eitaa logo
『³¹³ نحن ابناءالمہــدۍ』
3.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
56 فایل
「••بِسِمِ‌رَبَّ‌المَـهدۍ✋🏻」 به‌وقت‌⇦²⁹ /¹⁰ /⁹⁹ 🗓••🕊⃞•• ❁الجهاد في سبيل الإمام❁ ♡تو رو مولا دعوت کرده حرف قایمکی♡ https://harfeto.timefriend.net/16617046309439 『مدیر』 • @ALAMDAR18 • 『تبادل』 • @Gomnam313u • 『شرایط‌تبادل‌وڪپے』 • @Nahno_abna
مشاهده در ایتا
دانلود
•|♥|• ♥ آخر آذرماه بود. با برگشتیم تهران. در عین خستگی خیلی خوشحال بود. می گفت: هیچ شهیدی یا مجروحی در منطقه دشمن نبود، هرچه بود آوردیم. بعد گفت: امشب چقدر چشم های منتظر را خوشحال کردیم، مادر هرکدام از این شهدا سر قبر فرزندش برود، ثوابش برای ما هم هست. من بلافاصله از موقعیت استفاده کردم و گفتم: آقا ابرام پس چرا خود دعا می کنی که گمنام باشی!؟ منتظر این سوال نبود. لحظه ای سکوت کرد و گفت: من مادرم رو آماده کردم، گفتم منتظر من نباشه، حتی گفتم دعا کنه که گمنام شهید بشم! ولی باز جوابی که می خواستم نگفت. راویان: علی صادقی، علی مقدم 🌸🌸🌸 🕊🍃 •|♥|• 『پِلاٰڪـ♡ــ خٰـاڪےْ』 『✨🌱』 ————••🕊⃞••————— ↳⸽🍃•➜「 @Nhno_almhdi 」 ————••🕊⃞••—————
❣ عباس در زمان دفاع مقدس خدمت امام خمینی (ره) رسیدند و از ایشان برای انجام کاری در اوقاتی که آسیبی به کار جنگ نمیخورد، مرخصی خواستند، وقتی امام راجع به دلیل مرخصی گرفتن در آن بحبوحه جنگ پرسیدند، عباس عرض کرد: من در دهه اول محرم برای شستن استکان‌های چای عزاداران به هیئت‌های جنوب شهر که من را نمی‌شناسند میروم، مرخصی را برای آن میخواهم، امام خمینی (ره) به ایشان فرمودند: به یک شرط اجازه مرخصی میدهم که هر موقع رفتی به نیت من هم چند استکان بشویی . 🌷شهید عباس بابایی🌷 ————••🕊⃞••————— ↳⸽🍃•➜「 @Nhno_almhdi 」 ————••🕊⃞••—————
مفقود الاثر❤️ می گفت:" دوست دارم مفقودالاثر باشم، این آرزوی قلبی من است.آخر در مقابل خانواده هایی که جوانانشان به شهادت رسیدند، ولی نشانی از آنان نیست، شرمنده ام".😔😔 در روستای خودشان چند جوان شهید مفقودالجسد بودند، واقعا احساس شرمندگی می کرد. می گفت:" آرزو دارم حتی اثری از بدن من به شما نرسد".😞😔 در نامه ای که برای دخترش، بنت الهدی فرستاد، نوشته بود:" دخترم شاید زمانی فرا رسد که قطعه ای از بدنم هم به تو نرسد، تو مانند رقیه امام حسین _علیه السلام_ هستی، آن خانم لااقل سر پدرش به دستش رسید، ولی حتی یک تکه از بدن من به دست شما، نمی رسد". یکی از رزمندگان که از جبهه برگشته بود تعریف می کرد، که از او شنیده:" دوست دارم مفقودالاثر بمیرم، اگر شهادت نصیب من شود، دوست دارم مفقودالاثر باشم چون قبر زهرا_سلام الله علیها_ هم ناشناخته مانده است". به یادشهیدعزیزشهیدمحمودکاوه شهید کردستان ————••🕊⃞••————— ↳⸽🍃•➜「 @Nhno_almhdi 」 ————••🕊⃞••—————
رزمنده ۱۴ ساله ای را به اسارت گرفته بودند. فرمانده‌ی عراقی وقتی او را دید و متوجه سنش شد، پرسید مگر سن سربازی ۱۸ سال نیست؟ خمینی سن سربازی را پایین آورده؟🔱 رزمنده در جواب عراقی گفت نه، سن سربازی همان ۱۸ سال است، خمینی سن عشق را پایین آورده. خاطره از: سیدناصر حسینی‌پور، جانباز دفاع مقدس و نویسنده کتاب «پایی که جا ماند»🔰 𝐻𝑜𝓈𝓈𝑒𝒾𝓃 ————••🕊⃞••————— ↳⸽🍃•➜「 @Nhno_almhdi 」 ————••🕊⃞••—————
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره عجیب استاد پناهیان ازشهیدعزیز 🌺💐 𝐻𝑜𝓈𝓈𝑒𝒾𝓃 ————••🕊⃞••————— ↳⸽🍃•➜「 @Nhno_almhdi 」 ————••🕊⃞••—————
حاج صادق بعد از عملیات بود. حاج صادق آهنگران آمده بود پیش رزمندگان برای مراسم دعا و نوحه خوانی. برنامه که تمام شد مثل همیشه بچه‌ها هجوم بردند که او را ببوسند و حرفی با او بزنند.❤️ حاج صادق که ظاهراً عجله داشت و می خواست جای دیگری برود، حیله ای زد و گفت: «صبر کنید صبر کنید من یک ذکر را فراموش کردم بگویم، همه رو به قبله بنشینند، سر به خاک بگذارید و این دعا را پنج مرتبه با اخلاص بخوانید». همین کار را کردیم. پنج بار شده ده بار، پانزده بار، خبری نشد که نشد. یکی یکی سر از سجده برداشتیم، دیدیم مرغ از قفس پریده!😄😄 𝐻𝑜𝓈𝓈𝑒𝒾𝓃 ————••🕊⃞••————— ↳⸽🍃•➜「 @Nhno_almhdi 」 ————••🕊⃞••—————
شهیدمیثم گرکانی❤️❤️ 𝐻𝒶𝒹𝒾𝓈 ————••🕊⃞••————— ↳⸽🍃•➜「 @Nhno_almhdi 」 ————••🕊⃞••—————