eitaa logo
نشرمعارف‌اهل‌بیت‌علیهم‌السّلام
300 دنبال‌کننده
1هزار عکس
262 ویدیو
115 فایل
رَحِـمَ اللّـهُ مَـنْ أَحْیـَى أَمْـرَنـَا
مشاهده در ایتا
دانلود
■ اثبات شهادت پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم ● قسمت اوّل: اثبات شهادت از قرآن کریم ﴿وَ مَا مُحَمَدٌ إلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلََتْ مِنْ قَبلِهِ الرُّسُل أَفَإنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ إِنْقَلَبتُمْ عَلَى أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنقَلِب عَلَى عَقِبَیهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللهَ شَیئاً وَ سَیَجزي اللهُ الشَّاکِرینَ﴾ (۱) «و محمّد (صلّى الله عليه وآله) تنها فرستاده ای از جانب خداوند است که فرستادگان دیگری پیش از او گذشته اند. آیا اگر او بمیرد یا (بلکه) کشته شود شما به گذشتهٔ خویش (دوران جاهلیت) باز می گردید؟ و هر آن کس به گذشتهٔ خویش بازگردد، هرگز به خدا زیانی نمی رساند و خداوند به زودی سپاس گزاران را پاداش خواهد داد». یکی از مهمترین آیاتی که در مورد شهادت پیامبر اکرم (صلّى الله علیه وآله) در روایات و کتب تفسیر به آن اشاره شده است، این آیهٔ شریفه است. شأن نزول این آیه شکست مسلمانان در جنگ احد بوده است. در جنگ احد مشرکین شایع کردند که رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله به شهادت رسیده است و این موجب نوعی شکست، عقب نشینی و تردید در مسلمانان سست ایمان شد و خداوند این آیه را برای سرزنش آنان فرو فرستاد. هر چند محور سخن در این آیه، انقلاب و ارتداد صحابهٔ رسول خدا (صلّى الله علیه وآله) بعد از ایشان است؛ لکن استفاده های دیگری نیز می توان از این آیه نمود. در علم نحو برای حرف «أَوْ» سه معنا ذکر شده است: ۱- عاطفهٔ غیر ناصبه ۲- عاطفهٔ ناصبه ۳- اضراب. نوع اوّل معانی متعدّدی دارد از جمله: ۱- تخییر ۲- اباحه ۳- شک ۴- تقسیم ۵- ابهام. چهار معنای اوّل در این آیه صحیح نیست، ولی نوع پنجم که ابهام است در این آیه احتمال دارد. به این بیان که خداوند می داند پیامبر به شهادت خواهد رسید اما این مطلب را در هاله ای از ابهام قرار می دهد. ممکن است این ابهام به این دلیل باشد که اگر خداوند تبارک و تعالى صراحتاً اعلام می فرمود که پیامبر به شهادت خواهد رسید، مشرکین و منافقین با اعتماد به صدق کلام خداوند بر انجام این کار سرعت می گرفتند و زودتر برای انجام این کار برنامه ریزی و اقدام می کردند. (۲) نوع دوّم هم شرایطی دارد که هیچ یک از آنها در این آیه موجود نیست. و امّا نوع سوّم اضراب است که به معنای «بَلْ» می باشد؛ در این صورت معنای آیه این گونه خواهد شد: «أفإن مات بل قتل»؛ یعنی: «آیا اگر پیامبر بمیرد بلکه کشته شود». این احتمال هم در آیه صحیح به نظر می رسد؛ و «أو» به معنای «بل» در موارد متعدّدی در قرآن آمده است: ۱- ﴿وَ أَرْسَلناهُ إِلَى مِائَةِ أَلفٍ أَوْ یَزیدُون﴾ (۳) «و او (یونس علیه السّلام) را به سوی صد هزار نفر بلکه بیشتر فرستادیم». ۲- ﴿ثُمَّ قَسَت قُلُوبُکُم مِنْ بَعْدِ ذَلکَ فَهيَ کَالحِجارَةِ أَوْ أشَدُّ قَسوَةً﴾ (۴) «سپس دل های شما سخت شد، به سختی سنگ ها بلکه سخت تر از آن». ۳- ﴿فَإذا قَضَیتُم مَناسِکَکُم فَاذکُروا اللهَ کَذِکرِکُم آباءَکُم أَوْ أشَدَّ ذِکراً﴾ (۵) «پس چون اعمال و عباداتتان را به انجام رساندید، خدا را آن سان که پدران خود را ذکر می کنید یاد کنید، بلکه بالاتر از آن». ۴- ﴿وَ مَا أمرُ السّاعَةِ إلاَّ کَلَمحِ البَصَرِ أَوْ هُوَ أَقرَبُ﴾ (۶) «و کار قیامت نیست جز مانند یک چشم بر هم زدن بلکه نزدیک تر از آن». 📚 ۱. سورة آل عمران (۲) آیة ۱۴۴. ۲. محقق نجاح الطائی در کتاب السیرة النبوية از صفحه ۱۷ تا صفحه ۷۷ موارد متعددی که مشرکین و منافقین قصد کشتن پیامبر اکرم (صلّى الله علیه وآله) را داشتند، را ذکر کرده است که ما برای رعایت اختصار از بیان آن خودداری کردیم. ۳. سورة صافات (۳۷) آیة ۱۴۷. ۴. سورة بقره (۲) آیة ۷۴. ۵. سورة بقره (۲) آیة ۲۰۰. ۶. نحل (۱۶) آیه ۷۷. 👈 ادامه دارد ان شاءالله... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🤲 اللهـمّ عجّـل لولیّـك الفـرج لینک کانال نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام در ایتا https://eitaa.com/NashreMaarefeAhleBeit لینک کانال تلگرام نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام telegram.me/NashreMaarefeAhleBeit
نشرمعارف‌اهل‌بیت‌علیهم‌السّلام
#سلسله_مباحث_علمی #اثبات_شهادت_رسول_خدا ■ اثبات شهادت پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم ● ق
