🔸 محرم امسال در هیئتها به این سه موضوع بپردازیم: تحولخواهی، مواسات، مهدویت
🔸شاید تا آستانۀ ظهور، بحث «مواسات» خیلی شدیدتر از اینها بشود
📌 گردهمایی مجازیِ فعالان عرصه هیأت (۲)
🔻 ما باید به محتواهایی که در هیئتها منتقل میشود، دقت کنیم؛ از بنرها گرفته تا محتواهایی که در رسانههای مجازی ما هست، تا محتواهایی که در مداحیهای ما هست و...
🔻 «مهدویت» یکی از این موضوعات است؛ خصوصاً امسال باید مهدویت را پررنگتر از سالهای قبل قرار بدهیم. وقتی میبینیم که این بلای اجتماعی بزرگ، جامعه را فراگرفته، بیشتر باید درِ خانۀ امام زمان (ع) برویم. البته این توجّهات در دل هیئتیها هست، ولی بر زبان جاری شدنِ آن و در اشعار و نوحهها آمدنِ آن، باید رونق بیشتری پیدا کند.
🔻 «تحول» موضوع بعدی است. تحوّل یعنی استمرار انقلاب و انقلابیبودن، تحوّل یعنی ما امیدواریم که وضع بهتر بشود. رهبر انقلاب در سخنرانی ۱۴خرداد، به صورت مبسوط دربارۀ تحوّل صحبت کردند.
🔻 البته تحوّل، دشمنانی دارد. امروز غربزدهها دشمن تحول هستند؛ میخواهند همان اتفاقی که در خیلی از کشورهای دنیا افتاده و الان به بنبست رسیدهاند، در اینجا هم رخ بدهد! خُب اگر نتیجة خوبی داشت، حرفی نبود اما واقعیت این است که تا حالا از غربگرایی، نتیجه نگرفتهایم.
🔻 «مواسات» موضوع بعدی است. ممکن است تا در آستانۀ ظهور قرار بگیریم بحث «مواسات» خیلی شدیدتر از این بشود و ما باید آمادگیِ آن را داشته باشیم و در هیئت، این مواسات را تمرین کنیم.
🔻 بیایید هیئت را جدی بگیریم، هیئت صرفاً مسئول برگزاری مراسم نیست؛ مسئول به نمایش گذاشتن یک مدینۀ فاضله است. کرونا موجب شد هیئتیها یکمقدار اطعام کنند، پول و امکانات جمع کنند و به نیازمندان برسانند، اما داستان به این سادگی تمام نخواهد شد. شاید ما در معرض ابتلائاتی قرار بگیریم که نیاز به مواساتِ بیشتری داشته باشیم. پس کمرهای همّت را ببندیم و آمادگی پیدا کنیم.
👤علیرضا پناهیان
🚩جلسه مجازی - ۹۹.۵.۱۷
👈🏻 صوت و متن کامل:
📎 Panahian.ir/post/6452
@Panahian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴فرمانده چقدر اربا اربا شدهای
فرمانده چقدر مثل مولا شدهای
ای جسم مقطعه در آغوش حسین
مانند علی اکبر لیلا شده ای
🌹مداحی زیبای سید رضا نریمانی برای شهید قاسم سلیمانی 😭😭😭
اولین شب از مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین در حسینیه امام خمینی
https://eitaa.com/joinchat/3789946883C77b387e979
❌ اجازه ایران به آژانس انرژی اتمی برای دسترسی به دو سایت هستهای
🔹بیانیه ایران و آژانس: ایران به طور داوطلبانه به دو مکان مشخص شده توسط آژانس دسترسی داده، و فعالیت های راستی آزمایی آژانس را برای حل و فصل این موضوعات تسهیل خواهد کرد.
🔹آژانس هم هیچ سؤال و درخواستی برای دسترسی به مکان هایی فراتر از آنچه که توسط ایران تحت موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی اظهار شده اند، ندارد.
#نشستهای بصیرتی
#شهید کمالی
🆔eitaa.com/meyarpb
🔴یادداشت/
❇️اخلال در دماسنج اقتصادی
🔻سرمایهگذاری در بورس اهمیت زیادی در سامانههای اقتصادی کشورها دارد و به عبارتی بهعنوان دماسنج اقتصادی کشورها عمل میکند. هدف از تشکیل بورس، جمعآوری سرمایهها و هدایت آن به سمت فعالیتهای اقتصادی است. بازار بورس به کسبوکارها و کارآفرینان کشور از طریق تزریق سرمایه به شرکتهایی که به آن نیاز دارند، میتواند کمک کند. در یک اقتصاد سالم و پویا، با این روش میتوان از حرکت سرمایهها بهسوی فعالیتهای سفتهبازانه جلوگیری نمود. ایجاد یک بازار سرمایه قوی و کارآمد، زیرساخت اساسی تأمین مالی بلندمدت هر کشور را تشکیل میدهد. شاید بتوان رسمی بودن، شفافیت و برخورداری از پشتوانه محکم قانونی را مهمترین تفاوتهای بازار بورس با بازارهای سنتی دانست.
