به مناسبت سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی
🔰 وقتی کلام امام را شنید دنیایش تغییر کرد
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
🔸«بسيجي عاشق كربلاست و كربلا را تو مپندار كه شهري است در ميان شهرها و نامي است در ميان نامها. نه، كربلا حرم حق است و هيچكس را جز ياران امام حسين (علیهالسلام) راهي به سوي حقيقت نيست.كربلا، ما را نيز در خيل كربلاييان بپذير. ما ميآييم تا بر خاك تو بوسه زنيم و آنگاه روانه ديار قدس شويم...»
🔸این جملات طی سالهای 65-1364 هر هفته پنجشنبهشبها که مجموعه مستند «روایت فتح» از شبکه یک سیما نمایش داده میشد، در پایان هر قسمت و در انتهای نوحه پرشور و حماسی «کربلا، کربلا ما داریم میآییم» اکبر شریعت، با صدایی محزون و دلنشین پخش میگردید و به آن قسمت از «روایت فتح»، حال و هوائی دیگر میبخشید. صدای محزونی که در واقع راوی روایت بود.
🔸آن راوی سیّد مرتضی آوینی نام داشت و خود سازنده مجموعه «روایت فتح» بهشمار میرفت که برای نخستینبار، با ساختاری جدید و بکر، بر اساس شخصیتهای گمنام جبهههای رزم به ناگفتهها و نانمودههای جنگ تحمیلی و دفاع مقدس پرداخت.
مجموعه «روایت فتح» طی 5 فصل تا پایان جنگ را روایت کرد و پس از آن نیز با 4 قسمت درباره «عملیات مرصاد» و سپس دو فصل دیگر به نامهای «شهری در آسمان» درباره اشغال و آزادسازی خرمشهر و همچنین «با من سخن بگو، دوکوهه» پس از پایان جنگ نیز توسط سیّد مرتضی ادامه پیدا کرد.
🔸سید مرتضی پیش از آن نیز بنا به گفته خودش، فیلمهای مستند بسیاری برای تلویزیون ساخته بود:
«... از سال 58 و 59 تاکنون بیش از یکصد فیلم ساختهام که بعضی عناوین آنها را ذکر میکنم: مجموعه «خان گزیدهها»، مجموعه «شش روز در ترکمن صحرا»، «فتح خون»، مجموعه «حقیقت»، «گمگشتگان دیار فراموشی (بشاگرد)»، مجموعه «روایت فتح» (نزدیک به هفتاد قسمت)....»
https://kayhan.ir/fa/news/285876
@Kayhan_online
سالگرد کودتای نقاب
🔰 بختیار: ایران را از پای درآورید ولو دو میلیون کشته شوند
🔸براساس اسناد و شواهد مستند، پس از شكست حمله نظامي به طبس، دو طرح براي پاسخ به آن شکست از سوي كاخ سفيد در نظر گرفته شد:
🔻الـف) انجام يك كودتـاي نظامي با هدف سـرنگوني نظام جمهوري اسـلامي با همكاري فرماندهان سابق ارتش شاهنشـاهي، نيروهاي ساواك، گروههاي ضدانقلاب، متحدين آمريكا در منطقه و از طريق دريافت كمكهاي مالي، نظامي و فني آمريكا و اعوان و انصارش.
🔻ب) حمایت از طرح حمله نظامي و تجاوز گسترده صدام به خاك ايران.
زبیگنیو برژينسكي (مشاور امنيت ملي كارتر) در کتاب خاطراتش، ضمن اشاره به بحثهاي خود با كارتر رئيسجمهور وقت آمريكا و ديگر اعضاي كابينه وي، بر لزوم انجام يك عمليات تلافيجويانه در مقابل شكسـت طبس تاکید كرده و مينویسد:
«... براون (وزير دفاع آمريكا) و ترنر (رئيس سازمان سيا) با عمليات تلافيجويانه در صورت شكسـت مأموريت نجات (عملیات طبس) موافـق بودند... در هر حال، در پايان ايـن گفتوگوها به ما اجـازه داده شـد طرحهايي را براي عمليـات تلافيجويانه در نظر بگيريـم، ولي تصميم اجراي اين نقشهها به بعد موكول شد... »
🔸در واقع پس از سفر سرهنگ بازنشسته احسان بنيعامري(از سـران كودتا) به پاريس، سفيران آمريكا و انگليس در فرانسه با شاپور بختيار (آخرین نخستوزیر رژیم شاه) ملاقات و تقدم انجام کودتا نسبت به طرحهای دیگر، چگونگي اجرا و تاريخ وقوع آن را مشخص کردند.
