080-nesa-fa-maleki.mp3
5.56M
#صوت_ترجمه #صفحه_80 سوره مبارکه #نساء
#سوره_4
#جزء_4
باصدای استاد مومیوند
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#متن_تفسیر #صفحه_80 سوره مبارکه #نساء
#سوره_4
#جزء_4
از کتاب تفسیر یک جلدی مبین
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
080-nesa-ta-1.mp3
3.66M
#صوت_تفسیر #صفحه_80 سوره مبارکه #نساء بخش اول
#سوره_4
#جزء_4
مفسر: استاد قرائتی
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
080-nesa-ta-2.mp3
5.2M
#صوت_تفسیر #صفحه_80 سوره مبارکه #نساء بخش دوم
#سوره_4
#جزء_4
مفسر: استاد قرائتی
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
@NedayQran
❣﷽❣
🌺 #به_رسم_هر_روز_صبح 🌺
✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨
🌺 #دعای_سلامتی_امام_زمان_عج🌺
✨"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"✨
🌺 #دعای_عصر_غیبت_امام_زمان_عج🌺
✨ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى✨
❤️ #السلام_علیــک_یا_امـام_الـرئـــوف ❤️
✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨
#دعای_مخصوص_حفظ_ایمان_در_آخر_الزمان🌺
✨« یا الله یا رحمن یا رحیم، یا مقلّب القلوب، ثبت قلبی علی دینک»
(ای تغییردهندهی قلبها، قلب مرا بر دین خودت تثبیت کن.)✨
#دعـــاے_پــر_فیــۻ_قـــرآن
💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
خدایا منور کن قلبهایمان را به نور قرآن
و مزین کن اخلاق مارا به زینت قرآن
خدایا روزیمان کن شفاعت قرآن💎
🌹🕊🌹🕊🌹
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
4_5832681002329185346.mp3
9.15M
#زیارت_ناحیه_مقدسه
🎤حاج سید مهدی میرداماد
#التماس_دعای_فرج😍
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
4_468051916576786804.mp3
4.02M
❣️ #زیارٺ_عاشـورا ❣️
#هر_روز_یڪ_زیارت_عاشورا_بخوانیم
به نیت ظهور و سلامتی 😍
#مولا_صاحب_الزمان_عج
#متن_زیارت_عاشورا👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/56
متن دعا و ترجمه #دعای_علقمه👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/174
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
حدیث کساء۩علی فانی.mp3
7.51M
💠💎📿 #حدیث #کساء
🎙 با نوای علی فانی
حسوحالمعنوی:⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️عالی
متن دعا👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/104
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
#دعــاے_عهـــد»
🎤 محسن فرهمند
📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را
💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم
قرائت دعای فرج به نیت تعجیل در #ظهور_مولا (عج )هر روز صبح
متن دعای قبل عهد👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/74
متن دعای عهد 👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/76
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
سیدعلی دعاء شکرانیه.mp3
21.26M
#دعای_ششم #صحیفه #سجادیه...
متن دعا و ترجمه 👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/127
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
زیارتجامعهکبیره۩علیفانی.mp3
14.05M
ا💠۩﷽۩💠ا
📖 #زیارت صوتی #جامعه_کبیره
بهترين و جامع ترین زيارتی که صفات ؛ مقامات و معارف اهلبیت علیهم السلام در آن بیان شده و از طرف امام هادی (ع) به شیعیان رسیده است
🎙 با نوای علی فانی
متن دعای جامعه کبیره👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/91
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
دعایعدیله۩اباذرحلواجی.mp3
5.76M
💀 #دعای_عدیله
عدیله به هنگام مرگ یعنى عدول کردن از حق به سوى باطل بهگاه جان دادن، و عدول از حق چنین است که شیطان هنگام مرگ نزد انسان حاضر مىشود و او را وسوسه کرده و نسبت به باورهاى دینى به شک مىاندازد، تا جایى که او را از مدار ایمان بیرون کند و به همین دلیل است که در دعاها از این عدول به خدا پناه برده شده.