🔺نکات تحلیلی: یکی از مهمترین مزایای سرمایهگذاری در بورس، امنیت در سرمایهگذاری است. علت اهمیت بالای بورس در اقتصاد کشورها، تصویب و اجرای قوانین و مقررات متعدد در زمینه بورس و حمایت از سرمایهگذاران این بازار در همه جای دنیا است. همچنین شرکتها موظف هستند همه اطلاعات مهم خود مانند اطلاعات مالی، برنامهها و ... را به بورس اعلام نمایند؛ اما در بورس ایران در روزهای اخیر شاهد چند تصمیم بودیم که بهنوعی اعتماد سرمایهگذاران را نسبت به این بازار سست کرد و بسیاری از افرادی که به این بازار ورود کرده بودند، با ضررهای زیادی مواجه شدند.
1- تصمیمات لحظهای و غیر کارشناسی، خصوصاً تغییر ساعت معاملات درست یک روز بعد از صعودی شدن شاخص، سبب بیاعتمادی سهامداران و ادامه روند افت بازار شد؛ 2- آزادسازی ۳۰ درصد دوم سهام عدالت؛ 3- اختلاف دو وزارتخانه نفت و اقتصاد بر سر عرضه دارا دوم؛ 4- کاهش سطح اعتبار کارگزاریها برای اعطای اعتبار به مشتریان بزرگ؛ 5- مصوبه سازمان بورس مبنی بر کاهش سهم سهام در پرتفوی صندوقهای با درآمد ثابت از ۱۰ به ۵ درصد؛ 6- رفتارهای هیجانی سهامداران بعد از ریزشها در صفهای فروش. 7- عدم حمایت حقوقیها از سهامداران حقیقی در زمان اصلاح قیمت سهام و یا ورود دیرهنگام حقوقیها در تعادلبخشی به بازار ازجمله عوامل مهم در کاهش شاخص بورس در روزهای اخیر بود.
🔷نکته راهبردی: اگرچه باید منتظر بمانیم تا بازار جریان طبیعی خود را پیدا کند؛ اما ناظر بازار باید نقش تنظیمکننده خود را در شرایط مختلف رشد و صعود و سقوط شاخص ایفا کند و مضافاً از تصمیمات خلقالساعه و تعدد تصمیمگیریهای غیرکارشناسی پرهیز نماید. دولت نیز نباید هیچ دخالتی در بورس بکند؛ زیرا نفع دولت در ثبات بازار، افزایش قدرت تأمین مالی برای بنگاهها و افزایش محیط امن برای هدایت سپردههای خرد است.
✅ (نویسنده: علی قاسمی)
#نشستهای بصیرتی
🆔eitaa.com/meyarpb
شب هفتم را همه میشناسند، مادرها اما بیشتر انتظار آمدنش را میکشند. هیچ مادری نیست که طعم روضهی شب هفتم را مزه مزه نکرده باشد. حالا یکی زودتر و یکی دیرتر. یکی هم مثل من همان شب سومی که سبحان به دنیا آمد، تلخ و شیرینش را چشیدم. شب از نیمه گذشته، سومین شبی است که سبحان مهمان آغوش من است و من برای اولین بار لباس مادری را به تن کردهام.
از سر شب بیتاب است، گریههای ریز ریزش حالا جایشان را با جیغ و ناله عوض کردهاند. همهی اهل خانه دلشان برای طفل سه روزه ریشریش شده است. همه درماندهاند و نگرانی چشمها روی چشمهای گریان سبحان خیره مانده. من اما از همه مستاصلترم. ناتوانم که نمیتوانم پارهی تنم را آرام کنم. روی دستها بالا و پایین میشود، دست به دست میشود. جایش عوض میشود، شیر اما نمیخورد یا نمیتواند. دست و پایم کرخت میشود، اندازهی تمام عمرم مضطر میشوم، دست توسل میزنم به دامان مادری مثل خودم بیتاب و مضطر. به دقیقه نکشیده جواب میگیرم. انگار رباب طاقت بیتابی هیچ مادری را ندارد.
چندقطره شیری که با قاشق ته گلوی سبحان ریخته میشود، آبی میشود بر آتش دل من. و سبحان آرام میشود. من اما گر میگیرم. داغ میشوم و هقهق گریههایم میشود مایهی ناراحتی چند جفت چشمی که به من زل زدهاند و با دهانی باز از تعجب من را برانداز میکنند. و من در جواب سوالشان میگویم؛ دل من آرام شد اما امان از دل بیتاب رباب. و همین یک جمله کافیست، تا همهی آن چشمها خیس شوند و دلها آشوب شود. آخر رباب را همه میشناسند اما قصه ی دلدادگیاش را شاید همه نشنیده باشیم. قصهی سرسپردگی و ولایتمداری رباب از همان شب عروسیاش شروع شد و عصر عاشورا اوج گرفت و یک سال بعد از عاشورای سال شصت و یک آرام گرفت. رباب فقط بانوی عصر عاشورا نیست، رباب همسر زیبا و عاقلهی حسین (علیه السلام) است، همان که ابن عساکر در تاریخ دمشق از رباب نوشت: حضرت رباب از زیباترین و عاقلترین زنان بوده است. اصلا همین عقلانیت و ادبش بود که از او همسر محبوب مولایش را ساخت، تا جایی که شوهرش در وصفش این گونه سرود:
کان الحسین یحبّها [الرّباب] حُبّاً شدیداً... (۱)
و تو خوب میدانی که امام در مورد کسی کلامی را از روی حب و بغض شخصی نمیگوید، حتی اگر آن شخص همسر طراز اولی چون رباب باشد. رباب چون بنده است و به امامش معرفت دارد، لایق این همه تحسین است.
