🎥مقتل شهدای مرزبانی در منطقه صفر مرزی سیستان و بلوچستان با پاکستان🌹 #روایتی_از_مدافعان_حرم ☫ به قرارگاه سواد رسانه ای امام رضایی ها بپیوندید https://eitaa.com/gharagahSvadRsanyamamRzaeha

🎥چند شبی بود بچه‌های فاطمیون متوجه رفت و آمدهای مشکوک به داخل انبارهای اطراف آشپزخانه شدند و پیدا شدن مدارک 1زن و شوهر ایرانی که اصالتاً زاهدانی و از اقوام ملعون زمان عبدالحمید که آن موقع او را نمی‌شناختم؛ ♦️با مسئول خود در دیرالزور برادر...در میان گذاشتم و او مرا به مسئول اطلاعات دیرالزور معرفی کرد که ایشان از ما خواست با احتیاط به محل پیدا شدن مدارک برویم و آنجا را بررسی کنیم و در اولین فرصت مدارک را به دست ایشان برسانیم که بنده مدارک را توسط یکی از نیروها به دیرالزور فرستادم و با بچه‌های فاطمیون به محل پیدا شدن مدارک رفتم که متاسفانه یکم دیر متوجه آن شدم که وارد 1کارگاه ساخت مواد شیمیایی جنگی شدم که با سرعت آنجا را ترک کردم هرچند که این انبار در چند متری آشپزخانه ما بود همانطور که بعدها بعد از اینکه دکترها در چند بیمارستان جوابم کردند بابت عفونت‌های شدید ریه که اول علت آن را تزریق واکسن بعدکرونا و بعد از چندین عمل جراحی گفتند مجاورت به مدت طولانی در کنار مواد شیمیایی جنگی و یک عامل ناشناخته دیگر همه این‌ها هدیه‌ای بود از طرف یکی از رهبران زن، زندگی، آزادی ملعونی به نام عبدالحمید که دم از انسانیت و انسان دوستی می‌زند که لعنت خداوند بر او باد و دارودسته ملعون‌تر از خودش که حتی به مردم مظلوم و بی‌گناهم رحم نکردند😔 #روایتی_از_مدافعان_حرم ☫ به نهضت سواد رسانه ای بپیوندید🌹 https://eitaa.com/NhztSavadResani

🚨ادامه روایت: تیرباری که ما برای سرگرمی شروع به تعمیر آن کرده بودیم و فقط به صورت تک تیر کار می‌کرد و روی رگبار نمی‌رفت اکنون در کمتر از ۱دقیقه با عنایت «حضرت زینب(س)» بیش از ۱۰۰گلوله شلیک کرد به سمت آن خودروها و باعث آن شد بدون کوچکترین مقاومتی آنها پا به فرار گذاشتند «فرمانده پشتیبانی المیادین_برادر فرهاد» متوجه صدای تیراندازی شده بود و با چند نیرو خود را به ما رساند با روشن شدن هوا به مکانی که آن خودروها دیده شده بودند رفتیم وقتی به درب کارگاه‌ها و دیوار ساختمانها نگاه کردیم حفره‌های متعددی ایجاد شده بود، *برادر فرهاد* خنده‌ای کرد و گفت: این جای گلوله‌های تیربار شماست باورم نمی‌شد تا اینکه یکی از بچه‌های زرهی ۱روز مرا به داخل تانک برد و مشابه اسلحه ما را نشان داد بله این تیربار تانک بود که (داعش) آن را از حالت برقی خارج کرده بود و به صورت دستی درآورده بود در مکان خودروها و در کنار ۱کارگاه حفره بزرگی را دیدیم که به ۱کانال بزرگ زیر زمینی متصل می‌شد که ورود به داخل آن بسیار خطرناک بود و احتیاج به *تخریب چی* بود تا بتوان به داخل آن کانال رفت، معلوم بود اینجا (داعش) تجهیزاتی دارد که خود را به خطر انداخته تا به آنها دست پیدا کند. 🔻این منطقه آزاد شده بود ولی کاملاً پاکسازی نشده بود، مقادیر زیادی مهمات و تجهیزات خودرو و مقادیر قابل توجه گندم داخل این شهرک رها شده بود ما دقیقاً روی ۱شهر زیرزمینی بودیم که ورودی آن را مخفی کرده بودند... #روایتی_از_مدافعان_حرم ☫ به نهضت سواد رسانه ای بپیوندید🌹 https://eitaa.com/NhztSavadResani

