هدایت شده از فرهنگی مدرسه علمیه نرجس(س) سبزوار سطح ۱ و ٢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خـ♡ـدایا
به حرمت شام غریبان حسین
دوای درد همه دردمندان باش
پناه همه بیکسان باش
گره از مشکلات همه باز کن
ای مهربان
دستی که به سوی تو بلند شد
خالی برنگردان
شبتـ🌙ـون حسینـی🌟
در پناه خداوند باشید
هدایت شده از فرهنگی مدرسه علمیه نرجس(س) سبزوار سطح ۱ و ٢
🛑🛑🛑مهم و فوری🛑🛑🛑
دوره های مجازی طرح محامین (امروز)
تدبر در سیره اهل بیت ع تمام سیره ها پیامبر ص امام ها 👈 روزهای شنبه و پنجشنبه/ ساعت 16:00 الی 17:00/ استاد: سرکار خانم جعفرزاده
https://lms2.hozehkh.com/ws/sire
تقوای جمعی 👈 روزهای شنبه و سه شنبه/ ساعت 17:00 الی 17:45/ استاد: سرکار خانم غیور
https://lms2.hozehkh.com/ws/taghvagame
ولایت مداری و ولایت پذیری در قرآن 👈 روزهای شنبه/ ساعت 18:00 الی 19:00/ استاد: سرکار خانم اسلامی
https://lms2.hozehkh.com/ws/velayat
هدایت شده از فرهنگی مدرسه علمیه نرجس(س) سبزوار سطح ۱ و ٢
💰سی هزار دینار طلا،
رقمی بود که یزید به هر نفر #خواص_کوفه داد و دینشان را خرید.
هر دینار ۴.۵ گرم،
هر گرم طلا بیش از دو میلیون تومان،
به پول امروز نزدیک به 270 میلیارد تومان
اگر در زمان #سیدالشهداء بودیم یارش میماندیم؟
مدرسه علمیه نرجس س سبزوار
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸نمیخواهم قهرمان شوم!🔸
برخی قبول نمیکنند که حضرت آمده باشد و برای علی اصغر، درخواست آب کرده باشد؛ از این تعجب میکنند. نه! تعجبی ندارد. مگر حسین بن علی (ع) میخواسته قهرمان بشود که بگوید من از دشمن، تقاضا و التماس نمیکنم؟! امام حسین (ع) گفت: بگذار در تاریخ بگویند حسین به اشقیا التماس کرد! بگویند حسین گفت: «إِنْ لَمْ تَرْحَمُونی فَارْحَمُوا هذا الطِّفْلَ؛ اگر به من رحم نمیکنید، به این طفل شیرخواره رحم کنید».
امام حسین (ع) گفت من #نمیخواهم_قهرمان_بشوم، من میخواهم تکلیف شرعیام را انجام بدهم. اینجا مسأله شرعی است، مسألۀ حفظ نفس محترمه است. این بچه زنده است و با یک آب میتواند ادامه حیات بدهد. پس وظیفۀ شرعی پدرش این است که آب بدست بیاورد. درس حسین بن علی (ع) این است. نمیخواهد قهرمان بشود. می خواهد بندۀ خدا شود. قهرمانها این کار را نمیکنند. فقط عبد میتواند این کار را بکند، نه قهرمان.
قهرمان میگوید: دشمنان، لیاقت ندارند که من از آنها درخواست کنم و خودم را جلویشان کوچک کنم. اما امام حسین (ع) عارش نمیشود. امام میگوید: من میمیرم اما ننگ را قبول نمیکنم. اما برای رضای خدا و برای اینکه جهنم نروم، ننگ را قبول میکنم. مراتب دارد: «المَوتُ أولی مِن رُكوبِ العاری. وَ العار أولى مِن دُخولِ النّاری».
#حدیث
امام حسین(ع): همانا من مرگ را جز سعادت نمیبینم و زندگی در کنار ظالمان را جز ننگ و عار نمیدانم.
📚بحار؛۴۴:۱۹۲
🌹
🍃🌺قَالَ علیه السلام لِکُمَیلِ بنِ زِیَادٍ النخّعَیِ ّ یَا کُمَیلُ مُر أَهلَکَ أَن یَرُوحُوا فِی کَسبِ المَکَارِمِ وَ یُدلِجُوا فِی حَاجَةِ مَن هُوَ نَائِمٌ فوَاَلذّیِ وَسِعَ سَمعُهُ الأَصوَاتَ مَا مِن أَحَدٍ أَودَعَ قَلباً سُرُوراً إِلّا وَ خَلَقَ اللّهُ لَهُ مِن ذَلِکَ السّرُورِ لُطفاً فَإِذَا نَزَلَت بِهِ نَائِبَةٌ جَرَی إِلَیهَا کَالمَاءِ فِی انحِدَارِهِ حَتّی یَطرُدَهَا عَنهُ کَمَا تُطرَدُ غَرِیبَةُ الإِبِلِ
🍃🌺کمیل! به خانواده ی خود دستور بده تا در اوقات روز در پی کسب اخلاق پسندیده و شب در پی حاجات خفتگان باشند، سوگند به آن که شنوایی او همه ی آوازها را فراگیر است، هیچ کسی نیست که دلی را شاد سازد مگر این که خداوند به جای آن شادی، به او لطف و مهربانی مرحمت می کند، پس هرگاه دچار اندوهی شود، آن لطف، همچون آب در سرازیری به سمت آن غم و اندوه جاری شود تا آن را زایل سازد، چنانکه شتر بیگانه را دور می سازند). مقصود امام (علیه السلام) آن است که شاد کردن دل حاجتمندی با برآوردن حاجت او باعث می شود که خداوند آن را وسیله ی لطف خود نسبت به برآورنده ی حاجت قرار می دهد و بدان وسیله از اندوهی که به او رو کند، او را نگه می دارد. و شاید، این لطف، همان اخلاص شخص نیازمند و بستگانش، در کمک و یاری او- وسیله ی درخواست از خدا- و نیز سپاس و ثنا گفتن به او و دلبستگی مردم نسبت به وی باشد، و تمامی اینها لطفی است که خداوند جهت نگهداری از او و زدودن غمهای او، فراهم می آورد. امام (علیه السلام) در جریان این لطف را به سمت برطرف کردن غم و اندوه او، تشبیه به جریان آب در سرازیری نموده است، و وجه شبه، سرعت ریزش برای زدودن غم و نگهداری اوست، چون این لطف برخواسته از فرمان و امر الهی است و ما امرنا الا واحده کلمح بالبصر و همچنین زدودن اندوه به وسیله ی آن لطف را تشبیه به دور ساختن شتر بیگانه از میان شتران خودی، نموده است، و وجه شبه سرعت برکناری و دور ساختن است، و بقیه مطالب روشن است.
📙شرح#حکمت_257
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص261