان نخورد ولو اینکه همه تلخی را خودش قرار باشد سر بکشد و یک بغض هم روش،
انگار که حسین علیهالسّلام هم برای هر یک نفر، هزار مَلَک مأمور کرده که کنار عَتَبه بایستند و به محض ورود، کاسه کاسه آب بر قلب آتش گرفته اش بپاشند یا پرده بر چشمِ جانش بیندازند و از فضای مصائب دورش کنند؛ که مبادا از شدت غصه جان دهد…
نمیمیریم…
همانطور که هرسال، غروبهای #عاشورا ناباورانه زنده میمانیم
انگار کسی زیرِ بغلهای مصیبتزدهمان را میگیرد و از صحنه حادثه دور میکند...
چه معلوم؟ شاید هم میمیریم و دوباره به دست #حسین زنده میشویم!
پس هربار، "زنده تر" میشویم!
یعنی هربار که یادش میکنیم و به پای دل تا کربلایش میرویم، زندهگی ما را بیشتر میکند، آب حیات به روح و قلبهای ممات گرفتهمان میپاشد
شاید همینست که گفتهاند هرروز یادش کنیم، ولو با یک سلام و یک پرده از اشک…
برای اینکه ظرف حیاتمان پر تر شود
.
.
بگذریم
بچه که بودم فکر میکردم با چه منطقی میگوییم "و لا جعلهُ الله آخر العهد منی لزیارتکم"؟
خب بهرحال یک زیارت، زیارت آخر خواهدبود! یک سلام، سلام آخر خواهدبود! یعنی چی که این را زیارت آخر من قرار نده؟
بزرگتر که شدم فهمیدم این دعا اصلاً مال این دنیا نیست؛
مال آن حیات جاودانه است!
مال "ابداً ما بقیتُ و بقیَ اللیل و النهار"…
انگار دارد میگوید اصلاً وقتی مُردم، مرگم را آغاز زیارت حسین قرار بده! تا وقتی که هستم در عالم هستی، زیارت حسین، عهد من باشد…
.
.
بگذریم
مولای خوبم
نمیدانید چقدر شادم که "بأبي أنتَ و أمي" بخشی از زیارت شماست!
دلم غنج میرود وقتی فکر میکنم از من فرزندانی بر روی این زمین هست که روزها و شبها برای منِ کمترین دعا میکنند که فدایی شما باشم؛ تکههایی از وجودم که حتی اگر من حواسم نباشد و راهم کج شده باشد، هستند و با تکرار، من را برای راه و مکتب شما میخواهند.
و برای من، از این بزرگتر، چه؟…
ای پدر و مادرم به فدایتان، ممنون که اجازه دادهاید این قشنگ ترین دعا را من برای پدر و مادرم و فرزندانم برای من کنند…
ممنون که اجازه دادهاید حب شما، وجاهت و کرامت ما در دنیا و آخرت باشد.
ممنون که از بین اینهمه آدم در کل تاریخ و جغرافیا، مولای ما شدهاید، ما را نگاه میکنید
حقیرم اما، قدردان نگاهتان هستم؛ خودتان میدانید…
#حب_الحسین
#مادرانه_شادم
#بابی_انت_و_امی
🖋هـجرٺــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_بامنبع
هدایت شده از خانواده چند فرزندی🇮🇷
﷽
----
فکر میکردم که بمیرم. یعنی تاب نیاورم. یا حداقلش اینکه همین چند قدم مانده تا هشت وجهیِ عَظُمتِ المصیبة، صیحه کشان از هوش بروم.
ولی نرفتم.
نه اولین بار، نه بارهای بعدی.
مثل یک مادری که وقتِ خبرها و اتفاق های بد، همه کار میکند که بچهها آب توی دلشان تکان نخورد ولو اینکه همه تلخی را خودش قرار باشد سر بکشد و یک بغض هم روش،
انگار که حسین علیهالسّلام هم برای هر یک نفر، هزار مَلَک مأمور کرده که کنار عَتَبه بایستند و به محض ورود، کاسه کاسه آب بر قلب آتش گرفته اش بپاشند یا پرده بر چشمِ جانش بیندازند و از فضای مصائب دورش کنند؛ که مبادا از شدت غصه جان دهد…
نمیمیریم…
همانطور که هرسال، غروبهای #عاشورا ناباورانه زنده میمانیم
انگار کسی زیرِ بغلهای مصیبتزدهمان را میگیرد و از صحنه حادثه دور میکند...
چه معلوم؟ شاید هم میمیریم و دوباره به دست #حسین زنده میشویم!
پس هربار، "زنده تر" میشویم!
