ومن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا
طلاق/۲
هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند
به جاى مقاومت در برابر تغييراتى كه خدا برات رقم، تسليم شو! بذار زندگى با تو در جريان باشه، نه بى تو ! نگران اين نباش كه زندگیت زير و رو میشه، از كجا معلوم كه زير زندگیت بهتر از روش نباشه
#قرآن_بخوانیم 🍃
اگر دوست دارید پست همسر#شهیدنویدصفری رو در مورد کتاب احمد علی نیری ببینید🤩📣
بزنید روی لینک 👇🏻
https://eitaa.com/Pack_martyrs/559
May 11
ماسینه زدیم،بیصداباریدند.ازهرچه که
دم زدیم آنهادیدند.مامدعیان صف اول
بودیم، ازآخرمجلس شهداراچیدند!
#شهیدنویدصفرے💛
https://eitaa.com/Navid_safare ✨
#تلنگر
•بزرگیمیگفٺ:
همهمردمنسبتبههمدیگهحقالناسدارن!
پرسیدمینیچیڪهنسبتبههم؟!
فرمودنوقتییڪیزارمیزنهتاامامزمانشروببینه...
یڪیمبیخیالدارهگناهمیڪنه!
اینبزرگترینحقالناسیهڪهباهرگناه؛ میفتهبهگردنمون•
چله#دعای_فرج😍
روز: سی و یکم
به نیت:↷
شهید حمید مختاربند💚
۱_تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج)
۲_حاجت روایی شما بزرگواران
۳_عاقبت بخیری همه جوونااا
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
کانال رسمی شهید نوید صفری♥️
به دو چیز خیلی حساس بود
#موهاش
#موتورش
قبل از رفتن به سوریه هم موهاشو تراشید هم موتورشو به دوستش بخشید
بدون هیچ وابستگی رفت...!!
شهید محمدرضا دهقان🕊🌹
https://eitaa.com/Navid_safare 🎊
🦋شهـــید #حسین_معزغلامی:
جدی گرفتهایم زندگیِ دنیایی را و شوخی گرفتهایم قیامت را، کاش قبل از اینکه بیدارمان کنند، بیدار شویم....
شادی روحش صلوات💝
قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
گفت:من غم و اندوهم را تنها به خدا میگویم و از خدا چیزهایی میدانم که شما نمیدانید. ↵یوسف(۸۶)
راستی اوس کریم
لطفا در تمامِ لحظات که خودمانیم و خودت، اشکِمان را لبِ مشکمان قرار بده.
اما وقتی دیدی در نزدیکیِ آفریدههایت بغض کردیم ممنون میشویم اشکهایمان را بافاصلههایِ چند کیلومتری از مَشک هایمان قرار دهی!
مباد که غیرِ تو اشکهایمان را ببیند..
#کمی_تا_خدا🌱
May 11
چه آدم هایی که بسیار مومن بودند
و اندک اندک دچار روزمرّگی شدند
و قلبشان از حضور خدا تهی شد...
+حواسمون هست؟ :)💔
• https://eitaa.com/Navid_safare 🍃
‹🔗📋›
حتی اگر خستهای یا حوصله نداری؛
نمازهایت را عاشقانه بخوان!
تکرار هیچ چیز جز نماز
در این دنیا قشنگ نیست...!🌱
#شهیدمصطفیچمران🕊
📿⃟ 🔮 ¦⇢ #نمازاولوقت
سخنی از امام زمان (عج):
به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را به حق عمه ام زینب حضرت زینب (س)
قسم دهند که فرج مرا نزدیک گرداند.
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
https://eitaa.com/Navid_safare 🧨
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#گام_های_عاشقی💗
قسمت137
بعد از مدتی که رسیدیم
از امیر خداحافظی کردم و رفتم سمت در ورودی زنگ طبقه خونه پدر علی رو فشار دادم
بعد از چند ثانیه در باز شد
اولین بار بود بدون علی خونه پدرو مادرش میرفتم
استرس عجیبی داشتم
تا برسم فقط صلوات میفرستادم
مادر علی دم در منتظرم بود
با دیدنم جلو آمد و بغلم کرد
مامان: سلام عزیزم ،خیلی خوش اومدی
_سلام مامان جون ،خیلی ممنون
بعد از کلی احوالپرسی به اتاق علی رفتم ،نفس میکشیدم و آروم میشدم ،کل اتاق بوی علی رو میداد لباسامو عوض کردم
شب که شد به پدر و مادر علی گفتم که از اومدن من به اینجا حرفی به علی نزنن
بابای علی هم با شنیدن این حرف کلی خندید و تحسینم کرد بعد از خوردن شام ،ظرفا رو شستم و به اتاق برگشتم برق اتاق و خاموش کردم تا وقتی علی برگشت با دیدن روشنایی اتاقش شک نکنه
با نور چراغ گوشیم به سمت کتابخانه کوچیک اتاق رفتم مشغول نگاه کردن کتاب بودم که چشمم به یک برگه که از لای کتاب نهج البلاغه بیرون زده بود افتاد کتاب و برداشتم و رفتم روی تخت درازکشیدم برگه رو که نگاه کردم ،دیدم همون برگه ای بود که بهش داده بودم توی حرم امام رضا لای برگه گل نرگس خشکیده بود انگار هنوز هم تازه اس و بوی تازگی میده...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#گام_های_عاشقی💗
قسمت138
بعد از خوندن کمی کتاب زیر نور چراغ گوشیم
نفهمیدم کی خوابم برد
با شنیدن صدای اذان گوشی
بیدار شدم و خواستم خاموشش کنم ولی گوشیم خاموش بود
بلند شدم ببینم صدا از کجاست
دیدم علی درحال نماز خوندنه
با دیدنش اشکام جاری شد
ریشاش بلند شده بود و صورتش به خاطر آفتاب سوخته بوداز اتاق خارج شدمو رفتم وضو گرفتم و برگشتم سجاده مو پشت سر علی پهن کردمو منتظر شدم تا نمازش تمام بشه و با هم نماز صبح و بخونیم چقدر دلم تنگ شده بود برای خوندن نماز دونفره مون ...