🔸نام کودتا را «نقاب» مخفف «نجات قیام ایران بزرگ» گذارده بودند و با یک شاخه نظامی به سرکردگی سپهبد سابق مهدیون و سرتیپ سابق آیت محققی، همچنین شاخه سیاسی با مسئولیت رضا مرزبان (سردبیر و مدیر مسئول نشریه پیغام امروز) و قادسی قرار بود شاپور بختیار را بهعنوان اصلیترین مهره آمریکا برای هدایت رژیم پس از کودتا، به حکومت برسانند. از همین روی مجموعهای از اعوان و انصار داخلی و خارجی و بهخصوص منطقهای آمریکا، بختیار را از لحاظ مالی و نظامی حمایت میکردند.
🔸یکی از کارشناسان بیبیسی(رسانه سلطنتی بریتانیا) در برنامهای راجع به کودتای نقاب در شبکه یادشده، گفته است:
🔻«... حضور برزان تکریتی، معاون سازمان امنیت عراق، برادر صدام حسین، حتی اعتراض خلبانان ایرانی را که میخواستند در کودتای نوژه شرکت کنند، برمیانگیزد... این داستان بسیار جالبی هست، یعنی بختیار در کارنامه سیاسی خودش و در راستای کسب قدرت هر کاری را حاضر بود بکند»
🔸بختیار خود از صحبت درباره همکاری با خونخوارترین دشمنان مردم ایران همچون صدام ابایی نداشت و اعتراف کرد:
🔻«... منافع مشترکی هست مابین افکاری که من دارم و دولت عراق (صدام)، ما هر دو مخالف رژیم خمینی هستیم...»
او در پیامی وحشیانه از عراق گفت:
🔻«... ایران را از پای درآورید، عیب ندارد که یک میلیون یا دو میلیون ایرانی بمیرند، ایدهآل ما، ایدهآل دیگر و بزرگتری است...»
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001Doc
@Kayhan_online
سالگرد مرگ رضا میرپنج
🔰 کسی را معرفی کنید که شیعه اثنیعشری نباشد
🔸اردشیر جی ریپورتر در خاطراتش که تاریخ نوامبر ۱۹۳۱ برخود دارد ولی سالها بعد انتشار یافت، درباره آشناییش با رضاخان نوشته است:
🔻«... در اکتبر سال ۱۹۱۷ بود که حوادث روزگار مرا با رضاخان آشنا کرد... ملاقاتهای بعدی من با رضاخان در نقاط مختلف و پس از متجاوز از یک سال بیشتر در قزوین و تهران صورت میگرفت...به زبانی ساده، تاریخ و جغرافیا و اوضاع سیاسی اجتماعی ایران را برایش تشریح میکردم... اغلب تا دیرگاهان به صحبت من گوش میداد...»
🔸اردشیر ریپورتر در بخشی دیگر از خاطراتش در مورد نقش خود در کودتای ۱۲۹۹ به وضوح توضیح داده است:
🔻«... در این مرحله به دستور وزارت جنگ (وینستون چرچیل) در لندن و نایبالسلطنه هند، همکاری نزدیک ژنرال آیرونساید (فرمانده نیروهای نظامی انگلیس در خاورمیانه) و من آغاز گردید. من برای... رضاخان... اعتبار فراوانی قائل بودم و سرانجام او را به آیرونساید معرفی کردم...»
