eitaa logo
نماز سکوی پرواز
468 دنبال‌کننده
8هزار عکس
6.3هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🍃 دوباره اربعین نزدیک شد و دلم شور افتاد که آیا امسال زائر اربعین می‌شوم یا نه⁉️ این سؤال را جز تو چه کسی می‌تواند جواب دهد؟ آقا❗️ نام مرا در دفتر زائران اربعین نوشته‌ای یا نه⁉️ اگر نه،‌ بگو چه کار کنم تا نام مرا بنویسی❓ از بعضی سفرها اگر جا بمانم، شاید دلم بگیرد و ناراحت شوم؛ اما من از جا ماندن از هیچ سفری جز سفر اربعین هراس ندارم. وقتی فکر می‌کنم که نکند اربعین امسال در جایی جز کربلا باشم، از ترس دلم می‌لرزد. آقا❗️ نام مرا در دفتر زائران اربعین نوشته‌ای یا نه❓ دلم شور می‌زند، بی‌قرارم. گاهی در خیالم خودم را در سفر اربعین می‌بینم و لبخند می‌زنم، گاهی می‌بینم جا مانده‌ام و در کنجی افسرده و غمگین، دارم عکس‌های اربعین را مرور می‌کنم و ذره ذره می‌میرم. آقا❗️ نام مرا در دفتر زائران اربعین نوشته‌ای یا نه❓ به دل هراسناکم نگاه کن و نامم را بنویس در دفتر زائران اربعین حسین. شبت بخیر زائر اربعین حسین❗️
. 🍃❗️ کم می‌شود که ما تنهایی به زیارت اربعین برویم. حال و هوای زیارت اربعین گویی به جمعی زیارت رفتن است. تو هم مثل مایی آقا⁉️ تنها می‌روی به زیارت یا با ملازمانت⁉️ کسی غیر از ملازمانت را همراه خود می‌بری⁉️ اگر آری، می‌گذاری تو را بشناسند یا نه⁉️ می‌شود بگویی ملاک انتخابت چیست⁉️ من باید چه کار کنم تا توفیق همراهی با تو را داشته باشم⁉️ التماس می‌کنم به اندازۀ فاصلۀ دو عمود توفیق همراهی بده به من❗️نه، به اندازۀ یک قدم.😭 بگذار در نامۀ عملم بنویسند: همراهی با ولی خدا در مسیر کربلا❗️ شبت بخیر بهترین همسفر❗️
. 🍃❗️ میزبانانِ زائران اربعین، لباس‌هایشان را می‌گیرند و با عشق، آنها را می‌شویند و خشک می‌کنند و به زائران برمی‌گردانند. زائران، شرمگین می‌شوند و میزبانان، پر از شادی و سرور. آقا❗️ عیبی که ندارد در خیالم بشوم آن میزبانی که لباس‌های تو را تحویل می‌گیرد و شُسته برمی‌گرداند❓ عیبی دارد❓ لباس‌های تو اگر به دست من بیفتد، من با اشک‌های شوقی که مثل باران می‌بارد آنها را خواهم شست.😭 شاید هم فرشته‌ها مسیر جوی‌های بهشتی را به سوی زمین کج کنند تا لباس‌های تو را با آب‌های بهشتی بشویم. کسی را در شستن لباس‌های تو شریک نخواهم کرد. حتی اگر فرشته‌ها هم به زمین بیایند و التماس کنند، فقط اجازه می‌دهم تماشا کنند، همین. شب و روز با این آرزو زندگی می‌کنم که یک روز می‌رسد و تو میهمانم می‌شوی و من خادمت. چه آرزوی قشنگی❗️ شبت بخیر قشنگ‌ترین آرزو❗️
. 🍃❗️ بعضی از میزبانان زائران اربعین، کارشان مرهم گذاشتن روی تاول‌هاست؛ تاول‌های ترکیده‌ای که کف پای زائر نشسته و آزارش می‌دهد. زائر می‌نشیند و میزبان با مهربانی پایش را می‌شوید و بعد جای تاولِ ترکیده را مرهم می‌گذارد و آن گاه با پارچه‌ای آن را می‌بندد. مگر می‌شود جلوی خیال را گرفت❓ من در خیالم صاحب موکبی هستم که کارش مرهم نهادن روی تاول پاهای زائران است، و تو همان زائری هستی که چند تاول بزرگ، کف پایت نشسته و حالا روبرویم نشسته‌ای و می‌خواهم اول پایت را بشویم. قبل از هر کار بوسه‌ای به پایت می‌زنم، بعد هم غبار پایت را روی چشمانم می‌کشم و بعد... با این که دارم از یک دیدار خیالی حرف می‌زنم؛ اما نفسم به شماره افتاده❗️ پس بگذار بعدش را نگویم و برای خودم در خیالم مرورش کنم و به دل‌خوشی دیدار تو و خدمت به تو نفس تازه کنم❗️ شبت بخیر دل‌خوشی‌ام❗️
