☘🪴
من به اندوههاورنجها
در گره گیسوانم پناه می برم...
ودستانت همیشه آغاز ازدست دادن بود
در کدام غروب نیامدی؟
نیامدی که هیچ انتظاری
به دیدارهای سه شنبه ختم نشد...
من گریسته بودم
بی آغوش...
بی پناه...
و اشکهاذشاهدان زخم توبودند...
و ترکهای دستم،
وسپیدی شقیقه ام،
گواه نبودن تو بودند...
تو رنج بودی و من
همه عشق...
وتنها مسیر ندیدنت در مسیرم بود...
آخرین گناهم بودی
وعزیزترین اندوهم...
#سلیمه_م
#ارسالی_شما
#گاه_نوشته
@Neveshtehaidel