eitaa logo
نوای مقتل
4.3هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
334 فایل
کانال ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع @Navaymagtal ضامن اشک مقتل امام حسین ع @zameneashk1 واتساپ https://chat.whatsapp.com/FeY2zvX5tAM8uDFoQoE9y1 پاسخگویی به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
ابا صالح ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش مدینه رفتی به پابوس قبر پیغمبر،مادرت زهرا به دیدار قبر مخفی از کوچه ها رفتی یاد ما هم باش اباصالح التماس دعا هر کجا رفتی یادما هم باش نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش زیارت نامه که می خوانی بر مزار آن تربت خاموش به دیدار قبر بی شمع مجتبی رفتی یاد ما هم باش بغل کردی قبر مادر را،جای ماهم او را زیارت کن به دیدار نینوا رفتی، نینوا رفتی یاد ما هم باش ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش شب جمعه کربلا رفتی یادماهم کن چون زدی بوسه کنار قبر ابالفضل باوفا رفتی یادماهم باش بزن بوسه جای ما روی فرق عباس و اکبر و اصغر سر قبر قاسم و قبر عمه ها رفتی یادما هم باش ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش به جای ما هم زیارت کن عمه ات را کنج ویرانه برای بوسیدن آن دردانه ها رفتی یاد ما هم باش نماز حاجت که می خوانی از برای فرج مسجد کوفه دعا کردی از برای فرج التماس دعا یادما هم باش شدی محرم در مراسم حج یا منا رفتی یادما هم باش به هر جارفتی برو مهدی هر کجا رفتی یادما هم باش اباصالح التماس دعا…
یا باب الحوائج ابا الفضل العباس (ع): کاربرد این روضه بسیار پرسوز (گریز دعای ندبه) (زیارت ناحیه مقدسه) همه وقت... ❤️😭❤️ این الطالب بدم المقتول بکربلا... صاحب عزا کجایی، کی می شود بیایی در صبح آشنایی، ای جلوه خدایی در ماتم عزای، کرب و بلا نشستی ای یار کربلایی، گویم سرت سلامت از دیده خون فشانی، در ماتم حسینت ای منتقم کجایی، گویم سرت سلامت یا امام زمان من نمیدونم کدوم مصیبت کربلا بیشتر دل شما رو می سوزونه ... اون چه مصیبتیه که در زیارت ناحیه مقدسه می فرمایید؛ شب و روز در مصیبت جد غریبم حسین گریه می کنم، اگه اشک چشمام تمام بشه خون گریه می کنم... وقتی از امام سجاد(ع) سوال شد در کجای حادثه کربلا بیشتر به شما سخت گذشت، سه بار فرمود؛ الشام الشام الشام. امان از مصیبت اسارت عمه جان شما زینب... آه بمیرم، برای اون لحظه ای که امام حسین از اسب بر زمین افتاد... تا اون نامردها دیدند دیگه کار آقا تمومه، دیگه توان نداره، هلهله کردند... به سمت خیمه های اباعبدالله هجوم بردند... این زنان و کودکان بی پناه سر به بیابونها گذاشتند... امان از مصیبت اسارت اهل حرم... امان از تازیانه ... امان از زخم زبان و دشنام... ای حسین... حسین آرام جانم حسین روح و روانم دگر طاقت ندارم حسین بی تو نمانم حسین بی تو چه سازم... ******************************************** منظر دلهای ماست کرب و بلای حسین مرغ دل ما زند پر به هوای حسین تشنه گه کربلا مهر و مدد زد به عشق جنت اعلای دل صحن و سرای حسین ملک سلیمان بود در نظرش بی بها هر که گدایی کند پیش گدای حسین بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا (گریز دعای ندبه) این الطالب بدم المقتول بکربلا... یا امام زمان کی میای انتقام خون به ناحق ریخته شده جدت غریبت حسین و بگیری انتظار خیلی سخته... اون لحظات آخر عصر عاشورا در خیمه ها چه گذشت... همه منتظر... دل اهل حرم پر از دلهره... اما یه وقت صدای شیحه ذوالجناح آمد ... بعضی ها خوشحال شدند، گفتند اباعبدالله برگشته... همه از خیمه ها بیرون دویدند آه ولی سالار