همین معرفت به ولی است که در جانش دریای صبر میشود و عصر عاشورا، داغ فرزندش را تسلی میدهد. اگر نه کدام مادر است که در هنگامهی وحشیانهترین قتل تاریخ، دل از فرزندش بگیرد و بغضش را بخورد، بگذارد به وقتش. نگاه از صورت مولایش بدزد تا مبادا عرق شرم بر پیشانی امیرش بنشیند. هزار الله اکبر به جان رباب و به عظمت روحش.
شب عاشورا وقت شکستن بغض رباب است، وقتی که آب خورده و در سینه اش شیر آمده. اما دیگر ماهی کوچکش نیست تا تلذی لب هایش با خنکای شیر رباب آرام گیرد.
اشک های رباب از همان شب شروع شد و تا یک سال مهمان سوگوارهها و عزاداریهای رباب در غم از دست دادن امامش شد. قصهی دلدادگی رباب به همین جا ختم نشد، رباب از زمانی که جسم آقایش حسین(علیه السلام) را روی زمین زیر خورشید دید، با خودش عهد کرد تا زنده است زیر هیچ سایهای نرود. آخر همین غم سنگین رباب در فراق اربابش حسین(علیه السلام) قصهی زندگیش را به آخر برد و تنها یک سال در هوای بدون آقایش توانست نفس بکشد.
و ما امروز از پس گذشت سالها و قرن ها در هوای معرفت خانوم رباب نفس می کشیم ، و مادریِمان را هر روز به نام این بانو بیمه میکنیم.
(۱)ابن جوزی، 1426: 265
🖊محمدیان
#بانوی_نقش_آفرین
#نقش_بانوان
هدایت شده از یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی
❌روضه تک نفره!
ارتش تک نفره!
🔸روضه امام حسین تعطیل نخواهد شد!
پرچم اهل بیت زمین نخواهد ماند!
نگاه کنید
ببینید
🔸ولی فقیه، زعیم شیعه، نائب امام زمان، که مهمترین و تاثیر گذار ترین شخصیت حال حاضر جهان بعد از حضرت قائم است،
مهمترین،سخت ترین و حساس ترین شغل جهان رو داراست که ارزش ثانیه به ثانیه وقت گران بها اش قابل محاسبه نیست!
کسی که ماموریت زمینه سازی ظهور و اتصال انقلاب خمینی به قیام قائم،و به ثمر نشاندن حاصل عمر تمام انبیا و ائمه را دارد
کسی که فرصتی که پیدا کرده،که هیچ پیامبری هیچ امامی این فرصت رو نداشته قریب ۴۰ سال حکومت دینی تشکیل بده!
اومده یک نفری!
تک نفره!
در سن ۸۰ سالگی!
از ابتدا!
از ابتدای جلسه که با قرائت قرآن شروع میشه ،با سخنرانی کامل! کامل پای روضه و مجلس سیدالشهدا نشسته و پرچم عزای حسین رو برافراشته نگه داشته!
برپایی مجلس سیدالشهدا در این حد از اهمیت قرار داره!
🔸محرم امنیت ملی ماست و رهبری عزیز چقدر زیبا این رو به تصویر کشیدند
من زانو میزنم جلوی همچین رهبری!
من و خاندان و اجداد و خانواده و فرزندانم به فدای چنین امامی
حاج قاسم ها با اون همه عظمت و جلال به فدای چنین رهبری
پرچم امام حسین زمین نخواهد ماند ای اشباه الرجال لیبرال و ای کفر کیشان یهود و منافق سیرتان سعود
این قدرت نرم شیعه است، این پرچم تا همیشه تاریخ در اهتزاز خواهد بود
شده باشه رهبر معظم انقلاب، یک نفره مستمع روضه سید الشهدا باشه
اما او در این مجلس هرگز تنها نیست
چشمی میخواهد که ببینید!
ارواح طیبه شهدا را، حاج قاسم جان را ،محسن حججی را صیاد را کاظمی را همت را باکری را برونسی را بابایی را فهمیده را
بچه های گردان حنظله را شهدای غواص را
که پوتین بر بال ملائک گذاشتند و تا گوش مجلس را پر کردند و با ندای روضه خوان ضجه میرنند!
جمهوری اسلامی حرم است!
و شهدا نگهبان این حرم خواهند بود
یا حسین یا حسین یا حسین
#لبیک یا حسین
#ما ملت امام حسینیم!
