eitaa logo
ستاد نهضت پیشرفت بانوان _مرکزی
245 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
520 ویدیو
141 فایل
در راه پیشرفت، نهضتی باید رفت... زنان_رهبران_پیشرفت 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 📊ستاد نهضت پیشرفت بانوان استان مرکزی ┄┅═☫https://eitaa.com/Nehzat_pishraft_markazi☫═┅┄ ارتباط با ادمین. @Wkhckjlh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹شاید یکی از دلایل این امر، محقق نشدن شرایط بروز و ظهور زنان در قامت زن الگوی سوم در تعامل با ساختارهای جمهوری اسلامی است. 🔹واقعیت این است که علی رغم گذشت سالیان از پیروزی انقلاب، ساختارها و نهادهای رسمی نتوانسته‌اند موضع خود را در برابر این مسئله درک و بیان کنند. تکلیف جمهوری اسلامی با حضور زن در اجتماع، چه در قالب اشتغال، چه در قامت فعالیت اجتماعی هنوز مشخص نیست. 🔹زن الگوی سوم در دام دوگانه خانواده و اجتماع نمی‌افتد، و این دو را از هم جدا نمی‌بیند، اما حضورش در اجتماع نیاز به تسهیلاتی در خانه و اجتماع دارد. هماهنگی بین زن و اعضای خانواده برای تقسیم مسئولیت‌ها و پذیرش آن به لحاظ فرهنگی، و تدبیر ساختارهای اجتماعی و اشتغال برای ایجاد فضا و شرایط منعطف برای حضور زنان، و به‌ویژه حضور مادران به همراه فرزندان آن‌ها، از جمله وظایفی است که انقلاب اسلامی، هنوز برای محقق ساختن آن نیاز به پیمودن مسیر دارد. 🔹ادبیات الگوی سوم برای نضج گرفتن و بالیدن، باید بتواند بر نمونه‌های عینی و شرایط مساعد تکیه کند، و الا نظریه‌ای می‌شود که در ساحت عمل هیچ پشتیبانی ندارد. ✍️مرضیه شعربافچی (دکترای مطالعات زنان)
🔹بسط لحظه‌لحظه زیست حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) در نقش‌ها و کنش‌های مختلف نشان از عدم رویکرد جنسیتی در بهره‌مندی از اُسوه و الگویی چون ایشان است. 🔹معظم‌له ادامه می‌دهند: "مهم‌ترین نقش بانوان در قضیه انتخابات، وادار کردن همسر و فرزندان به تحقیق درست و فعال بودن درزمینه‌ی انتخابات است. در این قضیۀ انتخابات شما بانوان و خانم‌های عزیز می‌توانید نقش ایفا کنید. مهم‌ترین نقش شما هم در داخل خانه است. مادرها می‌توانند نقش ایفا کنند؛ وادار کنند فرزندان و همسر را برای اینکه درزمینه‌ی انتخابات فعال باشند و درست تحقیق کنند." 🔹با توجه به ایام انتخابات، از نقش‌آفرینی زنان در این عرصه سخن گفته شد. بیان این نوع از کارکرد با تأکید بر ملزم نمودن دیگر اعضای خانواده بر کنش و بررسی صحیح نیز یادآور همان مدل از فعالیت زنان در دفاع مقدس است. همسران و مادران در دوران جنگ تحمیلی با تشجیع و ترغیب عزیزان خود و نیز استواری بر همه‌ی اصول، دستاوردهایی بی‌بدیل برای انقلاب رقم زدند. این نوع از اثرگذاری و وام‌داری در عرصه‌ها و مقاطع مختلف، همواره انقلاب را به بهره‌مندی از همان مدل سوق می‌دهد؛ روزی برای میدان جنگ و روزی برای میدان انتخابات. درواقع به بیانی استفاده از چنین ظرفیت‌هایی در زیربنای خود مؤید نوع نگاه به جایگاه زنان و مادران به‌مثابه همان مربی است که زعمای انقلاب همواره بر آن تأکید داشته‌اند. جایگاه مادری به‌واسطه کارکرد تربیتی آن در ادبیات امامین انقلاب دارای جایگاهی برجسته است. از همین رو اگر برای کنش‌گری بایسته در جامعه کمک در هر سطحی خواسته شود، با تأکید بر مصادیق متعدد تجربی به سراغ این طیف رفته تا جامعه کوچک خود یعنی(خانواده) را به جهاتی که باید سوق دهند. 🔹رهبری بیان می‌کنند: "زن‌ها در برخی از مسائل شناخت اشخاص و راهبردها و جریان‌ها دقیق‌تر و ظریف‌تر از مردها نگاه می‌کنند و نقاطی را پیدا می‌کنند. در حضور در پای صندوق‌ها هم در داخل خانه، هم در خارج خانه می‌توانید نقش ایفا کنید". 🔹گفتمان اسلام از زن حقیقی پرده برمی‌دارد. خصوصیّات زن در این گفتمان کرامت، عزت و ظرافت است. نه‌فقط ظرافت جسمی بلکه ظرافت ساختمان فکری و عصبی و ظرافت کارکردی که باید بکند. بر اساس ظرافت زنانه که مبتنی بر جزئی‌نگری او است لایه‌ی دیگری از این نقش‌آفرینی دیده می‌شود. 🔹بدیهی آن‌که بهره‌برداری از کارکردهای جنسیتی در عرصه‌های مختلف اثرگذاری‌های مفیدی در جامعه در راستای پیشرفت و تعالی آن خواهد داشت. ✍️الف.دال
💠 زنانگی در بستر جنگ و مقاومت ⬅️ زنانگی در بستر جنگ و مقاومت، به توانایی منحصربه‌فرد زنان برای گره زدن پدیده‌های خشن و ویرانگر به تار و پود روزمره اشاره دارد. این توانایی، نه تنها جنگ را از صرف یک درگیری نظامی به یک واقعیت اجتماعی، فرهنگی و عاطفی تبدیل می‌کند، بلکه را نیز از یک کنش صرفاً سیاسی به یک عمل مداوم و پویا در دل جامعه می‌کشاند. 🔸عاطفه، به عنوان هسته مرکزی زنانگی، نقش محوری در این پیوند ایفا می‌کند. زنان با قدرت همدلی، تاب‌آوری و حس عمیق مادری، در شرایط جنگی، به اصلی‌ترین ستون‌های حفظ و جامعه تبدیل می‌شوند. عاطفه، به آن‌ها این امکان را می‌دهد تا در میانه ویرانی و ناامیدی، به دنبال حفظ زندگی باشند. 🔹هم‌چنین، زنان عاملی کلیدی در جهت‌دهی عواطف جامعه در بحران‌هاست. در واقع، زنان کنترل‌گران عاطفی جامعه در بحبوحه هستند. آن‌ها با ایستادگی، صبوری و انتقال امید، مانع از غلبه یأس و ناامیدی بر پیکر جامعه می‌شوند. این نقش را می‌توان به وضوح در پیروی از حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) مشاهده کرد؛ بانویی که پس از واقعه کربلا، با شجاعت و سخنرانی‌های روشنگرانه خود، نه تنها پیام قیام را زنده نگه داشت، بلکه عواطف جامعه را به سمت بیداری و آگاهی هدایت کرد. و نشان داد رهبری عاطفی، فراتر از مدیریت صرف غم و اندوه است و به ایجاد انگیزه برای پایداری و مبارزه می‌انجامد. 👈 در همین راستا، کنش زنان در زمان حمله ناجوانمردانه به صداوسیما، به عنوان نمونه‌ای بارز از زنان شجاع در دل بحران، نقشی هدایتگر در عواطف جامعه ایفا کرد. این زنان با قرارگرفتن در موقعیت زینبی، یعنی پذیرش مسئولیت روشنگری و مدیریت هیجانات جمعی در سخت‌ترین شرایط، توانستند به خوبی عواطف جامعه را در جهت ایجاد ایستادگی در مقابل دشمن هدایت کنند. این نوع رهبری عاطفی، که ریشه در زنانگی دارد، به جامعه کمک می‌کند تا از تله یأس و فروپاشی رها شود و با حفظ همبستگی، مسیر مقاومت را ادامه دهد. 🖋 دکتر زینب تاجیک، عضو هیئت‌علمی پژوهشکده زن و خانواده