🔸اما ۲۰ سال بعد که ارتشهای انگلیس، شوروی و آمریکا به ایران حمله کردند، از رضاخان خواستند که ایران را ترک کند. بنا به نوشته برخی افسران و وزیران رضاخان، او بسیار متعجب بود که چگونه در طی ۲۰ سال قبل همه اوامر و دستورات آنها را انجام داده و به قول خودش به هر سازی زدند، رقصیده اما حالا میخواهند او را از کشورش خارج کنند!
🔸یکی از آن افسران، سپهبد امیر احمدی بود که در خاطراتش متذکر گشته، وی راههای مختلفی را که در برابر رضاخان قرار داشت برشمرده و تمامی این راهها را به شاه پیشنهاد داده است. از جمله اینکه در برابر متجاوزان مقاومت کند تا نامش در تاریخ این مرز و بوم به عنوان کسی که سر تسلیم در مقابل بزرگترین نیروی نظامی جهان فرود نیاورد، ثبت شود.
🔸وقتی رضاخان به بندرعباس رسید. او را ظاهرا از بندرعباس با یک کشتی تجاری، عازم بمبئی نمودند ولی برخلاف انتظارش، کشتی به بمبئی نرفت و با حضور یک افسر انگلیسی به نام «کلارمونت اسکرین» در کشتی و با دستور صریح لندن، برخلاف قرار قبلی، مسیر جزیره موریس را در پیش گرفت.
🔻سرانجام رضاشاه به «ژوهانسبورگ» در آفریقای جنوبی فرستاده و در محیطی بسیار آلوده و بد آب و هوا نگهداری شد که به نوشته همراهانش از سختترین دورانهای زندگیش به شمار رفته است و ۳ سال بعد در چهارم مرداد ۱۳۲۳ در همان جا بر اثر سکته مرد.
🔸نتیجه حکومت رضاخانی از قول نماینده یکی از دولتهای خارجی آن زمان در ایران، قابل تامل بوده و هدف برقراری چنان حکومتی از سوی کانونهای صهیونی را نشان میدهد. کاردار سفارت فرانسه در تهران در ۲۳ ارديبهشت ۱۳۱۷ و در هفدهمين سال حكومت رضاخانی گزارشي به وزارت خارجه كشورش ارسال نمود و در آن ديدگاه خود را نسبت به عملكرد وی بيان كرد. در بخشی از گزارش فوق آمده بود:
🔻«... در هفتاد و يك سالگي ممکن نيست كه مرد بتواند به اشتباهات خود پي ببرد، بهخصوص اگر اين مرد يك بدوي واجد احساس «خود كمبيني» باشد كه... از هفده سال پيش قدرت نامحدود و اطرافيان متملق كه ميان آنها چند وزيرمختار خارجي هم هست، بيشتر به اين حالت كمك كرده است. ايران را به پنج بليه گرفتار ساخته است: مالاريا، سيفليس، ترياك، حصبه و شبه حصبه و اسهال... استعمال ترياك كه خود شاه نيز سرمشقي از اين بابت شد، طبقه كارگر و به ويژه زحمتكشان را فراگرفته و مشكل مهم در اين نيست كه هنرمندان و كارگران به استعمال آن مبتلا شدهاند، بلكه اين آفت به كودكان و خردسالان نيز سرايت كرده كه نرخ فوقالعاده مرگهاي بچگي (۷۰ تا ۸۰ درصد به هنگام زايمان) ناشي از آن است...»
🔸اسناد وزارت امور خارجه آمريکا که شامل گزارشهاي مفصلي درباره اوضاع اقتصادي و اجتماعي ايران در اواخر حکومت رضاخان میگردد، حاکی است در سال ۱۹۴۱ (یعنی آخرین سال حکومت وی)، ايران به سرزميني ويران مبدل شده بود که مردمش حتي نان براي خوردن نداشتند.
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001E4C
@Kayhan_online
سالگرد عملیات مرصاد
🔰 رؤیایی که در باتلاق مرصاد به کابوس بدل شد
🔸... براساس تقسیمات انجام شده، ۴۸ ساعته به تهران خواهیم رسید... کاری که ما میخواهیم انجام دهیم در حد توان و اِشِل یک ابرقدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت میتواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند...
