📖 #شعر_حکیمانه
دوزخ از تیرگی بخت درون تو بود
━━━━━━━━━━━━━
داد درویشی از سر تمهید
سرقلیان خویش به مرید
گفت کز دوزخ ای نکو کردار
قدری آتش به روی آن بگذار
بگرفت و ببرد و باز آورد
عقد گوهر ز درج راز آورد
گفت در دوزخ هر چه گردیدم
درکات جحیم را دیدم
آتش و هیزم و ذغال نبود
اخگری بهر اشتعال نبود
هیچ کس آتشی نمی افروخت
زآتش خویش هر کسی می سوخت
○ #صغیر_اصفهانی
━━━━━━━━━━━━━
💎@NasimeAdab
━━━━━━━━━━━━━
https://eitaa.com/joinchat/1940455734C44aa2c9c48