زینب را ندیدند... اسب بی صاحب ابا عبدالله به خیمه ها برگشت... زین واژگونه... بدن ذوالجناح پر از زخم و نیزه شکسته است... ناله و شیون زنان و کودکان بلند شد... زبون گرفتن ها شروع شد... یکی می گفت ذوالجناح تو که بی وفا نبودی بابای منو چکار کردی... یکی می گفت ذوالجناح بگو ببینم بابای من تشنه بود آیا آب بهش دادند یا نه... اما زینب خودش رو دوان دوان بالای بلندی رساند... دید در وسط میدان تو گودی قتلگاه یه همهمه ای به پاست... نیزه ها و شمشیرها همه یک جا فرود میاد... آه بدن حسین فاطمه رو تکه تکه کردند... سر پسر پیغمبر رو از بدنش جدا کردند... نانجیب دستور داد اسبها رو نعل تازه زدند بدن شهدا رو پامال سم اسبان کردند... کاری کردند که وقتی زینب(س) رفت تو گودی قتلگاه، بدن برادر رو نشناخت ... هی این طرف و آن طرف رو نگاه می کرد... یه وقت چشمش به یه بدن بی سر غرق به خون افتاد... متعجبانه ناله زد ... هل انت اخی؟... آیا تو حسین منی... ای حسین... زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین محفل و مأوای تو نیست من ز طفلی بر سر دوش نبی دیدم تو را از چه بگرفتی کنون بالای نی منزل حسین ***********************💫🌺💫🌺💫🌺💫🌺💫🌺💫🌺💫🌺💫🌺💫🌺💫🌺 این الطالب بدم المقتول بکربلا... چشمم به انتظار تو تر شد نیامدی اشکم شبیه خون جگر شد نیامدی گفتند که جمعه می رسی از راه عمرم در این قرار به سر شد نیامدی ای یادگار علی و نور چشم فاطمه ای آخرین ذخیره طاها نیامدی یا صاحب الزمان... آی مردم ... صبح جمعه همه با یه امیدی اومدید و امام زمان و صدا می زنید... خدا امید هیچ بنده ای رو نا امید نکنه... اما بمیرم برای اون آقایی که کنار نهر علقمه امیدش نا امید شد... یا ابالفضل... به اهل حرم قول داده بود آب بیاره... مشک رو پر از آب کرد سوار بر مرکب به سوی خیام حرکت کرد... از روبرو کسی جرئت نداشت بیاد، نانجیبی از پشت درختان حمله کرد و با یک ضربه شمشیر دست راست قمر بنی هاشم رو قطع کرد... مشک رو به دست چپ داد... هنوز امید داشت... دست چپ رو هم قطع کردند... خم شد و مشک را به دندان گرفت ... هنوز در دل امید داشت... اما ناگهان تیری آمد و بر مشک نشست و آبها بروی زمین ریخت... آه امید آقا ابالفضل نا امید شد... از حرکت ایستاد(انگار بدون آب دیگه نمیخواد به خیمه ها برگرده)... تیر دیگری بر چشم قمر بنی هاشم نشست... یه نامردی با عمود آهنین چنان بر فرق ابالفضل زد.... یا امام زمان عموی شما دست در بدن نداره... از بالای اسب با صورت بر زمین افتاد... اینجا بود که صدای ناله ابالفضل بلند شد... «یا اخا ادر
▪️🎤متن اشعار و روضه ی وفات حضرت ام البنین(س) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کی مدینه ز یاد خواهد برد صحن چشمان گریه پوشت را صبح تا شب کنار خاک بقیع ناله و شیون و خروشت را چشم‌های تو پر شفق می‌شد در کنار چهار صورت قبر مصحف دل ورق ورق می‌شد در کنار چهار صورت قبر خوب فهمیده حال و روزت را آنکه امُ البکا تو را خوانده مادر اشک، مادر ناله پاره‌های دلت کجا مانده آه وقت غروب مادر جان تو و زینب چه عالمی دارید یکی از دیگری پریشان تر حال محزون و درهمی دارید می نشیند عجب غریبانه ام کلثوم در کنار رباب می شود روضه خوان مجلستان روی زرد و نگاه تار رباب یکی از میهمان نوازی شان یکی از تیر و دشنه می‌گوید یکی از هُرم آفتاب و عطش یکی از کام تشنه می‌گوید پیش چشمان خون گرفته‌ عشق از نگاهی کبود می‌گوید یعنی از ماجرای بی کسی و خیمه‌ی بی عمود می‌گوید حرف سقا که پیش می آمد گریه های سکینه دیدن داشت ماجرای شهادت عباس با لب تشنه اش شنیدن داشت: او به سمت شریعه می‌رفت و روح از پیکر حرم می‌رفت همه‌ی دلخوشی خون خدا صاحب بیرق و علم می‌رفت همه در آستانه‌ی خیمه چشمها خیره سمت علقمه بود ناگهان عطر و بوی یاس آمد به گمانم شمیم فاطمه بود بانگ أدرک أخا در آن لحظه مثل تیری به قلب بابا خورد رفت سمت فرات اما حیف بیقرار و خمیده بر می‌گشت کوه غم روی شانه‌هایش بود با دو دست بریده بر می‌گشت ▪️ام البنین گفت: بشیر چند تا سوال ازت دارم، فرمود: به من بگو عباسمُ چطوری کشتن؟ گفت: ام البنین رفته بود برای گُلای حسین آب بیاره، اونقده بچه تشنه بودن بعضی از حال رفته بودن، بعضی ها لباس ها رو بالا برده بودن شکماشون رو خاک گذاشته بودن، رفت آب بیاره، مشک زد تو آب، مشک پر کرد، ام البنین کیف می کرد بشیر اینو می گفت، هی می گفت: باریک الله عباسم، خانم جان مشک گرفت از شریعه بیرون زد، باریک الله عباسم؛ اما خانم جان وسط راه یه دست عباس تو رو بریدن، اما عباس با دست دیگه اش مشک رو گرفت، باریک الله عباسم؛ خانم جان تیر به چشمش زدن اما مشک رو رها نکرد، باریک الله عباسم؛ خانم دست دیگرش رو بریدن، رنگ ام البنین پرید، گفت: خانم جان اما عباس خم شد، آروم آروم مشک رو به دندونش گرفت اومد سمت خیمه ها، باریک الله عباسم؛ یه مرتبه یه جمله ای گفت صدای ناله ی ام البنین بلند شد، گفت: تیر به مشک عباس زدن، یه وقت گفت بیچاره عباسم. میگن ام البنین اومد جلو سکینه و رباب رو گرفت، عباسم هلال کن نتونست برا علی اصغر آب بیاره، هی اینو می خوند دیگر مرا ام البنین نخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم ▪️وقتی برگشتن مدینه خانم حضرت زینب روضه می گرفت، همه زن ها میومدن شروع می کرد روضه خوندن، مردم نبودید آقام حسین تشنه کشتن، علی اکبر اربعاً اربا کردن، مردم نبودید دستای عباس رو بریدن، به شیر خوارمون رحم نکردن؛ یه مرتبه میدیدن از دم در صدای یه خانمی میاد، هی میگه بمیرم برا بچم از خجالت آب شد، نتونست آب بیاره، شاید زیر لب می گفت: خانم جان یا فاطمه الزهرا، شرمنده ام کردی شنیدم از تو کوچه وقتی سیلی خوردی نتونستی تا خونه بیای، اما از زینب شنیدم رفتی علقمه عباسمو بغل کردی، حسین... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
4_5947389807754742200.mp3
3.87M
متن شعر سلام آقا: سلام آقا که الان روبروتونم من اینجامو زیارت نامه میخونم حسین جانم تو که باشی دلم دیگه نمی لرزه همین گریه به لبخند تو می‌ارزه حسین جانم بذار سایه ت. همیشه رو سرم باشه قرار ما شب جمعه حرم باشه حسین جانم حرم گفتم هوای کربلا کردم هواییشم فقط دور تو میگردم حسین جانم پناهم باش به جز روضه ت. پناهی نیست به غیر از تو برا من تکیه گاهی نیست حسین جانم به قربونت نگاه اطلسی داری واسم آقا همش دلواپسی داری حسین جانم غلط گفتم که چیزی توی کاسم نیست چی کم دارم تو رو دارم حواسم نیست حسین جانم سبک بالم تو ایوون تو جا دارم از این دنیا یه قطعه کربلا دارم حسین جانم دوست دارم همه داراییم اینه دلم میره ضریحت رو که میبینه حسین جانم سلام آقا که الآن رو به روتونم من اینجامو زیارت نامه میخونم حسین جانم کانال نوای مقتل https://eitaa.com/Navaymagtal
▪️🎤متن اشعار و روضه ی وفات حضرت ام البنین(س) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کی مدینه ز یاد خواهد برد صحن چشمان گریه پوشت را صبح تا شب کنار خاک بقیع ناله و شیون و خروشت را چشم‌های تو پر شفق می‌شد در کنار چهار صورت قبر مصحف دل ورق ورق می‌شد در کنار چهار صورت قبر خوب فهمیده حال و روزت را آنکه امُ البکا تو را خوانده مادر اشک، مادر ناله پاره‌های دلت کجا مانده آه وقت غروب مادر جان تو و زینب چه عالمی دارید یکی از دیگری پریشان تر حال محزون و درهمی دارید می