🔻این جملات بخشی از سخنرانی مسعود رجوی (سرکرده منافقین) در ۳۱ تیرماه ۱۳۶۷ و در جمع نیروهای این گروهک تروریستی در سالن اجتماعات پایگاه موسوم به اشرف است که در آن، آغاز «عملیات فروغ جاویدان» و «فتح تهران» را اعلام نمود.
🔸كمتر از یك ماه قبل از این، «مروین دایملی»، نماینده كنگره آمریكا در روز ۲۷ ژوئن ۱۹۸۸میلادی/ ۶ تیر ۱۳۶۷ در تظاهراتی كه منافقین در واشنگتن برپا نموده بودند، طی سخنانی كه از یك شبكه تلویزیونی آمریكا پخش میشد، اظهار داشت:
🔻«نباید دست از تلاش كشید، مطمئن باشید كه با كمی صبر و تلاش بیشتر به زودی از مهران به تهران رژه خواهید رفت.»
🔸ستون نظامی منافقین در ساعت ۱۵/۳۰ روز دوشنبه سوم مرداد ماه سال ۱۳۶۷ با حمایت کامل ارتش صدام و با عبور از مرز در محور سرپل ذهاب، حمله خود را از گردنه پاتاق به سوی کرند آغاز کرد. در این شرایط ارتش بعث با توپخانه این گردنه را هدف قرار داد و از طرف دیگر هواپیماهای عراقی منطقة شمال گردنه موسوم به «ریجاب» و چند روستای پرجمعیت آن حوالی را بمباران شیمیایی نمودند، که عدة زیادی شهید و مصدوم بر جای گذاشت.
🔸پس از ورود نیروهای منافقین به کرند و اسلامآباد، درگیری تا چند ساعت در شهر ادامه داشت و شماری از نیروهای مردمی و سپاه با آنان درگیر شدند، اما تلاش آنها به دلیل نداشتن آمادگی بیثمر بود و شهر به اشغال درآمد. منافقین در اسلام آباد به کسی رحم نکردند و هر فردی که ته چهره بسیجی داشت را به رگبار گلوله بستند. حتی در بیمارستان امام خمینی اسلام آباد و در فجیعترین جنایت، مجروحان را از روی تخت به محوطه بیمارستان برده و همه آنها را به رگبار گلوله بستند.
🔸سلاحها و ادوات نظامی ارتش به اصطلاح آزادیبخش عمدا از روی جاده حرکت میکردند تا اتومبیلهای مردم را کنار زده و آنها را دچار هراس نمایند.
🔸با طلوع خورشید چهارشنبه پنجم مرداد ۱۳۶۷ عملیات «مرصاد» به فرماندهی سپهبد شهید علی صیاد شیرازی با رمز مبارک یا علی ابن ابیطالب(علیهالسلام) و به منظور مقابله با منافقین در منطقه اسلام آباد و کرند، در غرب استان کرمانشاه آغاز شد.
🔸نیروهای سپاه و ارتش و بسیج مردمی باز هم به سوی میادین نبرد سرازیر شدند، گویی در سالهای ابتدائی دفاع مقدس به سر میبردیم، انگار نه انگار که هشت سال جنگ را پشتسر گذاشته بودند، همه باانگیزه و تازهنفس به منطقه عملیاتی مرصاد رسیده بودند و سرانجام روز ۶ مرداد و پس از دو روز درگیری عده بسیاری از نیروهای منافقین که در محاصره گرفتار شده بودند، به هلاکت رسیده و بقیه پا به فرار گذاشته یا در روستاهای اطراف مخفی شده که با اقدامات بعدی، تمامی آنها دستگیر و به مقامات قانونی تحویل داده شدند.
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001E5X
@Kayhan_online
سالروز مرگ محمدرضا پهلوی
🔰 آخرین التماس شاه به آمریکا: حالا کجا باید برم؟!
