eitaa logo
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
8.7هزار دنبال‌کننده
45 عکس
20 ویدیو
0 فایل
فروش اشتراکی #کپی‌حرام لینک کانال تبلیغ https://eitaa.com/joinchat/2133066056C2ee169d2aa
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای‌_مهربان‌_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 ❤️ ✍نویسنده(حبیب الله) رسیدیم به درب ورودی حرم،وقتی کفش‌هام رو تحویل کفش داری دادم و پاهام رو روی سنگ‌های حرم امام رضا گذاشتم خدا میدونه چه حس خوبی بهم دست داد حسی که لمس کردنیه و به هیچ عنوان نمیشه بیانش کرد علی هم که کفش‌هاشو سمت آقایون داده بود اومد نزدیک من نگاه حسرت آمیزی بهم انداخت و گفت _ چقدر بهت حسودیم میشه. سر چرخوندم سمتش _به چیه من حسودیت میشه _ به این حس و حال معنویت خواهش می‌کنم برای منم دعا کن. ناخواسته اشک از چشمانم سرازیر شد _ اگه قابل باشم چشم با علی قدم زنان اومدیم تا نزدیک ضریحِ آقا ،علی رفت سمت آقایون و من هم اومدم سمت خانمها وقتی نگاهم به اون همه جمعیت عاشقی که داشتن حرم آقا رو طواف میکردن افتاد ناخواسته زانو زدم با گریه زیر لب زمزمه کردم _سلام امام رضا جان خیلی دوستت دارم قربون مهربونیات برم شنیدم از بس خوبی حیواناتم بهت پناه میارن. یه چیز نرمی به بازوم خورد سرمو گرفتم بالا دیدم یکی از خدام‌ خانم هست با لبخند و مهربانی بهم گفت _ عزیزم نشستی یه وقت جمعیت میفته روت آسیب می‌بینی بلند شو. چشمی گفتم و ایستادم، پرش رو گرفتم به سر و صورتم مالیدم زیر لب زمزمه کردم _یا امام رئوف ای پناه بی پناهان. ای ملجا بیچارگان و درماندگان ممنونتم که منو لایق دونستی و به حرم خودت آوردی. خانم خادم یه کتاب دعا داد دستم _ خیلی بهت التماس دعا دارم چقدر زیبا با زبون خودت با امام رضا حرف زدی عالیه اما آدابشم رعایت کن. زیارتنامه امام رضا رو بخون. خم شدم دستش رو ببوسم دستش رو کشید و نگذاشت .با گریه التماسش کردم... سلام عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍 6037701089108903 بانک کشاورزی لواسانی فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇 @Mahdis1234 کپی حرام⛔️ 💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای‌_مهربان‌_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 ❤️ ✍نویسنده(حبیب الله) خواهش می‌کنم بگذارید دست‌هایی رو که می‌خوره به زوار خوب امام رضا ، من ببوسم سرش رو کج کرد و خواست حرفی بزنه که بهش فرصت ندادم و دستش رو بوسیدم. خانم خادم هم پیشونی من رو بوسید و گفت _ خیلی خیلی ازت التماس دعا دارم سری به تایید حرفش تکون دادو گفتم _ چشم. زیارتنامه امام رو رضا رو باز کردم و با تمام آدابش خوندم اطرافم رو نگاه کردم کتابخونه رو دیدم و زیارتنامه رو گذاشتم توی کتابخونه و اومدم رو به روی ضریح ایستادم ،دلم پر میزنه برم دستم رو بگیرم به ضریح امام رضا صلوات بفرستم و دورش بگردم و ببوسمش ولی میترسم باعث آزار زوار آقام بشم گوشه ای ایستادم و نگاهم رو دادم به ضریح زیبای امام رضا و اشک شوق زیارت آقا از چشم هام روون شد. تو حال خودم بودم که صدای خانمی رو شنیدم _ دلت شکسته ازت التماس دعا دارم. برگشتم ببینم کی هست که دیدم یه بچه سه چهار ساله رو بغل گرفته رو بهش گفتم _ ان شاالله امام رضا حاجتت رو بده نگاهش رو داد به بچه ش و سرش رو گرفت بالا _ بچه ام فلجِ براش دعا کن که امام رضا شفاش بده. انقدر دلم برای مادر و بچه سوخت که مات زده نگاهش کردم ... سلام شب همگی بخیر اگر با خوندن این قسمت‌ها دلت امام رضایی شد فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سلامتی رهبر عزیزمون و شفای بیماران را بخواه سلام عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍 6037701089108903 بانک کشاورزی لواسانی فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇 @shahid_abdoli کپی حرام⛔️ 💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای‌_مهربان‌_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 ❤️ ✍نویسنده(حبیب الله) مادر بچه که احساس من رو نسبت به بچه ش دید با بغض گفت _ براش دعا کن _ از کدوم قسمت بدنش فلج شده _ از نخاع کمر _ بر اثر اتفاقی فلج شد یا مادر زادی اینطوری شده سرش رو انداخت بالا _ نه مادر زادی نیست بچه ام صحیح و سالم بود. پشت موتور شوهرم نشسته بودیم که شوهرم با یه ماشین تصادف کرد من و زهرا از موتور پرت شدیم زمین کمر بچه ام خورد به جدول کنار خیابون و فلج شد _ راه درمان نداشت؟ چرا داره مخارجش خیلی بالاست. میگن باید چند عمل جراحی روی کمر دخترت انجام بشه ولی ما اصلا توان پرداختش رو نداریم. به شوهرم گفتم بیا ببریمش زیارت امام رضا ببندیمش به پنجره فولاد آقا تا دلش رحم بیاد و بچه مون رو شفا بده. با این حرفش بغض گلوم رو گرفت مثل بارون اشک از چشمان من فرو ریخت. دست دراز کردم سمتش _ بچه ت رو میدی بغل من. بچه رو گرفت سمتم. از بغلش گرفتم و روی دستهام رو به روی ضریح امام رضا گفتم _آقا جان یه بچه آهو آوردیم پیشت مادر این بچه رو نا امید نکن. یا امام رضا اسمش زهراست هم نام مادر بزگوارت، شما رو به مادر پهلو شکسته ت قسم میدم شفاش بده. مادر زهرا با شنیدن حرفهای من زد زیر گریه و انقدر بی تابی کرد تا از هوش رفت. خدام اومدن گفتن چه خبر شده؟ گفتم _ این مادر دختر فلجش رو اورده و شفاش رو از امام رضا میخواد. فوری تماس گرفتن اورژانش تا پزشک بیاد دور مادر زهرا رو خلوت کردن. اورژانسم خیلی سریع اومد و اکسیژن وصل کردن به مادر زهرا و یه سرم بهش زدن گذاشتنش روی برانکارد یکی از خدام رو کرد به من _ شما با این مادر و بچه آشنایی دارید؟... سلام عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍 6037701089108903 بانک کشاورزی لواسانی فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇 @shahid_abdoli کپی حرام⛔️ 💚💕💚💕💚💕💚💕💚۲
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای‌_مهربان‌_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 ❤️ ✍نویسنده(حبیب الله) جواب دادم _ نه بهم گفت دخترش تو تصادف فلج شده آوردمش پیش امام رضا تا شفا بگیره. دستش رو دراز کرد سمت من _ پس بچه رو بده به من بچه رو گرفت و رفت. منم دنبال خادم راه افتادم. خانم خادم که دید من دارم همراهشون میرم برگشت بهم گفت _ دخترم شما کجا میای ما هم از مادر هم از بچه به خوبی نگهداری میکنیم برگرد ملتمسانه خواهش کردم _ اجازه بدید بیام مادرش رو ببینم نگران حالش هستم _ نه عزیزم نگران نباش برگرد چون خونواده خودت نگران شما میشن. برو فردا بیا از خودم حالش رو بپرس _ اسم شما چیه؟ احترام سادات موسوی. به احترام جدش و خادمی امام رضا بودنش ایستادم. وقتی احترام سادات و زهرا از درب ورودی خانمها رفتن بیرون برگشتم سمت ضریح آقا... سلام عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍 6037701089108903 بانک کشاورزی لواسانی فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇 @shahid_abdoli کپی حرام⛔️ 💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای‌_مهربان‌_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 ❤️ ✍نویسنده(حبیب الله) دقیقا رو به روی ضریح آقا ایستادم و زمزمه کردم. _ یا امام رضا خودتون فرمودید هر کسی من رو به پسرم امام جواد علیه السلام قسم بده اون رو دست خالی رها نمیکنم. یا امام رضا قسمت میدم به یه دونه پسرت امام جواد شفای این بچه فلج رو بده. همین جوری که در حال دعا و التماس به امام رضام گوشیم زنگ خورد. گوشی رو از توی کیفم در آوردم نگاهی به صفحه گوشی انداختم علی زنگ زده جواب دادم _ جانم _ خانم میای تو صحن پیش هم بشینیم _ چشم الان میام. تماس رو قطع کردم به احترام امام رضا دست‌هام رو گذاشتم رو سینه ام چند قدمی عقب عقب اومدم و خودم رو رسوندم تو صحن پیش علی، علی تا نگاهش به من افتاد معترضانه گفت _ چیکار کردی با خودت سحر چقدر گریه کردی چشمات پف کرده نتونستم طاقت بیارم و مجدد زدم زیر گریه همه اون چیزی که تو حرم اتفاق افتاده بود رو براش گفتم با دقت به حرفهام گوش کرد صحبت‌های من که تموم شد گفت _پاشو بریم اون خانم خادم، احترام سادات رو پیدا کنیم. ابرو دادم بالا به این زودی! آخه به من گفت برو بعداً بیا حال مادر و بچه رو بپرس. _ سحر جان مادر اون بچه از امام رضا کمک خواسته امام رضا هم هدایتش کرده پیش تو، که تو هم بیای به من بگی، اون خونواده مشکل بچه‌شون با عمل جراحی حل میشه لاعلاج که نیست. ما هم الحمدلله دستمون به دهنمون می‌رسه. هزینه درمان بچه‌ش رو می‌دیم عمل می‌کنه خوب می‌شه. هاج و واج زُل زدم بهش. علی سری تکون داد _ چرا اینطوری نگاهم میکنی. نفس بلندی کشیدم. تو راست میگی نمی دونم چرا به فکر خودم نرسید. من فکر کردم انقدر باید ضجه بزنم و التماس کنم تا اون بچه شفا بگیره... سلام عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍 6037701089108903 بانک کشاورزی لواسانی فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇 @shahid_abdoli کپی حرام⛔️ 💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای‌_مهربان‌_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 ❤️ ✍نویسنده(حبیب الله) خنده صداداری کرد _ آخه این چه فکریه که تو می‌کنی البته اینم بگم خیلی از انسان‌ها اینطوری فکر می‌کنند که اگر گره‌ای به کارشون افتاده یا حاجتی دارند حتماً باید سریع و معجزه آسا براشون رفع بشه یا به خواستشون برسند. خب اذن خداوند هرچه باشه همون میشه گاهی همونجوری سریع و یک مرتبه انجام می‌شه اما خیلی وقت‌ها هم هست که خداوند سبب شفای مریض و یا رفع گرفتاری و حالا هرچی که خواسته انسان هست رو به واسطه انسان‌های دیگه ای میرسونه، ان شاالله سبب شفای این مریض هم ما باشیم. نگاه تحسین برانگیزی بهش انداختم و به شوخی گفتم _ درست