🎥ادامه روایت: در شهر المیادین سوریه، داعش شهرزیرزمینی احداث کرده بود برای مخفی کردن نیروها و تجهیزات خود؛ ♦️زاغه‌های مهمات را در زیر قلعه تاریخی المیادین احداث کرده بود چون می‌دانست به دلیل قدمت و ارزش این مکان‌هرگز مورد حمله و بمباران قرار نمی‌گیرد. 🔻بیمارستانی که در این کلیپ می‌بینید ازچند خانه به آن راه داشت و تمام تجهیزات داخل آن ساخت اسرائیل و داروها اکثراً ساخت اروپا بود که به داعش اهدا شده بود و حتی مجروحانی که احتیاج مراقبت‌های بیشتری داشتند به اسرائیل می‌بردند. 🔺در شهر المیادین بعد از اتفاقاتی که برایمان افتاد تمامی کارگاه‌های اطراف را گشتیم و چندین انبار تجهیزات و مهمات پیدا کردیم که باید از آنها نیز مراقبت می کردیم با مسئولین در مورد وجود این انبارها صحبت کردیم زاغه‌های زیرزمینی را منفجر کردند که داخل آن مقادیر بسیار زیاد خمپاره و مهمات دیگری وجود داشت البته قبل از انفجارها مقادیر قابل توجهی مهمات از جمله فشنگ تیربار فشنگ توپ23 بیرون آوردیم و هر روز مقادیری از آن را استفاده می‌کردیم که در ادامه ی روایت‌ها بعضی از کلیپ های آن را بارگذاری خواهیم کرد. 📌بعد از درگیری با(داعش) که برای بردن لوازم جامانده آمده بودند، اکنون مشکلی دیگر پیدا کردیم با پاکسازی نسبی شهر و بازگشت تدریجی مردم اکنون انسان های فرصت طلب با نام های مختلف برای سرقت انبارها می‌آیند و متأسفانه مسئولی که متوجه اهمیت و ارزش این انبارها نیست. #روایتی_از_مدافعان_حرم ☫ به نهضت سواد رسانه ای بپیوندید🌹 https://eitaa.com/NhztSavadResani

📸ادامه روایت: دراین تصویر پشت سرنفرات، سالنی را می‌بینید که یکی از انبارهای لجستیک داعش بود، چندین مرتبه درنیمه شب نیروهای داعش تلاش کردن برای به دست آوردن لوازم داخل سالنها که موفق نشدند واکنون متأسفانه نیروهای خائنی هستند که درروز روشن به کمک داعش بیایند فردی که آمد وخود رامسئول مخابرات اعلام کرد باچند نفرنیروی مسلح که حتی روی من و نیروها اسلحه کشید بعد ازخلع سلاح کردنشان درقفسی که برای موتوربرق درست کرده بودیم زندانیشان کردیم بابرادر فرهاد تماس گرفتم وگفتم 1نفر ازمخابرات آمده و بازور اسلحه می‌خواست واردانبارها شود که ماجلوی او را گرفتیم وخلع سلاحش کردیم-برادرفرهاد گفت برادرمن مخابرات به عربی یعنی اطلاعات اگر واقعاً نیروی اطلاعات باشدبرای خودت دردسر درست کردی با آمدن فرمانده منطقه وبرادر فرهاد متوجه شدیم آن شخص یک نفوذی و دروغ گفته، از ما تشکر کردند و او را کت بسته بردند اکنون سر کله 1نفر دیگر پیدا شده که می گوید این انبارها مال من بوده و اجناس داخل آن و این نامه را من از وزارت صنایع آوردم که ثابت می‌کند این اجناس برای بنده است و بنده ممنون شما هستم بابت مراقبت از اجناس و 100هزاردلار به عنوان هدیه به شما می‌دهم. 📌شب گذشته یکی از بچه‌های فاطمیون میگفت:۲ماه کرایه خانه‌ام عقب افتاده😔 یکی دیگر میگفت:برق خانه مان را قطع کردند😔 و هیچ کدام خبر از من نداشتند صاحبخانه جوابم کرده چند وقتی است منزل مادرم زندگی می‌کنم و این پول می‌تواند مشکل همگی ما را حل کند... #روایتی_از_مدافعان_حرم ☫ به نهضت سواد رسانه ای بپیوندید🌹 https://eitaa.com/NhztSavadResani