. 🍃❗️ میزبانان زائران اربعین، حسابی مهمانشان را شرمنده می‌کنند؛ از بس که برایشان سنگ تمام می‌گذارند. سفره که پهن می‌کنند به قدری غذا می‌گذارند که زائر سیر سیر شود و از سر سفره بلند شود. آقا❗️ من می‌دانم که تو کم‌خوراکی؛ ولی اگر میزبانت شدم، بگذار چند برابر آنچه می‌خوری در برابرت بگذارم. من به غذایی که به دهان تو متبرک شده محتاجم. مگر نمی‌گویند ته ماندۀ غذای مؤمن شفاست❓ و آیا روی زمین از تو مؤمن‌تر کسی هست❓ پس بگذار با ته ماندۀ‌ غذایت، خودم شفا پیدا کنم و بانی شفای مردم گرفتار شوم. ته ماندۀ غذای تو،‌ شفای دردهای جسم و جان ماست. ما همه غرق دردیم و محتاج درمان. و چه دارویی لذیذتر و شیرین‌تر از ته ماندۀ غذای تو⁉️ شبت بخیر شفای عالم❗️
. 🍃❗️ کاش یکی از موکب‌هایی را که برای استراحت در آن می‌نشینی ، می‌شناختم. آن وقت از همان ابتدایی که زائران، راه کربلا را در پیش می‌گیرند، می‌رفتم به پای صاحب موکب می‌افتادم تا قبول کند خادم موکبش شوم. شب تا صبح و صبح تا شب، پلک‌هایم را روی هم نمی‌گذاشتم. هر زائری که می‌آمد، جانم را اگر می‌خواست فدایش می‌کردم. کسی جز لبخند از من نمی‌دید و حتی نمی‌گذاشتم گردی از خستگی رو صورتم بنشیند. تا لحظۀ آخر هم در موکب می‌ماندم. شاید تو آخرین زائر بودی❗️ حتی اگر تو می‌آمدی و می‌رفتی و نمی‌شناختمت، باز هم با همۀ وجودم سرمست بودم، چون یقین داشتم که یکی از زائرانی که خدمتش کرده‌ام، تو بوده‌ای. آقا❗️ حالا می‌شود یکی از موکب‌هایی را که می‌خواهی نورانی کنی به حضورت، به من نشان بدهی⁉️ شبت بخیر دل‌خوشی همیشگی‌ام❗️
. 🍃❗️ مهمان یک عرب عاشق بودم. از عمق دل به زائران حسین خدمت می‌کرد. فرزندانش نیز عاشقانه به خدمت ایستاده بودند. او نوه چند ماهه اش را در بغل گرفته بود تا صحنه زیبای خدمت را ببیند. عشقش این بود که همه نسلش وقف حسین شوند. در مسیر زیارت اربعین بناست موقوفه هایی از جنس آدم ببینی که وقف نامه هاشان روی دلهایشان نوشته شده و این یعنی یادآوری قصه پرغصه من که کی بناست وقف تو بشوم. آقا❗️ کاش خودت وقف نامه مرا روی پیشانی ام می نوشتی. مسیر زیارت جای خوب و اربعین زمان خوبی برای وقف شدن است. شبت بخیر محبوب خدا❗️
🏴 ▪️باید حماسه ای دگر از نو به پا کنیم بیرق، علم، بساط عزا را بنا کنیم... ▪️باید مثال روز حسین، هفتم صفر روز حسن، عزای دگر دست و پا کنیم... سالروز شهادت دومین نور ولایت، صاحب کرامت و شفیع قیامت، امام حسن مجتبى علیه السلام ، را تسلیت مى گوییم. 🥀اى کریم اهل بیت علیهم السلام ، قلب اندوهگینمان در عزاى تو، دیدار و شفاعتت را در قیامت مى طلبد تا طعم بخشندگى تو را دریابیم. ━━━━━◈❖🔹🔆🔹❖◈━━━━‌
