eitaa logo
نسیم تاریخ
186 دنبال‌کننده
3 عکس
71 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آهنگ سالار عقیلی به نام ایران فدای اشکو خنده ی تو
☘تاریخ چندهزار ساله «چگاسفلی» که باید شناخت «چگاسفلی»؛ این نام را بعدها زیاد خواهید شنید. مثل شهرسوخته، جیرفت و شوش. چگاسفلی گنجی است پر از اسرار تاریخ که رازهایش را با ما در میان خواهد گذاشت؛ اگر بگذراند. داستان این محوطه تاریخی و کارشکنی‌ها برای کاوش در آن را در این قسمت از «ایران به روایت آثار» ببینید. 🔵چگاسفلی از مهم‌ترین محوطه‌های باستانی ایران است، اما نمی‌گذارند کار کاوش در آن به خوبی پیش برود. داستان اتقاقات عجیب در این محوطه پیشاتاریخی و جاده‌ای که بر تن چگاسفلی کشیده‌اند، بماند برای آخر قصه‌مان. اول برویم سراغ داستان خود چگاسفلی؛ اما نه در چگاسفلی، به شوش برویم؛ شهری که تاریخ دور و درازی را از سر گذرانده؛ از مردمانی که توانستند طی سال‌ها تمدن عیلام را به وجود بیاورند و سال‌ها پس از آن‌که شهرشان شوش، به دست آشوربانیپال نابود شد، داریوش هخامنشی کاخ آپادانای خود را در آن ساخت. کاخی که بقایایش به دست «ژاک دمورگان» فرانسوی از بین رفت. کسی که در سال‌های ۱۲۷۶ تا ۱۲۹۱ خورشیدی این محوطه را کاوش کرد؛ یعنی از دوره مظفرالدین‌شاه تا دوره احمدشاه قاجار. ۱۵ سالی که باعث شد اشیاء مهمی از دل خاک بیرون بیاید، اما شوش برای همیشه رازهایش را از دست داد. «دمورگان» سنگ‌های کاخ داریوش را برای ساخت قلعه خودش استفاده کرد؛ قلعه‌ای که بر فراز ارگ شوش ساخت. از معدود عکس‌های به‌جامانده از آکروپل، ارگ شوش را قبل از کاوش، «مارسل دیولافوا» باستان‌شناس فرانسوی گرفت؛ یعنی قبل از ورود «دمورگان». با آمدن «دمورگان»، او دستور داد جای جای این تپه را که ارگ سلطنتی بود، به‌صورت غیرکارشناسی حفاری کنند تا اشیاء گرانبها را پیدا کند. تصویری از تپه پس از کاوش‌های او موجود است که نشان می‌دهد تمام اطلاعات ما از دوره پیشاعیلامیان و عیلامیان و حتی هخامنشیان از بین رفت؛ شیوه تدفین‌ها، قرارگیری اجساد، لایه‌های تاریخی و هزاران اطلاعات که می‌توانستند به ما از اجداد کسانی بگویند که ۵هزار سال پیش تمدن عیلامیان را ساختند. حالا به چگاسفلی برویم. به جایی که گورستانی جمعی در آن پیدا شد. ۵۲ نفر در یک گور خوابیده‌اند. در گوری ساخته شده از سنگ با تزئینات ظریف و معماری فاخر. تُل چگاسفلی، سکونتگاه مردمانی در شش‌هزار سال پیش است. محوطه‌ای در شهرستان بهبهان نزدیک خلیج‌فارس. نمونه‌ای منحصربه‌فرد از زندگی در پیش از تاریخ. جایی که مردمان پیشاعیلامیان در آن زندگی می‌کردند. فرصتی دوباره، برای پیدا کردن رازهایی که در شوش از بین رفت. چگاسفلی مکانی مقدس بوده؛ از معماری گورهایش معلوم است، از بقایای قربانی‌ها، از سفال‌ها و زیورآلات ارزشمند، و از نیایشگاه بزرگش که سنگ‌هایی آئینی در آن پیدا شد. 