یعنی هربار که یادش میکنیم و به پای دل تا کربلایش میرویم، زندهگی ما را بیشتر میکند، آب حیات به روح و قلبهای ممات گرفتهمان میپاشد
شاید همینست که گفتهاند هرروز یادش کنیم، ولو با یک سلام و یک پرده از اشک…
برای اینکه ظرف حیاتمان پر تر شود
.
.
بگذریم
بچه که بودم فکر میکردم با چه منطقی میگوییم "و لا جعلهُ الله آخر العهد منی لزیارتکم"؟
خب بهرحال یک زیارت، زیارت آخر خواهدبود! یک سلام، سلام آخر خواهدبود! یعنی چی که این را زیارت آخر من قرار نده؟
بزرگتر که شدم فهمیدم این دعا اصلاً مال این دنیا نیست؛
مال آن حیات جاودانه است!
مال "ابداً ما بقیتُ و بقیَ اللیل و النهار"…
انگار دارد میگوید اصلاً وقتی مُردم، مرگم را آغاز زیارت حسین قرار بده! تا وقتی که هستم در عالم هستی، زیارت حسین، عهد من باشد…
.
.
بگذریم
مولای خوبم
نمیدانید چقدر شادم که "بأبي أنتَ و أمي" بخشی از زیارت شماست!
دلم غنج میرود وقتی فکر میکنم از من فرزندانی بر روی این زمین هست که روزها و شبها برای منِ کمترین دعا میکنند که فدایی شما باشم؛ تکههایی از وجودم که حتی اگر من حواسم نباشد و راهم کج شده باشد، هستند و با تکرار، من را برای راه و مکتب شما میخواهند.
و برای من، از این بزرگتر، چه؟…
ای پدر و مادرم به فدایتان، ممنون که اجازه دادهاید این قشنگ ترین دعا را من برای پدر و مادرم و فرزندانم برای من کنند…
ممنون که اجازه دادهاید حب شما، وجاهت و کرامت ما در دنیا و آخرت باشد.
ممنون که از بین اینهمه آدم در کل تاریخ و جغرافیا، مولای ما شدهاید، ما را نگاه میکنید
حقیرم اما، قدردان نگاهتان هستم؛ خودتان میدانید…
#حب_الحسین
#مادرانه_شادم
#بابی_انت_و_امی
🖋هـجرٺــــ
@hejrat_kon
#نشر_بامنبع
﷽
----
فکر میکردم که بمیرم. یعنی تاب نیاورم. یا حداقلش اینکه همین چند قدم مانده تا هشت وجهیِ عَظُمتِ المصیبة، صیحه کشان از هوش بروم.
ولی نرفتم.
نه اولین بار، نه بارهای بعدی.
مثل یک مادری که وقتِ خبرها و اتفاق های بد، همه کار میکند که بچهها آب توی دلشان تکان نخورد ولو اینکه همه تلخی را خودش قرار باشد سر بکشد و یک بغض هم روش،
انگار که حسین علیهالسّلام هم برای هر یک نفر، هزار مَلَک مأمور کرده که کنار عَتَبه بایستند و به محض ورود، کاسه کاسه آب بر قلب آتش گرفته اش بپاشند یا پرده بر چشمِ جانش بیندازند و از فضای مصائب دورش کنند؛ که مبادا از شدت غصه جان دهد…
نمیمیریم…
همانطور که هرسال، غروبهای #عاشورا ناباورانه زنده میمانیم
انگار کسی زیرِ بغلهای مصیبتزدهمان را میگیرد و از صحنه حادثه دور میکند...
چه معلوم؟ شاید هم میمیریم و دوباره به دست #حسین زنده میشویم!
پس هربار، "زنده تر" میشویم!
یعنی هربار که یادش میکنیم و به پای دل تا کربلایش میرویم، زندهگی ما را بیشتر میکند، آب حیات به روح و قلبهای ممات گرفتهمان میپاشد
شاید همینست که گفتهاند هرروز یادش کنیم، ولو با یک سلام و یک پرده از اشک…
برای اینکه ظرف حیاتمان پر تر شود
.
.
بگذریم
بچه که بودم فکر میکردم با چه منطقی میگوییم "و لا جعلهُ الله آخر العهد منی لزیارتکم"؟
خب بهرحال یک زیارت، زیارت آخر خواهدبود! یک سلام، سلام آخر خواهدبود! یعنی چی که این را زیارت آخر من قرار نده؟
بزرگتر که شدم فهمیدم این دعا اصلاً مال این دنیا نیست؛
مال آن حیات جاودانه است!