. 🍃❗️ دست خودم نیست آقا❗️ نزدیک اربعین که می‌شود شب و روزم می‌شود خیال زیارت اربعین با تو. گاهی میزبانت می‌شوم و گاهی همراهت. با تو از خانه راه می‌افتم،‌ با تو از مرز رد می‌شوم، با تو در طریق الحسین پیاده به سوی کربلا می‌روم،‌ با تو از باب القبله وارد حرم می‌شوم، با تو زیارت می‌خوانم و روضه. من اگر بدون یاد تو اربعین را پشت سر بگذارم، خودم را زائر نمی‌بینم. زائر کسی است که به قصد حسین راهی کربلا می‌شود تا به وصال تو نائل آید. کسی اگر میان تو و حسین، جدایی ببیند و پیاده رفتن به سوی کربلا را دویدن به سوی تو نداند،‌ معلوم می‌شود مفهوم زیارت را نفهمیده و حسین را نشناخته و با جغرافیای کربلا هم ناآشناست. آقا❗️ خیالم را از ستارۀ زیبای همراهی‌ات، دلم را از قمر منیر یادت و چشمم را از خورشید فروزان جمالت محروم نکن آقا❗️ شبت بخیر حضرت نور❗️
. 🍃❗️ به این امید قدم در راه زیارت اربعین می‌گذاریم که ناممان را در دفتر کسانی بنویسند که فدایی تو هستند؛ کسانی که برای بخشیدن هستی‌شان در راه تو، به اندازۀ چشم بر هم زدنی تردید نمی‌کنند. درست است که سیاهی لشکر تو بودن فیض اعظم است؛ اما ما دوست داریم از پیشقراولان سپاه تو باشیم. وقتی می‌شود در نوک لشکر تو باشیم، چرا به سیاهی لشکر شدن قانع شویم⁉️ آقا❗️ شاید اربعینی‌ها که به عشق تو رنج سفر را بر خود هموار می‌کنند، به صف اول سپاه تو نزدیک‌تر باشند❗️ درست می‌گویم❓ دلم می‌گوید تو برای انتخاب صف اول سپاهت، نگاه خاصی به اربعینی‌ها داری. آری❓ در این سال‌ها که گرما که نه، داغی آفتاب بنا دارد خلوص بیشتر ما را امتحان کند، کم نمی‌آوریم و مشتاقانه قدم در مسیر اربعین می‌گذاریم❗️ گام‌های محکم ما را به حساب شوق سربازی ما برای خودت بگذار و ما را برای خودت سوا کن. شبت بخیر فرمانده❗️
. 🍃❗️ کاش به قدری عاشق می‌شدیم که در راه زیارت اربعین، سختی‌ها برایمان جز شیرینی طعم دیگری نداشت. خوش به حال آنهایی که چیزی به نام سختی در راه اربعین نمی‌فهمند. آقا❗️راز از میان رفتن مفهوم سختی در راه اربعین، احساس همراهی با توست. مگر می‌شود کسی خودش را در راهی، شانه به شانۀ تو ببیند و باز هم تنش خستگی بفهمد⁉️ راز و رمز زدودن خستگی از تن و جان، نه فقط در راه اربعین، که در همۀ‌ راه زندگی، فقط همراهی با توست. من خسته‌ام از همۀ‌ دنیا. کمکم کن آقا❗️ که همراهت شوم. شبت بخیر بهترین همراه زندگی❗️
. 🍃❗️ سال چندمی است که اربعین نزدیک می‌شود و من به تو التماس می‌کنم که بگذاری یک قدم هم که شده، در مشایه، با تو همراه شوم⁉️ چه کار کنم؛ دلم بی‌قرار یک لحظه با تو هم‌قدم شدن است❓ به قدری در خیالم دست در دست تو از نجف تا کربلا راه رفته‌ام که دلم از دست خیال‌هایم به تنگ آمده و بهانۀ واقعیت را می‌گیرد. من با این خیال‌ها زندگی می‌کنم؛ اما می‌ترسم یک روز کاسۀ‌ صبر خیالم نیز سر برود و من از خیال هم‌قدم شدن با تو هم محروم شوم. آن وقت با کدام دل‌خوشی زندگی کنم⁉️ آقا❗️التماس‌هایم کی بناست، به بار بنشیند⁉️ کاش می‌گفتی تا کمی دلم خوش باشد❗️ شبت بخیر همۀ دل‌خوشی‌ام❗️