می‌فرمایید استاد‌ علی هم به شوخی جواب داد _ پس شاگرد جان بیا بگردیم سادات خانم رو پیدا کنیم. ببینیم مادر اون بچه رو کجا بردن. با همدیگه اومدیم رسیدیم به یکی از خدام‌ خانم. همه ماجرا رو براش تعریف کردم خیلی خوشحال شد گوشیش رو درآورد و زنگ زد به سادات خانم و گفت _ یک خانم و آقا اومدن اینجا و می‌خوان هزینه درمان بچه‌ ی فلجی رو که مادرش از ناراحتی حالش بد شد و بردیدش درمانگاه رو بدن. خانم خادم تماسش رو قطع کرد رو کرد به ما _ شماره سادات خانم رو بهتون میدم بنویسید و باهاش هماهنگ بشید خودکار و یه برگه از تو کیفم درآوردم و شماره سادات خانم رو یادداشت کردم . از خانم خادم تشکر کردیم علی رو به من گفت _ سحر خودت زنگ بزن. شمارش رو گرفتم بعد از خوردن چند بوق تماس برقرار شد _بفرمایید _سلام سادات خانم من همون خانمی هستم که تو حرم دیمتون ، بچه اون خانم بغلم بود _ سلام عزیزم الان همکارم زنگ زد گفت، خدا خیرتون بده ان شاالله الان کجایید من بیام پیشتون... سلام عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍 6037701089108903 بانک کشاورزی لواسانی فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇 @shahid_abdoli کپی حرام⛔️ 💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای‌_مهربان‌_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 ❤️ ✍نویسنده(حبیب الله) _ما در باب الجواد هستیم _ باشه عزیزم الان میام پیشتون. بعد از خدا حافظی تماس رو قطع کردم. رو کردم به علی _ شنیدی که چی گفت. سر تکون داد _آره عزیزم شنیدم. کشدار صدا زدم _ علی، الان که گفتم باب الجواد دلم یه جوری شد انقدر دلم می‌خواد بریم کاظمین حرم قشنگ امام موسی بن جعفر و امام جواد را زیارت کنیم. علی لبخند ملیحی زد _ کدوم شیعه‌ای هست که دوست نداشته باشه، همه ما اسم هر کدوم از امامانمون که بیاد دلمون پر می‌کشه بریم حرمشون رو زیارت کنه. نفس عمیقی کشیدم و با تکون دادن سرم حرفشو تایید کردم علی ادامه داد _ ان شالله از اینجا که رفتیم اول میریم قم جمکران بعدش باید یه خورده کارهام رو راست و ریست کنم بعد بلیط هواپیما می‌گیرم و میریم کربلا کاظمین و نجف و سامرا و همه رو زیارت میکنیم. اسم این مکان‌های مقدس را که آورد به یاد این نوحه افتادم و زمزمه کردم _ اباصالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش ، نجف رفتی کربلا رفتی کاظمین رفتی یاد ما هم باش. مشغول خوندن بودم که سادات خانم اومد بعد از سلام و احوالپرسی یه برگه داد دست من گفت بعد از تماس شما زنگ زدم درمانگاه و گفتم با اون خانمی کار دارم که حالش بد بود آوردیمش اونجا. جواب دادن ایشون حالشون خوب نیست گوشی رو میدیم دست همسرش. به شوهرش گفتم که کسی پیدا شده و می‌خواد هزینه درمان بچه‌تون رو پرداخت کنن اون بنده خدا هم کلی خوشحال شدو آدرس مسافرخونه و شماره تلفن خودش رو داد منم یادداشت کردم براتون آوردم _ دکتر نگفت چرا حالش بد شد؟ _چرا گفته شوک عصبیه خوب میشه... سلام عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍 6037701089108903 بانک کشاورزی لواسانی فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇 @shahid_abdoli کپی حرام⛔️ 💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای‌_مهربان‌_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 ❤️ ✍نویسنده(حبیب الله) از سادات خانم تشکر کردیم ایشونم خداحافظی کرد و رفت. علی کاغذ رو باز کرد خوند _ اسم پدر بچه احمد حسینیِ، گوشی رو از توی جیبش درآورد و شماره آقای حسینی رو گرفت بعد از چند بوق جواب داد _بله بفرمایید علی گفت _ آقای احمدی خانم من روبروی ضریح امام رضا با همسر شما آشنا شده و ما می‌خواهیم هزینه درمان پسر شما رو بدیم اگر اجازه بدید بیایم یه ملاقاتی با هم داشته باشیم. صدای گوشی علی بلنده و من صدای آقای حسینی رو شنیدم که با حالت بغض آلودی جواب داد _ اجرتون با امام رضا ان شاالله خداوند به مال و جانتون برکت بده ، آقا هر چقدر که شما هزینه بچه من کنی من این پول رو به شما برمی‌گردونم در واقع شما به ما قرض بدید. علی جواب داد حالا میایم با هم صحبت می‌کنیم _ لطف می‌کنید بنده منتظر شما هستم. علی بعد از خداحافظی تماس رو قطع کرد و نگاهش رو داد به من _ بیا بریم درمانگاه پیش پدر و مادرش ببینیم چه کاری از دستمون برمیاد. با هم اومدیم درمانگاه از پرستار سراغ همسر آقای حسینی رو گرفتیم و اتاقی رو به ما نشون داد _ اونجا بستری شدن. با علی نزدیک شدیم من وارد اتاق شدم و بعد از سلام و احوالپرسی با آقای احمدی و همسرش گفتم _ همسر من بیرون منتظر شماست. آقای احمدی متوجه شد ما همونی هستیم که قصد کمک به درمان بچشون رو داریم و از اتاق بیرون رفت و من نشستم کنار تخت همسرش دستم رو گذاشتم روی پیشونیش پرسیدم _ حالت چطوره بهتری؟ نگاهش را داد به آسمون _ الحمدلله خوبم. دست من رو گرفت و اشک در چشمانش حلقه زد و با بغضی که در گلو داشت گفت... سلام عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍 6037701089108903 بانک کشاورزی لواسانی فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇 @shahid_abdoli کپی حرام⛔️ 💚💕💚💕💚💕💚💕💚
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 ❤️ ✍نویسنده(حبیب الله) ازش خداحافظی کردم و اومدم بیرون . علی که دم در منتظر من بود رو کرد بهم _سحر جان بریم حرم یا بریم هتل لبخندی زدم _ خودت چی فکر می‌کنی؟ با خنده دندان نمای جواب داد _ بریم حرم. سر تکون دادم _آفرین احسنت بریم حرم. اومدیم تو حرم بهم گفت اگه میشه کمی تو حیاط پیش هم بشینیم با هم حرف بزنیم _ اینکه خیلی عالیه نشستیم رو به روی درب ورودی حرم سر چرخوندم سمت علی _ من خیلی دلم برای این خونواده می‌سوزه. خونسرد سری تکون داد _ چرا؟ _ آخه بچه‌شون مریضه دستشونم خالیه _ مریضی بچشون که تحت درمان قرار می‌گیره خوب می‌شه _ می‌دونم تحت درمان قرار بگیره خوب میشه ولی خب دیگه آدم دلش می‌سوزه دیگه. نگاهی تو صورتم انداخت _ یه چیزی بهت میگم برای همیشه تو ذهنت نگه دار، سحر جان تا جایی که می‌تونی به دیگران کمک کن اگر از نظر مالی از دستت برمیاد مالی اگر از نظر مشورتی میتونی کمک کنی مشورت بده، اگر احساس می‌کنی که نیاز داره به حرفاش گوش بدی دو تا گوش شنوا برای حرفاش داشته باش ولی دلت نسوزه با تعجب نگاهی بهش انداختم _مگه میشه؟ _ آره که میشه چرا نمی‌شه اگه قرار باشه تو هر کسی رو دیدی که مشکلی داره دلت براش بسوزه اون وقت چیزی از اون دلت باقی می‌مونه، یادت باشه که این بنده‌ها یک صاحب اصلی دارند به اسم خدا، که اگر خدا بخواد مشکلات این‌ها رو با اشاره‌ای حل می‌کنه. وقتی کسی دچار گرفتاری میشه دو حالت بیشتر نداره. میتونی بگی این دو حالت چیه؟ فکری کردم و گفتم _ امتحان الهی یا انتقام الهی. آفرین به نکته خوبی اشاره کردی از این دوتا خارج نیست... سلام عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍 6037701089108903 بانک کشاورزی لواسانی فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇 @shahid_abdoli کپی حرام⛔️ 💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای‌_مهربان‌_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 ❤️ ✍نویسنده(حبیب الله) _ببین سحر جان هر کاری که ما توی این دنیا انجام بدیم در نامه اعمال ما ثبت میشه ما بابت حرف زدن‌هامون، افکاری که بعضا عملی می‌کنیم چه مثبت چه منفی، توی این دنیا هم امتحان می‌شیم وهم انتقام پس میدیم. امتحانی‌ها رو که شنیدی میگن هر که در این بزم مقرب‌تر است جام بلا بیشترش می‌دهند. سرتکون دادم _ آره شنیدم _خوش به حال اون آدمایی که اهل دین و تقوا و عبادتند. اینها رو خدا می‌خواد امتحانشون کنه میاد یک گره‌ای به کارشون می‌ندازه یا یه مشکلی براشون درست می‌کنه ببینه چقدر صبردارن و چند مرده حلاجن اگر در زمان گرفتاری‌ها صبور بودن و خدا را شکر کردن که هم مشکلشون برطرف میشه هم از امتحان سربلند بیرون میان اگرم نه هی از خدا گله و شکایت کردن اونوقت به خودشون ثابت میشه که ادای بندگی خدا رو درآوردن. انتقامم که حال و روزش مشخصه محاله که توی این دنیا به کسی بگی های و هوی نشنوی هر اندازه‌ای که دل بسوزونی حق کشی کنی کوچک‌ترین ظلمی بکنی مخصوصاً به زیر دستت و یا از احکام الهی مثل نماز و روزه و امر به معروف خلاصه اصول و فروع دین سر پیچی کنی باید و باید در این دنیا تاوانش رو پس بدی و اگر شدت این کارهایی که انجام میدی زیاد باشه هم توی این دنیا گوش خودتو رو می‌پیچونن و هم نسل انسان گرفتار تاوان کارهایی که کرده میشه، شاید بگی چرا نسلم مگه بچه های من چه تقصیری داشتن. جوابت اینه بدون و آگاه باش که این یک قانون الهی هست و صد در صد هم انجام میشه چون همونطوری که فرزندان از مال و شکل و قیافه آدم ارث و شباهت می‌برن از بازتاب کارهای ما هم قسمتشون میشه مثلاً ..‌. سلام عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍 6037701089108903 بانک کشاورزی لواسانی فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇 @shahid_abdoli کپی حرام⛔️ 💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای‌_مهربان‌_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 ❤️ ✍نویسنده(حبیب الله) اگر دروغ بگی و بابت دروغت قسم بخوری نسلت فقیر میشه، حالا زمین و زمان دست به دست هم بدن که این آدم رو از فقر نجات بدن نمی‌تونن مگر اینکه یک نسلی ازشون بگذره. و یا مثلاً اگر به کسی ظلمی کنی شک نداشته باش که تا هفت نسل هم بگذره بچه‌هات خار می‌شن. نفس بلندی کشیدم _ حرفات رو قبول دارم ولی واقعاً سخته که آدم مشکلات مردم رو ببینه و هیچ عکس العملی نشون نده _ آره اون که مشخصه حالا آدم همدردی می‌کنه همفکری می‌کنه بالاخره یه ذره ناراحت میشه اما یادت باشه که همه اینایی که براشون گرفتاری پیش میاد خدا دارن، ما