💠 این فرهنگ ماست که رو آمده است. 👈 فرهنگ چیز عجیبی است، می‌توان آن را فریاد نکرد، می‌توان به آن بی‌توجهی کرد، می‌توان مظاهر آن را انکار نمود، از آن فاصله گرفت و حتی از آن ابراز تنفر نمود، اما هست و کار می‌کند. تحولات عصری و ورود نشانگان جدید به زندگی روزمره، به مثابه زنگار، می‌تواند فرهنگی را که در طی هزاران سال شکل گرفته است در هاله‌ای از غبار فرو برد و این گمان را ایجاد کند که جامعه واقعا چیز دیگری شده است اما یک حادثه، یک بحران و یک رویداد می‌تواند واقعیت و هویت فرهنگی یک جامعه را، با ابعاد زشت و زیبای آن، رو کند. 🔹داستان معروف گربه دست آموز را شنیده‌اید. او را به گونه‌ای تربیت کردند که بر دو پای خود، با ادب و با وقار بنشیند و با دو دست خود شمعی را در کنار سفره به دست گیرد تا حاضران در پرتو نور شمع غذا صرف کنند. حاضران کم‌کم باور کرده بودند که گربه واقعا متمدن شده و خصلت و خوی گربه‌گی را وانهاده است. در این هنگام ظریفی، موشی را در کنار گربه رها نمود. گربه تا موش را دید شمع را انداخت و دنبال گربه دوید. این لطیفه به خوبی نشان می‌دهد که خصلت‌های عمیق، چگونه در وضعیت‌ها و لحظه‌های حساس خود را نشان می‌دهند. ⬅️ فرهنگ اینچنین است. نباید از این که در هر بحران اجتماعی، در جامعه آمریکا مراکز توزیع مواد غذایی و برخی مراکز اقتصادی غارت می‌شوند، به سادگی گذشت. این خصلت فرهنگی تمدنی است که از روز نخست بر حرص و غارت و کشورگشایی بنیان شده است. ممکن است بتوانید آن را در هاله‌ای از زرق و برقِ فُکُل و کراوات و محصولات سحرانگیز هالیوود پنهان کنید اما در موقعیت بحران صداها که برآید، معلوم می‌شود که لباس شیر بر تن الاغ پوشانده‌اند. 🌀ما سالیانی است در تله تحلیل‌های اشتباه خودمان گرفتار شده‌ایم و گمان می‌کنیم که بی‌تاریخ شده و انقطاع نسل یافته‌ایم. بحران‌های اجتماعی، با وجود خسارات فراوانش برکات زیادی هم دارد. یکی از مهم‌ترین آنها آنست که زنگارها را از فرهنگ عمومی جامعه پاک می‌کند، کف‌ها را به کنار می‌زند تا واقعیت فرهنگ آشکار شود. دوست فاضلم دکتر محمدتقی کرمی در کتاب در دست انتشار خود بیان می‌کند که در وضعیت بحرانی کرونا که دولت نمی‌توانست، چنانکه بایسته است از پشتیبانی کند، چگونه فرهنگ خانوادگی، در قالب بازسازی نظام حمایتی خود را نشان داده و خانواده را محافظت نموده است. 🔰 هم‌اکنون با ورود به فضای ، با چشمان خود می‌بینیم که چگونه فرهنگ ایرانی با اندوخته‌های دینی و تاریخی‌اش خود را رو می‌کند. خانواده‌هایی که بخشی از خانه‌های خود را به پذیرایی از مهاجران اختصاص می‌دهند، مهاجرانی که، در مسیر مسافرت ناخواسته ‌شان، نه تنها آرامش خود را حفظ می‌کنند که مظاهر غرور آمیزی از همیاری اجتماعی را نشان می‌دهند، مغازه دارانی که با نصب پارچه نوشته اعلام می‌کنند که به قیمت خرید می‌فروشند؛ مخالفان سیاسی‌ای که با درک شرایط خطیر، مطالبات خود را به تعویق می‌اندازند و به اجتماعی و عظمت کشور می‌اندیشند؛ اقلیت‌های قومی و مذهبی که نقطه‌های وحدت بخش را نشان می‌دهند و هنرمندان و ورزشکارانی که وضعیت کنونی را بهانه‌ای برای عبور از فضای اختلاف و نزاع به فضای وحدت قرار می‌دهند و حماسه‌سرایی می‌کنند همگی یک مضمون را تکرار می‌کنند: فرهنگ جامعه ایرانی زنده است و زنده‌تر هم خواهد شد. 