eitaa logo
نــٰارویـْن
18.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
852 ویدیو
1 فایل
تبلیغاتمون🤍🥹🪴 https://eitaa.com/joinchat/1692795679C16d4f59df1
مشاهده در ایتا
دانلود
●- - - - - - -<🔗🤍>- - - - - - -● در یک جمله، چنان عزت و احترامی به انسان می‌داد که واقعاً قابل توصیف نبود و در مقابل چنان کوچک و حقیر می‌کرد که انسان به دنبال سوراخی می‌گشت تا در آن محو شود. - چرا آماده‌ای؟ جایی تشریف میبردی؟ سرم را به نشانه‌ی نه تکان دادم و گفتم: - تو حیاط بودم یکم رفتم هوا بخورم به خاطر حضور بادیگارد‌ها شال پوشیدم. به عقب چرخید و قبل از اینکه از من دور شود تمسخرآمیز گفت: - فقط اونا رو نامحرم دیدی؟ قبل از این‌که بتوانم منظور حرفش را بفهمم و جوابی بدهم به سمت اتاق خودش رفت و درب را برهم کوبید. وارد اتاق شدم و شال را روی دسته‌ی صندلی انداختم. منظورش از این‌که اون رو فقط نامحرم دیدم چی بود؟ خب سیاوش و تمام آدم‌های این خانه برای من غریبه و نامحرم بودند، این موضوع تنها درمورد بادیگارد‌ها... ●- - - - - - -<🔗🤍> کپی؟راضی‌نیستم.