🔸«... بعدازظهر یكی از روزهای نهم یا دهم شهریور(۱۳۲۰) ولیعهد به من گفت: همین امروز به سفارت انگلیس مراجعه كن. در آنجا فردی است به نام «ترات» كه رئیس اطلاعات انگلیس در ایران و نفر دوم سفارت است. او در جریان است و درباره وضع من با او صحبت كند... نمیدانم نام «ترات» و تماس با او را چه كسی به محمدرضا توصیه كرده بود، شاید فروغی، شاید قوام شیرازی و شاید كس دیگر؟! من به سفارت انگلیس تلفن كردم و گفتم با مستر ترات كار دارم... از این موضوع استقبال كرد و گفت: همین امشب دقیقا راس ساعت ۸ به قلهك بیا در آنجا در مقابل در سفارت، جنگل كوچكی است در آنجا منتظر من باش...»
🔸اینگونه بود که تلاش محمدرضا پهلوی برای جانشینی پدرش آغاز شد. علیرغم تاکید قانون اساسی آن زمان مبنی بر به تخت نشستن ولیعهد پس از مرگ یا کنارهگیری پادشاه، اما محمدرضا بهشدت تردید داشت که وی به همین راحتی و طبق قانون اساسی بتواند شاه ایران شود. چراکه هم قانون اساسی و هم شاه قبلی و هم شاه بعدی را کسانی تعیین میکردند که اینک محمدرضا برای کسب تکلیف، به حسین فردوست ماموریت ملاقات با آنان را محول کرده بود.
🔸ارتشبد سابق فردوست ضمن بیان جملات فوق، ضمن تشریح ماموریتی که محمدرضا برای ملاقات با آلن چارلز ترات، رئیس اداره اطلاعات انگلیس در ایران داده بود، نوشت که ترات را در یک شرایط بسیار مخفیانه و بهگونهای سرّی ملاقات کرد و در آن ملاقات ترات به او گفت:
🔻«... محمدرضا طرفدار شدید آلمانها است و ما از درون كاخ، اطلاعات دقیق و مدارك مستند داریم كه او دائماً به رادیوهایی كه در ارتباط با جنگ است به زبانهای انگلیسی، فارسی و فرانسه گوش میدهد و نقشهای دارد كه خود تو پیشرفت آلمان در جبههها را برایش سنجاق میكنی!...»
🔸محمدرضا پهلوی با کرنشهای فراوان در برابر انگلیس و آمریکا، اجازه گرفت که بر تخت سلطنت بنشیند و همان محمدعلی فروغی که رضاخان را در به سلطنت رسیدن همراهی کرده بود و در دوران دیکتاتوری و سرکوب باورها و اعتقادات مردم، افسارش را در دست داشت و زمانگریختنش از ایران نیز به دستور اربابان ماسونی، وسایل فرارش را آماده کرد، اینک نیز به دستور همان اربابان فراماسون، به عنوان نخستین نخستوزیر شاه جدید، مسئولیت پهن کردن فرش قرمز و راهبری محمدرضا را برعهده گرفت.
🔸اما پس از ۳۷ سال، شاه در موقعیتی قرار گرفته بود که نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی در پی ۱۶ سال مبارزه مستمر، زنگ نابودی سلطنت او و خاندانش و دودمان ۲۵۰۰ ساله ستمشاهی در ایران را به صدا درآورده بود.
🔸ویلیام شوکراس نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی که بعدا کتاب «آخرین سفر شاه» را درباره روزهای آوارگی محمدرضا پهلوی و فرح دیبا نوشت، از قول ویلیام سولیوان، آخرین سفیر آمریکا در ایران، روزهای آخر شاه را اینگونه توصیف کرد:
🔻«... شاه در بعضی گفتوگوهایش با سولیوان، مأیوسانه در جستوجوی توصیه و نظر مشورتی بود. میگفت فقط به من بگویید واشنگتن چه میخواهد؟ این سؤال برای سولیوان بسیار سخت بود...»