🔴روی این سنگ‌ها نقوش جالبی است؛ انگار صورت یک انسان؛ ساده، با دو چشم و یک بینی و خطی بر بالایشان که می‌تواند حتی ابرو باشد. یا فقط دو فرورفتگی شبیه به دو چشم. طرحی از بزهای شاخ‌بلند را هم روی برخی از آن‌ها می‌بینیم که نمی‌دانیم نشانه چیست. این سنگ‌ها در نیایشگاه چگاسفلی پیدا شدند. ۷۳ سنگ تقریبا یک شکل با ابعادی بین ۶۰ تا ۷۰ سانتی‌متر که روی هم کنار دیواری چیده شده بودند. سنگ‌هایی از جنس ماسه سنگ که احتمالا شمایلی از خدایان این قوم بوده‌اند. 🟢برگردیم به گورستان و نگاهی به یافته‌های آن بیاندازیم. به گورهای دسته‌جمعی که تعداد جمجه‌ها با استخوان‌ پیکرها همخوان نیست. نشانی از اینکه در اینجا تدفین آئینی خاص خودش را داشته؛ وقتی قرار بوده تا جنازه‌ای را دفن کنند، استخوان‌های افرد قبلی را در گوشه‌ای از قبر جمع می‌کردند تا مرده خود را هم در قبر جا دهند. همین نشان می‌دهد که این گورستان مقدس بوده و احتمالا از سایر نقاط هم جنازه‌ها را برای دفن به اینجا می‌آوردند. البته در این گورستان گورهای انفرادی هم پیدا شده. شاید برای صاحب‌منصبی بوده. اما برخی از جمجمه‌ها، مهم‌ترین چیزی است که تاکنون اینجا پیدا شده. جمجمه‌های انسانی، که تغییرشکل یافته‌اند. یعنی آدم‌هایی که از کودکی سر آن‌ها را می‌بستند تا جمجمه‌شان به این شکل درآید. 🔵قبلا نمونه‌هایی از پیکرک انسان‌‌هایی به این شکل را در محوطه‌هایی هم‌دوره چگاسفلی دیده‌ایم؛ مثلا از محوطه پیشاتاریخی عبید در عراق امروز. اما این‌جا به ۱۳ جمجمۀ خود آن انسان‌ها برخورده‌ایم. کسانی که حتما شأن و جایگاه والایی در جامعه آن روزگار داشته‌اند؛ مثلا شاید جادوگر، شمن یا چیزی شبیه به این بوده‌اند. 🔴در گورهای این محوطه، سفال‌ها و زیورآالاتی هم پیدا شده با نقوشی که شبیه آن را در محوطه‌های پیش از تاریخ دیگری هم دیده‌ایم. اما برخی از اشیاء این محوطه در نوع خود بی‌نظیرند و رازآمیز. مثلا جامی کوچک که در نیایشگاه این محوطه پیدا شده. گرچه نمونه‌اش قبلا در ایران دیده شده، اما با یافت شدن آن‌ در چگاسفلی متوجه آئینی بودنش شده‌ایم.
☘️ خرنامه، بیداری ایرانیان آدرس کانال تلگرامی نسیم 👇👇👇👇 https://t.me/Nasim_Tarikh آدرس کانال واتساپ نسیم تاریخ 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/IcaiaEPDT76EBieB4a1zZc آدرس کانال ایتا نسیم تاریخ https://eitaa.com/Nasim_Tarikh رضا احمدی 🟢 یکی از کتابهایی که در آستانه انقلاب مشروطه ترجمه شد و در بیداری ایرانیان و آشنایی آنها با حقوق طبیعی و اساسی خود آشنا ساخت، «کتاب خرنامه» اثر خانم کنتس «دوسگور» فرانسوی بود. این کتاب بوسیله امین الدوله از رجال اصلاح طلب قاجاریه ترجمه و در سال 1300ق به چاپ رسید. در این دوره اکثر ایرانیان بی سواد بودند. این کتاب در قهوه خانه، جمع های کوچک و بزرگ خصوصاً در تهران توسط باسوادانی خوانده می شد و دیگران گوش می داند. 🟣 توقیف خرنامه وقتی که ناصرالدین شاه از محتوای آن آگاهی یافت دستور داد آن را توقیف نمایند. کتاب خرنامه از زبان خری آزادی خواه نوشته شده است. 🔵قبله عالم من زنی بود، چاق، سلیطه، او بر شوهرش سلطه داشت، هر روز بار سنگینی بر پشتم می گذاشت و خودش بر آن می نشست. با زنجیر بلندی در پشت و گردنم می کوبید و از ترس و درد می دویدم. اگر ناله می کردم با قوت بیشتری میزد. این کار هر روز او با من بود. مستبدین و ظالمین اینگونه هستند هر چه طرف مقابل را ضعیف تر ببینند، بیشتر ستم می کنند. 