■ اثبات شهادت پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم ● قسمت دوّم: اثبات شهادت از منابع عامّه و مخالفین بزرگان عامّه و اهل خلاف نیز بر این باورند که پیامبر عظیم الشّأن صلّى الله علیه وآله به شهادت رسیده اند. از آن جمله: ۱- و قال البیهقی: أنبأنا الحاکم، أنبأنا الأصم، أنبأنا أحمد بن عبد الجبار عن أبی معن عن الأعمش عن عبدالله بن نمرة عن أبی الأحوص عن عبدالله بن مسعود قال: «لئن أحلف تسعاً أنّ رسول الله (صلّى الله علیه وآله) قتل قتلاً أحبّ إلیّ من أن أحلف واحدة أنّه لم یقتل وذلک أنّ الله إتّخذه نبیّاً واتّخذه شهیدا». (۷) بیهقی به سند خودش از عبدالله بن مسعود نقل کرده که او گفت: «اگر نُه بار قسم بخورم که رسول خدا (صلّى الله علیه وآله) کشته شده، برای من بهتر است از این که یک بار قسم بخورم که او کشته نشده است، و این به خاطر آن است که خداوند او را نبی گردانید و او را شهید کرد». (۸) ◆ و از دلایل شهادت پیامبر اکرم (صلّى الله علیه وآله وسلّم): ۲- امیرالمؤمنين علی بن ابی طالب (علیهما السّلام) و فضل و أسامه در قبر رسول خدا (صلّى الله علیه وآله) داخل شدند، پس مردی از انصار که او ابن خولی گفته می شد گفت: «قد علمتم أنی کنت أدخل قبور الشهداء و رسول الله (صلّى الله علیه وآله) أفضل الشهداء فأدخل معهم». (۹) «به تحقیق می دانید من در قبور همهٔ شهداء داخل می شدم، و رسول خدا (صلّى الله علیه وآله) با فضیلت ترین شهداء هستند، پس با ایشان داخل قبر شد». ۳- و هم چنین حاکم نیشابوری (صاحب مستدرك علی الصحيحين) می گوید: «قال الشعبی: والله سمَّ رسول الله (صلّى الله علیه وآله)». (۱۰) شعبی گفت: «به خدا قسم رسول خدا (صلّى الله علیه وآله) مسموم از دنیا رفت». ۴- قال ابن سعد: جاء فی روایة: «و مات مسموماً و له ثلاثٌ وستون سنة؛ هذا قول ابن عبدة.» (۱۱) ابن سعد گفت: در روایتی آمده است: «و (پیامبر اکرم صلّى الله عليه وآله) مسموم از دنیا رفت در حالی که شصت و سه سال داشت؛ این قول ابن عبده است». 👈با بررسی کتاب های عامّه و مخالفین به این نتیجه می رسیم که پیامبر اکرم (صلّى الله علیه وآله) به وسیله سمّ به شهادت رسیده اند. 👌حال سؤال این است که عامّه و مخالفین کدام سمّ را عامل شهادت پیامبر اکرم (صلّى الله علیه وآله وسلّم) می دانند؟! در قسمت های بعدی به این موضوع خواهیم پرداخت. 📚 ۷. السیرة النبوية، ابن کثیر الدمشقی، ج ۴، ص ۴۴۹؛ مسند أحمد بن حنبل ج ۱، ص ۴۰۸؛ المعجم الکبیر، طبرانی، ج ۱۰، ص ۱۰۹؛ مصنف، صنعانی، ج ۵؛ ص ۲۶۷. ۸. ممکن است این تعلیل به خاطر روایاتی باشد که می فرماید: «هیچ نبیّ و وصی نیست مگر این که شهید می شود.» که به آن اشاره خواهد شد. ۹. انساب الأشراف، بلاذری، ج ۱، ص ۵۷۶. ۱۰. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری ج ۳، ص ۶۰، ح ۴۳۹۵ /۹۹، باب المغازی والسرایا. ۱۱. المجدی فی الأنساب، محمّد بن محمّد العلوی، ص ۶. 👈 ادامه دارد ان شاءالله... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🤲 اللهـمّ عجّـل لولیّـك الفـرج لینک کانال نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام در ایتا https://eitaa.com/NashreMaarefeAhleBeit لینک کانال تلگرام نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام telegram.me/NashreMaarefeAhleBeit
نشرمعارف‌اهل‌بیت‌علیهم‌السّلام
#سلسله_مباحث_علمی #اثبات_شهادت_رسول_خدا ■ اثبات شهادت پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم ● ق
■ اثبات شهادت پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم ● قسمت سوّم: اثبات شهادت از منابع شیعه ◆ شیخ مفید رحمه الله می گوید: «ایشان (حضرت رسول صلّى الله عليه وآله) در ۲۸ صفر سال دهم هجری در سن ۶۳ سالگی در مدینهٔ منوّره مسموم به شهادت رسید.» (۲۸) ◆ شیخ طوسی رحمه الله نیز همین مطلب را در تهذیب الأحكام یادآور می شود. (۲۹) ◆ مرحوم علّامهٔ مجلسی رحمه الله می نویسد: شهادت پیامبر (صلّى الله علیه وآله) در سال یازدهم هجری بوده است. (۳۰) ◆ علّامهٔ حلی رحمه الله نیز شهادت پیامبر اکرم صلّى الله عليه وآله وسلّم را با سمّ تایید می کند. (۳۱) ◆ مرحوم محمّد علی اردبیلی رحمه الله نیز می گوید: پیامبر (صلّى الله علیه وآله) در مدینه با سمّ به شهادت رسید. (۳۲) 👈روایاتی که در مورد شهادت همهٔ معصومین علیهم السّلام رسیده است، اگر نگوییم به حدّ تواتر رسیده است، حداقل می توان گفت مستفیضه هستند که به اختصار بیان خواهیم کرد. ۱- رسول خدا صلّى الله عليه وآله فرمودند: «ما من نبيٍّ أو وصيٍّ إلّا شهیدٌ». (۳۳) «هیچ نبی و یا وصی نیست مگر این که شهید می شود». ۲- در روایت دیگری فرمود: «ما منّا إلّا مسمومٌ أو مقتول». (۳۴) «هیچ یک از ما نیست مگر این که یا مسموم یا کشته می شود». ۳- امام مجتبی علیه السّلام فرمودند: «والله ما منّا إلّا مقتولٌ شهید». (۳۵) «به خدا سوگند هیچ یک از ما نیست مگر این که مقتول و شهید است». همین روایت از امام صادق و امام رضا علیهما السّلام هم نقل شده است. 👌از این روایات می توان استفاده کرد که تمام اهل بیت معصوم علیهم السّلام به شهادت رسیده اند؛ چون حرف نفی و «إلّا» در یک کلام افادهٔ عموم می دهد، و همهٔ ایشان را شامل می شود مگر این که با دلیل خاص محکم و یقینی یکی از ایشان خارج شود که چنین دلیلی هم موجود نیست. 👈روایاتی که به خصوص در مورد شهادت پیامبر اکرم صلّى الله عليه وآله وسلّم رسیده اند اگر چه تعدادشان به اندازهٔ دستهٔ اوّل نیست، لکن از نظر سند صحیح و غیر قابل خدشه هستند. ۱- سلیم بن قیس هلالی از عبدالله بن جعفر نقل می کند که: پس علی بن ابی طالب علیهما السّلام ایستاد و در حالی که گریه می کرد، فرمود: پدر و مادرم فدایت ای پیامبر خدا، آیا کشته می شوی؟ حضرت فرمود: بله، به وسیله سمّ به شهادت می رسم، و تو با شمشیر کشته می شوی و محاسنت از خون سرت خضاب می شود، و فرزندم حسن (عليه السّلام) نیز با سمّ کشته می شود، و فرزندم حسین (عليه السّلام) با شمشیر کشته می شود، او را ظالم پسر ظالم، زنا زاده پسر زنا زاده، منافق پسر منافق می کشد». (۳۶) ۲- امام صادق صلوات الله عليه از پدرانشان علیهم السّلام روایت کرده که فرمودند: امام حسن مجتبی علیه السّلام به اهل بیتشان فرمودند: «من با سمّ کشته می شوم همان طور که رسول خدا صلّى الله عليه وآله با سمّ به شهادت رسید. پرسیدند: چه کسی این کار را با شما می کند؟ فرمودند: همسرم جعده دختر اشعث، معاویه (لعنهم الله) او را فریب می دهد و او را به این کار امر می کند. پس گفتند: او را از منزلتان بیرون کنید و از خودتان دور کنید. فرمود: چگونه او را بیرون کنم و بعد از آن کاری نکند و اگر او را بیرون کنم کسی غیر از او مرا به قتل نمی رساند. (۳۷) ۳- هم چنین مرحوم عیاشی رحمه الله از حسین بن منذر روایت کرده که گفت: «از امام صادق عليه السّلام در مورد قول خداوند ﴿أفإن مات أو قتل إنقلبتم علی أعقابکم﴾ پرسیدم: آیا قتل بوده یا موت؟ فرمود: اصحابش کردند آن چه کردند! (یعنی: ایشان را به شهادت رساندند). (۳۸) 👌تا این جا از آیات و روایات استفاده شد که پیامبر اکرم صلّى الله عليه وآله وسلّم به شهادت رسیده اند و شهادتشان به سبب سمّ بوده است البته نه آن سمّی که در خیبر خورده اند. در قسمت های بعدی به کیفیت مسمومیت و شهادت آن حضرت و معرّفی قاتلان پرداخته خواهد شد. 📚 ۲۸. المقنعة، شیخ مفید، ص ۴۵۶. ۲۹. تهذیب الأحكام، شیخ طوسی، ج ۶، ص ۱. ۳۰. بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۲۲، ص ۵۱۴. ۳۱. منتهی المطلب، علامه حلی، ج ۲، ص ۸۸۷. ۳۲. جامع الروات، محمد علی اردبیلی، ج ۲ ص ۴۶۳. ۳۳. بصائر الدرجات، محمد بن حسن صفّار، ص ۱۴۸؛ بحارالأنوار، علامهٔ مجلسی، ج ۱۷، ص ۴۰۵ و ج ۴۰، ص ۱۳۹. ۳۴. وسائل الشّیعة، شیخ حر عاملی، ج ۱۴، ۲ و ص ۱۸؛ بحارالأنوار، علامهٔ مجلسی، ج ۴۵، ص ۱؛ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج ۴، ص ۱۷. ۳۵. کفایه الأثر، خزاز قمی، ص ۲۲۷؛ اعلام الوری، طبرسی، ج ۲، ص ۱۳۲ از امام صادق (علیه السّلام)؛ عیون الأخبار، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۲۸۷ از امام رضا (علیه السّلام).
نشرمعارف‌اهل‌بیت‌علیهم‌السّلام
#سلسله_مباحث_علمی #اثبات_شهادت_رسول_خدا ■ اثبات شهادت پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم ● ق
■ اثبات شهادت پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم ● قسمت چهارم: نظر عامّه و مخالفین در مورد کشته شدن رسول خدا صلّى الله عليه وآله توسط سمّ خیبر (بخش اوّل) اکثر عامّه و اهل خلاف بر آنند که شهادت پیامبر صلّى الله علیه وآله به واسطه سمّی بوده که زن یهودیه در جنگ خیبر به ایشان داده است. بخاری (صاحب صحیح، مهمترین و صحیحترین کتاب نزد عامّه) از عایشه نقل کرده است که گفت: «رسول خدا صلّى الله عليه وآله در مرضی که با آن مرض از دنیا رفت می فرمود: ای عایشه، دائماً درد غذایی که در خیبر خوردم را احساس می کنم و حال وقت آن است که رگ قلبم از آن سمّ قطع شود». (۱۲) ولی این نظر به دلایل مختلفی مردود است: 👈 دلیل اوّل: نظر شیعه طبق نظر اهل بیت علیهم السّلام خلاف این مطلب را بیان می کند؛ و اهل بیت علیهم السّلام بر آن چه سبب شهادت پیامبر اکرم صلّى الله عليه وآله وسلّم است آگاه ترند، چرا که ایشان اهل بیت آن حضرت هستند و «أهل البیت أدری بما فی البیت» (۱۳) و دیگر این که بدیهی و مسلّم است که ایشان به تصریح قرآن از هر عیب و ناپاکی دور هستند و کلامی که ایشان بفرمایند بر قول دیگران مقدّم است. (۱۴) 👈 دلیل دوّم: جریان سم دادن زن یهودیه به پیامبر صلّى الله علیه وآله مربوط به اوایل سال هفتم هجری است، و شهادت ایشان در سال یازدهم هجری اتّفاق افتاده است. پس این مطلب بسیار بعید است که شهادت ایشان به سبب سمّی باشد که چهار سال قبل خورده اند و تأثیر سمّ معمولاً تا این اندازه باقی نمی ماند و اگر هم باقی بماند باید آثار آن به تدریج آشکار شود، و مسموم را اندک اندک از پا در آورد، و حال آن که پیامبر اکرم صلّى الله عليه وآله وسلّم از فتح خیبر تا چند روز قبل از شهادت هیچ علامتی از مسمومیت و بیماری نداشتند و با سلامت و عافیت کامل در جنگ ها و غزوات شرکت می فرمودند، بدون این که نشانه و اثری در وجود مبارک ایشان باشد. 👈 دلیل سوّم: بعضی روایات که از مصادر مهم عامّه نقل شده است به اثبات می رساند که پیامبر اکرم صلّى الله عليه وآله وسلّم اصلاً از این غذای مسموم که زن یهودیه آورده تناول نکرده اند و خداوند ایشان را از این موضوع آگاه فرمود و ایشان هم اصحاب را از خوردن آن نهی فرمودند، و این یکی از معجزات حضرت و دلیلی از دلایل نبوّت ایشان است. ابو داوود و بیهقی و خطیب از علمای عامّه از ابو هریره نقل می کنند که گفت: «همانا زنی از یهود گوسفند (بریان) مسمومی برای پیامبر (صلّى الله علیه وآله وسلّم) هدیه آورد. و به اصحابشان فرمودند: دست نگه دارید، این گوسفند مسموم است. بعد پیامبر (صلّى الله علیه وآله) به آن زن فرمودند: دلیل تو بر این کار چه بود؟ زن گفت: می خواستم بدانم که اگر تو پیامبری، خدا به تو خبر خواهد داد که این غذا مسموم است و اگر دروغ گو هستی (در ادّعای نبوّت صادق نیستی!) مردم را از وجود تو راحت کنم! راوی می گوید: پیامبر (صلّى الله علیه وآله) متعرّض او نشدند.» (۱۵) و هم چنین بخاری و دارمی از علمای اهل خلاف از ابو هریره روایت کرده اند که گفت: «زمانی که خیبر فتح شد، برای پیامبر (صلّى الله علیه وآله) گوسفند بریانی هدیه آورده شد که در آن سمّ بود. پیامبر (صلّى الله علیه وآله) فرمود: یهودیانی که در این جا هستند را جمع کنید. آنان را جمع کردند. حضرت به ایشان فرمود: من سؤالی از شما دارم، آیا اگر بپرسم در جواب صادق خواهید بود؟ گفتند: بله، ای ابوالقاسم! حضرت پرسید: پدر شما کیست؟ گفتند: فلانی. حضرت فرمود: دروغ گفتید، بلکه پدر شما فلانی است. گفتند: راست گفتی. حضرت پرسید: آیا اگر سؤالی از شما بپرسم، راستش را می گویید؟ گفتند: بله، ای ابوالقاسم! و اگر دروغ بگوییم، دروغ ما را خواهی فهمید، همان طور که آن را در مورد پدرانمان فهمیدی. حضرت پرسید: چه کسانی اهل آتش هستند؟ گفتند: ما در آتش می باشیم و شما پشت سر ما خواهید آمد. رسول خدا (صلّى الله علیه وآله) فرمودند: شما در آتش باشید. به خدا سوگند ما بعد شما در آتش نخواهیم آمد. سپس به ایشان فرمود: آیا اگر سؤالی بپرسم راست می گویید؟ گفتند: بله. حضرت پرسید: آیا شما در این غذا سم ریختید؟ گفتند: بله. سپس پرسید: دلیل شما برای این کار چه بود؟ گفتند: می خواستیم اگر دروغگو هستی از دست تو راحت شویم و اگر پیامبر بودی به تو ضرری نمی رساند». (۱۶) 👌از این دو روایت و روایات مشابه آن اثبات می شود که پیامبر (صلّى الله علیه وآله) اصلاً از این غذای مسموم در خیبر تناول نفرموده اند. 👈 ادامهٔ بحث در قسمت بعد... 📚 ۱۲. صحیح بخاری، ج ۵، ص ۱۳۷. ۱۳. اهل خانه آگاه ترند به آن چه در خانه است. ۱۴. روایات اهل بیت (علیهم السّلام) در این زمینه خواهد آمد. ۱۵. السیرة النبوية، ابن کثیر، ج ۳، ص ۳۹۶، از بیهقی و ابی داوود و تاریخ بغداد، ج ۷، ص ۳۸۴ و ... . ۱۶. صحیح بخاری، ج ۴، ص ۶۶؛ سنن دارمی، ج ۱، ص ۳۳ و ... . ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻وحدت و اتّحاد، در بوتهٔ نقد و انتقاد ١ عدّه اى از اين جهت با برائت و طرح بحث مطاعن مخالفت می كنند كه آن را با وحدت و يكپارچگى جامعه سازگار نمی دانند. آنها تصوّر می كنند كه اگر اهل ايمان از مخالفین خويش برائت جسته و آنها را طرد نمايند باعث تفرقه و اختلاف بين مردم شده و جامعه از هم پاشيده می شود و... و گاهی هم به آيات و احاديثى تمسّك كرده‌ اند كه متشابه است و يا دلالتى بر مقصود و مدّعای آنها ندارد. در پاسخ به اين گروه ذكر چند نكته ضرورى است: 1⃣ نكتهٔ نخستين: مراد از وحدت چيست؟ ما با مخالفین (عامّهٔ عمیاء و اهل سنّت خلفاء) در چه چيزى می خواهيم متّحد شويم، در حق يا در باطل؟! يا آميخته اى از حقّ و باطل؟! بدون شك اتّحاد در حق و بر مبنای حق مطلوب است، و آنچه مخلوطى از حقّ و باطل باشد چيزى جز باطل نخواهد بود كه: ﴿فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ﴾ {یونس: ۳۲} از حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه روايت شده كه فرمود: فقط حقّ است و باطل؛ ايمان است و كفر؛ دانش است و نادانى؛ خوشبختى است و بدبختى؛ بهشت است و دوزخ (و نسبت به هيچ كدام شقّ ثالثی وجود ندارد!) هرگز حقّ و باطل در يك دل جمع نخواهد شد كه: ﴿ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُل مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ﴾ {احزاب: ۴} یعنی: خداوند برای هرکسی در درون او دو قلب قرار نداده است. که در روایات ما در این خصوص با این مضمون آمده است که حبّ ما و حبّ دشمنان ما در یک دل جمع نمی شود! هلاكت و گمراهى مردم هم فقط از اين جهت بود كه تفاوتى بين امامان هدايت و پيشوايان كفر نگذاشته و آنها را مساوى دانستند. [بحارالأنوار، ج ۶۹، ص ۷۸] پس مراد، اشتراك در عقيده نيست، بلكه مقصود جلوگيرى از فتنه و آشوب و اختلاف و تفرقهٔ منتج به جنگ و خونریزی است. و الّا اختلاف ریشه ای عمیق و تفرقهٔ بنیادین اعتقادی اساساً از ابتدا میان شیعه و مخالفین وجود داشته و خواهد داشت. و این مشکلهٔ عظیمه هرگز حل نخواهد شد مگر با تمسّك تمامی فرق مسلمین به ثقلین یعنی قرآن کریم و عترت طاهره عليهم السّلام؛ که دستور العمل خود حضرت رسالت مآب صلّى الله عليه وآله الأطیاب و تنها طريق جهت هدایت و تحقّق وحدت امّت بوده است. امّا آيا بحث علمی و منطقى و دعوت حکیمانه به راه اهل بیت عليهم السّلام بوسیلهٔ استدلالات و براهین واضحه، و مناظره و مجادلهٔ حسنه با استناد به آيات و روایات، و اخبار و آثار مورد قبول شيعه و اهل خلاف، با وحدت - به معناى صحيح آن - منافات دارد؟! 👈 ادامهٔ بحث در پست بعدی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ اللهم العن الجبت و الطّاغوت اللهـمّ عجّـل لولیّـك الفـرج لینک کانال نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام در ایتا https://eitaa.com/NashreMaarefeAhleBeit لینک کانال تلگرام نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام telegram.me/NashreMaarefeAhleBeit