🔸این فرهنگ را اگر به زبان قرآنی بیان کنیم مفاد آیه‌های «انما المؤمنون اخوه»، «تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»، «تعاونو علی البر و التقوی» و «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» خواهد بود. اگر به زبان ادبیات غنی فارسی بیانش کنیم مفاد حماسه نامه فردوسی و حکمت نامه سعدی است؛ اگر به زبان تاریخ بیان شود حکایت فتوای میرزای شیرازی و و دفاع‌مقدس است، اگر به زبان مادرانه بیان شود حکایت نان به همسایه دادن‌ها، خیرات کردن‌های شب جمعه، قصه‌گویی‌های تاریخی شبانه و پند و اندرزهاست، اگر به زبان زنانه بیان شود نگاه مملو از رحمت دختران و انگشت پر صلابت «سحر»هاست و آن گاه که به زبان مردانه بیان شود کلام نافذ و متانت پرمعنای رهبری و موشک‌های سجیل و خرمشهر و صدای پدافند رزمندگان قهرمان است. ✅ ما به فرهنگ غنی‌مان افتخار و از دشمنان بی‌عقلمان تشکر می‌کنیم که زنگارها را از آن زدودند. هم‌اکنون این فرهنگ ماست که رو آمده است. 🖋 حجت‌الاسلام‌والمسلمین زیبایی‌نژاد، رئیس پژوهشکده زن و خانواده
✔️قد کشیدن توأمان انسانیت و زنانگی در متن الهیات جنگ ⬅️ در دوران همه هشت سال در استان حادثه خیز خوزستان بودم. هر زمان که میراژها، سوخوها و اف۱۴ های غربی با خلبانهای عراقی بالای سر ما حاضر می‌شدند تنها کاری که انجام می‌دادیم این بود که یا گوشه‌ای بخزیم تا حمله تمام شود و یا با قلب های کوچکمان منتظر بمانیم و فرود بمب‌ها را نظاره کنیم و این اتفاق در هر هفته بارها تکرار می‌شد یا بمب یا موشک‌های غول‌پیکر بدون دفاعی جانانه که خیالمان را راحت کند اگر چه سربازان، پاسداران و بسیجیان ایران زمین با همه هستی خود دلاورانه می‌جنگیدند. ▫️با وجود همه این رنجها که شرایط خاص توزیع آذوقه های کوپنی، پارچه‌های چیت و رنگارنگ بسیار معمولی و دیر و زود رسیدن بسیاری از امکانات به آنها ضریب می‌داد، ما دوره‌ای منحصربه‌فرد در نوجوانی را پشت سر نهادیم. 🔸جمع شدن فامیل نزدیک در یک خانه، خرید کردن مادران با هم، پختن دسته جمعی غذا که با شوخی های نمکین آنها و خنده‌های ممتد ما همراه می‌شد، تعریف کردن لطیفه هایی که از لحظه‌ای تجربه ترس تغییر ماهیت داده بودند که یادآوری آنها تا امروز خنده به لبهایمان می‌نشاند، جمع شدن مردان و تحلیلهای سیاسی آنها در گوشه‌ای از حیاط خانه احساس همدلی زنانه را با آگاهی سیاسی مردانه آن روز در هم می آمیخت و ما ماندیم یک دنیا خاطره... 🔸چاردیواری خانه هامان مکان امنی بود که هر طرفش بزرگترهای متوکل و امیدوار بودند. پدرم همواره آن روزها را با شهریور ۱۳۲۰ مقایسه میکرد و می‌گفت من دوازده ساله بودم که متفقین برای عبور از به ظاهر بی‌طرف کشور ما را در فاصله ای کوتاه به آشفتگی کشاندند. می‌گفت در آن زمان ایران قحطی شد و من خودم دیدم که خاک اره را با آرد قاطی می‌کردند تا به مردم نان برسانند. زمانی که خرید میکرد و برمیگشت با اشاره به میوه و سبزیجاتی که خریده بود لبخند میزد و می‌گفت اینها همه از صدقه سر «خمینی» است و ما غرق امید می‌شدیم که خدا با ماست. 