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001E6V
@Kayhan_online
سالگرد شهادت شیخ فضلالله نوری
🔰 روزی که بیرق استیلای غربزدگی افراشته شد
🔸«من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون بيرقي ميدانم كه به علامت استيلاي غربزدگي پس از دويست سال كشمكش بر بام سراي اين مملكت افراشته شد و اكنون در لواي اين پرچم، ما شبيه به قومي از خود بيگانهايم، در لباس، خانه و خوراك و ادب و مطبوعات و خطرناكتر از همه در فرهنگمان فرنگيمآب ميپروريم و فرنگيمآب راهحل هر مشكلي را ميجوييم.»
🔻این جملات مرحوم جلال آل احمد درباره آثار بردار شدن شیخ شهید فضل الله نوری توسط مدعیان مشروطه و آزادی و حریت است.
🔸شیخ فضل الله نوری در کنار و همراه روحانیون و مراجع دیگر از پیشگامان نهضت عدالتخانه بود که بعدا عنوان مشروطه را یافت. او شاگرد میرزای شیرازی بود و با مهاجرت میرزا به سامرا، شیخ نیز همراه جمعی از علما و فضلا به سامرا رفت. در حدود سال 1300 هجری قمری بازگشت و در ردیف مجتهدین طراز اول تهران قرار گرفت.
🔸همزمان با مهاجرت علما به قم برای درخواست برپایی عدالتخانه، عدهای از تجار به سرکردگی محمدتقی بنکدار نیز با هدایت برخی از عوامل سفارت انگلیس مانند حسینقلی نواب که از اعضای تشکیلات فراماسونری بود و بعضی از به اصطلاح روشنفکران همچون حسن تقیزاده و یحیی دولتآبادی، به این سفارت پناهنده شدند و مدت زمانی به طول نینجامید که حیاط سفارت انگلیس مملو از اینگونه افراد شد، چادرهای اصناف برپا گردید، دیگهای پلو بار گذارده شد و خروارها قند و چای توزیع گردید تا اینکه ناگهان درخواست مردم و سران تحصن از مجلس عدالت یا مشورت به «مشروطهخواهی» تبدیل گردید.
🔸در واقع طبق روایات تاریخی و اسناد و شواهد موجود، اعضای انجمن مخفی وابسته به فراماسونها و اعضای سفارت، آن قدر در میان متحصنین تبلیغات کردند که در مدت کوتاهی، درخواست «عدالتخانه» به «مشروطه» بدل گردید. اما شیخ فضلالله نوری در مقابل این انحراف ایستاد و گفت:
«...مشروطهای که از دیگ پلوی سفارت انگلستان بیرون بیاید به درد ما نمیخورد...»
🔸شهید شیخ فضلالله نوری براین عقیده بود که اگر مقصود تقویت اسلام است، انگلیس حامی آن نمیشود و اگر مقصودشان، عمل به قرآن باشد، پناه به کفر نمیبرند و آنها را یاور و معین و محل اسرار خود قرار نمیدهند. او از این توطئه و انحراف پرده برداشت و طی نامهای به علما یادآور شد که: «شما بهتر میدانید که دین اسلام اکمل ادیان و اتمّ شرایع است و این دین عدالت و شورا را به دنیا عرضه داشت. آیا چه اتفاقی افتاده است که امروز باید دستورالعمل ما از پاریس برسد و نسخه شورای ما را از انگلستان بیاورند؟»
🔸شیخ فضلالله در اثر مقاومتها و از خودگذشتگیها، سرانجام توانست متممی را به قانون اساسی غربزده مشروطه تحمیل کند که براساس آن، وجود پنج مجتهد جامعالشرایط برای رسیدگی به قوانین مصوبه مجلس، لازم و ضروری شمرده شده بود. شاید همین پافشاری و مجاهدت باعث بر سر دار رفتن او شد و شیخ فضلالله نوری، عنوان نخستین مجتهدی که بهطور رسمی اعدام شد را یافت.
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001ECv
@Kayhan_online
سالگرد شهادت سید اسدالله لاجوردی
🔰 از سیاهچالهای شاه تا آموزشگاه انقلاب
🔻«انسانی سالم به زندان آمدم و کلکسیونی از مرض را با خودم خواهم برد»
🔸این جمله بخشی از پرسشنامهای است که شهید سید اسدالله لاجوردی هنگام آزادی از زندان شاه، تکمیل کرد.