این دعا توصیه شده که وقتی فرد در صحت و سلامتی است خوانده بشود و فرد یک دوره با خلوص اعتقاداتش را مرور بکند و این دعا را بعنوان امانت به خدا بسپارد که در هنگام سختی پروردگار آن را به او برگرداند. همچنین خواندن این دعا را بر بالین محتضر سفارش شده است که بخوانید بخصوص اگر شخص محتضر هم بتواند آنرا بخواند و دنبال بکند. این دعا در مفاتیح قبل از دعای جوشن کبیر است .
📌 کلمهی عدیله به معنی عدول از حق به باطل است. برای اینکه چنین اتفاقی رخ ندهد این دعا خوانده می شود. یعنی این دعا مانع ازعدول به سمت باطل بشود.
🎤 با صدای اباذر حلواجی
متن دعا و ترجمه👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/253
♥️ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم ♥️
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
دعایجوشنصغیر۩سماواتی.mp3
13.72M
💠 دعای #جوشن_صغیر
🎙 با نوای حاج مهدی سماواتی
لینک دسترسی به 📖 #متن_زیارت👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/265
#متن_دعای_جوشن_صغیر
#با_ترجمه_فارسی 👇👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/286
سلام عزیزان،
#جوشن_صغیر در جنگ ۴۰ روزه اسرائیل ،را #حاج_قاسم توصیه کردند،
اگر بتونید، لطف کنید و نشر دهید،اجرتون با خداوند منان.
غزه زیر آتیش شیاطین هست😢
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
#الله_اکبر
♥️ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم ♥️
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
همہ هستی من حضرت ارباب سلام
اۍ دلیلِ تپشِ این دلِ بیتاب سلام
#صبحتون_حسینی🌤
💚< #اَلسَلامُعَلَیکْیٰااَبٰاعَبدِاللّٰه>💚
#سلام_ارباب_خوبم 😍✋
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
مداحی آنلاین - حال خوب - پویانفر.mp3
5.21M
⏯ #استودیویی احساسی
🍃از من تا حال خوب
🍃فقط یه حرم فاصله است
🎙 #محمدحسین_پویانفر
👌 بسیار دلنشین
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا💚🌿
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#سلام_امام_زمانم 😍✋
سـلامـ مهدےجانم عج🌷🤚🏻
دلتنـگِ حضوریم مــهِ هـــر دو جهــان را
بی نــورِ تو کوریم همه جا و مکان را
با مقـدمِ خــود نمــا کرم بر همــہ عالم
روشــن بنمـا دلِ همــه پیــر و جــوان را...
#العجلمولایغریبم
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
"بحق فاطمه(س) "
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
مقام معظم رهبری
ما به ظهور ولی عصر(عج) امید زیادی
داریم و امیدواریم که خدای متعال آن
روز را هر چه زود تر برساند.
✨الهم عجل لولیک الفرج
#جانم_فدای_رهبر
#رهبرانه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سلام_حضرت_آقا
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
چادرمی پوشم برای خدا
چادرنی پوشم برای خودم
چادرنی پوشم برای شما
من نگاه های گناه راازخودم دورمی کنم
تاخودم لذت ببرم وتو هم ازگناه دور بمانی
من هم جهاد می کنم
باپوشیدن چادر
#ریحانه #حجاب
#چادر #عفاف
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#نماز_روز_دوشنبہ
✍هر کس نمــاز دوشنبه را
بخواند ثواب ۱۰ حج و ۱۰ عمره
برایش نوشته شود
دو رکعت ؛
در هر رکعت بعد از حمد
یک آیةالکرسی ، توحید ، فلق و ناس
بعد از سلام ۱۰ استغفار🌸🍃
#ذکر_درمانے
#توانگر_شدن
#ویژه
🌸✨هر کس در روز دوشنبه
دو رکعت نمازحاجت بگذارد
و پس از نماز در سجده هفتاد
مرتبه《 #الـوهاب》بگوید
تـوانگـر شـود✨
📚 صحیفه مهدیه ۱۴۰
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان #جانم_میرود 💠 قسمت ۱۶۲ شهین خانم بر صورتش زد ــ شهابم چی شد مادر این خون رو
💠 ❁﷽❁ 💠
💠رمـــــان #جانم_میرود
💠 قسمت ۱۶۳
همه مشغول بودند!نرجس و سوسن خانم به جمعشان اضافه شده بود !