نشیند عجب غریبانه ام کلثوم در کنار رباب می شود روضه خوان مجلستان روی زرد و نگاه تار رباب یکی از میهمان نوازی شان یکی از تیر و دشنه می‌گوید یکی از هُرم آفتاب و عطش یکی از کام تشنه می‌گوید پیش چشمان خون گرفته‌ عشق از نگاهی کبود می‌گوید یعنی از ماجرای بی کسی و خیمه‌ی بی عمود می‌گوید حرف سقا که پیش می آمد گریه های سکینه دیدن داشت ماجرای شهادت عباس با لب تشنه اش شنیدن داشت: او به سمت شریعه می‌رفت و روح از پیکر حرم می‌رفت همه‌ی دلخوشی خون خدا صاحب بیرق و علم می‌رفت همه در آستانه‌ی خیمه چشمها خیره سمت علقمه بود ناگهان عطر و بوی یاس آمد به گمانم شمیم فاطمه بود بانگ أدرک أخا در آن لحظه مثل تیری به قلب بابا خورد رفت سمت فرات اما حیف بیقرار و خمیده بر می‌گشت کوه غم روی شانه‌هایش بود با دو دست بریده بر می‌گشت ▪️ام البنین گفت: بشیر چند تا سوال ازت دارم، فرمود: به من بگو عباسمُ چطوری کشتن؟ گفت: ام البنین رفته بود برای گُلای حسین آب بیاره، اونقده بچه تشنه بودن بعضی از حال رفته بودن، بعضی ها لباس ها رو بالا برده بودن شکماشون رو خاک گذاشته بودن، رفت آب بیاره، مشک زد تو آب، مشک پر کرد، ام البنین کیف می کرد بشیر اینو می گفت، هی می گفت: باریک الله عباسم، خانم جان مشک گرفت از شریعه بیرون زد، باریک الله عباسم؛ اما خانم جان وسط راه یه دست عباس تو رو بریدن، اما عباس با دست دیگه اش مشک رو گرفت، باریک الله عباسم؛ خانم جان تیر به چشمش زدن اما مشک رو رها نکرد، باریک الله عباسم؛ خانم دست دیگرش رو بریدن، رنگ ام البنین پرید، گفت: خانم جان اما عباس خم شد، آروم آروم مشک رو به دندونش گرفت اومد سمت خیمه ها، باریک الله عباسم؛ یه مرتبه یه جمله ای گفت صدای ناله ی ام البنین بلند شد، گفت: تیر به مشک عباس زدن، یه وقت گفت بیچاره عباسم. میگن ام البنین اومد جلو سکینه و رباب رو گرفت، عباسم هلال کن نتونست برا علی اصغر آب بیاره، هی اینو می خوند دیگر مرا ام البنین نخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم ▪️وقتی برگشتن مدینه خانم حضرت زینب روضه می گرفت، همه زن ها میومدن شروع می کرد روضه خوندن، مردم نبودید آقام حسین تشنه کشتن، علی اکبر اربعاً اربا کردن، مردم نبودید دستای عباس رو بریدن، به شیر خوارمون رحم نکردن؛ یه مرتبه میدیدن از دم در صدای یه خانمی میاد، هی میگه بمیرم برا بچم از خجالت آب شد، نتونست آب بیاره، شاید زیر لب می گفت: خانم جان یا فاطمه الزهرا، شرمنده ام کردی شنیدم از تو کوچه وقتی سیلی خوردی نتونستی تا خونه بیای، اما از زینب شنیدم رفتی علقمه عباسمو بغل کردی، حسین... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
~•هرصبح،بہ‌شوق ~•عهددوباره‌باشما ~•چشمم‌رابازمےڪنم ~•عهدمےڪنم‌باشما، ~•هرروزڪہ‌مےگذرد، ~•عاشقانہ‌ترازقبل ~•چشم‌بہ‌راهتان‌باشم... أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج سلام صبح بخیر 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لینک گروهها و کانالهای خادم الحسین ع تابع منش در ایتا 👇👇👇 گروه مقتل متضمن البکاء ، فاطمه الزهراء س http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2 کانال ضامن اشک، رفع شبهه https://eitaa.com/zameneashk1 کانال قرآن و امام حسین ع http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin کانال الدولة الزهرائیة(مهدویت) http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84 کانال اشعار حسینی و آموزش مداحی http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af نوای مقتل (مداحی) @Navaymagtal کانال باب الحسین (ع) در تلگرام https://t.me/Babolhusein ضامن اشک واتساپ https://chat.whatsapp.com/KzAL9rEs5uu0kiDdyQFgRp