🚨ادامه روایت: 🗣2نفر از نیروهای سوری بسیار اصرار دارند که پول را بگیریم ولوازم را تحویل بدهیم البته آنها تقصیرنداشتند به دلیل اینکه1مسئول گفته بود این اجناس ارزش ندارد باز این‌دلیل نمیشد که ما خیانت کنیم؛ 🔻بیسیم روشن بود که متوجه حضور فرمانده جوانی که تازه مسئولیت بوکمال دیرالزور و المیادین را به عهده گرفته بود شدم برادر(م.ی) ازطریق بیسیم از ایشان خواستم پیش مابیاید با آمدن فرمانده به ایشان گفتم: چند انبار اجناس غنیمتی اینجا وجود دارد که1نفر ازدوستان گفتند: حاجی این‌ها هیچ ارزشی نداردبسیار ناراحت شدم گفتم حاجی اگر اینها ارزش نداردهمین الان مشتریش با 100هزاردلارنقد آماده است تا اجناس راتحویلش بدهیم فرمانده بسیار تعجب کرد ومشتاق برای دیدن انبارها وقتی وارد انبارها شد واجناس داخل آن را دید به سرعت دستوردادندمسئولین دیرالزور برای بردن آنها چندین دستگاه کامیون بیاورند و به من گفتند: اکثراین لوازم را ما احتیاج داریم درتعمیرگاهها و بایدهزاران دلارهزینه می‌کردیم برای خرید آن،الان من ونیروهای فاطمیون باید2رکعت نمازشکر میخواندیم که از این امتحان سربلند بیرون آمدیم.🤲 🔺یکی ازدلایل وفاداری نیروها مسئولینی بودند همانندبرادرعزیزم مسئول دیرالزور که فایل صوتی صحبتم با ایشان را دربیسیم دراینجا بارگذاری کردم که اگر نمی‌گفتم ایشان مسئول من بوده شما ازطریق صحبت کردنشان متوجه نمیشدید 1فرمانده بانیروی خود صحبت می‌کند البته کم نیستند اینگونه افراد درجبهه مقاومت... #روایتی_از_مدافعان_حرم #شورای_راهبردی ☫ به نهضت سواد رسانه ای بپیوندید🌹 https://eitaa.com/NhztSavadResani

🎥ادامه روایت: در شهر المیادین دوستان بسیاری پیدا کرده بودم یکی از آنها*برادرحسین* از بچه‌های زرهی بود هفته‌ای چندمرتبه همدیگر را می‌دیدیم، که زحمت تعمیر تیربار را ایشان کشید و چند آموزش دیگر سلاح هر کجا وزن زیاد برام دردسر داشت اینجا 2حسن بزرگ داشت یکی به خاطر وزن زیاد در یاد همه می ماندم و دیگری تنها کسی بودم که توانسته بود به صورت دستی با سلاحی شلیک کند که برای تانک بود اینجا بچه های با اخلاص و عاشقان اهل بیت مخصوصاً «حضرت زینب(س)»و «حضرت رقیه(س)» دورهم جمع شدند و به جرأت می‌گم یکی ازبهترین گروه‌ها بودیم از لحاظ کاری که همه نیروهای منطقه از: *ایرانی*، فاطمیون، روس، سوری همگی از ما راضی بودند به لطف «حضرت زینب(س)»و از همه مهمتر مسئولینمان که ازبابت ما خیالشان راحت بود و در تماسهایشان همیشه از بچه‌های گروه ماتقدیر و تشکر می‌کردندمسئولینی همچون *برادرفرهاد دبیریان* *برادر و فرمانده عزیزمان حاج شجاع* *برادر کریم*و دیگر عزیزان در اینجا یاد گرفته بودم اگر بخواهم بانیروها بدرفتاری و بادستور کارکنم قطعاً شکست خواهم خورد برای همین اینجا همگی برادرهستیم و نظرهمه مهم است هر فردی مسئولیتی دارد و درطول روز وشب میداند که بایدآن را انجام بدهد و ازهمه مهمترگوش دادن به درد دل همدیگر دلها رابسیار به هم نزدیک کرده بود که باگذشت بیش از 6سال هنوز با هم درارتباط هستیم، اجازه گرفتن ازفرماندهی با کمک*برادرفرهاد* برای تمرین نظامی نیروها و بالابردن روحیه آنها... #روایتی_از_مدافعان_حرم #شورای_راهبردی ☫ به نهضت سواد رسانه ای بپیوندید🌹 https://eitaa.com/NhztSavadResani