شهاب با وجود چشم غره های مهیا و تشرهای مادرش باز هم در حال کار بود و اصلا به زخم دستش و سردرش توجهی نمی کرد .
ــ مهیا مادر یه برگه بیار چندتا خرید داریم بنویس بدم آقایون بخرن
ــ چشم الان میارم
و کمی صدایش را بالا برد ؛
ـــ شهاب
شهاب با دست های خیسش موهایش را از روی پیشانیش کنار زد و گفت :
ــ جانم
ــ دفتر یادداشت میخواستم تو اتاقت هست؟؟
ــ آره عزیزم تو کشو دومی میز کارم هست،میخوای برات بیارم ؟؟
مهیا لبخندی زد
ــ نه ممنون خودم برمیدارم
شهاب روی تخت گوشه حیاط نشست و سرش را بین دستش گرفت و محکم فشرد ! سرش عجیب درد میکرد و سوزش دستش اوضاع را بدتر کرده بود .
مهیا کنار شهین خانم نشست
ــ جانم بگید بنویسم
شهین خانم تک تک وسایل را میگفت و بعضی وقتا چند لحظه ساکت می شد و کمی فکر میکرد و دوباره تند تند چندتا وسیله میگفت.
ــ همینارو میخوام ، محسن مادر شما میری بخری ؟؟
قبل از اینکه محسن چیزی بگوید شهاب به سمتش رفت
ــ بدید خودم میخرم
تا شهین خانم میخواست اعتراض کند گفت:
ــ من خوبم مامان !
لیست را به طرف شهاب گرفت
ــ مادر این چیزایی که لازم دارم و بی زحمت بگیر
شهاب نگاهی به لیست انداخت و با خواندش شروع به خندیدن کرد!! همه با تعجب به او نگاه می کرند
ــ مامان فک کنم آخرین خریدا ،خریدای مهیا باشن نه تو
مریم با کنجکاوی گفت:
ــ چطور؟
شهاب با خنده شروع خواندن کرد؛
ــ دو عدد چیپس .یک عدد ماست . دو عدد پفک .چهار عدد لواشک
با خواندن لیست همه شروع به خندیدن کردند...
مهیا با اخم ساختگی رو به مریم و سارا گفت :
ــ بده به فکر شما بودم گفت بعدا خسته میاید بخوابید قبلش یه چیزی بخورید انرژی بگیرید
شهین خانم با خنده گونه ی مهیا را بوسید
مریم با خنده گفت:
ــ ایول زنداداش عاشقتم
سارا هم بوسه ای برایش فرستاد
ــ تکی بخدا
شهاب به طرف در رفت که با صدای مهیا سرجایش ایستاد
ــ جانم .آبنباتم بخرم ؟؟
ــ اِ شهاب
شهاب خنده ای کرد
ــ جانم بگو
ــ سرت درد میکنه
ــ از کجا دونستی ؟؟
ــ هر وقت کلافه میشی و چشمات سرخ میشن یعنی سرت درد میکنن !
شهاب لبخند مهربانی به مهیا زد
ــ بله خانمی کمی سرد دارم
و به طرف در رفت..
👈 #ادامه_دارد....