وقت دعای سمات است بر نیزه ها خون برات است احوال زینب س دگرگون گریان به نهر فرات است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
~•هرصبح،بہ‌شوق ~•عهددوباره‌باشما ~•چشمم‌رابازمےڪنم ~•عهدمےڪنم‌باشما، ~•هرروزڪہ‌مےگذرد، ~•عاشقانہ‌ترازقبل ~•چشم‌بہ‌راهتان‌باشم... أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج سلام صبح بخیر 🦋🦋🦋
❤️ چه خوشبختم که صبحم با سلام بر شما آغاز می شود و ابتدا عطر یاد شما در قلبم می پیچد ... چه روز دل انگیزی است روزی که نام شما بر سردرش باشد و شمیم شما در هوایش .‌‌.. من در پناه شما آرامم ، دلخوشم ، زنده ام ... شکر خدا که شما را دارم ... 🌤الّلهُــمَّـ؏جــِّل‌لِوَلیِّــڪ َالفــَرَج🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸💫 🌸💫 🍃✨السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ‏... 🍃سلام بر آن خورشیدی که همه مردمان تاریخ در انتظارش بوده اند و با طلوعش همگان زیر سایه محبّتش یکدل و یک نوا می شوند. 🌾سلام بر او و بر لحظه های طلوعش. 📚 مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان سلام الله علیه به نقل از سید بن طاووس. ✨🍀✨🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😔😭 🌸دل شکسته‌ی ما گرم ربنای حسین 🌿گرفته پَر به هواخواهی هوای حسین 🌸شبم گذشته به فکر و خیال شش‌گوشه 🌿سلام؛ صبح ِدل انگیز کربلای حسین ⚘ السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ⚘ وعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ⚘ وعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ⚘ وعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سـ❄️ـلام روزتون پراز خیر و برکت 💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خادم اهل بیت 🌺: سوز ناله هاش غوغا می کنه  دائم با خودش نجوا می کنه  وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس می خواد دوباره قیامت کنه بشینه ذکر مصیبت کنه  از اون چهار تا پسرش خدا  حالا یکیش نیست وصیت کنه  برای عباسش تو مدینه  حلالیت می خواد از سکینه  وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس پای چهار تا قبر زانو میزنه  تا عمه بیاد جارو میزنه  وَیلی وَیلی وَیلی زینب زینب زینب  شنیده خیلی جسارت شده  نصیب خانم اسارت شده  شنیده اما ندیده دیگه  چه معجرایی که غارت شده  غم اباالفضل و قحطی آب  خجالتش داد از روی رباب  برای عباسش تو مدینه  حلالیت می خواد از سکینه  وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس سوز ناله هاش غوغا می کنه  دائم با خودش نجوا می کنه  وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس پرپر شد گُلاش تو باغ حسین  می سوزه ولی از داغ حسین  وَیلی وَیلی وَیلی حسین حسین حسین  وَیلی وَیلی وَیلی بی سر بی سر بی سر وَیلی وَیلی وَیلی عطشان عطشان عطشان  وَیلی وَیلی وَیلی عریان عریان عریان وَیلی وَیلی وَیلی عطشان عطشان عطشان  می پرسه راز پیرهنش چیه  حصیری که شد کفنش چیه بگید بدونم سم مرکب و  گذشتن از بدنش چیه  مادر نداره من مادرشم  خودم جای عباس نوکرشم  وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس سوز ناله هاش غوغا می کنه  دائم با خودش نجوا می کنه  وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس می خواد دوباره قیامت کنه بشینه ذکر مصیبت کنه  از اون چهار تا پسرش خدا  حالا یکیش نیست وصیت کنه  برای عباسش تو مدینه  حلالیت می خواد از سکینه  السلام علیک یا بقیة الله: ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈ @Navaymagtal