ﷺ الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج ﷺ
🏴اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِالله الحسین(ع)🏴
برای این عکس خیلی ها نوشته و حرفهای زیادی زده اند از حزن و اندوه تنهایی از کار عقلانی و اطاعت و.... اما حزن و اندوه و غم انگیز بودنش بخاطر اینکه مردم در این مراسم نیستند و برای ما مردم واقعا تصورش نیز سخت است. اما عقلانیت اینکه رهبری واقعا تابع قانون است و خودش اولین قانونمدار است و همه را به حرکت در مسیر قانون توصیه می کند شکی نیست! 👌 اما در نهایت اینکه حتی اگر قانون بد باشد یا ضعیف نوشته شود یا حتی اجباری باشد رهبری انقلاب تابع آن قانون است ....تفسیر با خود شما
قاتل رجایی و باهنر هنوز زنده است
او هنوز زنده است،آخرین باری که در انظار عمومی ظاهر شد، در مراسم ختم پدرش در لندن در سال 1377 بود. بعد از آن هم گزارشهایی در دست است که او را همراه مریم رجوی در اردن دیدهاند. او مرتکب جرم بسیار بزرگی شده است که احتمالا تا آخر عمرش هم همچنان محتاج مجاهدین خواهد ماند. کشمیری جرائم زیادی دارد؛ اما شاید بزرگترین آنها فریب دادن مرحوم رجایی باشد. رجایی به این آدم اعتماد کرده بود
همشهري جوان - ترکیب جلسه شورای عالی امنیت ملی اینطوری بود: رئیسجمهور، نخستوزیر، وزیر کشور، رئیس شهربانی، رئیس اطلاعات نخستوزیری (هنوز وزارت اطلاعات تشکیل نشده بود) و چندتایی از فرماندهان نظامی که آن روزها به خاطر شرایط جنگی، تعدادشان از مواقع معمول بیشتر هم بود.
جلسه آن روز، روز سهشنبه هشت شهریور دستور خاصی نداشت. فقط قرار بود هر کسی گزارش حوزه مسوولیتش را بدهد. سر میز رجایی نشسته بود و سمت چپ او باهنر نشسته بود.
در ورودی پشت سر باهنر بود و کنار در هم میزی که رویش فلاسک چایی و وسایل پذیرایی بود. بعد از باهنر، صندلی وزیر کشور آقای مهدوی کنی بود که هنوز نرسیده بود.
کنارش سرتیپ هوشنگ وحید دستجردی نشسته بود و بعد بقیه فرماندهها. خسرو تهرانی، مسوول اطلاعات نخستوزیری دقیقا روبهروی رجایی در آن سر میز نشسته بود. سمت راست رجایی هم منشی جلسه نشسته بود، مسعود کشمیری.
کشمیری بعد از قرآن خواندن رجایی بلند شد و رفت برای رجایی چایی ریخت. بعد همینطور که وحیددستجردی داشت گزارش حوزه شهربانی را میداد، آمد و با باهنر شوخی کرد. بعد رفت و در گوش تهرانی چیزی گفت و از اتاق رفت بیرون. کشمیری دیگر هرگز برنگشت.
«جلسه علنی داشتیم و لایحه بازسازی مطرح بود. ساعت سه بعدازظهر- هنگامی که عازم رفتن به جلسه علنی بودم، صدای انفجاری شنیدم. معلوم شد در نخستوزیری بوده. دود و آتش بلند شد.
از پنجره دفترم نگاه کردم. گفتند اتاق جلسات دولت است. فوراً خبر رسید که جلسه شورای امنیت بوده وآقایان رجایی و باهنر هم حضور داشتهاند. یک ربع بعد، بهزاد نبوی آمد که خودش در نخستوزیری بوده؛ سخت ناراحت و شوکه بود.
گفت: «آقایان باهنر و رجایی شهید شده و عدهای نجات یافتهاند... خبرهای متناقض میرسید. عدهای مدعی بودند که بعد از انفجار،آقایان رجایی و باهنر را در حال انتقال به بیمارستان زنده دیدهاند و عدهای میگفتند: اشتباه میکنند؛ آنها در آتش سوختهاند.
رئیس شهربانی سرهنگ وحید [دستگردی]، معاون ژاندارمری سرهنگ ضیایی، و معاون نیروی زمینی تیمسار شرفخواه و سرهنگ کتیبه مجروح و بستری بودند.کلاهدوز، مسوول سپاه پاسداران و تهرانی سالم درآمده بودند. اما تهرانی کمی سوخته بود.» این روایتی است که آن شب هاشمیرفسنجانی در دفتر خاطراتش نوشت.
آن شب خیلیهای دیگر هم خواب نداشتند. یکیشان یوسف کلاهدوز که نیمههای شب زنش را بیدار کرد و از او خواست خوب ردیف دندانهایش را نگاه کند و مشخصات آنها مثل دندانهای پرشده یا روکشدار را به خاطر بسپارد.
کلاهدوز دیده بود که بعد از انفجار، کسی قادر نبوده جسد سوخته رجایی و باهنر را بشناسد و عاقبت همسرهایشان از روی روکش دندانهایشان آنها را شناسایی کرده بودند.
بمب در نزدیکترین فاصله نسبت به رجایی و باهنر کار گذاشته شده بود. بقیه اعضای جلسه کمی سوختگی داشتند؛ اما بدن رجایی و باهنر طوری سوخته بود که حتی نمیشد تشخیص داد کدام بدن برای کدامیکی است.
