گزارشهای سرشار دولت و قار و قور شکم ملت!
میگفت من موندم با این همه گزارشهای خوب و عالیای که آقای روحانی در پیام نوروزی و قبل و بعدش داده و میدهد که این همه کار خوب و فلان مقدار سرمایهگذاری و هزینه برای بهبود وضعیت معیشت مردم کرده، چرا اثری نمیبینیم و بهتر که نشده بدتر هم شده هی روز به روز بدتر هم میشود؟
گفتم: والا چه عرض کنم. یه خاطرهای از جناب ملا یادمه عرض میکنم، شاید جوابت توش باشه.
یک روز ملانصرالدین ماهی خرید و آورد خانه و داد به خانم و تا غذا آماده بشود رفت که چرتی بزند. خانم ماهی را پخت ولی چون خیلی گرسنه بود؛ تمام ماهی را تکی خورد؛ ولی مقداری از روغن آن را به کف دست ملا که در خواب ناز بود، مالید. ملا بیدار شد و سراغ ماهی را گرفت. خانم حاشا کرد و گفت که ماهی را با هم خوردهاند و ملا یادش نیست؛ خلاصه از ملا انکار و از خانم اصرار؛ بالاخره خانم فرمود: اگر باور نداری دستت رو بو کن. ملا دستش رو بود کرد و با تعجب گفت: «عجیب است دستم گواهی میدهد ولی شکمم تکذیب میکند.»جیم جواتی
لینک یادداشت در پایگاه خبری بیان ماhttp://www.bayanema.ir/news/68652/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%82%D8%A7%D8%B1-%D9%82%D9%88%D8%B1-%D8%B4%DA%A9%D9%85-%D9%85%D9%84%D8%AA
میلاد بابرکت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بر همه ی منتظران ظهورش مبارک باد. اللهم عجل لولیک الفرج. 🌺🌹
18.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 تلقی ما از امام زمان(ع)
🎙 استاد علی صفایی حائری
⏳2 دقیقه و 43 ثانیه
💐 زیبا و شنیدنی👆
🌏https://eitaa.com/ahadisnabchahardahmaesom
چاپ پول بعد از کله پاچهی صبحگاهی!
حسن روحانی از ۲۰ شهریور 97 تا ۱۰ دی ۹۹، دستکم ۱۵ بار اعلام کرده است که از بانک مرکزی استقراضی نکرده است؛ حتی یک ریال. (گزارش کامل و مستند در مشرق نیوز: ۸ فروردین 1400)
عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی: بگذارید با مردم شفاف باشیم برای مثال در سال ۹۸ و ۹۹ بخشهایی از بودجه دولت از طریق درآمدهای تسعیر صندوق توسعه ملی تأمین شد که به زبان سادهتر به معنای چاپ پول است که نتیجهاش تورم خواهد بود.
به نظر شما جناب آقای روحانی برای حل این تناقضگویی، چه جوابی ممکن است بدهد؟
۱. بانک مرکزی مال خودمونه، كلاٌ واس ماس؛ دلمون خواسته از پول خودمون یه نمه برداریم. آدم از پول خودش برداره، اسمش استقراضه؟!
۲. ما استقراض نکردیم، خودشون به ما استقراض دادند، تازه اولشم نگرفتیم، اون قدر این عبدالناصر اصرار کرد، ما هم خجالتی، توی رودربایستی گیر کردیم و نخواستیم یه وقت دلش بشکنه قبول کردیم. بد کردیم؟!