🔸سید اسدالله لاجوردی از سالهای آغازین نهضت امام خمینی (رضوان الله علیه) در هیئتهای موتلفه اسلامی فعالیت کرد و همرزم شهیدانی همچون محمد بخارایی و سید علی اندرزگو بود. او پس از ترور حسنعلی منصور، نخستین زندان و شکنجههای رژیم شاه را تحمل کرد و از آن پس، بازداشت و زندان بود که برایش مکرّر از پس یکدیگر میآمد و حبس پشت حبس شامل حالش میشد.
🔸شهید لاجوردی باز هم تحت فشار و با سعایت برخی از مسئولین، از مسئولیت فوق کنارهگیری کرد و به قول خودش سبکبال و آسوده خاطر به همان مغازه کوچکی بازگشت که از سالهای پیش از انقلاب واقع در بازار در اختیار داشت و با همان دوچرخه قدیمیاش رفت و آمد میکرد. اما شهریور 1377، در حالی که در مغازه کوچکش مشغول گپ و گفت با دو نفر از دوستانش بود، هدف منافقین تروریست قرار گرفت.
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001EZS
@Kayhan_online
به مناسبت سالروز فرار رضا پهلوی (رضا شاه )
🔰 شاهی که نه با اختیار خودش آمد و نه با اختیار خودش رفت
🔸اگر همۀ واقعیات و حقایق و اسناد مبنی بر عروسکی بودن رژیم پهلوی را در نظر نیاوریم اما واقعیات بسیاری در زمان رضاخان اتفاق افتاد که به نظر میآید هر ایرانی (اگر هیچ اعتقاد دینی و مذهبی هم نداشته باشد) با شنیدن یا مطالعه اخبار و اسناد آن، برای ثروت و آب و خاکی که در طول سالیان سال توسط او و دار و دستهاش غارت شد و در اختیار بیگانگان قرار گرفت، متأسف و متأثر خواهد شد.
🔸وقتی رضا ميرپنج، افسر ديويزيون قزاق در سوم اسفند ۱۲۹۹ كودتا كرد و در ۱۳۰۴ به تخت سلطنت نشست، نه ملكي داشت نه كارخانهاي و نه وجوه نقدي در بانكهاي خارجي انباشته کرده بود. ولي هنگامی که روز ۲۵ شهريور ۱۳۲۰ هجری شمسی از کشور تبعید و آواره گشت، مشخص شد وي با تملك حاصلخيزترين نقاط كشور در مازندران، گيلان، گرگان و ساير نقاط، بزرگترين مالك كشور ايران بود و با در دست داشتن ذخائر نقدي در بانكهاي انگلستان، آمريكا و آلمان يكي از ثروتمندترين مردان جهان به شمار ميآمد. چگونه اين ثروت كلان در چنين مدت محدودي فراهم شده بود؟
🔸مطلب مهم اينجاست كه درآمدهاي نفتي ايران از طرف شركت نفت انگليس و ايران به ذخيره مملكتي در لندن واريز ميشد. اين ذخيره در ابتدا نزد شعبه لندن بانك شاهنشاهي ايران نگهداري ميشد، ولي بعد از مدتي به بانك ميدلند لندن انتقال میيافت. بانکی که تنها شخص رضاخان در آن حساب داشت. از اينجا كاملاً معلوم ميشود كه رضاشاه درآمدهاي نفتي ايران را به حسابهاي شخصياش سرازير ميساخت.
🔸یکی از نقاط سیاه کارنامه رضاخان، واگذاری بخشهایی از خاک ایران به خارجیهاست. زماني كه اراده انگليس به اين تعلق گرفت براساس قرارداد سعد آباد، بخشي از خاك ايران به ترکیه، عراق یا افغانستان واگذار شود، رضاخان بدون هيچگونه مقاومتي فرمانبرداري کرد.