این شدت سوختگی در سر میز باعث شده بود که فکر کنند کشمیری هم که سر میز و کنار رجایی بوده، بدنش مثل آن دو نفر سوخته و قابل تشخیص نیست؛ بهخصوص کسی که خودش را جای همسر او معرفی میکرد هم همان روز عصر خودش را به نخستوزیری رسانده بود و دنبال جسد همسرش میگشت.
عاقبت بخشهایی از بدنهای سوخته و متلاشی را در کیسه کردند و رویش نوشتند؛ «شهید مسعود کشمیری.» خیلیها شک نداشتند که کشمیری هم شهید شده.
کشمیری اول در معاونت سیاسی ـ اجتماعی وزیر مشاور در امور اجرایی (که حالا شده معاونت اجرایی رئیسجمهور) کار میکرد. قبلش هم در اطلاعات نیروی هوایی بود. بهزاد نبوی، وزیر مشاور اجرایی تعریف میکند که کشمیری در تنظیم صورتجلسهها خیلی دقیق بوده و برای همین او را برای منشیگری جلسات شورای عالی امنیت ملی انتخاب کردهاند.
کشمیری صدای آرامی داشت؛ یک ریش محرابی قشنگ و مراقبت شدید نسبت به مسائل شرعی. در جیبش همیشه دوتا خودکار میگذاشت؛ یکی برای کارهای شخصی و یکی هم برای کارهای اداری؛ یعنی نمیخواست برای کار شخصی از خودکار بیتالمال استفاده کند. یک بار یکی از کارمندهای نخستوزیری را دعوا کرده بود که چرا جمعهها میرود کوه و نماز نمیآید؟ مقید به نماز اول وقت بود. رجایی هم از این اخلاقهای کشمیری خیلی خوشش میآمد و پشت سر او نماز میخواند.
اولین بار موسی زرگر نماینده تهران شک کرد. فردای روز انفجار وقتی تابوتهای شهد
ا را بردند مجلس تا از آنجا تشییع کنند، دکتر زرگر آن کیسه را که رویش نوشته بودند «شهید مسعود کشمیری» دید، پرسید که پس استخوانهایش کو؟ گفتند در انفجار سوخته و دکتر توضیح داد که در بدن استخوانهایی هست مثل استخوان جمجمه که حتی اگر 24 ساعت هم توی آتش بماند، باز از بین نمیرود.
توی بهشتزهرا هم نماینده پزشکی قانونی شک کرد و گواهی فوت را صادر نکرد. توی تمام مسیر تشییع اما آن جمعیت انبوه یک میلیونی در کنار رجایی و باهنر برای کشمیری هم شعار داده بودند و خوانده بودند «کشمیری چی شد؟ شهید شد.» دفتر نخستوزیری عاقبت بیانیهای داد که مردم! آن پیکر سومی که تشییع کردید برای عبدالحسین دفتریان، مدیر مالی نخستوزیری بوده. دفتریان آن روز موقع انفجار در آسانسور بود.
بر اثر انفجار برق ساختمان قطع میشود و آسانسور که بین طبقات گیر کرده بوده، پر میشود از دود حاصل از انفجار و در نتیجه همین دود دفتریان فوت میکند.
یک هفته بعد از تشییع، خبرهای عجیب دیگری هم منتشر شد. مرحوم ربانیاملشی، دادستان کل کشور شب 18 شهریور آمد توی استودیو خبر شبکه یک و برای مردم توضیح داد: «عامل انفجار نخستوزیری شخصی به نام مسعود کشمیری بوده است.
این شخص بمبی در کیف خودجاسازی کرده بود که به طور عادی و معمولی، بدون اینکه هیچکس به او ظنین شود و هیچکس هم کیف او را بازرسی و رسیدگی نمیکرده و خیلی عادی و طبیعی بوده که کیفش را دست بگیرد و برود در جلسه شرکت کند، و ازآنجا که منشی جلسه هم بود،کنار مرحوم شهید رجایی بنشیند و این کار را کرده و کیف خود را هم در کنار آنها قرار داده و طوری هم تنظیم کرده بود که انفجار، اولین بار این دو شخصیت بزرگ و ارزنده و عزیز را بگیرد.
خودِ او هم رفتاری معمولی داشته است، گاهی بیرون میرفته، داخل میشده، با این و آن صحبت میکرده، میرفته چیزی از بیرون میآورده و گاهی چای میداده است. دربین یکی از این مواقعی که رفتوآمد میکرده است، به بیرون رفته و دیگر برنگشته و درهمان موقع، این انفجار به وجود آمده و این عزیزان را از ما گرفت. کشمیری فرار کرد و هماکنون نیز متواری است و زنده است، مگر اینکه سازمان منافقین از آنجا که ببینند شاید مثلاً وجودش برایشان مضرباشد، وی را از بین برده باشند.»
خبر مطلقا حیرتانگیز بود. کسی که آنهمه به رجایی نزدیک بود، نفوذی منافقین از آب درآمده بود.
کشمیری نه اولین نفوذی سازمان مجاهدین (منافقین) بود و نه آخرین آنها. دو ماه قبل از انفجار نخستوزیری یک نفوذی دیگر که کارمند دفتر حزب جمهوری اسلامی و مورد اعتماد کامل شهید بهشتی بود، انفجار هفت تیر را باعث شده بود.