🔸آن زمان صلابت مادران شهدا، شعارهای کوبنده همسران شهدا، دختران محجبه و ساده پوش که برای رفتن به پشت و کمک‌های امدادی صف کشیده بودند، زنانی که مدام تجهیزات خوراکی و لباس برای رزمندگان تهیه می‌کردند، داشت به تدریج برای ما اسطوره می‌ساخت، قد زنانگی را برایمان عظمت می‌بخشید و در ناخودآگاه و آگاهی مان الگوی ارزشمندی جدیدی را شکل می داد که در آن معنای داشتن، خوب انتخاب کردن، موثر بودن، به زندگی برین اولویت دادن و خداخواه بودن بسیار مهم بودند. در آن هنگامه ما معانی متعالی را هر روز زندگی میکردیم و بدون این که کسی برایمان دیکته کند در لحظه های زندگی باورشان می‌کردیم. از آن روزهای پر رنج جنگ یک خوشی ملیحی در ذایقه مان مانده است ؛ خوشحالی های جمعی که دستمایه آرامشهایمان در متن جنگ بودند و باورهای محکمی که زندگی با بهترین الگوها به ما بخشیدند. 🖋 دکتر فریبا علاسوند، عضو هیئت‌علمی پژوهشکده زن و خانواده
💠ایران به مثابه خانواده‌ای یکپارچه، رهبر به مثابه پدری فرزانه 👈 ایران، سرزمینی کهن با تنوعی غنی از اقوام و فرهنگ‌هاست که در نگاه اول ممکن است منشأ چالش به نظر برسد. اما نشان داده که این ملت در بزنگاه‌های بحران و جنگ، همبستگی عمیقی را به نمایش گذاشته که آن را می‌توان "ایران به مثابه خانواده" نامید. 🌀 بحران‌ها و جنگ‌ها، با وجود آسیب‌هایشان، مانند کاتالیزوری قوی عمل می‌کنند که اختلافات سطحی را کنار زده و هسته مشترک هویت ملی را آشکار می‌سازند. درست مانند خانواده‌ای که ناگهان با بیماری سخت یکی از عزیزان یا تهدیدی بیرونی که موجودیتشان را نشانه رفته روبرو می‌شود؛ در آن لحظه همه تفاوت‌های روزمره، بحث‌های خانوادگی و دلخوری‌ها فراموش می‌شود و اعضا شانه به شانه، دست در دست یکدیگر می‌دهند، بی‌آنکه به تفاوت‌هایشان فکر کنند. ▫️در بحران‌ها و و لحظات حساس تاریخی، جامعه ایران به مثابه خانواده‌ای بزرگ چنین ماهیتی به خود می‌گیرد و با وجود گوناگونی سلیقه‌ها، تفاوت‌ها و اختلافات، بر مشترکات اساسی متمرکز می‌شود. 🔸دوران مقدس و جنگ تحمیلی١ بهترین گواه این پدیده بود؛ مردم از هر قشر و با هر گرایشی، دوشادوش یکدیگر در جبهه‌ها حماسه آفریدند. مساجد و حسینیه‌ها در کنار کلیساها و کنیسه‌ها بدون توجه به تفاوت ظاهری و حتی اعتقادی‌شان، به پایگاه‌هایی برای همدلی و همیاری بی‌دریغ تبدیل شدند و این تجربیات مشترک، حس تعلق به یک "خانواده بزرگ" را تقویت کرد. 🔸همگرایی ملت سربلند در دل بحران‌ها، صرفاً ناشی از ترس از دشمن نیست، بلکه ریشه در عواطف عمیق و هویت‌های مشترک و تاریخی پرافتخار دارد. در این چارچوب، هر شهروند ایرانی خود را عضوی از یک پیکر واحد و بزرگ می‌بیند. ⬅️ همانطور که در یک خانواده، به‌ویژه در دل بحران‌ها، پدر نقشی بی‌بدیل در مدیریت بحران، تصمیم‌گیری و ایجاد حس امنیت ایفا می‌کند، به همین نحو، در بحران‌های ملی، رهبر جامعه نقشی پدرانه بر عهده می‌گیرد. او با راهبری پدرانه، را از پراکندگی نجات داده و به سمت وحدت و ایستادگی سوق می‌دهد. 