مال "ابداً ما بقیتُ و بقیَ اللیل و النهار"…
انگار دارد میگوید اصلاً وقتی مُردم، مرگم را آغاز زیارت حسین قرار بده! تا وقتی که هستم در عالم هستی، زیارت حسین، عهد من باشد…
.
.
بگذریم
مولای خوبم
نمیدانید چقدر شادم که "بأبي أنتَ و أمي" بخشی از زیارت شماست!
دلم غنج میرود وقتی فکر میکنم از من فرزندانی بر روی این زمین هست که روزها و شبها برای منِ کمترین دعا میکنند که فدایی شما باشم؛ تکههایی از وجودم که حتی اگر من حواسم نباشد و راهم کج شده باشد، هستند و با تکرار، من را برای راه و مکتب شما میخواهند.
و برای من، از این بزرگتر، چه؟…
ای پدر و مادرم به فدایتان، ممنون که اجازه دادهاید این قشنگ ترین دعا را من برای پدر و مادرم و فرزندانم برای من کنند…
ممنون که اجازه دادهاید حب شما، وجاهت و کرامت ما در دنیا و آخرت باشد.
ممنون که از بین اینهمه آدم در کل تاریخ و جغرافیا، مولای ما شدهاید، ما را نگاه میکنید
حقیرم اما، قدردان نگاهتان هستم؛ خودتان میدانید…
#حب_الحسین
#مادرانه_شادم
#بابی_انت_و_امی
✍ هـجرتــــــــــــ
بله و ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشربامنبع
﷽
----
فکر میکردم که بمیرم. یعنی تاب نیاورم. یا حداقلش اینکه همین چند قدم مانده تا هشت وجهیِ عَظُمتِ المصیبة، صیحه کشان از هوش بروم.
ولی نرفتم.
نه اولین بار، نه بارهای بعدی.
مثل یک مادری که وقتِ خبرها و اتفاق های بد، همه کار میکند که بچهها آب توی دلشان تکان نخورد ولو اینکه همه تلخی را خودش قرار باشد سر بکشد و یک بغض هم روش،
انگار که حسین علیهالسّلام هم برای هر یک نفر، هزار مَلَک مأمور کرده که کنار عَتَبه بایستند و به محض ورود، کاسه کاسه آب بر قلب آتش گرفته اش بپاشند یا پرده بر چشمِ جانش بیندازند و از فضای مصائب دورش کنند؛ که مبادا از شدت غصه جان دهد…
نمیمیریم…
همانطور که هرسال، غروبهای #عاشورا ناباورانه زنده میمانیم
انگار کسی زیرِ بغلهای مصیبتزدهمان را میگیرد و از صحنه حادثه دور میکند...
چه معلوم؟ شاید هم میمیریم و دوباره به دست #حسین زنده میشویم!
پس هربار، "زنده تر" میشویم!
یعنی هربار که یادش میکنیم و به پای دل تا کربلایش میرویم، زندهگی ما را بیشتر میکند، آب حیات به روح و قلبهای ممات گرفتهمان میپاشد
شاید همینست که گفتهاند هرروز یادش کنیم، ولو با یک سلام و یک پرده از اشک…
برای اینکه ظرف حیاتمان پر تر شود
.
.
بگذریم
بچه که بودم فکر میکردم با چه منطقی میگوییم "و لا جعلهُ الله آخر العهد منی لزیارتکم"؟
خب بهرحال یک زیارت، زیارت آخر خواهدبود! یک سلام، سلام آخر خواهدبود! یعنی چی که این را زیارت آخر من قرار نده؟
بزرگتر که شدم فهمیدم این دعا اصلاً مال این دنیا نیست؛
مال آن حیات جاودانه است!
مال "ابداً ما بقیتُ و بقیَ اللیل و النهار"…
انگار دارد میگوید اصلاً وقتی مُردم، مرگم را آغاز زیارت حسین قرار بده! تا وقتی که هستم در عالم هستی، زیارت حسین، عهد من باشد…
.
.
بگذریم
مولای خوبم
نمیدانید چقدر شادم که "بأبي أنتَ و أمي" بخشی از زیارت شماست!
دلم غنج میرود وقتی فکر میکنم از من فرزندانی بر روی این زمین هست که روزها و شبها برای منِ کمترین دعا میکنند که فدایی شما باشم؛ تکههایی از وجودم که حتی اگر من حواسم نباشد و راهم کج شده باشد، هستند و با تکرار، من را برای راه و مکتب شما میخواهند.
و برای من، از این بزرگتر، چه؟…
ای پدر و مادرم به فدایتان، ممنون که اجازه دادهاید این قشنگ ترین دعا را من برای پدر و مادرم و فرزندانم برای من کنند…
ممنون که اجازه دادهاید حب شما، وجاهت و کرامت ما در دنیا و آخرت باشد.