روز 14 شهریور هم یک نفوذی دیگر در دادستانی تهران بمبی را منفجر کرد و مرحوم قدوسی را به شهادت رساند. با این حال، مورد کشمیری به دلیل میزان نفوذ او تا عالیترین سطوح، از همه موارد قبلی عجیبتر است.
چرا کشمیری توانسته بود اینهمه نفوذ بکند؟ این سوال اصلی است. جوابی که به این سوال داده میشود، معمولا این است که در اوایل انقلاب، سازمان اطلاعاتی دقیقی وجود نداشت و هر کسی میتوانست با پنهان کردن سوابق قبلیاش، خود را فردی انقلابی جا بزند؛ مثلا همین کشمیری، با اینکه زنش عضو رسمی سازمان و برادر زنش کاندیدای رسمی سازمان مجاهدین برای نمایندگی شهر اسلامآبادغرب در انتخابات مجلس اول بوده (البته او رای نیاورد و بعدها در جریان یکی از عملیاتهای خیابانی منافقین در تیر 60 کشته شد)؛ اما به دلیل اینکه فامیلی آنها با کشمیری یکی نبوده کسی نتوانسته این رابطه فامیلی را بفهمد.
این جواب البته همان موقع هم چندان قابلقبول واقع نشد و تحقیقات مفصلی از همه کسانی که با کشمیری در ارتباط بودند به عمل آمد که رسیدگی به پرونده آن تا خرداد 65 ادامه داشت. در جریان این رسیدگیها دو نفر اعدام شدند و یک نفر به نام تقی محمدی هم خودش را در زندان حلقآویز کرد. جالب است بدانید که تقی محمدی، همان کسی بود که تصویرش در جریان تسخیر لانه جاسوسی بعدها از سوی رسانههای غربی به عنوان احمدینژاد معرفی شد.
درباره مسعود کشمیری هنوز خیلی چیزها هست که نمیدانیم. کشمیری همان روز انفجار از ایران فرار کرد. حتی همسرش هم همان ساعت سه روز هشت شهریور منزلش در مهرشهر کرج را ترک کرد و به سمت مرز غربی کشور فرار کرد؛ یعنی آن زنی که به اسم همسر کشمیری در نخستوزیری و بعد هم در ختم او حاضر شد، همسرش نبود و احتمالا یکی دیگر از اعضای منافقین بود که برای پوشش فرار کشمیری ماموریت داشته.
در بازدید از خانه کشمیری معلوم شد که خانه او انبار اسلحه منافقین بوده است. از ارتباطات او و محلهای قبلی خدمتش- یعنی اطلاعات نیروی هوایی- هم چیزهای دیگری معلوم شد.
مثلا اینکه او مسوول رسیدگی به کودتای نوژه بوده و احتمالا در فراری دادن سرهنگ احسان بنیعامری، فرمانده این کودتای آمریکایی دخالت داشته. اینکه برخی اسناد پروژههای مهم دفاعی گمشده به او نس
بت داده شد؛ حتی اینکه چرا هواپیماهای ارتش نمیتوانستند مقر رادیو منافقین، معروف به «رادیو مجاهد» را که وظیفه خط دادن به بقایای منافقین در ایران را برعهده داشت بمباران کنند هم معلوم شد. ماجرا خیلی ساده بود؛ اینکه خود کشمیری در شورای عالی امنیت مسوول این پروژه بوده است.
کشمیری هنوز زنده است. آخرین باری که در انظار عمومی ظاهر شد، در مراسم ختم پدرش در لندن در سال 1377 بود. بعد از آن هم گزارشهایی در دست است که او را همراه مریم رجوی در اردن دیدهاند. او مرتکب جرم بسیار بزرگی شده است که احتمالا تا آخر عمرش هم همچنان محتاج مجاهدین خواهد ماند. کشمیری جرائم زیادی دارد؛ اما شاید بزرگترین آنها فریب دادن مرحوم رجایی باشد. رجایی به این آدم اعتماد کرده بود.
▪️خوشحالی یعنی صبح ببینی همسایه جای دیش ماهواره پرچم یا حسین نصب کرده
#ما_ملت_امام_حسینیم
💬 شمیــــ صبح ـــــم
ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻗﺎﺿﯽرحمه الله: ﺩﺭ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍ علیه السلام ﻣﺴﺎﻣﺤﻪ ﻧﻨﻤﺎﯾﯿﺪ ، ﺭﻭﺿﻪ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻭﻟﻮ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮔﺸﺎﯾﺶ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻫﻢ ﻧﺸﺪ ﺩﻫﻪ ﺍﻭﻝ ﻣﺤﺮﻡ ﺗﺮﮎ ﻧﺸﻮﺩ.
ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻪ ﺑﻬﺠﺖرحمه الله : ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺮ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍ علیه السلام ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﺐ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ .
ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽرحمه الله : برای رسیدن به عرفان کامل دو راه و دو مکان بیشتر وجود ندارد ؛ یا در حرم اباعبدالله یا در مجلس ابا عبدالله…
شیخ جعفر شوشتری رحمه الله : کسانی که نام این بزرگوار را می شنوند و تغییر حالی در خود نمی بینند، جداً نگران ایمان خود باشند! نام آقا امام حسین علیه السلام محک ایمان است.