علی بعد از سلام آخر برگشت سمتم
تا چند ثانیه فقط به هم نگاه میکردیم
دلتنگی رو از چشمای خسته علی دیدم
علی: سلام بانو...
_سلام آقا..
علی:حالا گوشیت و خاموش میکنی؟ نمیگی این دل من هزار راه میره ،؟ شانس آوردم از دیوار خونه اتون بالا نرفتم وگرنه نمیدونستم چه جوابی به بابات بدم ...
البته اون موقع شب ،با قیافه در به داغون من ،اگه کسی منو رو دیوار میدید یقین میکرد که دزدم،علی حرف میزد و من میشنیدم
چقدر دلم برای حرفهاش تنگ شده بود دلم میخواست ساعت ها بشینم رو به روش...
فقط حرف بزنه و من نگاهش کنم
علی: آیه ؟ خوبی ؟ چرا چیزی نمیگی!
خندیدم و گفتم : منو باش ! میخواستم آقا رو قافلگیر کنم ،نگو که خودم قافلگیر شدم
علی: پس بگوو ..خانم خانوما نقشه ها داشتند...
پاشو پاشو اول نمازمونو بخونیم بعدا باهم صحبت میکنیم چادرمو سرم کردمو ایستادیم برای خوندن نماز عاشقی ...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#گام_های_عاشقی💗
قسمت139
بعد از خوندن نماز ودعا آماده شدیم و سمت تپه نور الشهدا حرکت کردیم بعد از چند ساعت رسیدیم صدای دعای عهد به گوش میرسید ماشین و پارک کردیم و پیاده شدیم تا برسیم بالا چند باری گوشه ای نشستم و نفس تازه میکردم علی هم لبخندی میزد و چیزی نمیگفت
انگاراینجا هم خودشو برای محرم سیاه پوش کرده بوداول رفتیم سمت مزار شهدا کنارشون نشستیم و شروع کردیم به خوندن زیارت عاشورا علی هم آروم زیر لب روضه میخوند اولین بار بود که صدای روضه خوندنش رو میشنیدم سوزی در روضه اش بود که آدم و به آتش میکشوند بعد از مدتی بلند شدیم و به سمت محوطه رفتیم اول رفتیم دوتا چایی با نذری گرفتیم بعد رفتیم یه گوشه ای نشستیم
من شروع کردم به تعریف کردن ....
از سیاه پوش شدن دانشگاه گفتم
از هیئتی که داخل نماز خونه برپا کردیم گفتم..
حالا علی سکوت کرده بود و فقط گوش میداد .
داشتم صحبت میکردم که دوباره گوشیش زنگ خورد با نگاه کردن به صفحه گوشیش عذرخواهی کرد و بلند شد و رفت ...
دومین بار بود ..فکر و خیال امانم نمیداد
میدانستم که علی خطایی نمیکنه ..
ولی چه کسی پشت خط بود که باعث میشد علی از من جدا بشه ...
بعد از خوردن چایی و لقمه نون و پنیرم علی برگشت و کنارم نشست
_علی ؟
علی:جانم
_اربعین پیاده بریم کربلا؟
(کمی سکوت کرد )
علی: ان شاء الله
_من پاسپورت دارم ولی انقضاش گذشته
بیا فردا باهم بریم کارامونو انجام بدیم ،که ان شاءالله اربعین حرم امام حسین(ع) باشیم
علی: ان شا ءالله
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
پیامبر درباره اهمیت ِ نماز اول ِ وقت میگن که :
لَیسَ مِنِّی مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلَاتِهِ لَا یرِدُ عَلَی الْحَوْضَ لَا وَ اللَّهِ
بر من نیست کسی که نمازش را سبک بشمارد ؛
قسم به خدا بر حوض ِ کوثر بر من نخواهد رسید .
بچه ها هر کی به نمازش اهمیت بده شیطان ازش میترسه ولی اگر نمازش رو به تاخیر بیندازه شیطان جرات میکنه که اون رو وسوسه و مجبور به انجام ِ گناهای بزرگتر کنه .
چله#زیارت_عاشورا
به نیابت از#شهید_نوید_صفری
هدیه به#امام_حسین(ع)
حاجت روایی شما بزرگواران😍
روز: بیست و هفتم
ڪانال رسمـے شهیـد نوید صفرے♥️
♥️♥️:♥️♥️
اگه میدونستید که باورهاتون
چقدر قدرتمندند ، حتۍ براۍ یک لحظه دیگه هم منفۍ فکر نمۍکردید😌✨ 𔗨.
فَلَا تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَ
نڪنه نااُمید بشی . . !
[۵۵ ِ حجر]
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