eitaa logo
نامیرا
35 دنبال‌کننده
72 عکس
30 ویدیو
5 فایل
با نوشتن نامیرا می‌شوی ادمین @Rahmani
مشاهده در ایتا
دانلود
اقبال و بد اقبالی اقبال و بد اقبالی قرابت دارند هر دو نشان می دهند که هر پیامدی در زندگی توسط نیروهای به جز تلاش فردی هدایت شده یا می شوند به عنوان مثال به یکی از معدوده دبیرستان هایی رفت که دارای کامپیوتر بود ، در سال ۱۹۶۸ زمانی که گیتس ۱۳ سال داشت با همکلاسیش ملاقات کرد آلن نیز شیفته کامپیوتر مدرسه بود و اینگونه شد که با هم دوست شدند کامپیوتر «مدرسه لیک ساید» بخشی از دوره های عمومی مدرسه نبود برنامه مطالعات آزاد بود که بیل و پل می توانستند در اوقات فراغت خود پس از مدرسه ، آخر شب ها و آخر هفته ها با کامپیوتر سرگرم شوند و خلاقیت خود را شکوفا کنند چیزی نگذشت که هردو در آن تخصص یافتند. از هر یک میلیون دانش‌آموز دبیرستانی یکی توانسته بود به دبیرستانی بپیوندد که توانایی خرید کامپیوتر داشت و همان‌قدر آینده نگر بود که این کار را بکند و بیل گیتس یکی از آنها بود. گیتس به طرز حیرت آوری باهوش و بسیار سخت کوش بود و به عنوان یک نوجوان چشم اندازی در مورد کامپیوترها داشت که حتی مجربترین مدیران نیز از درک آن عاجز بودند اما او با رفتن به مدرسه لیک ساید بختی داشت که از هر یک میلیون نفر رسیده یک نفر میشود. قالب گذارید از دوست گیتس به نام کنت ایوانز برای شما بگویم او نیز به همان اندازه تجربه ای قدرتمند از خویشاوند نزدیک اقبال یعنی بد اقبالی داشت. در کلاس هشتم بیل و کنت دوستان نزدیک شدند به گفته گیتس ایوانز بهترین شاگرد کلاس بود ، کنت می‌توانست در کنار بیل و آلن یکی از بنیانگذاران مایکروسافت باشد اما هیچگاه چنین اتفاقی افتاد کنت پیش از فارغ التحصیلی از دبیرستان در حادثه‌ای در کوه کشته شد احتمال کشته شدن در کوه در دوران دبیرستان کود یک در میلیون است. جلد محل تجلیل از سرمایه‌گذاران ثروتمندی است که تصمیماتی درست و جسورانه گرفتند و بخت هم یارشان بود اما از سرمایه‌گذاران فقیری که تصمیماتی بجا گرفتند اما از بخت بد روی نحس ریسک را تجربه کردند چیزی نمی گوید هر دو همان سکه را به آسمان انداختند اما برای هر کدام یک روی سکه آمد. بزرگترین سرمایه گذاری جهان درباره ثروتی که از راه و به دست آورده بود چین می گوید : «بخت و اقبال یا تصمیمی بی نهایت زیرکانه آیا میتوان در میانشان تفاوتی قایل شد؟» کار آسانی نیست. به نظر همه ما نابغه است زیرا پیشنهاد یک میلیارد دلاری یاهو را برای خرید شرکت در سال ۲۰۰۶ را رد کرد او آینده را میدید و بر سر حرفش ماند و از موضعش کوتاه نیامد اما مردم با همان شدت یاهو را سرزنش می کنند که پیشنهاد عالی مایکروسافت را برای خرید شرکت نپذیرفت مردم می‌گویند آن احمق ها باید وقتی می توانستند و امکانش را داشتند سرمایه خود را نقد می‌کردند . خوب کارآفرینان از این ماجراها چه درسی می توانند بیاموزند؟ هیچ نظری ندارم زیرا تشخیص بخت و بد اقبالی در این میان بسیار دشوار است. مرز میان شجاعتی الهام‌بخش و حماقتی جسورانه میتواند بسیار باریک باشد و تنها با بصیرت و ادراک قابل تشخیص است اما دو چیز می‌تواند شما را به مسیری بهتر راهنمایی می کند ؛ حواستان باشد که چه کسی را می‌ستاید ، حواستان باشد که چه کسی را کوچک می شمارید و مراقبید که مانند او نشوید. برخی انسان ها در خانواده‌هایی متولد می‌شوند که به تحصیلات بها می‌دهند برخی دیگر خلاف آن عمل می کنند برخی در اقتصادهایی شکوفا متولد می شوند که مشوق کارآفرینی هستند و بعضی در جنگ و فقر به دنیا می آیند دلم میخواهد موفق باشید و برایش تلاش کنید اما این را بدانید که همه موفقیت‌ها نتیجه تلاش نیستند و همه فقر و تهیدستی‌ها هم پیامد تنبلی و کاهلی نیست در هنگام قضاوت دیگران و خودتان این را در ذهن داشته باشید. بنابراین کمتر توجه خود را بر فرد خاص یا مطالعات موردی معطوف نمایید و بیشتر الگوهای گسترده را ببینید. بررسی یک فرد خاص می تواند خطرناک باشد زیرا میرویم سراغ بررسی موارد خاص ، میلیاردرها ، مدیران یا آدمهای ناکامی که در صدر اخبارند و موارد خاص با توجه به پیچیدگی خود قابل تعمیم به شرایط دیگر نیستند هر چه نتیجه غیر متعارف‌تر و افراطی‌تر باشد احتمال الگوگیری از آموزه های آن کمتر است زیرا در چنین مواردی احتمال تاثیر زیاد شانس یا بد اقبالی نیز بیشتر است. نکته مهم آن است که به اندازه‌ای که نقش بخت و اقبال را در موفقیت تشخیص می دهیم درک نقش بداقبالی نیز به معنای آن است که باید خودمان را ببخشیم و در هنگام قضاوت در مورد شکست و ناکامی شرایط را درک کنیم ، هیچ چیز به همان بدی یا به همان خوبی که به نظر می‌رسد نیست. 📚 کتاب نویسنده: 🆔 https://eitaa.com/rahmani_saeed