eitaa logo
نوید دلها 🫀🪖
3هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
62 فایل
واسه‌ی تبادل: 🆔| @motahareh_sh کانال اصلی و فرهنگی #شهیدنویدصفری اگه حاجت گرفتین یا سؤالی داشتین بپرسید💌👇🏻 🆔| @Massoumeh_sh84 🆔| @maede_sadatt 🆔| @motahareh_sh حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟢⚪️🔴خدا نیاره روزیو ک ازمون بپرسن چقدر حرفهای ولیت رو شنیدی؟؟؟ و جوابی نداشته باشیم
بخشی از سخنان رهبر عزیزمون در خطبه نماز عید فطر رو که واقعااا بیدار کننده بود رو قرار میدم بنظرم حتما ببینین 👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | تمرکز بر حلّ مسائل کشور و مشغول نشدن به حواشی ✏️بخشی از بیانات رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز عید فطر 🌷 📥دسترسی به سایر گزیده‌ها👇 https://khl.ink/f/52608
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | ضرورت حفظ اتّحاد و همبستگی مردم ✏️بخشی از بیانات رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز عید فطر 🌷 📥دسترسی به سایر گزیده‌ها👇 https://khl.ink/f/52608
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به وقت ﴿ گام های عاشقی﴾😍
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗💗 قسمت134 محرم نزدیک بود قرار شده بود نماز خانه دانشگاه رو مثل یه هیئت کوچیک دربیاریم در نبود علی تمام وقتم و گذاشتم برای این کار اینقدر بی تاب دیدنش بودم ،با اینکه روزی سه ،چهار بار با هم تلفنی صحبت میکردیم باز از بی تابیم کم نمیشد دل خوش به پنجشنبه ای بودم که علی گفته بود برمیگرده حیاط دانشگاه سیاه پوش شده بود نماز خونه هم بوی محرم گرفته بود همه چیز آماده بود برای عزای پسر فاطمه توی این مدت به این فکر میکردم چقدر خوب میشد اربعین به کربلا میرفتیم پنجشنبه صبح زود بیدار شدم اتاقمو مرتب کردم رفتم سمت آشپز خونه مامان و سارا درحال صبحانه خوردن بودن -سلام مامان:سلام مادر صبحت بخیر سارا: به به آیه خانم،آفتاب از کدوم طرف در اومده سحر خیز شدی؟ نکنه بوی پیراهن یار به مشامت رسیده راست میگفت،دیگه همه فهمیده بودن که از دوری علی چقدر اذیت شدم بدون هیچ حرفی ،کنار مامان نشستم و مشغول صبحانه خوردن شدم مامان:آیه ،علی آقا کی میاد؟ سارا:عه مامان جان رنگ رخسار نشان میدهد از سر درون ،ببین قیافه اش داد میزنه امروز میاد علی آقا مامان:اره آیه ؟ _اره مامان جان ،گفته بود امروز برمیگرده سارا:آخ آخ آخ ،اگه علی آقا بفهمه تو این دوهفته با کارات دقمون دادی ،فک نکنم دیگه بره مامویت.... _سارا خانم نوبت منم میرسه هااا ،حیف که حوصله جواب دادن ندارم سارا بلند بلند خندید: واییی خداا یکی از اتفاقهای مثبتی که در نبود علی آقا افتاد این بود تو کمتر به من گیر میدی ،ان شاءالله که همیشه بره ماموریت خواستم بلند شم بزنم توی سرش که صدای زنگ موبایلمو شنیدم دویدم سمت اتاقم. .. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗💗 قسمت135 با دیدن عکس علی روی صفحه گوشیم لبخند به لبم نشست -سلام علی جان علی:سلام بانوی من صبحت بخیر ‌ _صبح تو هم بخیر ،کجایی؟ تو راهی؟ علی : نه عزیزم یه کاری پیش اومده بعد ظهر حرکت میکنم با شنیدن این حرفش تمام ذوق و شوقم کور شد علی که سکوتمو متوجه شد گفت:آیه جان ،خانمی ،مطمئن باش وقتی رسیدم اول میام پیش تو _علی دست خودم نیست ،خیلی دلم تنگ شده برات علی :قربون اون دل خانومم برم ،منم دلم برات تنگ شده ،ان شاءالله که برگشتم جبران میکنم _باشه ،همچنان منتظرم تا برگردی علی:چشم بانو ،من دیگه برم ،اینقدر این مدت با هم صحبت کردیم که همه بچه ها زن زلیل صدام میکنن (صدای خنده اش بلند شده بود ،و من چقدر دلتنگ صدای خنده اش بودم ) _باشه عزیزم ،مواظب خودت باش علی:تو هم مواظب خودت باش ،یا علی _علی یارت با قطع شدن تماس روی تختم دراز کشیدم تمام نقشه هام نقشه برآب شد در اتاقم باز شد و سارا وارد اتاق شد سارا: اوه اوه،قیافه ات داد میزنه که علی آقا نمیاد _سارا اگه بخوای مسخره بازی دربیاری ،من میدونم و تو سارا: نه بابا مگه از جونم سیر شدم.... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗💗 قسمت 136 سارا کنار تختم نشست: خوب بگو ببینم چی شده ؟ _علی گفته بعد ظهر حرکت میکنه، احتمالا نصف شب یا شایدم دم صبح برسه سارا: خوب الان مشکل کجاست؟ _آخه دلم میخواست فردا باهم بریم تپه نور الشهدا سارا: خوب دیونه تو امشب برو خونشون ،هر موقع که برگشت صبح باهم برین،این غصه خوردن داره؟ _یعنی به نظرت اینکار و کنم؟ سارا: اره ،تازه سوپرایزش هم میکنی... _آخه خودش گفت که مستقیم میاد اینجا،خونه نمیره... سارا: خوب وقتی جواب تلفنش و ندی ،اونم میره خونشون ،دیگه نصفه شب نمیاد زنگ خونه رو بزنه ... _ولی دلم نمیاد جوابش و ندم سارا: وااااییی آیه بس کن،سرمو میکوبونم به دیوارااااا... به این فکر کن وقتی رفت خونشون تو رو میبینه _باشه ،حالا پاشو برو تا بیشتر دیونه ام نکردی سارا: روتو برم دختر ،طلبکارم شدیم با رفتن سارا ،به پیشنهادش خیلی فکر کردم تصمیمو گرفتم که غروب به همراه امیر برم خونه علی اینا منم مثل بچه های ذوق زده ساعت ۴ بعد ازظهر آماده شدم رفتم داخل حیاط روی تخت نشستم و منتظر امیر شدم سارا هم هر چند دقیقه پنجره آشپز خونه رو باز میکرد و آمار برگشت امیر و میداد بلاخره ساعت ۶ با شنیدن صدای بوق ماشین امیر از جام بلند شدمو با صدای بلند از مامان و سارا خداحافظی کردمو از خونه بیرون زدم سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم سمت خونه علی اینا توی راه هم‌فقط غر میزدم که چرا اینقدر دیر کرده امیر هم فقط میخندید و چیزی نمیگفت.. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
وصیت نامه شهید شما چهل روز دائم الوضو باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد. نماز های واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید،خواهید دید که چگونه درهای خداوند در مقابل شما باز خواهد شد. سوره واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی بر می گرداند. انسان اگر می خواهد به جایی برسد، با نماز شب می رسد. https://eitaa.com/Navid_safare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همراهان گرامی لطفاً برای بیمارانی که تومور مغزی دارن دعا بفرمایید هر چقدر میتونید حمدشفا بخونید
یامهدی🌱
ومن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا طلاق/۲ هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند به جاى مقاومت در برابر تغييراتى كه خدا برات رقم، تسليم شو! بذار زندگى با تو در جريان باشه، نه بى تو ! نگران اين نباش كه زندگیت زير و رو میشه، از كجا معلوم كه زير زندگیت بهتر از روش نباشه 🍃
اگر دوست دارید پست همسر رو در مورد کتاب احمد علی نیری ببینید🤩📣 بزنید روی لینک 👇🏻 https://eitaa.com/Pack_martyrs/559
ماسینه‌ زدیم،بیصداباریدند.ازهرچه‌ که‌ دم‌ زدیم‌ آنهادیدند‌.مامدعیان‌ صف‌ اول‌ بودیم‌، ازآخرمجلس‌ شهداراچیدند‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎! 💛 https://eitaa.com/Navid_safare
•بزرگی‌می‌گفٺ: همه‌مردم‌نسبت‌به‌همدیگه‌حق‌الناس‌دارن! پرسیدم‌ینی‌چی‌ڪه‌نسبت‌به‌هم؟! فرمودن‌وقتی‌یڪی‌زار‌میزنه‌‌تا‌امام‌زمانش‌روببینه... یڪیم‌بی‌خیال‌داره‌گناه‌میڪنه! این‌بزرگترین‌حق‌الناسیه‌ڪه‌باهر‌گناه‌؛ میفته‌به‌گردنمون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چله😍 روز: سی و یکم به نیت:↷ شهید حمید مختاربند💚 ۱_تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) ۲_حاجت روایی شما بزرگواران ۳_عاقبت بخیری همه جوونااا کانال رسمی شهید نوید صفری♥️
به دو چیز خیلی حساس بود قبل از رفتن به سوریه هم موهاشو تراشید هم موتورشو به دوستش بخشید بدون هیچ وابستگی رفت...!! شهید محمدرضا دهقان🕊🌹 https://eitaa.com/Navid_safare 🎊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋‌شهـــید : جدی گرفته‌ایم زندگیِ دنیایی را و شوخی گرفته‌ایم قیامت را، کاش قبل از اینکه بیدارمان کنند، بیدار شویم.... شادی روحش صلوات💝
قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ گفت:من غم و اندوهم را تنها به خدا می‌گویم و از خدا چیزهایی می‌دانم که شما نمی‌دانید. ↵یوسف(۸۶) راستی اوس کریم لطفا در تمامِ لحظات که خودمانیم و خودت، اشکِ‌مان را لبِ مشکمان قرار بده. اما وقتی دیدی در نزدیکیِ آفریده‌هایت بغض کردیم ممنون میشویم اشک‌هایمان را بافاصله‌هایِ چند کیلومتری از مَشک هایمان قرار دهی! مباد که غیرِ تو اشک‌هایمان را ببیند.. 🌱
چه آدم هایی که بسیار مومن بودند و اندک اندک دچار روزمرّگی شدند و قلبشان از حضور خدا تهی شد... +حواسمون هست؟ :)💔 • https://eitaa.com/Navid_safare 🍃
‹🔗📋› حتی اگر خسته‌ای یا حوصله ‌نداری؛ ‏نمازهایت‌ را عاشقانه ‌بخوان! تکرار هیچ‌ چیز‌ جز نماز در‌ این ‌دنیا قشنگ ‌نیست...!🌱 🕊 📿⃟ 🔮 ¦⇢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سخنی از امام زمان (عج): به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را به حق عمه ام زینب حضرت زینب (س) قسم دهند که فرج مرا نزدیک گرداند. https://eitaa.com/Navid_safare 🧨