🎥خداوند را شاکرم که بنده را در کنار نیروهایی قرار داده که هر کدام به 1نحوی به این ریسمان چنگ زده‌اند ریسمان اهل بیت و انشاالله عاقبت بخیری؛ 🔻وقتی برای نماز می‌ایستادیم یکی شیعه 1نفر اهل تسنن 1نفر از برادران علوی و بعضی شیعیان چند امامی یکی اهل افغانستان یکی اهل سوریه یکی لبنانی یکی ایرانی هر کدام با افکار و سلایق مختلف ولی با هدفی واحد آن هم جهاد در راه رضای خداوند‌. 🔺چند ماه دور از وطن و خانواده فشار کار مشکلات بسیار فراوان بی‌رحمی داعش شنیدن هر روز خبری ازدوستانی که در مظلومیت و دور از وطن توسط داعش و اربابانش به صورت کاملاً وحشیانه به«شهادت» می‌رسیدند که همگی این موارد روحیه نیروها را به شدت تحت تاثیر قرار می‌داد. 📌ولی با صحبت کردن درجمع و گوش کردن به درددل آنها تمرین‌های هفتگی و موارد دیگر این چنینی باعث آن شده بود روحیه خود را حفظ کنیم و باعث رضایت اول خداوند بعد نیروهای جبهه مقاومت باشیم.🤲 🔴البته مدیون تجربه انسان‌های بزرگی بودم که در دوره‌های قبل اعزام به سوریه از آنها درس گرفته بودم. 🛑دیگر همگی اعضای 1خانواده هستیم به گونه‌ای که اگر یگانی نیروی خود را بعد از پایان زمان ماموریتش برای استراحت می‌خواهد بفرستد آن نیرو به جای آنکه خوشحال باشد بسیارناراحت می شد از اینکه از جمع جدا می شود که در بسیاری از موارد با فرماندهان صحبت می کردیم برای گرفتن موافقتشان برای بیشتر ماندن آنها در کنار هم... #روایتی_از_مدافعان_حرم #شورای_راهبردی ☫ به نهضت سواد رسانه ای بپیوندید🌹 https://eitaa.com/NhztSavadResani

🎥سال تحویل و سفره 7سین، در جمع مدافعان حرم_یادش بخیر🥺 «سوریه_شهر میادین-مرکز پشتیبانی فاطمیون» #روایتی_از_مدافعان_حرم #یادشهدای_مدافع_حرم_گرامی_باد #شورای_راهبردی ☫ به نهضت سواد رسانه ای بپیوندید🌹 https://eitaa.com/NhztSavadResani

🎥بهترین جای دنیا حتی بهتر از بهشت برای لحظه سال تحویل برای مدافعان حرم اینجاست🌹 #روایتی_از_مدافعان_حرم ☫ به نهضت سواد رسانه ای بپیوندید🌹 https://eitaa.com/NhztSavadResani

