- نیاز -
وایستاد به عکسِ شهدا نگاه کرد و پرسید : خاله اینا همشون آدمای خوبی بودن که بعد از مردنشون عکسشون رو
یکم باهم صحبت کردیم ، ازم میخواست راهِ شهادت رو بهش نشون بدم . واقعا راهِ شهادت چیه ؟ :)))
- نیاز -
یکم باهم صحبت کردیم ، ازم میخواست راهِ شهادت رو بهش نشون بدم . واقعا راهِ شهادت چیه ؟ :)))
بعد از نمازش گفت : خاله توی نمازم دعا کردم باهم شهید بشیم :))))))
- نیاز -
بعد از نمازش گفت : خاله توی نمازم دعا کردم باهم شهید بشیم :))))))
یه جوری درمورد شهادت سوال میپرسید و میخواست بهش برسه ، احساس کردم فقط یه دختر کلاس چهارمی نیست ، یه روحِ خیلی خیلی بزرگ داشت . . (:
- نیاز -
هرکسی ازم میپرسه امتحاناتون تموم شد یا نه ، بعد از اینکه بهش جواب میدم نه هنوز تموم نشده ، میگه قرا
تموم شدنِ امتحانام رو به خودم و شما تبریک میگم . 🤝
و طبقِ یه قرارِ نانوشته ولی هرساله بازم امسال گلنرگس بردم و گذاشتم توی کلاسمون ، وقتی خشک شدن برداشتم از روی میز معلم و بردم خونمون ، بعد امروز یکی از همکلاسیام برگشت گفت ″ چرا گلاتو بردی ؟ باید بازم گلنرگس بیاری، چون کلاسمون خیلی لطیف و دوستداشتنی شده بود ″ و من اینطوری بودم که خب اولا گلا خشک شده بود و بعدشم باشه میارم حالا که ذوق کردین ،
ولی نرفتم امروز گل بخرم ، این عالیه 🙂🤏 .
امروزم قصد داشتم بهجای اینکه زنگ دوم سر کلاس خودمون بمونم و به زور زبان رو تحمل کنم ، برم کلاس بقلی و فلسفه گوش بدم ، ولی دبیر فلسفه گفت باید بری سر کلاس زبان چون درس مهمیه و من برخلاف میلیم - صرفاً چون دبیر فلسفهم گفتن - رفتم سر کلاس زبان 😔🙂😂
لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ .
[ سورهیآلعمران - آیهی ۱۶۴ ]
- نیاز -
لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا ع
امسال مبعث رو خیلی قشنگتر درک کردم ، برام حس و حالِ خیلی قشنگتری داره و بیشتر خوشحالم ؛
و مخصوصاً این یه هفته چقدر این آیه رو فهمیدم ، چقدر درکش کردم و چقدر قشنگه این حسم . .