۳. آقا ما یه روز از جلوی بانک مرکزی رد شدیم دیدیم یه مقدار پول افتاده همون جا کنار جوب، درب بانک مرکزی هم بسته بود چون خارج از وقت اداری بود، با داداشم یه خاور کرایه کردیم، برداشتیم بردیم یه وقت خدای نکرده دست نااهل نیفته که فردا بیاریم تحویل بانک بدیم؛ ولی متأسفانه دیگه فرصت نشد، داداش که یه تک پا رفت زندان، من هم که دیگه کرونا اومد، گفتم یه وقت میرم بانک مرکزی هم کارمندان اونجا رو کرونایی میکنم یا اونا من رو؛ برای همین هم بعضی از آشنایان گفتن حالا چه عجلهایه، بذار بعداً سر فرصت ببر. حالا یه عده نفهم اومدن میگن فلانی استقراض کرده! آخه بیسواتهای دلواپس روسیاه این اسمش استقراضه؟!
۴. استقراض چی؟ کشک چی؟ من به بچهها گفته بودم اگر یه وقت کم و کسری داشتین، برین بانک وام بگیرین، اصلاً به منم نگین. خودتون اگر دوست داشتین انجام بدین. صبح جمعه بیدار شدم دیدم یه پیامک اومده از بانک که فلان میلیارد تومن اومده به حسابت. بعداً پرسیدم گفتند آره رفتیم وام گرفتیم. تازه الآن من دارم از شما میشنوم که از بانک مرکزی گرفتن.
۵. یک شب عبدالناصر برای یه کاری بهم زنگ زد؛ آخر که میخواست خداحافظی کنه، گفت: راستی اهل کله پاچه هستی؟ گفتم: چطور؟ گفت: یه کله پاچهای نزدیک خونهمون باز شده یکی دو بار گرفتم خیلی کارش درسته، اگر اهلش هستی صبح بیام دنبالت بریم بزنیم به بدن. من گفت: حال ندارم سر صبحی بلندشم محاسنم رو اتو کنم و اینا... اگر می تونی بگیر بیار با هم بخوریم؛ خلاصه یه دست گرفت و آورد وقتی داشت میرفت، گفتم: عبدالناصر جان یه خرده پول دستی داری بهم یه مدت قرض بدی؟ دست به جیباش برد و گفت: نه شرمنده چیزی تو دست و بالم نیست الآن. گفتم: اشکالی نداره و خداحافظی کرد. چند دقیقه بعد زنگ آیفون رو زدند، دیدم عبدالناصره گفتم: چی شده؟ اول فکر کرده قابلمه رو جا گذاشته ولی دیدم نه یه چیزی دستشه اندازه یه ماشین تایپ قدیمی. گفت: در رو باز کن. اومد بالا گفتم: این چیه؟ گفت: چیزی نیست. ماشین چاپ پوله، خراب شده بود داده بودم تعمیر، دیروز عصر گرفتم گذاشتم صندوق عقب که امروز ببرم بانک. گفتم: خب که چی؟ گفت: برگه A4 داری، گفتم آره. چند بسته بهش دادم و تا رفتم یه چایی نبات براش اوردم دیدم تا چند بسته پول چاپ کرده و گفت: فعلاً این رو داشته باش، کم و کسری بودجه نداشته باشی؛ اینم اینجا باشه هفتهی بعد که اومدم دوباره برات چاپ میکنم. به نظر شما این استقراضه؟! معلومه که نیست. اینا حرفای یه مشت از طرفدارای ترامپ و کاسبان تحریمه که میخوان علیه این دولت سیاه نمایی کنند.
جیم جواتی
لینک یادداشت در پایگاه خبری بیان ما
http://www.bayanema.ir/note/68880/preview/
هدایت شده از حمید رسایی ✔️
11.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید | چیزی بهتر از این بلد نیستم!
🔺️سوال یکی از اساتید حوزه از آیت الله مصباح یزدی (قدسسره) در مسیر منزل ایشان و پاسخ استاد
بارها و بارها این توصیه را از زبان استاد شنیدم و البته تأثیر آن را در زندگی شخصی و اجتماعیام دیدهام. تحربه کنید، البته کار راحتی نیست اما با تمرین و ممارست ممکن است.