■ اثبات شهادت پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم ● قسمت اوّل: اثبات شهادت از قرآن کریم ﴿وَ مَا مُحَمَدٌ إلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلََتْ مِنْ قَبلِهِ الرُّسُل أَفَإنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ إِنْقَلَبتُمْ عَلَى أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنقَلِب عَلَى عَقِبَیهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللهَ شَیئاً وَ سَیَجزي اللهُ الشَّاکِرینَ﴾ (۱) «و محمّد (صلّى الله عليه وآله) تنها فرستاده ای از جانب خداوند است که فرستادگان دیگری پیش از او گذشته اند. آیا اگر او بمیرد یا (بلکه) کشته شود شما به گذشتهٔ خویش (دوران جاهلیت) باز می گردید؟ و هر آن کس به گذشتهٔ خویش بازگردد، هرگز به خدا زیانی نمی رساند و خداوند به زودی سپاس گزاران را پاداش خواهد داد». یکی از مهمترین آیاتی که در مورد شهادت پیامبر اکرم (صلّى الله علیه وآله) در روایات و کتب تفسیر به آن اشاره شده است، این آیهٔ شریفه است. شأن نزول این آیه شکست مسلمانان در جنگ احد بوده است. در جنگ احد مشرکین شایع کردند که رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله به شهادت رسیده است و این موجب نوعی شکست، عقب نشینی و تردید در مسلمانان سست ایمان شد و خداوند این آیه را برای سرزنش آنان فرو فرستاد. هر چند محور سخن در این آیه، انقلاب و ارتداد صحابهٔ رسول خدا (صلّى الله علیه وآله) بعد از ایشان است؛ لکن استفاده های دیگری نیز می توان از این آیه نمود. در علم نحو برای حرف «أَوْ» سه معنا ذکر شده است: ۱- عاطفهٔ غیر ناصبه ۲- عاطفهٔ ناصبه ۳- اضراب. نوع اوّل معانی متعدّدی دارد از جمله: ۱- تخییر ۲- اباحه ۳- شک ۴- تقسیم ۵- ابهام. چهار معنای اوّل در این آیه صحیح نیست، ولی نوع پنجم که ابهام است در این آیه احتمال دارد. به این بیان که خداوند می داند پیامبر به شهادت خواهد رسید اما این مطلب را در هاله ای از ابهام قرار می دهد. ممکن است این ابهام به این دلیل باشد که اگر خداوند تبارک و تعالى صراحتاً اعلام می فرمود که پیامبر به شهادت خواهد رسید، مشرکین و منافقین با اعتماد به صدق کلام خداوند بر انجام این کار سرعت می گرفتند و زودتر برای انجام این کار برنامه ریزی و اقدام می کردند. (۲) نوع دوّم هم شرایطی دارد که هیچ یک از آنها در این آیه موجود نیست. و امّا نوع سوّم اضراب است که به معنای «بَلْ» می باشد؛ در این صورت معنای آیه این گونه خواهد شد: «أفإن مات بل قتل»؛ یعنی: «آیا اگر پیامبر بمیرد بلکه کشته شود». این احتمال هم در آیه صحیح به نظر می رسد؛ و «أو» به معنای «بل» در موارد متعدّدی در قرآن آمده است: ۱- ﴿وَ أَرْسَلناهُ إِلَى مِائَةِ أَلفٍ أَوْ یَزیدُون﴾ (۳) «و او (یونس علیه السّلام) را به سوی صد هزار نفر بلکه بیشتر فرستادیم». ۲- ﴿ثُمَّ قَسَت قُلُوبُکُم مِنْ بَعْدِ ذَلکَ فَهيَ کَالحِجارَةِ أَوْ أشَدُّ قَسوَةً﴾ (۴) «سپس دل های شما سخت شد، به سختی سنگ ها بلکه سخت تر از آن». ۳- ﴿فَإذا قَضَیتُم مَناسِکَکُم فَاذکُروا اللهَ کَذِکرِکُم آباءَکُم أَوْ أشَدَّ ذِکراً﴾ (۵) «پس چون اعمال و عباداتتان را به انجام رساندید، خدا را آن سان که پدران خود را ذکر می کنید یاد کنید، بلکه بالاتر از آن». ۴- ﴿وَ مَا أمرُ السّاعَةِ إلاَّ کَلَمحِ البَصَرِ أَوْ هُوَ أَقرَبُ﴾ (۶) «و کار قیامت نیست جز مانند یک چشم بر هم زدن بلکه نزدیک تر از آن». 📚 ۱. سورة آل عمران (۲) آیة ۱۴۴. ۲. محقق نجاح الطائی در کتاب السیرة النبوية از صفحه ۱۷ تا صفحه ۷۷ موارد متعددی که مشرکین و منافقین قصد کشتن پیامبر اکرم (صلّى الله علیه وآله) را داشتند، را ذکر کرده است که ما برای رعایت اختصار از بیان آن خودداری کردیم. ۳. سورة صافات (۳۷) آیة ۱۴۷. ۴. سورة بقره (۲) آیة ۷۴. ۵. سورة بقره (۲) آیة ۲۰۰. ۶. نحل (۱۶) آیه ۷۷. 👈 ادامه دارد ان شاءالله... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🤲 اللهـمّ عجّـل لولیّـك الفـرج لینک کانال نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام در ایتا https://eitaa.com/NashreMaarefeAhleBeit لینک کانال تلگرام نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام telegram.me/NashreMaarefeAhleBeit