📌 نمونه اخیر این همگرایی، در زمان حمله ظالمانه به ایران عزیز و جنگ تحمیلی٢ مشاهده شد که با وجود اختلاف داخلی، در دفاع از کشور شکل گرفت. 🔰مقام معظم رهبری(که عمر بابرکتشان بلند باد) به مثابه پدر این خانواده با رهبری مدبرانه، هدایت افکار عمومی و ایجاد انسجام درونی، جامعه را از پراکندگی و یأس نجات داده و به سمت وحدت و ایستادگی سوق دادند. 🔹ایشان با اقتدار و درایت به مانند پدری مهربان با ایجاد حس و آرامش برای خانواده بزرگ ایران و با نگاهی به آینده، امید را در دل‌ها زنده نگه‌داشته و از فروپاشی روحی خانواده سرافزار ایران جلوگیری کردند. این رهبری پدرانه، به مثابه ستون فقرات خانواده ملت بزرگ ایران، تضمین‌کننده ، همدلی و امید شد. 🔸بنابراین ایران نه صرفاً مجموعه‌ای از افراد، بلکه خانواده‌ای پویاست که در کوران حوادث، پیوندهای خود را مستحکم‌تر می‌کند. این ظرفیت منحصربه‌فرد برای تبدیل تهدید به فرصتی برای همگرایی و تقویت اراده جمعی، ضامن بقای این سرزمین در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود بوده و هست. 🔸هم‌چنین و رهبری حکیمانه آيت‌الله العظمی خامنه‌ای(که سایه پرمهرشان مستدام باد) به مثابه پدر خانواده بزرگ ایران، کلید اصلی برای دستیابی به وحدت پایدار، انسجام عمیق و پیشرفت همه‌جانبه است. 🔹 این حس عمیق خانوادگی و رهبری پدرانه تضمین می‌کند که ایران همواره در برابر ناملایمات ایستادگی کند و به مسیر تعالی خود ادامه دهد، باذن الله. 🖋 دکتر زینب تاجیک، عضو هیئت‌علمی پژوهشکده زن و خانواده
📌شکست از جای دیگری است 🖋 حجت‌الاسلام‌والمسلمین زیبایی‌نژاد، رئیس پژوهشکده زن و خانواده ⬅️ در تحلیل‌های این روزهای جنگ ۱۲ روزه، غالباً سطح تحلیل در این‌جا متوقف مانده است که دولتمردان ، آمریکا و کشورهای همسو با آنان در تحلیل خود اشتباه کرده و بسیاری از عناصر را در تحلیل خود ندیده‌اند؛ موشک‌های ایرانی را ندیده‌اند، انسجام ملی را ندیده‌اند، درایت رهبری را ندیده‌اند و... 🔻امروز متهم اصلی شکست‌ها، چارچوب‌های تحلیلی‌ای است که از عقلانیت مدرن برآمده‌اند. دستگاه تحلیلی‌ای که در آن دستگاه، به قول نیچه، «خدا مرده است» کجا می‌تواند رهبری دینی و رابطه و را فهم کند؟ ▪️امروز هم اندیشمندانی که دل به‌همین منطق معیوب سپرده‌اند، گرای انفعال و ضعف می‌دهند؛ به موسی پیام «إنا لمدرکون» می‌دهند و می‌گویند: ما از همه طرف محاصره شده‌ایم، هرچه می‌خواهند بدهید تا دست از سرمان بردارند. 👈 ما در تاریخ پیروزی‌ها و شکست‌هایی داشته‌ایم. هم‌اکنون وقت آن است که به شکست‌هایمان هم اعتراف کنیم اما مهم‌ترین شکست‌هایمان آن‌جاست که از خودمان شکست خورده‌ایم؛ آن‌جا که ما هم در زیر چتر عقلانیت غیرتوحیدی رفته‌ایم و جهان را از آن دریچه نگریسته‌ایم. امروز وقت اذعان به این حقیقت است که عقب افتادن‌های ما و زمین خوردن‌هایمان، غالبا، از این بوده است که از منطق انقلاب، که منطق اعلام ربوبیت الهی است به منطق خدا مرده است، روی آورده‌ایم... 📝 متن کامل یادداشت