🎥اینجا به تعبیر بسیاری از نیروها آخر دنیاست به دلیل مسیر ناامن و پیچیده کمتر مسئولی به ما سر می‌زند شاید 2هفته یکبار یا ماهی 1بار با اینکه از هر امکانی برای بالا بردن روحیه نیروها استفاده می‌کردیم ولی بعضی روزها با مشکلاتی روبرو می شدیم حتی نیروهای سوری که 1هفته پیش ما بودند و 1هفته خانه می رفتند ولی بدليل طولانی شدن زمان جنگ بسیار روحیه خود را باخته بودند و با آنها بیشتر از نیروهای غیور فاطمیون مشکل داشتیم، بچه‌های فاطمیون با اینکه چند نفرشان بیش از 2ماه بود که المیادین مانده بودند باز به دلیل رفاقتی که بینمان پیش آمده بود رضایت به برگشت به*ایران* نداشتند، البته واقعیت امر این بود که من نیز مثل بسیاری از نیروها با مشکلات زیادی در زندگی شخصی روبرو بودم و سعی می‌کردم نیروها متوجه نشوند و همیشه لبخندی روی لب‌هایم باشد، یکی از آن مشکلات ساختمان نیمه کاره‌ای که باید تحویل خریداران می‌دادم آن هم در شرایطی که 1رئیس جمهور بی‌کفایت در مملکت ما همه را گرفتار کرده است، رئیس جمهوری که از زمان روی کار آمدنش تا به خاک سیاه نشستن بسیاری از سازندگان مثل من 2سال هم زمان نبرده بود، رئیس جمهوری که وقتی من به المیادین آمدم 1000لیر سوری 4500تومان زمانی که از المیادین به*ایران* برمی‌گشتم احساس کردم جریان اصحاب کهف برایم پیش آمده 1000لیر سوری 45هزارتومان_10برابر دلار 4هزارتومان و الان 20هزارتومان سرطانی به نام اصلاحات... #روایتی_از_مدافعان_حرم #شورای_راهبردی ☫ به نهضت سواد رسانه ای بپیوندید🌹 https://eitaa.com/NhztSavadResani

🎥چند روزیست موقع غروب آفتاب با نگاه به خورشید شروع به گلايه میکنم که خداوندا مرا می بینی یا این که فراموشم کردی و درمقابل جایی که من ایستادم 1خاکریز و بعد از آن تانکرهای منفجر شده داعش که نفت مردم سوریه را به ترکیه می بردند ناخودآگاه نگاهم به یکی از تانکرها و انگار چیزی مثل آهنربا مرا به سمت خودش جذب می‌کند باز درخواب همان تانکر را دیدم صبح یاد خوابی که دیده بودم افتادم به یکی از نیروهای فاطمیون گفتم من برای دیدن از نزدیک تانکر میرم نزدیک شدم هرچه نگاه کردم چیزی نبود که قابل توجه باشد چند قدم که برگشتم صدای پایی شنیدم سریع برگشتم پشت تانکر با صدای بلند، هرکه هستی بیا بیرون چندبار تکرارک ردم که باز صدای پا از زیر تانکر آمد مطمئن شدم 1نفر زیرتانکر هست چند تیر هوایی... بچه‌های فاطمیون هم سریع آمدند چندبار صدا زدیم و جوابی نیامد یکی از نیروها گفت: بزارید 1نارنجک بندازیم و ‌کارتمام، گفتم نه ممکنه زخمی باشد و زبان ما را نیز بلد نباشد و از کجا بدانیم دشمنه آینه 1کامیون را باز کردیم و به 1ميله بلندبستیم و از جلوی کامیون دادیم داخل، نگاه که کردم دیدم 1سگ زخمی زیر تانکر است در حال کندن زمین گفتم آب آوردند و غذا که با 1زبان که داخل ظرف کشید آب ظرف تمام شد و بتادین برای جای گلوله‌ای که به پهلویش خورده بود بله این‌ نشانه‌ای بود تا من بفهمم خداوندی داریم که در همه حال به فکر ما می باشد و همانطور که فرموده: ناامیدی بزرگترین گناه می‌باشد... #روایتی_از_مدافعان_حرم #شورای_راهبردی ☫ به نهضت سواد رسانه ای بپیوندید🌹 https://eitaa.com/NhztSavadResani