■ اثبات شهادت پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم ● قسمت دوّم: اثبات شهادت از منابع عامّه و مخالفین بزرگان عامّه و اهل خلاف نیز بر این باورند که پیامبر عظیم الشّأن صلّى الله علیه وآله به شهادت رسیده اند. از آن جمله: ۱- و قال البیهقی: أنبأنا الحاکم، أنبأنا الأصم، أنبأنا أحمد بن عبد الجبار عن أبی معن عن الأعمش عن عبدالله بن نمرة عن أبی الأحوص عن عبدالله بن مسعود قال: «لئن أحلف تسعاً أنّ رسول الله (صلّى الله علیه وآله) قتل قتلاً أحبّ إلیّ من أن أحلف واحدة أنّه لم یقتل وذلک أنّ الله إتّخذه نبیّاً واتّخذه شهیدا». (۷) بیهقی به سند خودش از عبدالله بن مسعود نقل کرده که او گفت: «اگر نُه بار قسم بخورم که رسول خدا (صلّى الله علیه وآله) کشته شده، برای من بهتر است از این که یک بار قسم بخورم که او کشته نشده است، و این به خاطر آن است که خداوند او را نبی گردانید و او را شهید کرد». (۸) ◆ و از دلایل شهادت پیامبر اکرم (صلّى الله علیه وآله وسلّم): ۲- امیرالمؤمنين علی بن ابی طالب (علیهما السّلام) و فضل و أسامه در قبر رسول خدا (صلّى الله علیه وآله) داخل شدند، پس مردی از انصار که او ابن خولی گفته می شد گفت: «قد علمتم أنی کنت أدخل قبور الشهداء و رسول الله (صلّى الله علیه وآله) أفضل الشهداء فأدخل معهم». (۹) «به تحقیق می دانید من در قبور همهٔ شهداء داخل می شدم، و رسول خدا (صلّى الله علیه وآله) با فضیلت ترین شهداء هستند، پس با ایشان داخل قبر شد». ۳- و هم چنین حاکم نیشابوری (صاحب مستدرك علی الصحيحين) می گوید: «قال الشعبی: والله سمَّ رسول الله (صلّى الله علیه وآله)». (۱۰) شعبی گفت: «به خدا قسم رسول خدا (صلّى الله علیه وآله) مسموم از دنیا رفت». ۴- قال ابن سعد: جاء فی روایة: «و مات مسموماً و له ثلاثٌ وستون سنة؛ هذا قول ابن عبدة.» (۱۱) ابن سعد گفت: در روایتی آمده است: «و (پیامبر اکرم صلّى الله عليه وآله) مسموم از دنیا رفت در حالی که شصت و سه سال داشت؛ این قول ابن عبده است». 👈با بررسی کتاب های عامّه و مخالفین به این نتیجه می رسیم که پیامبر اکرم (صلّى الله علیه وآله) به وسیله سمّ به شهادت رسیده اند. 👌حال سؤال این است که عامّه و مخالفین کدام سمّ را عامل شهادت پیامبر اکرم (صلّى الله علیه وآله وسلّم) می دانند؟! در قسمت های بعدی به این موضوع خواهیم پرداخت. 📚 ۷. السیرة النبوية، ابن کثیر الدمشقی، ج ۴، ص ۴۴۹؛ مسند أحمد بن حنبل ج ۱، ص ۴۰۸؛ المعجم الکبیر، طبرانی، ج ۱۰، ص ۱۰۹؛ مصنف، صنعانی، ج ۵؛ ص ۲۶۷. ۸. ممکن است این تعلیل به خاطر روایاتی باشد که می فرماید: «هیچ نبیّ و وصی نیست مگر این که شهید می شود.» که به آن اشاره خواهد شد. ۹. انساب الأشراف، بلاذری، ج ۱، ص ۵۷۶. ۱۰. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری ج ۳، ص ۶۰، ح ۴۳۹۵ /۹۹، باب المغازی والسرایا. ۱۱. المجدی فی الأنساب، محمّد بن محمّد العلوی، ص ۶. 👈 ادامه دارد ان شاءالله... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🤲 اللهـمّ عجّـل لولیّـك الفـرج لینک کانال نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام در ایتا https://eitaa.com/NashreMaarefeAhleBeit لینک کانال تلگرام نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام telegram.me/NashreMaarefeAhleBeit
■ اثبات شهادت پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم ● قسمت سوّم: اثبات شهادت از منابع شیعه ◆ شیخ مفید رحمه الله می گوید: «ایشان (حضرت رسول صلّى الله عليه وآله) در ۲۸ صفر سال دهم هجری در سن ۶۳ سالگی در مدینهٔ منوّره مسموم به شهادت رسید.» (۲۸) ◆ شیخ طوسی رحمه الله نیز همین مطلب را در تهذیب الأحكام یادآور می شود. (۲۹) ◆ مرحوم علّامهٔ مجلسی رحمه الله می نویسد: شهادت پیامبر (صلّى الله علیه وآله) در سال یازدهم هجری بوده است. (۳۰) ◆ علّامهٔ حلی رحمه الله نیز شهادت پیامبر اکرم صلّى الله عليه وآله وسلّم را با سمّ تایید می کند. (۳۱) ◆ مرحوم محمّد علی اردبیلی رحمه الله نیز می گوید: پیامبر (صلّى الله علیه وآله) در مدینه با سمّ به شهادت رسید. (۳۲) 👈روایاتی که در مورد شهادت همهٔ معصومین علیهم السّلام رسیده است، اگر نگوییم به حدّ تواتر رسیده است، حداقل می توان گفت مستفیضه هستند که به اختصار بیان خواهیم کرد. ۱- رسول خدا صلّى الله عليه وآله فرمودند: «ما من نبيٍّ أو وصيٍّ إلّا شهیدٌ». (۳۳) «هیچ نبی و یا وصی نیست مگر این که شهید می شود». ۲- در روایت دیگری فرمود: «ما منّا إلّا مسمومٌ أو مقتول». (۳۴) «هیچ یک از ما نیست مگر این که یا مسموم یا کشته می شود». ۳- امام مجتبی علیه السّلام فرمودند: «والله ما منّا إلّا مقتولٌ شهید». (۳۵) «به خدا سوگند هیچ یک از ما نیست مگر این که مقتول و شهید است». همین روایت از امام صادق و امام رضا علیهما السّلام هم نقل شده است. 👌از این روایات می توان استفاده کرد که تمام اهل بیت معصوم علیهم السّلام به شهادت رسیده اند؛ چون حرف نفی و «إلّا» در یک کلام افادهٔ عموم می دهد، و همهٔ ایشان را شامل می شود مگر این که با دلیل خاص محکم و یقینی یکی از ایشان خارج شود که چنین دلیلی هم موجود نیست. 👈روایاتی که به خصوص در مورد شهادت پیامبر اکرم صلّى الله عليه وآله وسلّم رسیده اند اگر چه تعدادشان به اندازهٔ دستهٔ اوّل نیست، لکن از نظر سند صحیح و غیر قابل خدشه هستند. ۱- سلیم بن قیس هلالی از عبدالله بن جعفر نقل می کند که: پس علی بن ابی طالب علیهما السّلام ایستاد و در حالی که گریه می کرد، فرمود: پدر و مادرم فدایت ای پیامبر خدا، آیا کشته می شوی؟ حضرت فرمود: بله، به وسیله سمّ به شهادت می رسم، و تو با شمشیر کشته می شوی و محاسنت از خون سرت خضاب می شود، و فرزندم حسن (عليه السّلام) نیز با سمّ کشته می شود، و فرزندم حسین (عليه السّلام) با شمشیر کشته می شود، او را ظالم پسر ظالم، زنا زاده پسر زنا زاده، منافق پسر منافق می کشد». (۳۶) ۲- امام صادق صلوات الله عليه از پدرانشان علیهم السّلام روایت کرده که فرمودند: امام حسن مجتبی علیه السّلام به اهل بیتشان فرمودند: «من با سمّ کشته می شوم همان طور که رسول خدا صلّى الله عليه وآله با سمّ به شهادت رسید. پرسیدند: چه کسی این کار را با شما می کند؟ فرمودند: همسرم جعده دختر اشعث، معاویه (لعنهم الله) او را فریب می دهد و او را به این کار امر می کند. پس گفتند: او را از منزلتان بیرون کنید و از خودتان دور کنید. فرمود: چگونه او را بیرون کنم و بعد از آن کاری نکند و اگر او را بیرون کنم کسی غیر از او مرا به قتل نمی رساند. (۳۷) ۳- هم چنین مرحوم عیاشی رحمه الله از حسین بن منذر روایت کرده که گفت: «از امام صادق عليه السّلام در مورد قول خداوند ﴿أفإن مات أو قتل إنقلبتم علی أعقابکم﴾ پرسیدم: آیا قتل بوده یا موت؟ فرمود: اصحابش کردند آن چه کردند! (یعنی: ایشان را به شهادت رساندند). (۳۸) 👌تا این جا از آیات و روایات استفاده شد که پیامبر اکرم صلّى الله عليه وآله وسلّم به شهادت رسیده اند و شهادتشان به سبب سمّ بوده است البته نه آن سمّی که در خیبر خورده اند. در قسمت های بعدی به کیفیت مسمومیت و شهادت آن حضرت و معرّفی قاتلان پرداخته خواهد شد. 📚 ۲۸. المقنعة، شیخ مفید، ص ۴۵۶. ۲۹. تهذیب الأحكام، شیخ طوسی، ج ۶، ص ۱. ۳۰. بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۲۲، ص ۵۱۴. ۳۱. منتهی المطلب، علامه حلی، ج ۲، ص ۸۸۷. ۳۲. جامع الروات، محمد علی اردبیلی، ج ۲ ص ۴۶۳. ۳۳. بصائر الدرجات، محمد بن حسن صفّار، ص ۱۴۸؛ بحارالأنوار، علامهٔ مجلسی، ج ۱۷، ص ۴۰۵ و ج ۴۰، ص ۱۳۹. ۳۴. وسائل الشّیعة، شیخ حر عاملی، ج ۱۴، ۲ و ص ۱۸؛ بحارالأنوار، علامهٔ مجلسی، ج ۴۵، ص ۱؛ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج ۴، ص ۱۷. ۳۵. کفایه الأثر، خزاز قمی، ص ۲۲۷؛ اعلام الوری، طبرسی، ج ۲، ص ۱۳۲ از امام صادق (علیه السّلام)؛ عیون الأخبار، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۲۸۷ از امام رضا (علیه السّلام).
■ اثبات شهادت پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم ● قسمت چهارم: نظر عامّه و مخالفین در مورد کشته شدن رسول خدا صلّى الله عليه وآله توسط سمّ خیبر (بخش اوّل) اکثر عامّه و اهل خلاف بر آنند که شهادت پیامبر صلّى الله علیه وآله به واسطه سمّی بوده که زن یهودیه در جنگ خیبر به ایشان داده است. بخاری (صاحب صحیح، مهمترین و صحیحترین کتاب نزد عامّه) از عایشه نقل کرده است که گفت: «رسول خدا صلّى الله عليه وآله در مرضی که با آن مرض از دنیا رفت می فرمود: ای عایشه، دائماً درد غذایی که در خیبر خوردم را احساس می کنم و حال وقت آن است که رگ قلبم از آن سمّ قطع شود». (۱۲) ولی این نظر به دلایل مختلفی مردود است: 👈 دلیل اوّل: نظر شیعه طبق نظر اهل بیت علیهم السّلام خلاف این مطلب را بیان می کند؛ و اهل بیت علیهم السّلام بر آن چه سبب شهادت پیامبر اکرم صلّى الله عليه وآله وسلّم است آگاه ترند، چرا که ایشان اهل بیت آن حضرت هستند و «أهل البیت أدری بما فی البیت» (۱۳) و دیگر این که بدیهی و مسلّم است که ایشان به تصریح قرآن از هر عیب و ناپاکی دور هستند و کلامی که ایشان بفرمایند بر قول دیگران مقدّم است. (۱۴) 👈 دلیل دوّم: جریان سم دادن زن یهودیه به پیامبر صلّى الله علیه وآله مربوط به اوایل سال هفتم هجری است، و شهادت ایشان در سال یازدهم هجری اتّفاق افتاده است. پس این مطلب بسیار بعید است که شهادت ایشان به سبب سمّی باشد که چهار سال قبل خورده اند و تأثیر سمّ معمولاً تا این اندازه باقی نمی ماند و اگر هم باقی بماند باید آثار آن به تدریج آشکار شود، و مسموم را اندک اندک از پا در آورد، و حال آن که پیامبر اکرم صلّى الله عليه وآله وسلّم از فتح خیبر تا چند روز قبل از شهادت هیچ علامتی از مسمومیت و بیماری نداشتند و با سلامت و عافیت کامل در جنگ ها و غزوات شرکت می فرمودند، بدون این که نشانه و اثری در وجود مبارک ایشان باشد. 👈 دلیل سوّم: بعضی روایات که از مصادر مهم عامّه نقل شده است به اثبات می رساند که پیامبر اکرم صلّى الله عليه وآله وسلّم اصلاً از این غذای مسموم که زن یهودیه آورده تناول نکرده اند و خداوند ایشان را از این موضوع آگاه فرمود و ایشان هم اصحاب را از خوردن آن نهی فرمودند، و این یکی از معجزات حضرت و دلیلی از دلایل نبوّت ایشان است. ابو داوود و بیهقی و خطیب از علمای عامّه از ابو هریره نقل می کنند که گفت: «همانا زنی از یهود گوسفند (بریان) مسمومی برای پیامبر (صلّى الله علیه وآله وسلّم) هدیه آورد. و به اصحابشان فرمودند: دست نگه دارید، این گوسفند مسموم است. بعد پیامبر (صلّى الله علیه وآله) به آن زن فرمودند: دلیل تو بر این کار چه بود؟ زن گفت: می خواستم بدانم که اگر تو پیامبری، خدا به تو خبر خواهد داد که این غذا مسموم است و اگر دروغ گو هستی (در ادّعای نبوّت صادق نیستی!) مردم را از وجود تو راحت کنم! راوی می گوید: پیامبر (صلّى الله علیه وآله) متعرّض او نشدند.» (۱۵) و هم چنین بخاری و دارمی از علمای اهل خلاف از ابو هریره روایت کرده اند که گفت: «زمانی که خیبر فتح شد، برای پیامبر (صلّى الله علیه وآله) گوسفند بریانی هدیه آورده شد که در آن سمّ بود. پیامبر (صلّى الله علیه وآله) فرمود: یهودیانی که در این جا هستند را جمع کنید. آنان را جمع کردند. حضرت به ایشان فرمود: من سؤالی از شما دارم، آیا اگر بپرسم در جواب صادق خواهید بود؟ گفتند: بله، ای ابوالقاسم! حضرت پرسید: پدر شما کیست؟ گفتند: فلانی. حضرت فرمود: دروغ گفتید، بلکه پدر شما فلانی است. گفتند: راست گفتی. حضرت پرسید: آیا اگر سؤالی از شما بپرسم، راستش را می گویید؟ گفتند: بله، ای ابوالقاسم! و اگر دروغ بگوییم، دروغ ما را خواهی فهمید، همان طور که آن را در مورد پدرانمان فهمیدی. حضرت پرسید: چه کسانی اهل آتش هستند؟ گفتند: ما در آتش می باشیم و شما پشت سر ما خواهید آمد. رسول خدا (صلّى الله علیه وآله) فرمودند: شما در آتش باشید. به خدا سوگند ما بعد شما در آتش نخواهیم آمد. سپس به ایشان فرمود: آیا اگر سؤالی بپرسم راست می گویید؟ گفتند: بله. حضرت پرسید: آیا شما در این غذا سم ریختید؟ گفتند: بله. سپس پرسید: دلیل شما برای این کار چه بود؟ گفتند: می خواستیم اگر دروغگو هستی از دست تو راحت شویم و اگر پیامبر بودی به تو ضرری نمی رساند». (۱۶) 👌از این دو روایت و روایات مشابه آن اثبات می شود که پیامبر (صلّى الله علیه وآله) اصلاً از این غذای مسموم در خیبر تناول نفرموده اند. 👈 ادامهٔ بحث در قسمت بعد... 📚 ۱۲. صحیح بخاری، ج ۵، ص ۱۳۷. ۱۳. اهل خانه آگاه ترند به آن چه در خانه است. ۱۴. روایات اهل بیت (علیهم السّلام) در این زمینه خواهد آمد. ۱۵. السیرة النبوية، ابن کثیر، ج ۳، ص ۳۹۶، از بیهقی و ابی داوود و تاریخ بغداد، ج ۷، ص ۳۸۴ و ... . ۱۶. صحیح بخاری، ج ۴، ص ۶۶؛ سنن دارمی، ج ۱، ص ۳۳ و ... . ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻وحدت و اتّحاد، در بوتهٔ نقد و انتقاد ١ عدّه اى از اين جهت با برائت و طرح بحث مطاعن مخالفت می كنند كه آن را با وحدت و يكپارچگى جامعه سازگار نمی دانند. آنها تصوّر می كنند كه اگر اهل ايمان از مخالفین خويش برائت جسته و آنها را طرد نمايند باعث تفرقه و اختلاف بين مردم شده و جامعه از هم پاشيده می شود و... و گاهی هم به آيات و احاديثى تمسّك كرده‌ اند كه متشابه است و يا دلالتى بر مقصود و مدّعای آنها ندارد. در پاسخ به اين گروه ذكر چند نكته ضرورى است: 1⃣ نكتهٔ نخستين: مراد از وحدت چيست؟ ما با مخالفین (عامّهٔ عمیاء و اهل سنّت خلفاء) در چه چيزى می خواهيم متّحد شويم، در حق يا در باطل؟! يا آميخته اى از حقّ و باطل؟! بدون شك اتّحاد در حق و بر مبنای حق مطلوب است، و آنچه مخلوطى از حقّ و باطل باشد چيزى جز باطل نخواهد بود كه: ﴿فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ﴾ {یونس: ۳۲} از حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه روايت شده كه فرمود: فقط حقّ است و باطل؛ ايمان است و كفر؛ دانش است و نادانى؛ خوشبختى است و بدبختى؛ بهشت است و دوزخ (و نسبت به هيچ كدام شقّ ثالثی وجود ندارد!) هرگز حقّ و باطل در يك دل جمع نخواهد شد كه: ﴿ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُل مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ﴾ {احزاب: ۴} یعنی: خداوند برای هرکسی در درون او دو قلب قرار نداده است. که در روایات ما در این خصوص با این مضمون آمده است که حبّ ما و حبّ دشمنان ما در یک دل جمع نمی شود! هلاكت و گمراهى مردم هم فقط از اين جهت بود كه تفاوتى بين امامان هدايت و پيشوايان كفر نگذاشته و آنها را مساوى دانستند. [بحارالأنوار، ج ۶۹، ص ۷۸] پس مراد، اشتراك در عقيده نيست، بلكه مقصود جلوگيرى از فتنه و آشوب و اختلاف و تفرقهٔ منتج به جنگ و خونریزی است. و الّا اختلاف ریشه ای عمیق و تفرقهٔ بنیادین اعتقادی اساساً از ابتدا میان شیعه و مخالفین وجود داشته و خواهد داشت. و این مشکلهٔ عظیمه هرگز حل نخواهد شد مگر با تمسّك تمامی فرق مسلمین به ثقلین یعنی قرآن کریم و عترت طاهره عليهم السّلام؛ که دستور العمل خود حضرت رسالت مآب صلّى الله عليه وآله الأطیاب و تنها طريق جهت هدایت و تحقّق وحدت امّت بوده است. امّا آيا بحث علمی و منطقى و دعوت حکیمانه به راه اهل بیت عليهم السّلام بوسیلهٔ استدلالات و براهین واضحه، و مناظره و مجادلهٔ حسنه با استناد به آيات و روایات، و اخبار و آثار مورد قبول شيعه و اهل خلاف، با وحدت - به معناى صحيح آن - منافات دارد؟! 👈 ادامهٔ بحث در پست بعدی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ اللهم العن الجبت و الطّاغوت اللهـمّ عجّـل لولیّـك الفـرج لینک کانال نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام در ایتا https://eitaa.com/NashreMaarefeAhleBeit لینک کانال تلگرام نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام telegram.me/NashreMaarefeAhleBeit