🟢 مخلص بار کش من به روزگار جوانی هوا پرست و زیر دست بودم و از شرارت نفس متابعت نمودم و از هوس چه بدبختی و نکبت ها دیدم. لاجرم به سرانگشت تقدیر گوشمالی ها گرفتم و به صراط مستقیم هدایت شدم. 🔵 شورش و قیام روزی در میدان بارفروشها صبرم به پایان رسید، سه لگد نثار آن سلیطه مستبد کردم. ما خران وقتی سرکش می شویم، چموش می گردیم و تلافی می نماییم. 🟣 فرار از سلطه پا به فرار گذاشتم، به سوی جنگل رفتم، درباره من قضاوتها کردند. دیگر امر و نهی آدامیزاد نبود. به چراگاه گاوان رفتم، در مرتع گاو، خران می چریدند، به هم آزار نمیرساندند. آدمیان مقهور هوای نفسند، مغرور، حریص و طمعکارند، می خواهند همه چیز را به تنهایی بخورند. خران نه احمقند نه حق ناشناس، قلبی پاک و حساس دارند. 🟢 شکوفایی خر چون خود را آزاد یافت، اندیشه او هم آزاد شد، افکارش شکوفا گردید. او در نظام طبیعی و قانون مساوات به تفکر پرداخت. در فرد و اجتماع اندیشه کرد. 🟣 شناخت حقوق دراز گوش اندیشمند، از دست ستمگران آزاد شد، در آزادی حقوق خود را شناخت، واز برگ خشک درختان می خورد، سرمای زمستان را تحمل می کرد. تنها خوشحالی او آزاد زندگی کردن بود. چون به آزادی دست یافته بود می چمید. آزادی بزرگترین نعمت الهی است. 🔵 وظیفه ما خران در خیالات، اخلاق و استعداد و آرزوها متفاوتند.هریک از ما تکلیفی جداگانه دارد. هیچکس نمی تواند حقوق ما را مانع گردد، به قانون عادلانه تمکین کنیم، از هر ظالم مستبد، که ظلم و زور خود را آلت ضعف و ذلت ما قرار داده است، اطاعت نکنیم. انسان هم بدون آزادی انسان نیست در عین آزادی باید مقید جماعت بود. 🟣 انحصار طلبی جمعی نعمت بیدریغ خداوند را برای خود شمرده و دیگران را منع می کنند. جهل و ترک حقوق و قبول ذلت، موجب حرمان است. 🟢 برابری هیچ یک از شما خران بر دیگری مزیت ندارد، آنکه متولد شود و شاه گردد و دیگری تولد شود و فقیر باشد، در خلقت مساویند. 🟣نفی حکومت مطلقه حیوان زبان بسته حکمرانی مطلق را خلاف نظام طبیعی می شمارد. 🔵 منفعت طلبی خران در حالت جمعی مواسات دارند، ولی آدمیزاد، مغرور و خود خواه است. وقتی فایده ای دید، مواسات و مساوات را رعایت نکند و هر چه یابد به نفع خود مصادره می کند. 🟣دروغگویی شما در دروغ متولد و با دروغ نموکردید، دروغ طبیعت ثانوی و ترک آن موجب خلاف طبیعتان شده است. 🔵 تملق دوستی شخصی که رتبه عالی یافت بر او باران تمجید می بارد، صفات نداشته را به او دهند. شعرا مدح کنند. آن احمق ملتفت نیست که تا دیروز کسی به او اعتناع نمی کردند. 🟢حقیقت ستیزی از حق گویان دوری و متملقین و دروغگویان رتبه می یابند. در گذشته حاکمان طرخان و تلخک داشتند، بی تملق عیوب در محضر آنها بیان می شد. امروز روزنامه ها تلخک هستند. بر کشیدن ناکارآمدان ضعیفان را برقدرت برکشند.اگر بزرگان را شریک قدرت کنم کم خردی و نادانی من ظاهر شود، پس اشخاص ناتوان و ناقابل را بر سرکارها می گذارم تا خود بر آنها تفوق داشته باشم.