آیت الله علامه امینی رحمه الله به هنگام شنیدن مدایح و مراثی آل محمد چنان بی قرار می شد که بر اثر شادی یا اندوه، زمان و مکان را از یاد میبرد و روحش چنان به پرواز در می آمد که گویی هم اکنون در همان صحنه ای است که اشعار و مدایح و مراثی از آن سخن می گوید.
آیت الله آشیخ عبدالکریم حائری رحمه الله : روضه خوانی و گریه بر سیدالشهدا علیه السلام عمل مستحبی است که هزار واجب در آن است.
حاج میرزا اسماعیل دولابی رحمه الله : محبت و عزاداری برای امام حسین علیه السلام انسان را زود به مقصد می رساند. کلنا سفن النجاه و سفینه الحسین اسرع. همه ی ما اهلبیت کشتی نجاتیم ولی کشتی امام حسین علیه السلام سریعتر است . هنگام عزاداری انسان در دلش را باز میکند و امام حسین علیه السلام داخل میشوند.
آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽرحمه الله : ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻧﺮﺳﯿﺪ، ﻣﮕﺮ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﻣﻄﻬﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ علیه السلام ﻭ ﯾﺎ ﺩﺭ ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﺁﻥ ، «این کتیبه های سیاه که بر در و دیوار حسینیه و محل عزاداری نصب کرده اند، ما را شفاعت میکنند».
ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﮔﻠﭙﺎﯾﮕﺎﻧﯽ رحمه الله : ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﺎﻡ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺟﺰﺀ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ علیه السلام ﺛﺒﺖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ .
آیت الله بهاءالدینی رحمه الله : دستگاه امام حسین علیه السلام فوق فقه است… نباید به دستگاه امام حسین علیه السلام اهانت شود، این عزاداری ها احیا کننده نماز و مساجد است.
آیت الله سیدعبدالکریم کشمیری رحمه الله : برای امام حسین علیه السلام هر کاری بکنی کم است.
آیت الله بروجردی رحمه الله : به مقداری که امام حسین علیه السلام ، بزرگ و واجب الاحترام است، منسوبین به آن حضرت هم لازم الاحترام می باشند.
ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﮐﻤﭙﺎﻧﯽ رحمه الله ﺩﺭ ﻣﺠﻠﺲ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻣﻘﯿﺪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﭘﺎﯼ ﺳﻤﺎﻭﺭ ﺑﻨﺸﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﺭﺍ ﺟﻔﺖ ﮐﻨﻨﺪ.
◾️ عزاداریِ امام حسین که بهحقّ در بارهاش گفته شده:
«مَنْ بَکی اوْ ابْکی اوْ تَباکی وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ»، که حتّی برای خود را شبیه گریهکننده ساختن هم، «ارزشِ فراوان» قائل شده، فلسفهاش تهییجِ احساساتِ بر ضدّ «یزیدها» و «ابنزیادها» و بهسودِ «حسینها» و «حسینیها» بوده است.
در شرایطی که «حسین» بهصورتِ یک «مکتب» حضور دارد و «نمادِ راه و روشِ اجتماعیِ معیّن»، و «نفیکنندۀ راه و روشِ اجتماعیِ معیّنِ دیگر»ی است، حتّی «یک قطره اشک» برای ایشان ریختن، بهواقع، نوعی «سربازی»، و تظاهر به گریهکردن، نوعی «اعلامِ وابستهبودن به گروهِ اهلِ حقّ» و «اعلانِ جنگ با گروهِ اهلِ باطل»، و در حقیقت، نوعی «از خود گذشتگی» است.
اینجاست که عزاداریِ حسینبنعلی، یک «حرکت/ موج/ مبارزۀ اجتماعی» است.
امّا بهتدریج، «روح» و «فلسفۀ» این دستور فراموش میشود و «محتوا»ی این ظرف، بیرون میریزد و مسئله، شکلِ یک «عادت» به خود میگیرد؛ بهاینصورت که مردمی، به مراسمِ عزاداری مشغول شوند، بدونِ اینکه عملِ آنها نمایانگرِ یک «جهتگیریِ خاصِ اجتماعی» باشد
دراینحالت، آنها فقط برای کسبِ ثواب، مراسمی را «مجرّد از وظایفِ اجتماعی» و «بیرابطه با حسینها و یزیدهای زمان»، بهپا دارند.
در چنین مراسمی است که اگر شخصِ یزیدبنمعاویه هم از گور بهدرآید، حاضر است که در آن شرکت کند، بلکه بزرگترین مراسم را بهپا دارد! و در چنین مراسمی است که نهتنها، «تباکی» اثر ندارد، بلکه اگر «یک مَن اشک» هم نثار کنیم، بهجایی برنمیخورد!
🔸 (مرتضی مطهری، نهضتهای اسلامی در صدسالۀ اخیر، صص 82-83).
🆔 @Nasimzendgi4 🇮🇷
⭕️بی غیرتی رسانه ای
💢روزنامه وابسته به کارگزاران با طراحی سراسر توهین دست شهید حاج قاسم سلیمانی را با دست بایدن کاندیدا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا قرار داده تا هرطور شده چهره قاتل را بزک کنند.