رمان #جانم_میرود
✍ نویسنده #فـاطمہ_امـیرے
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌻🍃🌻.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🌻.🍃🌻.═╝
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان #جانم_میرود 💠 قسمت ۱۶۳ همه مشغول بودند!نرجس و سوسن خانم به جمعشان اضافه شده
💠 ❁﷽❁ 💠
💠رمـــــان #جانم_میرود
💠 قسمت ۱۶۴
مهیا آب را در لیوان ریخت و آن را کنار قرص، در بشقاب گذاشت...بشقاب را برداشت و به طرف حیاط رفت. شهاب بر روی تخت نشسته بود و شقیقه هایش را با دستانش ماساژ می داد....با احساس حضور شخصی کنارش سرش را بالا آورد؛ و با دیدن مهیا لبخندی زد.
مهیا کنار شهاب نشست و بشقاب را به سمتش گرفت و گفت:
ــ بگیر... قرص بخور، سردردت بهتر بشه!
شهاب به این مهربانی های مهیا لبخندی زد و قرص را خورد و گفت:
ــ دستت دردنکنه خانومی!
ــ خواهش میکنم عزیزم!
شهاب کیسه ای را به سمتش گرفت. مهیا به حالت سوالی، به کیسه نگاهی انداخت!!
شهاب لبخندی زد.
ــ سفارشاتون...
مهیا ذوق زده کیسه را از دست شهاب گرفت و لبخندی زد.
ــ وای ممنون عزیزم!
ــ خواهش میکنم خانوم!
مهیا به سمت دخترها رفت؛ تا در آماده کردن بقیه کارها، به آن ها کمک کند.در آشپزخانه در حال شستن ظرف ها بود، که با فکر کردن به اینکه چه قدر خوب است؛ که شهاب پای بعضی از شیطنت ها ، خواسته هایش، و حتی بعضی از بچه بازی هایش می ایستد؛ و او را همراهی میکند...
و چقدر خنده دار بود، تصوری که قبلا از مردان نظامی و مذهبی، داشت..
****
شهاب چشمانش از درد سرخ شده بودند؛ دیگر نای ایستادن نداشت....محسن به طرفش آمد و بازویش را گرفت و او را به سمتی کشید و گفت:
ــ آخه مومن! این چه کاریه میکنی؟؟ داری خودتو به کشتن میدی، بیا برو استراحت کن...
ــ چی میگی محسن، کلی کار هست.
ــ چیزی نمونده، تموم شد. تو بفرما برو یکم استراحت کن؛ برای نماز بیدارت میکنم بریم مسجد! برو...
شهاب که دیگر واقعا نای ایستادن را نداشت؛ بدون حرف دیگه ای به سمت اتاقش رفت...
👈 #ادامه_دارد....
رمان #جانم_میرود
✍ نویسنده #فـاطمہ_امـیرے
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌻🍃🌻.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🌻.🍃🌻.═╝
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان #جانم_میرود 💠 قسمت ۱۶۴ مهیا آب را در لیوان ریخت و آن را کنار قرص، در بشقاب گ
💠 ❁﷽❁ 💠
💠رمـــــان #جانم_میرود
💠 قسمت ۱۶۵
مهیا با تمام کردن شستن ظرف ها؛ نگاهی به آشپزخانت انداخت. تمیز بود...
شهین خانم وارد آشپزخانه شد و به سمت مهیا رفت.
ــ خسته نباشی دخترم. برو بخواب دیگه دیر وقته! فردا هم سرتون شلوغه...
ــ چشم الان میرم. شهین جون؟! شهاب رو ندیدی؟! سرش خیلی درد می کرد.
ــ چرا مادر رفت تو اتاقش.
مهیا لبخندی زد و به طرف اتاق شهاب رفت. در را باز کرد که با اتاق تاری، روبه رو شد... تا میخواست از اتاق خارج شود، صدای شهاب او را سرجایش نگه داشت.
ــ بیا تو بیدارم!
مهیا به سمتش رفت و روی تخت نشست. و به تاج تخت تکیه داد.
ــ چرا نخوابیدی شهاب؟!
شهاب سرش را روی پای مهیا گذاشت و زمزمه کرد:
ــ سردرد کلافه ام کرده... نمیتونم بخوابم.