خدای اونها نیستیم که بخواهیم همه چی رو براشون درست کنیم ما اندازه توانمون بهشون کمک می‌کنیم وظیفه ما همینه. در کمک کردن به مردم هم کلی آیات و روایات داریم که خیلی ثواب داره. حتی یه عالمی سخنرانی می‌کرد گفت یک روز حضرت جبرائیل از خدا سوال کرد که اگر خودت بنده بودی چه کاری رو روی زمین بیشتر از همه دوست داشتی خداوند در جوابش گفت به بندگان گرفتار کمک می‌کردم و شادشون می‌کردم. سری تکون دادم _ بله درست میگی. توی این یک هفته ای که در مشهدیم تمام نمازهامون رو به جماعت در حرم مطهر امام رضا علیه السلام خوندیم. امروز اومدیم حرم با علی دعای وداع رو خوندیم. چقدر خدا حافظی سخته، انقدر بغض گلوم رو گرفته که نفس کشیدن برام سخت شده. علی رو کرد به من _ انقدر بی تابی نکن. باور کن اگر کار نداشتم انقدر اینجا می‌موندیم تا خودت بگی بریم ولی خیلی کار دارم اشکام از چشم هام سرازیر شد و گفتم _می‌دونم ، ولی چیکار کنم دل کندن خیلی برام سخته... سلام عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍 6037701089108903 بانک کشاورزی لواسانی فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇 @shahid_abdoli کپی حرام⛔️ 💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای‌_مهربان‌_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 ❤️ ✍نویسنده(حبیب الله) مکثی کرد و گفت _ ولی می‌خوام یه جا غافل گیرت کنم که جبران این دلتنگی امام رضا علیه السلام برات بشه. نگاهی انداختم تو صورتش _ چی؟ آهنگین جواب داد _حالاااا دستشو گرفتم _ تو رو خدا علی بگو من اصلاً دلم طاقت نداره که صبر کنم. سرش رو انداخت بالا _ نوچ با لحن گله مندی خواهش کردم _ بگو دیگه علی کلافم نکن _عه خانم باید یاد بگیری صبر داشته باشی _ تو این مسائل ندارم بگو دیگه. با لبخند فقط نگاهم کرد _ یا از اول نمی‌گفتی که می‌خوای کاری انجام بدی یا حالا که گفتی بگو میخوای چیکار کنی _ زنگ زدم یکی از دوستام کارم رو انجام بده اونم قبول کرد. ما هم از مشهد خونه نمیریم مسقیم میریم دیدار خانم حضرت معصومه در قم و بعدم جمکران و از اونجا میریم خونمون از شدت خوشحالی حالت شوک بهم دست داد چند ثانیه خیره شدم تو چشماش دستش رو آورد نزدیک صورتم تکون داد _ کجایی؟ _وااای علی چه خبر خوبی بهم دادی چقدر خوشحال شدم. رو کردم به حرم امام رضا _آقا جان وداع با شما خیلی سخته ولی اینکه می‌خوام برم زیارت خواهرت یه خورده واسم آسونش کرد. یا امام رضا چقدر تو خوبی نمی‌گذاری زائرت ناراحت از اینجا بره ازت ممنونم آقا جان. برگشتم سمت علی _نمی‌دونم چه جوری ازت تشکر کنم خیلی لطف کردی. به شوخی گفت _ ما اینیم دیگه. هر دو رو کردیم به حرم حضرت آقا امام رضا دستمون رو گذاشتیم روی سینه مون و خداحافظی کردیم و اومدیم هتل ساکمون رو بستیم اومدیم تهران . از همون فرودگاه مهرآباد سوار ماشین خودمون شدیم حرکت کردیم به سمت حرم حضرت معصومه یک شب قم موندیم فردا شب به سمت جمکران بعد هم اومدیم خونه انقدر به من خوش گذشته بود که احساس می‌کردم... سلام عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍 6037701089108903 بانک کشاورزی لواسانی فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇 @shahid_abdoli کپی حرام⛔️ 💚💕💚💕💚💕💚💕💚