✍ اسکندر مقدونی در شاهنامه فردوسی
#کوروش
#باستان_گرایی
#ذوالقرنین
#اسکندر_مقدونی
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
⁉️ذوالقرنین = کوروش
(قسمت هشتم)
#داستان
📎 لینک قسمت هفتم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/899
هیچ کداممان چیزی نگفتیم. پدر هم ادامه داد:
«خب، ذوالقرنین با این ویژگیها، همون طور که قبلاً هم نتیجه گرفتیم، نمیتونه با کوروشِ منابع یونانی، منطبق باشه. ❌
نظرتون درباره انطباق با کوروشِ اون چند تا کتاب ایرانی چیه❓»
🌸 @Negahynov
احسان چند ثانیه مکث کرد؛ چشمانش را تنگ کرد؛ داشت اطلاعاتش را مرور میکرد و کنار هم میگذاشت. بعد از چند ثانیه گفت: «نه، جور در نمیاد. یه مأمور یا حاکم محلی کجا، ذوالقرنینِ قرآن با اون وسعت قلمرو و قدرت کجا؟!» ❌
به نظر میرسید بحث تمام شده. همین که آمدم زنگ تعطیلیِ کلاس را بزنم، پدر گفت: «البته توی آثار باستانی ایران هم یکی دو جا اسم کوروش اومده.» 📝
شاخکهای احسان دوباره تیز شد! کمی صافتر نشست و با اشتیاق زل زد به آینه جلو. 🙂
نیمه شوخی، نیمه جدی، با ناله گفتم: «آخخخخخ! پدرِ من، مگه بیکاری؟! طرف، خودش کوتاه اومده. شما فایل جدید باز میکنی؟!» 😩
🌸 @Negahynov
احسان جوری انگشتش را در پهلویم فرو کرد که دادم رفت هوا! دستش را گرفتم؛ پیچاندم و گفتم: آااااای! مرد حسابی همه اَمعاء و اَحشائَم سوراخ شد! 😤 انگشتت از کلیه تا معده رو درنوردید!»
مادر با خنده گفت: «آقا احسان مواظب باش یه جوری سوراخ کنی که پسر ما زنده برسه خونه!» 😉
احسان که انگار کمی خجالت کشیده بود، گفت: «خانم نادری، باور کنید این منصور داره خودشو برای بابا مامانش لوس میکنه! مَنو غریب گیر آورده!» 😕
مادر گفت: «غریب چرا پسرم؟ تو که برای ما فرقی با منصور نداری.» 🌺
پدر هم یک بسته کوچک بادام زمینی درآورد و داد به احسان: «بیا فعلاً اینو داشته باش تا بریم سر بحثمون.» 😉
با این پاتک احسان، تکِ من به طور کامل خنثی شد. شانس آوردم که پدر و مادر گرامی، به احسان نگفتند «بیا برو اون یکی کلیهش رو هم سوراخ کن!» 😕
احسان هم فاتحانه درِ گوشم گفت: «زدی ضربتی؛ ضربتی نوش کن!» ⚔
ادامه دارد...
#کوروش
#ذوالقرنین
#باستان_گرایی
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282