#جنگ_شناختی
#جنگ_ادراکی
🆔 @Nasimzendgi4 🇮🇷
💢 جریان #تحریف باعث شهادت امام حسین(ع) شد
🔹جریان تحریف، یک جریان پرقدرت تاریخی است. این جریان، همان جریانی است که میتواند تصویر پیامبر را بعد از پیامبر مخدوش کند. تصویر امام حسین(ع) را بعد از رحلت پیامبر مخدوش کند که به جنگ و به شهادت منجر شود.
🔹 این جریانی است که میتواند تصویر امیرالمومنین را تا آن حد مخدوش و تحریف کند که وقتی میگویند امیرالمومنین شهید شد و اگر در نماز خار یا نیزهای از پایش درمیآوردند متوجه نمیشد، میگفتند مگر علی نماز میخوانده است؟
🔹 تحریف در طول تاریخ وجود داشته است. در مورد امام خمینی(ره) هم همین کارها را انجام دادهاند. در مورد شهید بهشتی هم همین دروغها را گفتند که وقتی شهید شد، امام گفت شهادت شهید بهشتی در مقابل مظلومیت او چیزی نیست. یعنی بیشتر از این که به شهادتش بپردازیم باید به مظلومیتش بپردازیم. مظلومیت شهیدبهشتی جز دروغها و تحریفها در مورد شخصیت او نبود.
#تحریف
✅کانال بصیرت
را به بهترین دوستان و همکاران خود سفارش کنید.💐
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🆔 @Nasimzendgi4 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹صوتی/
🏴موضوع: تحریف در واقعه کربلا
🏴 سردار یدالله جوانی
#نشستهای بصیرتی
#شهید کمالی
🇮🇷@Nasimzendgi4
امام خامنهای:
💠 در میدان تنظیمشده از سوی دشمن بازی نکنید؛ چون چه ببرید و چه ببازید، بهنفع اوست.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🆔 @Nasimzendgi4 🇮🇷
🌹ماجرای حضور غافلگیر کننده سردار سلیمانی در یک جلسه مهم شبانه
✍سرهنگ زهرایی رییس بسیج سازندگی کشور : در ماجرای سیل در حمیدیه و سوسنگرد به ما خبر دادند که «سردار حاج قاسم سلیمانی» در منطقه حضور پیدا کرده است. همان موقع بود که ایشان بیخبر به جلسه آمد. خیلی زود و صریح مخالف تخلیه شهر شد.
*سال گذشته سیل در حمیدیه و سوسنگرد جولان میداد. بارشها هنوز بیامان بود. وسط روز بود که به سوسنگرد رسیدیم. فرمانداری کامیونها را در خیابانها قرار داده بود. از طرفی خودروهایی به محله ها اعزام کرده بود. با بلندگو از مردم محلهها خواسته میشد که هر چه زودتر شهر را تخلیه کنند. هشدار میدادند که سیل بیرحم است و هر که بماند جانش پای خودش. حدود ساعت ۱۱ شب بود که جلسه گذاشتیم. به ما خبر دادند که «سردار حاج قاسم سلیمانی» در منطقه حضور پیدا کرده است.
*همان موقع بود که ایشان بیخبر به جلسه آمد. کیفیت و احوالات و تصمیمگیریهای ایشان طوری بود که خیلی از میدان جنگ دیدهها او را نفس مقاومت میدانستند. یعنی همه رفتارهای او در مسیر مقاومت شکل گرفته بود. خیلی زود و صریح مخالف تخلیه شهر شد. گفت این مردم بروند چه کسی در شهر بماند؟ اصلا چرا باید بروند؟ در ۸ سالی که اینجا بمباران و محاصره و اشغال شد همین مردم ماندند و مقاومت کردند و این شهر ها را پس گرفتند. حالا به خاطر یک سیل ناقابل بروند؟سکوت شد. شاید باورش سخت باشد اما ایشان ۱۰ دقیقه حرف زد و در این دقیقهها ناگهان همه چیز متحول شد.
* از فردای آن روز دیگر از هیچ بلندگویی صدای هشدار برای تخلیه شهر بلند نشد. حاج قاسم مردم و جوان ها را به سال های دفاع مقدس برد.گفت یادتان هست این شهرتان را محاصره و اشغال کردند و همین خود شما بودید که سنگر ساختید و رزمنده شدید و آن را پس گرفتید. حالا هم سیل آمده. بمانید و سنگر بسازید و خانه و شهر را نجات بدهید. به یک روز نکشید که پیر و جوان این شهرها شروع به پر کردن خاک در گونی ها کردند.
*دور تا دور مرز شهر سیل بند کشیده شد و این غائله با همین چند دقیقه از ظهور و بروز روح مقاومت آن شهید بزرگوار و فرمانده بیبدیل جمع شد. تفکر بسیجی پیوندهای محکمی با این روح مقاومت دارد و در هر بحرانی که به کار گرفته شود شک نکنید که پیروز آن میدان خواهیم بود.
📚منبع: فارس
@Nasimzendgi4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرنوشت شهدایی که به آروز هایشان رسیدند ....