بخدا من باهاتون قهر نیستم ، از دستتونم ناراحت نیستم ، فقط چون عینکم رو نمیزنم از دور نمیبینمتون در نتیجه تشخیص نمیدم کی هستین ، لطفاً بیاین نزدیک ببینمتون بعداً ناراحت بشین .
- نیاز -
بخدا من باهاتون قهر نیستم ، از دستتونم ناراحت نیستم ، فقط چون عینکم رو نمیزنم از دور نمیبینمتون در
من خطاب به دوستم : این کیه داره میاد آشناعه ؟
دوستم : نمیدونم ، آخه نمیبینمش چون من از تو کورترم .
+ هنوزم روی سادات بودنش حساسی ؟
- آره قطعا ! باید ادامهی اسمش حتما سید بودنش قید بشه ؛ باید اسمشو کامل بگن . .
https://eitaa.com/ebrahimi_mahdi110/948
- آقا آخرین بار کی مشهد بودین ؟
+ همین الان :)))))))
- نیاز -
https://eitaa.com/ebrahimi_mahdi110/948 - آقا آخرین بار کی مشهد بودین ؟ + همین الان :)))))))
وای فکرشو کنین ، یه روزی منتظر بودم که بتونم بینهایتی بشم ( چون از یه سنی به بعد رو اجازه نمیدادن ) ، حالا دهه نودیام میتونن . .
زندگی چقدر زود گذشتاا
مثلِ آن چایی که میچسبد به سرما بیشتر
با همه گرمیم با دلهایتنها بیشتر . .
درد را با جان پذیراییم و با غمها خوشیم
قالیِ کرمان که باشی میخوری پا بیشتر!
هیچ کس از عشق سوغاتی بهجز دوری ندید
هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر . .
هر شبِ عمرم به یادت اشک میریزم عزیز
بعدِ حافظخوانیِ شبهاییلدا بیشتر . .
زندگیتلخاست ، از وقتیکهرفتیتلختر
بغضجانکاهاست ، هنگامِتماشابیشتر . .
بر بخارِ پنجره یك شب نوشتی ″عاشقم″
خون شد انگشتم بر آجر حک کنم ″ما بیشتر″ (:
- حامدعسکری .