eitaa logo
نذیر
199 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1هزار ویدیو
23 فایل
راهکارهای مهارتی در تحکیم خانواده و آسیب‌های اجتماعی جامعه، رسانه و فضای مجازی مرتبط با خانواده آی دی جهت دریافت نظرها و پیشنهادها: @V_sh655
مشاهده در ایتا
دانلود
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ ✨﷽✨ ✍پیرمردی بود که هرگز خودکار به دست نمی‌گرفت و همیشه با مداد می‌نوشت. روزی نوه‌اش پرسید: چرا به این اندازه، مداد را دوست دارید؟ پدر‌بزرگ گفت: سه ویژگی در مداد است، که در خودکار نیست. نخست: مداد این فرصت را می‌دهد که اگر اشتباه نوشتی و به اشتباه خود پی ‌بردی، زود با پاک‌کن آن را پاک کنی. خدا هم به انسان فرصت می‌دهد که اگر اشتباهی کرد سریع توبه کند تا گناهش پاک شود.دوم: در زیبا نوشتن مداد، هرگز نوع و رنگ و زیبایی چوب نقشی ندارد و مهم مغزی است که درون مداد است؛ و برای خدا هم، زیبایی و رنگ و نوع پوست انسان مهم نیست، زیبایی درون انسان مهم است. ویژگی سوم مداد این است که یک خودکار، شاید جوهر داخل لوله‌اش خشک شود و تو را گول بزند و زمان نیازت ننویسد ولی مداد، مغزش خشک نمی‌شود و هرگز تو را فریب نمی‌دهد و تو را در روزهای سخت، تنها نمی‌گذارد. اگر با خدا رو ‌راست باشی، خدا نیز با تو رو راست است و هرگز در سختی‌ها و مشکلات تو را تنها نمی‌گذارد. ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ ✨﷽✨ ✍دوستی نقل می‌کرد، پدر بسیار بهانه‌گیر و بدخلق و بددهن و بداخلاقی داشتم. روزی در خانۀ من میهمان بود که خانواده همسرم هم بودند. همسرم برای او چای آورد و او شروع به ایراد گرفتن کرد که چرا چایی کم رنگی آورده است؟ ناراحت شد. قهر کرد و بعد از کلی فحش و ناسزا خواست که برود. دستش را بوسیدم و التماس کردم ببخشد، اما پدرم پیش همه سیلی محکمی بر گوشم زد و گفت: تو پسر من نیستی و... با این شرایط نتوانستم مانع رفتنش شوم. پدر زنم که از این اتفاق زیاد هم ناراحت نبود، به من گفت: واقعا تحمل زیادی داری، با این پدر بداخلاق و بددهن چگونه می‌سازی؟! اجازه ندادم حرفش را ادامه دهد. گفتم: اشک چشم شور است و نمک هم شور؛ اما اشک چشم چون از خود چشم تراوش می‌کند، هرگز چشم را نمی‌سوزاند! فحش و ناسزا و سیلی پدرم که من شیرۀ جان او هستم هرگز مرا نسوزاند، اما این کلام تو مانند شوری نمک بود که از بیرون در چشم من ریختی!!! شرمنده شد و تا پایان میهمانی سکوت کرد. آری، ما هرگز نباید اجازه دهیم دیگران بین ما و والدین و خواهر و برادران‌مان رخنه و شکاف ایجاد کنند؛ و باید هوشیار باشیم هرگز در بین دو سنگ آسیاب که روی هم می‌چرخند، انگشت فرو نکنیم. ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ ✍فردی پیش عارفی آمد و گفت: راهی بگو که گناه کمتر کنم. عارف گفت: بدان وقتی گناه می‌کنی، یا نمی‌بینی که خدا تو را می‌بیند، پس کافری؛ یا می‌بینی که تو را می‌بیند و گناه می‌کنی، پس او را نشناخته‌ای و او را نزد خود حقیر و کوچک می‌شماری. پس بدان شهادت به الله‌اکبر، زمانی واقعی است که گناه نمی‌کنی. چون کسی که خدا را بزرگ‌تر ببیند نزد بزرگ مؤدب می‌نشیند و دست از پا خطا نمی‌کند. ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ ✨﷽✨ ✍️روزی جوانی از پدرش پرسید: پدرم! تو از نظر دارایی مشکلی نداری و وضع مالی‌ات از من بهتر است. آیا دوست داری برایت عیدی بخرم؟! پدر، پسرش را به حیاط خانه، کنار درخت سیبی آورد و گفت: پسرم! به‌ نظر تو من سالی چقدر هزینۀ این درخت سیب می‌کنم؟! پسر گفت: نمی‌دانم. پدر گفت: اگر هر سال آب، کود، هرس و سمّی که برای این درخت هزینه می‌کنم را حساب کنی چندین هزار تومان این درخت برایم هزینه دارد. می‌دانی هر سال چهار کیلو سیب هم به من نمی‌دهد! یعنی هر کیلو سیب آن، چه مبلغ زیادی برای من تمام می‌شود، علاوه بر آشغال‌هایی که در خانه ریخته می‌شود. پسرم! فکر می‌کنی من احمق هستم برای این درخت این همه زحمت می‌کشم و پولم را هدر می‌دهم؟ می‌توانم با این همه هزینه چندین کیلو سیب را بی‌زحمت و بی‌دردسر بخرم. پسر گفت: حتماً حکمتی دارد، پدرم بگو! پدر گفت: من این درخت را برای خوردن سیب‌اش نکاشتم؛ برای این کاشتم که در پاییز چند عدد سیبی بچینم؛ که محصول تلاش خودم است و خود آن را پرورش داده‌ام. اگر تو برای من عیدی بخری درست است که من نیاز ندارم، ولی لذت‌اش مثل لذت چیدن سیب این درخت، برایم شیرین است. تو هم میوه یک عمر زندگی من هستی. 🥀پسر از شرم سرش را به زیر انداخت و رفت. آری، اگر پدر و مادری داریم که حتی وضع مالی‌شان خیلی عالی است؛ صله‌رحم، هدیه و عیدی دادن را فراموش نکنیم، ما محصول و میوۀ دل آنان هستیم. این میوه مزه‌اش به خوردنش نیست، بیرون هم ارزان‌تر می‌فروشند؛ مزه‌اش در دست پرورده بودن خود انسان است. ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army https://eitaa.com/Nazir_army