💥چهارم اردیبهشت؛ تاجگذاری رضاشاه. ✍️علی مرادی مراغه ای @Ali_Moradi_maragheie ♦️آن روزها، احمدشاه رفته در فرنگ نشسته و قدرت بی صاحب در آن وسط افتاده بود، کسانِ زیادی مانند نصرت الدوله، مدرس... برای برداشتن اش، خیز برداشتند اما چون رضاخان افسار قزاقان را بدست داشت پس او موفق شد. همیشه در چنین مواقعی، نظامیان دستِ بالا دارند... در بقدرت رسیدن رضاخان، نقش خود او و عوامل داخلی به مراتب بیشتر از نقش عوامل خارجی یعنی انگلستان بود، چون هرج و مرج و نا امنی های گسترده و حرکتهای گریز از مرکز، دمار از روزگار مردم درآورده و همگان در آرزوی دولت قوی و دیکتاتوری بودند که از غیب بیاید و با زور، نظم را برقرار کند! حتی روشنفكران و تحصيلكردگان خارج از كشور معروف به برلنی ها، به حكومت فاشیستی موسولینی در ايتاليا غبطه می خوردند و آرزو می كردند ايران نيز از چنين نعمت دیکتاتوری برخوردار باشد چرا كه موسولينی به پارلمان عقيده ندارد و توصيه می كردند: "اگر می خواهيد روزی لذت آزادی را بچشيد ديكتاتور توليد كنيد ديكتاتور عالِم، ديكتاتور ايده‌آل، با هر قدم خود چندين سال سير تكامل را پيش‌ می برد...» «مجله نامه فرنگستان، ش ۱، چاپ برلين) ♦️ پوپر سخن جالبی دارد او می گوید: همانطور که در اقتصاد، تقاضایِ یک کالا می‌تواند به تولید انبوه آن بیانجامد، در حوزه سیاست هم تقاضا برای آمدنِ پیشوا، می تواند به یک تولیدِ انبوه از آن بیانجامد...! پس، آن دیکتاتور، آرزوی اکثریت بود  و در نتیجه آمد! اما نه از آسمان بلکه از آن اوضاع پریشیده و از روانشناسی جمعی مذبذب و مایوسِ مردمی که حسرتِ ظهورِ یک دیکتاتور با پنجه آهنین را می کشیدند، اما پس از آمدنش، میلیون درباره اش چنین می گوید: «رژیم دیکتاتوری(رضاشاه)، هم رهبران سیاسی و هم قدرت رهبری را نابود ساخته مثل اینکه رضاشاه نصیحت آن دیکتاتور یونان را رعایت کرده بود که به میان مزرعه گندم برو و هر سری را که بلندتر از دیگران است قطع کن» (میلسپو، آرتور، آمریکائیها در ایران...ص۱۲۰.) ♦️در هنگام تاجگذاری، وقتی رئیس مجلس در اعطای تاج شاهی پیشقدم شد، رضاخان تاج را با دستان خود برداشت و گفت: «این چیزی نیست که دیگری آن را بر سرم بگذارد!» اما آنچه بسی عبرت انگیز است سرنوشت تمام کسانی است که در مراسم تاجگذاری، سنگ تمام گذاشتند تا هر چه باشکوهتر باشد، کسانیکه تلاش کردند تا او شاه شود اما سرانجام، بدست او، سرنوشتِ دردناک و شومی داشتند! یا کشته شدند یا بزندان شده یا تبعید و یا خانه نشین... لیستِ قربانیانی که در بالا رفتن رضاخان از نردبان قدرت، بیشترین کمک را کرده و در مجلس پنجم از هواخواهان تغییر سلطنت بوده و از ماده واحده دو فوریتی که در نهم آبان ۱۳۰۴ برای انقراض سلطنت قاجار و انتقال قدرت به رضاخان پهلوی به رأی گذاشته شد نقش اساسی را بازی کردند و در روز چهارم اردیبهشت ۱۳۰۵ش نیز؛ در مراسم تاجگذاریش، دست از پا نشناختند... اما در اواخر حکومت رضاشاه و زمانِ آمدن متفقین، بندرت از این جمع کسی مانده بود که مغضوب دیکتاتور نشده و از کرده خود پشیمان نگردیده باشد! به محض این که دیکتاتورها به پشتِ بام قدرت می رسند، نردبان را می کشند و کم کم دورشان حسابی خلوت می گردد جز گروهی متملق و مجیزگو...! به نوشته تقی زاده، در وقتی كه تيمورتاش مغضوب رضاشاه شد داور ‌می خواست شفاعت كند، رضاشاه «نگاهی بهش كرد و گفت اين گوش هايت را باز كن والاّ معدومت می کنم. رضاشاه تكيه كلام «معدوم» داشت…» (تقی زاده، زندگی توفانی، ص ۲۳۲) ♦️کارت پستالِ روز تاجگذاری را از آرشیو کتابخانه ملی پیدا کرده ام و در زیر آورده ام که قابل تامل است: دو فرشته از بالا، تاج را بر سر رضاخان می گذارند و نوشته شده: «یداللَّه فوق ایدیهم» و این شوربختی مردمی است که ۲۰ سال قبل، انقلاب مدرنی چون مشروطیت راه انداخته بودند و خون دادند تا مشروعیت قدرت نه از بالا، بلکه از پایین و از اراده های آنان برآید، آنان حتی محمدعلی شاه را که بر قانون اساسی مشروطه پایبند نشد برداشته و احمدشاه را گذاشته بودند. اما اکنون، دوباره در چهارم اردیبهشت، تاج پادشاهی بجای اینکه از دستهایِ مردم برآید، از بالای سرِ مردم و بدستِ فرشتگان می آمد! البته فورشتگان و خدا بهانه بود در واقع بدست قزاقان...!