مهیا آرام با دست شروع به نوازش کردن موهایش کرد و آرام زمزمه کرد.
ــ سعی کن به چیزی فکر نکنی... آروم بخواب!
شهاب چشمانش رابست و سعی کرد بخوابد...مهیا به دست شهاب نگاهی انداخت. میدانست شهاب درد زیادی را تحمل می کند. اما آنقدر مرد هست که حرفی نمی زن و پا به پای بقیه، کار می کند.
نگاهی به صورت خسته اش کرد.میدانست، فشار زیادی بر روی دوش شهاب است و کاش می توانست کمی به او کمک بکند.
مهیا نگاه دوباره ای به شهاب انداخت. نفس های منظم شهاب نشانه از خوابیدن او بود.مهیا سعی کرد؛ تکانی نخورد که شهاب بیدار نشود تکیه اش را به تاج تخت داد، و چشم هایش را بر روی هم گذاشت. خیلی خسته بود و نیاز به استراحت داشت و بلاخره خستگی بر او غلبه کرد و چشمانش بسته شد.
ــ شهاب! شهاب!
شهاب آرام چشانش را باز کرد با شنیدن صدای در سریع از جایش بلند شد، که بادیدن مهیا که نشسته خوابش برده بود؛
بر خودش لعنت فرستاد، که باعث شده بود؛ مهیا همه وقت اینطور بخوابد. می دانست الان بدنش درد می گرفت.
دوباره صدای در و "شهاب؛ شهاب"صدا کردن محسن، آمد.
شهاب به سمت در رفت و در را آرام باز کرد.
ــ سلام صبح بخیر!
ــ سلام محسن!
ــ نیم ساعت دیگه اذانه! پاشو بریم مسجد...
ــ الان آماده میشم!
به اتاق برگشت با دیدن مهیا به سمتش رفت و آرام او را روی تخت خواباند. مهیا چشمانش را باز کرد و با صدای خواب آلودی گفت:
ــ چیزی شده شهاب؟! درد داری؟!
ــ خوبم عزیزم! چیزی نشده؛ تو راحت بخواب من دارم میرم مسجد...
مهیا بعد از اینکه خیالش راحت شد. چشمانش را بست.شهاب پتو را بر رویش کشید و کتش را از روی صندلی برداشت و از اتاق بیرون رفت.
ــ ببخشید دیر شد محسن! بریم!
ـ نه خواهش میکنم. راستی شهاب کی برمیگردی سوریه؟!
ــ به زودی...
و به این فکر افتاد، که چطور به مهیا بگوید...
👈 #ادامه_دارد....
رمان #جانم_میرود
✍ نویسنده #فـاطمہ_امـیرے
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌻🍃🌻.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🌻.🍃🌻.═╝
گناهی که #توبهاش پذیرفته نمیشود
🌷حضرت محمد(ص):
برای هر #گناهی، توبه قبول میشود مگر #بداخلاقی؛ زیرا آدم بد اخلاق، از هر گناهی که توبه کند، به گناهی دیگر وارد میشود.
📚بحار الأنوار، ج۷۷، ص۴۸
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیم
#دعای بدست آوردن #خیر #دنیا و#آخرت
🌷پیامبر اکرم ص: بندهای نباشد که دچار از بین رفتن #مال خویش یا گرفتاری ناگهانی یا تغییر سلامتی شود و این دعا را بخواند مگر آنکه خداوند متعال خیر دنیا و آخرت را به او عنایت فرماید
🌹《يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا وَاحِدُ يَا مَجِيدُ يَا بَرُّ يَا كَرِيمُ يَا رَحِيمُ يَا غَنِيُّ تَمِّمْ عَلَيْنَا نِعْمَتَكَ وَ هَبْ لَنَا كَرَامَتَكَ وَ أَلْبِسْنَا عَافِيَتَكَ إِلَّا أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ》
📚 بحارالانوار ج ۹۲ ص ۱۹۴
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