eitaa logo
ندای رضوان🇮🇷
5.1هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
88 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
6 ایمان خیلی خوشحال بود و مدام از از مامان تشکر می‌کرد که این وصلت را قبول کرد و براش به خواستگاری رفت. داداشم خیلی سر حال به نظر می‌رسید در کنار سحر. آرزو کردم که همیشه همینطور در کنارش خوشحال باشه و هیچ وقت از انتخابی که کرده پشیمون نشه . به نظرم سحر خیلی دختر منطقی بود و با وجود سن کمش آنچنان توقعاتی نداشت چند ماه بعد از نامزدی با مامانم سحر رو به بازار بردیم اونقدر دختر خوبی بود که می‌گفت من به هیچی احتیاج ندارم اما مامانم به زور براش یه سرویس طلا و چند تا النگو و یه انگشتر براش گرفت. ۴ سال بعدش که سحر ۱۸ ساله شد یه صیغه محرمیت بینشون خوندن و دو سال بعدم با هم ازدواج کردند و الانم داداشم در کنار دختری که دوسش داره خیلی خوشبخته. پایان. کپی حرام.