انگلستان برای پایان دادن به محاصرهء هرات با کشتی¬های جنگی جزیره خارک در خلیج فارس را اشغال و تهدید به اشغال بوشهر کردند. محمد شاه ناچار شد به محاصرهء هرات پایان دهد. 🔵 دل خوش کردن به وعده های روسها و بازی در زمین این دولت موجبات تجزیهء هرات و سپس ایالت کابل و قندهار گردید.
💥تصویری از جبار باغچه بان و باغچه اش ✍️ علی مرادی مراغه ای ✅امروز ۱۹ اردیبهشت زادروز جبار باغچه بان است. جبار باغچه بان، بنیانگذار نخستین کودکستان و نخستین مدرسه ناشنوایان در ایران است که ابتدا آنرا در سال ۱۳۰۵ش در تبریز بوجود آورد سپس به شهرهای دیگر سرک کشید. ♦️با خلاقیت می توان بسیاری از ناممکن ها را ممکن ساخت: آموزش خواندن و نوشتن برای کودکان ناشنوا، آن هم در زمانی که خواندن و نوشتن برای کودکانِ معمولی و مخصوصا دختران توام با انواع و اقسام محدویتها بود... جبار باغچه ‌بان همچنین اولین مؤلف و ناشر کتاب کودک در ایران است. مردمانی که بدنبال تحول و خوشبختی هستند بدون شک، بهترین، موثرترین و مستقیم ترین راه همانا راه آموزش کودکان شان است. ♦️در میان اسناد کتابخانه ملی، تصویر جالبی از کودکستان او پیدا کردم که این تصویر مربوط به سال 1307 و شهر شیراز است. این تصویر سیاه و سفید، بچه ها را در باغچه نشان می دهد که بازی می کنند در میان درختان و فضای سرسبز... خوب نگاه کنید! تصویر مربوط به 95سال پیش است و با بچه های امروزمان مقایسه کنید که در میان خانه های قوطی کبریتی با تبلت و گوشی بزرگ می شوند... ♦️قبل از این در دهات ایران مرسوم بوده که هر وقت شخصی کچل می بود اسم فرزندش را حتما «زلفعلی» می گذاشتند تا بچه اش کچل در نیاید! و اگر پدر بچه نابینا می بود اسم بچه اش را «چراغعلی» می گذاشتند ...! با این حساب، چون دانش آموزان زمان ما با کتاب کمتر انس داشته و تبلت و گوشی جایگزین کتاب شده، بنابراین، اسم این دانش آموزان را حتما باید «کتابعلی» گذاشت تا بلکه در بزرگسالی به کتاب علاقمند باشند...!
