eitaa logo
∞ نــ‌سـیـمـِ‌ـ قــ‌رآنــی ∞
299 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
703 ویدیو
25 فایل
"نو+جوانی" فصلِ "انتخاب‌های بـزرگ" است. و پیش نیـازِ انتخـاب بـزرگ؛ #خــودشنـاســے است. ...آینده را از مـســجـد بسازیم... ﴿کانال نو+جوانان مسجدالمهدی علیه‌السلام﴾ 📍شهرستان سبزوار @Hanif0313 درخدمتم
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖چند بُرش از زندگی فرمانده دوست‌داشتنی غرب ... 🌼 | محسن یه قرآن جیبی داشت که همیشه صبح رو با خوندنش آغاز می‌کرد. مقیّد بود قرآن رو با ترجمه بخونه. اون‌قدر این قرآن رو ختم کرد که جای انگشتاش روی اون حک شده بود. توی صحبت‌هاش هم اگه می‌خواست آیه‌ای رو از رو بخونه؛ جوری مسلط بود که همون سوره رو سریع می‌آورد. عادت داشت قبل از خواب هم حتماً قرآن بخونه. حتی اگه توی مقر نبود؛ یه چراغ‌قوه جیبی داشت که زیر نور اون قرآن می‌خوند. 🌼 | دعای کمیل و ندبه رو از حفظ بود. یه صبح جمعه‌ که با هم رفتیم سرکشی؛ دیدم پشت فرمون شروع کرد دعای ندبه رو از حفظ خوندن. 🌼 |فرمانده بود؛ ولی هیچکس ندید جلوی تویوتا بشینه. یه تکه ابر داشت عقب تویوتا. هرجا می‌خواست بره، اگه خودش راننده نبود، می‌دوید می‌نشست پیش تویوتا روی همون تکه ابر.کسی هم اصرار نمی‌کرد که بیاد جلو؛ چون می‌دونست فایده‌ای نداره. 🌼 |رفته بودیم دوره‌ آموزشی و محسن ارشد گروهان ما بود. همون موقع مادرش به رحمت‌خدا رفت. اما فقط یه روز برا مراسم مادرش رفت و سریع برگشت؛ اصلاً نذاشت توی کار آموزش خودش وقفه‌ای ایجاد بشه. 🌼 |اونقدر به مردم بومی منطقه محبت و رسیدگی می‌کرد که به شدت عاشقش بودند. مشکلات معیشتی؛ کاری؛ و ... اونا رو حل می‌کرد. یه بار یکی از رزمنده‌ها هنگام تردد با ماشین؛ یه گوسفند رو زیر گرفت. محسن رفت هم پولش رو داد؛ و از صاحبش دلجویی کرد. اونقدر تو دل مردم جا داشت که سالها بعد از شهادتش، مردم منطقه میگن: محسن برا ما برادری کرد ● Nasimghorani40