ممنون که از بین اینهمه آدم در کل تاریخ و جغرافیا، مولای ما شدهاید، ما را نگاه میکنید
حقیرم اما، قدردان نگاهتان هستم؛ خودتان میدانید…
#حب_الحسین
#مادرانه_شادم
#بابی_انت_و_امی
✍ هـجرتــــــــــــ
بله و ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشربامنبع
شعر کودکانه درباره ی حضرت علی اکبر
(مناسب سن بالای شش سال که بر اساس بحث شخصیت محوری قبلا با شخصیت نورانی و فضایل اهل بیت علیهم السلام و مفاهیمی مثل شهادت
آشنا شدن)
برای آشنایی با مبحث شخصیت محوری استاد عباسی ولدی درکانال زیر وارد شوید👇
@shakhsiatemehvari
🏴🏴🏴🏴
خدا برای اینکه جمع بمونیم
گفته تو مسجدا نماز بخونیم
نماز، جماعتش خوبه بچهها
اول ساعتش خوبه بچهها
تو مسجد محله، جمع میشیم تا
با هم تشکر بکنیم از خدا
یکی اذان میگه با صوت زیبا
میگه همه بیاین برای دعا
تو روز عاشورا علی اکبر
با صدای بهشتی چون پیمبر
موقع ظهر اذانو گفت تو میدون
نماز خیلی مهم بوده براشون!
اول وقت امام نمازشو خوند
علی اکبر کنار باباش موند
شبیه پیغمبره قد و بالاش
صورت و قلب مهربون و صداش
امام که دلتنگ پیامبر میشد
با دیدن علی چشاش تر میشد
راه میره اکبر تا که توی صحرا
بوی پیامبر میپیچه همه جا
علی اجازه خواست بره به میدون
امام سریع اجازه داد به ایشون
اگرچه تشنه، اما قهرمان بود
عشق امام حسین و شیعیان بود
رفت و چه زیبا با بدیها جنگید
تا اینکه موقع شهادت رسید
تشنه بود و با دستای پیامبر
سیراب شد و شد به فدای پدر
ما هم شبیه علی اکبریم
عاشق راه و رسم پیغمبریم
وقتی که اسم ایشونو شنیدیم
یک صلوات به آقا هدیه میدیم
پیامبر مهربون خدایی!
میدونم عاشق ما بچههایی!
پیش خدا برای ما دعا کن
اگه که گم شدیم مارو صدا کن
به چشمامون اشک مث بارون بده
به دست ما سینهزنا جون بده
سینه زنیمو به تو هدیه میدم
به مهربونی توئه امیدم
پرچم زدم برا حسین تو خونم
دعا بکن که هیئتی بمونم
🏴🏴🏴🏴
شاعر: فهیمه انوری
کاری از گروه شعروقصه درمسیرمادری
#شعر
#امام_حسین_علیه_السلام
#شعر_کودکانه
#شهادت
#کربلا
#عاشورا
@gheseshakhsiatemehvari
https://eitaa.com/Namazeavalevaght
بفرمایید نذری:)
هرکدوم از کتابهای زیر رو که نخوندی، میتونی بهصورت نذری از نمکتاب دریافت کنی؛ فقط کافیه هزینه ارسال رو پرداخت کنی✨
• میر و علمدار
• خواهر
• خادم ارباب کیست؟
• الیالحبیب
• روضه اصحاب چیست؟
• آوای درد
• امام من
ثبت سفارش از طریق:
🖤•@ketab98_99
#تاسوعا #عاشورا
#نذر_کتاب #محرم
•°○@namaktab_ir○°•
#نماز_اول_وقت
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ"💌
https://eitaa.com/Namazeavalevaght
66.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه جانسوز آیتاللهالعظمی وحیدخراسانی در عزای قمر منیر بنیهاشم حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
🖤🏴🏴🖤🖤
#محرم
#تاسوعا
#امام_حسین سلام الله علیه
#عاشورا
🖤🏴🏴🖤🖤
احکام
احکام شیرین
@ahkameshirin
🏴 السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛
♦️أَعْظَمَ اللّٰهُ أُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ عليه السلام، وَجَعَلَنا وَإِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الْإِمامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلاٰمُ
🖤🖤🖤🏴🏴🏴🖤🖤
#محرم
#عاشورا
#امام_حسین سلام الله علیه
🖤🖤🏴🏴🖤🖤
احکام
احکام شیرین
@ahkameshirin
#نماز_اول_وقت
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ"💌
https://eitaa.com/Namazeavalevaght