☘️ بازی در زمین روسها، تجزیه ایران آدرس کانال تلگرامی نسیم 👇👇👇👇 https://t.me/Nasim_Tarikh آدرس کانال واتساپ نسیم تاریخ 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/IcaiaEPDT76EBieB4a1zZc آدرس کانال ایتا نسیم تاریخ https://eitaa.com/Nasim_Tarikh رضا احمدی 🔵 قرن تعطیلی تاریخ به قول داریوش شایگان ایرانیان، در این عصر به دو قرن تعطیلی، در تاریخ فرو رفتند و همچون گذشته به زندگی ایلی در بیابانها و شهرها خو گرفته، و با هیئت حاکمه ء خود، و نیز با اقتصاد و فرهنگ بسته و با استبداد روزگار می گذراندند. در قرن 18 رقابت فرانسه، هلند و بریتانیا بر سر تسلط بر ثروت هندوستان، بریتانا توانست هلند و فرانسه را در هندوستان شکست دهد و خود به تنهایی مشغول غارت آن سرزمین شد. در قرن نوزدهم هم قدرت نو ظهوری چون روسیه، وارد عرصه ء رقابت با انگلیس، فرانسه و عثمانی شد. روسیه توانست در حوالی مسکو ناپلئون را شکست دهد. روسیهء نوظهور توانست با بلعیدن برخی از کشورهای اروپای شرقی، خود را به دریای سیاه برساند. و با هجوم به ایران مهمترین قسمت سرزمین ایران را متصرف کرد. روس¬ها به دنبال آن بودند تا هندوستان را از چنگ کمپانی هند شرقی انگلیس، به دست آورند. 🟢 قربانی توسعه طلبی هنگامیکه دولت صفویه رو به زوال بود، خاندان رومانوف در سال 1613 میلادی در روسیه به قدرت رسید. در این دوره روسیه کشوری عقب ماندهء بدوی بود. سلطنت شاه سلطان حسین مصادف با پتر کبیر، چهارمین و قدرتمندترین تزارروسیه شد. در این شرایط روسیه در بن بست کامل قرار داشت و راهی به اروپا و دریا نداشت. سیاستهای توسعه طلبانه از این دوره آغار گردید، آنها سیاست گسترش سرزمین را در برنامهء خود قرار دادند و از چهار جهت جنگ را شروع و توسعه طلبی سر زمینی را آغاز کردند. پتر کبیر جنگ‌های طولانی علیه امپراتوری‌های عثمانی و سوئد آغاز کرد تا به دریای بالتیک و سیاه رسید و در اینجا، روسیه به دریا دست یافت. با تسلط بر دریای بالتیک و سیاه، جایگاه روسیه در حد یک امپراتوری ارتقا یافت. دولت روسیه در پی فتح قفقاز و سرزمین¬های غرب دریای خزر بود. با سقوط دولت صفویه در 1135 ق، روسیه از شمال به ایران حمله، و قفقاز و گیلان را تصرف کرد و تا روی کارآمدن نادرشاه، این مناطق تحت اشغال آنان بود بار دیگر هم زمان با استقرار دولت قاجاریه، روس¬ها با همکاری عوامل خود قفقاز را اشغال کردند. در سال 1211 ق، آقا محمد خان قاجار با لشکرکشی به قفقاز آنها را سرکوب و این منطقه را دوباره به ایران ملحق کرد. با کشته شدن او، بار دیگر قفقاز به تصرف روسیه درآمد. فتحعلیشاه قاجار در سال 1218 ق به قفقار لشکر کشید و در یک نبرد ده ساله نتوانست روسیه را عقب براند و مجبور به پذیرش عهد نامه گلستان شد وآذربایجان، گرجستان و ارمنستان را به روسیه واگذار گردید. در سال 1243 ق، ایرانیان به توهم و احساسات، عهدنامهء گلستان را نقض و وارد جنگهای دوم با روسیه شد که منجر به شکست دوبارهء ایران و پذیرش عهد نامهء ترکمنچای گردید. شرایط تحمیلی عهد نامه ترکمنچای ایران را کف بسته، تسلیم روسیه کرد. در جنگهای 20 ساله ارتش ایران، غریبانه تلاشها و فداکاری¬های زیادی کردند ولی توان مقابله در برابر ارتش قدرتمند روسیه را نداشتند و مجبور به پذیرش این عهدنامه¬ها شدند. 🟣 اسیر چنگال دوشیر ایران براساس عهد نامه ترکمنچای اسیر روسیه شده بود و بدون رضایت روسیه حق نداشت با دولت دیگری قرار دادی ببندد، دولت انگلیس خواهان امتیازاتی هم سان با روسیه بود. اهداف بعدی روس¬ها دستیابی به هندوستان بود تا کمپانی هند شرقی انگلیس را از این منطقه بیرون برانند و بر هند مسلط شوند. انگستان برای دفاع از هند، طرح «بازی بزرگ» را به اجرا در آورد بر اساس این طرح، انگلیس والی هرات، کامران میرزا، را با خود متحد ساخت. او سر اطاعت از ایران برتافت. دولت روسیه در گوش دولت ایران، نجوا، و او را تشویق به لشکرکشی به هرات می¬کرد و تضمین کرد که از ایران حمایت سیاسی و نظامی کند. روسیه به دنبال این بود که ایران، هرات را به تصرف درآورد و در اختیار روسیه قراردهد تا آن کشور از این منطقه به هندوستان حمله کند و با وعده های توخالی، به عوض هرات، روسیه منطقه¬ اشغالی از قفقاز را به ایران بدهد. حمله به هرات، حمله به دولت انگلستان بود. ایالت¬های کابل و قندهار از طرفداران ایران بودند. ایران ده ماه هرات را محاصره کرد. اما نیروهای نظامی انگلیسی در هرات، مسئول دفاع از این شهر بودند. انگلستان برای پایان دادن به محاصرهء هرات با کشتی¬های جنگی جزیره خارک در خلیج فارس را اشغال و تهدید به اشغال بوشهر کردند. محمد شاه ناچار شد به محاصرهء هرات پایان دهد. 🔵 دل خوش کردن به وعده های روسها و بازی در زمین این دولت موجبات تجزیهء هرات و سپس ایالت کابل و قندهار گردید .