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001EtC
@Kayhan_online
سالگرد سفر ابدی حاج حسن شایانفر و حاج ابراهیم حاجی محمدزاده
روزگار سرداران جهاد فرهنگی و جنگ نرم
🔸روز اول آذر ۱۳۹۵ (روز پس از اربعین آن سال)، در کنار قطعه ۷۲ بهشت زهرا غوغایی بود، همان جایی که مرقد مطهر حضرت امام خمینی رحمه الله علیه در بالای سمت راستش قرار دارد و به وضوح دیده میشود. مراسم خاکسپاری حاج حسن شایانفر سردار معروف و گمنام فرهنگ این سرزمین در حال انجام بود.
خیلیها حضور داشتند از سرداران سپاه و مردان سیاسی تا فرهنگیان و هنرمندان و تا خبرنگاران و اهالی رسانه که از همان مسجد حضرت علی ابن موسی الرضا (علیهالسلام) در نزدیکی منزل مرحوم شایانفر، مراسم را پیگیری کرده بودند، همان جایی که حاج حسن را غسل دادند و به امامت حجتالاسلام سید رضا تقوی بر پیکرش نماز گزاردند.
🔻اما هنوز یک نفر نیامده بود، یکی از دوستان نزدیک و همراهان حاج حسن در مؤسسه کیهان؛ حاج ابراهیم حاجی محمد زاده که بالاخره سراسیمه و نفس زنان رسید. علی رغم دشواری و سختی بسیار، خودش را با اتومبیل شخصی رسانده بود، جمعیت را شکافت و به بالای پیکر حاج حسن رسید...
🔸حاجی محمد زاده از سوز دل میگفت و حاضرین میگریستند. میگفت چقدر باید روزگار بچرخد و بگردد تا مردی مانند شایانفر به میدان بیاید.
🔻رابطه حاج حسن شایانفر و سردار محمد زاده، خیلی عجیب بود، هر دو در میدان مجاهده فرهنگی و جنگ نرم کارهایی کارستان انجام داده بودند، هر دو از نسل اول دفتر سیاسی سپاه پاسداران و هر دو سخت مورد خشم و کینه دشمنان اسلام و انقلاب بودند، هر دو عاشقانه برای دین و مملکت و نسل جوان کار کردند و هر دو در روز ۲۹ ماه آبان اما به فاصله ۳ سال، به دیار باقی پرکشیدند.
🔸حاج حسن شایانفر از همان ایام سخت دهه ۶۰ و اوج ترورهای وحشیانه گروهکها به خصوص تروریستهای موسوم به مجاهدین خلق (منافقین) به زندانها رفت و آمد داشت و در کنار یار و رفیق دیرین خود حاج حسین شریعتمداری، شبانهروز تلاش کرد تا جوانان فریبخورده و قربانی گروهکها را ابتدا از فجایعشان آگاه ساخته و بعد به راه اسلام و انقلاب بازگرداند و خدا گواه است که چه جوانانی را به مسیر درست و انسانی آورد و بعضا از آنها افرادی در خدمت انقلاب و اسلام ساخت.
🔸سرانجام از اوایل دهه ۷۰ همراه حاج حسین شریعتمداری به کیهان آمد و فصلی نوین و پربار در این نشریه پرتیراژ و قدیمی گشود. برپایی دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان و جمعآوری و تدوین همه دانستهها و تجربیات سالهای سالش درباره دشمنان فرهنگی و سیاسی این سرزمین را (که پس از سالها گریز از کشور، اینک سر برآورده بودند و تحت عنوان روشنفکر و نخبه و مغزهای سیاسی باز میگشتند) با تحقیقات و پژوهشهای جدید و تکمیلی جمعآوری کرد، نسل جوان پژوهشگر را در این دفتر گرد آورد، راه و چاه را به آنها آموخت و از مجموع همه این داشتهها، ۶۰ جلد کتاب تحت عنوان «نیمه پنهان» و ۵ جلد هم از رازهای تشکیلات روتاری به نام «معماران تباهی» منتشر کرد که هنوز در میان کتابهایی از این دست، بینظیر یا حداقل کم نظیر به نظر میرسند.
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001G2m
@Kayhan_online