بازنشر سخنرانی استاد علی رضاقلی به مناسبت ۲۵ اردیبهشت سالروز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی 📢فایل صوتی سخنرانی جناب آقای علی رضاقلی تحت عنوان🔸“به تو دآرد ایران زمین امید“🔸به مناسبت سالروز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی ⏰پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ موسسه مطالعات دین واقتصا
اشعاری در وصف حکیم طوس 🌺آیت‌الله حاج شیخ علی کاظمی اردبیلی سروده ای در وصف فردوسی، سروده است. 🔵بمناسبت ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم طوس فردوسی این قطعه از ایشان تقدیم علاقه مندان می شود: ندیدم چو فردوسی تیز بین یکی عاشق پاک ایران زمین گمانم که هر حرف حبّ الوطن نوشته وِرا نیک در جان و تن ز ما بر روانش هزاران درود که در وصف ایران کتابی سرود چنان کرده توصیف ایران ما که برده است یکجا دل و جان ما بگفتا بسی روشن آن پاکزاد: « چو ایران نباشد تن من مباد» نیاکان ما را چنان بر ستود هر آن کس که بشنود حیرت نمود ز ایران چنان وصف حالی نوشت که گویی بیان کرده وصف بهشت بسی گفت حالات جمشید و جم و یا حشمت خسروان عجم و یا وصف حالی ز نوشیروان که بودند اندر جهان حکمران هم از عهد اسکندر و کیقباد بسی نیک و گسترده تر کرد یاد و یا از دلیری گردان مست که پیل دمان پیششان بود پست به حدی که دنیا دگر سیر شد وز این راه ایران جهانگیر شد همه نامداران شدند آشکار دگر باغ فردوسی آمد به بار اگرچه بسی رنج و زحمت کشید ز دست رقیبان خود طعنه دید ولی نام ایران زمین زنده کرد زبان ورا نیز ارزنده کرد خودش نیز شد در جهان جاودان گشود اهل عالم به نعتش زبان چه گویم که این مرد نیکو روان سخن ساز دانشور و نکته‌دان به عشقی فراتر ز ایران زمین بپرداخت از دل به ارکان دین ز توحید آغاز بنمود کار چنین گفت از حضرت کردگار «به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد» عبودیتت را پسندیده ایم تویی آفریننده ما بنده ایم بر این فکر و اندیشه تاکید کرد به هر جا که شد بحث توحید کرد همان سان که وصف پیمبر بگفت به صد شوق اوصاف حیدر بگفت چو حکمت فرو بارد از خامه‌اش یکی گوهر آرم ز شهنامه‌اش: «درست این سخن گفت پیغمبر است که من شهر علمم علیّم در است» خدایا تو او را جزا خویش ده جزای ورا بیش از پیش ده بکن «کاظمی» را تو خود مفتخر از این در به درگاه دیگر مبر
☘️ کودتای نرم سرداران آدرس کانال تلگرامی نسیم 👇👇👇👇 https://t.me/Nasim_Tarikh آدرس کانال واتساپ / نسیم تاریخ 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/IcaiaEPDT76EBieB4a1zZc آدرس کانال ایتا / نسیم تاریخ https://eitaa.com/Nasim_Tarikh رضا احمدی 🔵 شاه نابینا محمد میرزا پسر بزرگ شاه تهماسب اول که از کشتار شاه اسماعیل دوم جان سالم به در برده بود با طراحی پریخان خانم، خواهرش، به قدرت رسید. پری خان خانم مزد تاجبخشی خود را با به قتل رسیدنش دریافت کرد. شاه محمد، نابینا بود، امور کشور در کف خیر النساء مهد علیا، همسر شاه قرار گرفت. دوره سلطنت شاه محمد از دوره های شوم تاریخ ایران است. در این زمان ایران از درون و بیرون در معرض خطر تجزیه و اشغال خارجی قرار داشت. زنی جاه طلب مهدعلیا دختر یکی از ملاکان مازندران و از سادات مرعشی بود. پس از به قدرت رسیدن شاه محمد، مهدعلیا امور را قبضه کرد. ابتدا مزاحم اصلی خود،خواهر شاه، پریخان خانم را حذف کرد. شاه نابینا همه امور را به همسرش سپرد. مهد علیا با حمایت از فارس زبانان، دیوانیان آنها را به مناصب مهم گمارد. صدرات اعظمی را به سلیمان جابری اصفهانی، واگذار کرد و حمزه میرزا را به ولیعهدی و نائب السطنتی رسانید. سرداران قزلباش از انتصابات ملکه خشمگین شدند. 🟢 رقابت بی پایان سرداران قزلباش که از ایلات مختلف بودند پس از فوت شاه تهماسب، اول بر سر حوزهء نفوذ، با یکدیگر در جنگ و نزاع بودند. هر ایلی در پی آن بود تا خود را به شاهزاده¬ای منتسب کند. در شرایط جدید، که شاه هم نابینا بود، ایلها جلوداری نداشتند. قزلباش¬های دورن حکومت در مقابل سیاست های مهد علیا متحد شدند. در این شرایط رقابت فارس و سرداران قزلباش به اوج رسید. مهد علیا همه مسئولیت¬های حکومتی را به قبضه ی قدرت خویش در آورد. او سرداران قزلباش و افسران عالی رتبه را عزل و نصب می¬کرد. هر روز صبح افسران به جای حضور در پیشگاه شاه، در مقابل درب حرمسرا جمع می¬شدند و پس از سلام نظامی فرامین را از ملکه دریافت می¬کردند. ملکه، کارگزاران حکومتی و والیان استانها را منصوب می¬کرد. شاه کاملاً در سایه قرار گرفته بود. 🟡 هجوم های خارجی در این زمان دولت صفوی با بحران انسجام اجتماعی وملی، مشروعیت روبرو بود. رقابت بین فارس و سردارن قزلباش و نیز نزاع ایلات ترکمن، دشمنان ایران این را رصد می کردند.از مرزهای شرقی، ازبکها و از غرب دولت عثمانی، شاهد اوضاع بحرانی ایران بودند. دولت عثمانی عهدنامه صلح آماسیه را نقض و به تجهیز کردها پرداخت. آنها به مرزهای ایران هجوم آوردند. در قفقاز تفلیس و شروان را اشغال و در غرب، تا همدان پیشروی و تصرف کردند. ازبکها مشهد را محاصره و منطقه را غارت کردند. مهدعلیا به همراه حمزه میرزا، ولیعهد، برای مقابله با لشکر عثمانی عازم آذربایجان شدند. در جبهه شرقی هم کسی برای مقابله با ازبکها وجود نداشت . 🟣 شورش علیه مهدعلیا مهدعلیا توانسته بود، بر اوضاع مسلط شود و امنیت نسبی در ایران مرکزی برقرار نماید. همه مسئولیت به عهده مهد اولی گرفته بود. سرداران قزلباش با اقدامات ملکه مخالف بودند وعلیه او متحد شدند. سرداران شاه را تحت فشار قرار دادند. ولی ملکه حاضر به تسلیم نبود. با فشارهای آنها شاه پیشنهاد کرد، ملکه به قم یا مازندران تبعید شود و یا استعفای مرا بپذیرید و خودتان شاه را تعیین کنید. سرداران ن نظر شاه را نپذیرفتند و ملکه را متهم به روابط نامشروع، با عادل گرایی خان، کردند و در مقابل شاه، ملکه و مادرش را به قتل رساندند و شاه جرأت دخالت نداشت. پس از قتل ملکه، کسی دیگر در مقابل زیاده خواهی های سرادران قزلباش وجود نداشت. با قتل ملکه، قدرت از سوی سرداران قزلباش قبضه گردید. 🟢 تسلط بر امور سرداران قزلباش توانستند مهمترین سد مقابل خود ملکه را حذف کنند. آنها شاه را در اختیار گرفتند، با پیروزی سرداران ، جناح ایرانی و فارس که مسئولیت دیوانی را داشتند، از گردونه قدرت بیرون رانده شدند. دیوانیان نیز بزرگترین حامی خود را از دست دادند. بعد از کشتن ملکه، سراداران تسویه حساب را با ایرانیان آغاز کردند و بسیاری از مازندرانی ها و دیوانیان را از دم تیغ گذراندند. کودتاگران با تجدید بیعت با شاه ، او را راضی به حکومت نمودند. منابع: تاریخ عالم آرای عباسی، ج 1، اسکندر بیک ترکمان ایران جهان، از افول مغول تا قاجاریه ج 1، عبدالحسین نوائی نرم سرداران