@mesbahyazdi_ir
🔺صفحات حمید رسایی در فضای مجازی🔻
eitaa.com/rasaee
T.me/www_rasaee_ir
instagram.com/rasaee.ir
twitter.com/hamidrasae
محمدجواد ظریف و شرح دیوان حافظ!
آقای ظریف در مصاحبهاش در پاسخ به این پرسش که «چقدر از صفر تا صد سیاست خارجی در این هشت سال دست محمدجواد ظریف بود»، فرموده: صفر. (اعتماد: ۴ بهمن ۹۹)
بعضی دوستان از این سخن به شگفتی آمدهاند که چطور چنین چیزی شدنی است تا آنجا که برخی بر آن رفتهاند که ایشان چون انتظار این پرسش را نداشته، هول کرده و گفته «صفر» وگرنه اگر پرسشگر مثلاً اینطور میپرسید که «چقدر از «صد تا صفر» سیاست خارجی در این هشت سال دست محمدجواد ظریف بود» ایشان پاسخ میداد: صد.
بنده با این نظریه همداستان نیستم؛ بلکه معتقدم که جناب ظریف، نکتهای دقیق را گفتهاند؛ و اشارت لطیفی کردهاند به ابیاتی از جناب حافظ شیرازی که شرح آن خواهد آمد.
بارها گفتهام و بار دگر میگویم که من دلشده این ره نه به خود میپویم
در پس آینه طوطی صفتم داشتهاند آنچه استاد ازل گفت بگو میگویم
نکتهی جانورشناختی
در روزگار گذشته وقتی میخواستند استعداد سخنگویی طوطی را شکوفا کنند، او را جلو آینهای قرار میدادند. آنگاه کسی از پس آینه سخن میگفت. طوطی عکس خود را در آینه میدید، تصور میکرد طوطی دیگری در آینه حرف میزند و او نیز از روی تقلید سخن گفتن میآموخت.
نکتهی نسخهشناختی
در برخی نسخهها مثل نسخهی لَکَنتی به جای ازل، اضل آمده است.
جیم جواتی
لينك يادداشت در پايگاه خبري بيان ما
http://www.bayanema.ir/note/69035/preview/print/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8
از هات داگ تا کلاب هاوس!؟
دو تا از رفقای ما زوج هنری جالبی را تشکیل میدهند؛ ما بقیهی رفقا هم سعی میکنیم هر برنامهای که داریم، طوری بچینیم که این دو باشند؛ اگر به دلیلی یکیشان نتواند بیاید، تغییر میدهیم که هر دو باشند.
یکی از ویژگیهای جالبی که یکیشان دارد این است که پرسشهایش را خیلی جدی میگیرد و همیشه مطرح میکند؛ دومی هم اصرار دارد که هر کس پرسشی دارد؛ حتماً جوابی به آن بدهد؛ یعنی انگار تکلیف شرعی خودش میداند؛ حالا یا واقعاً جوابش را بلد است یا میرود پیدا میکند یا از خودش میسازد؛ به هر حال بیجواب نمیگذارد؛ مثلاً یکبار این رفیق اولی پرسید: آقا این «هات داگ» یعنی چی؟ آخه سگ داغ چه ربطی دارد به یک ساندویچ؟!
رفیق دوم شروع کرد به توضیح دادن که هات داگ یه سوسیس آلمانی بوده که سربازان آلمان خیلی بهش علاقه داشتن. وقتی هم فرانسه را اشغال کرده بودن، براشون ارسال میشد و کوفت میکردن؛ بعد چون معمولاً اسم سوسیسها با «هات» شروع میشه و فرانسویها هم از لجشون، توی خونه، آلمانیا را سگ صدا میکردن، این سوسیس رو هم اسمشو گذاشتن «هات داگ» که به زبون خودمون میشه (بلانسبت) «سوسیس سگی».
خب این ماجرا گذشت. دیروز هم که یک دورهمی مختصر داشتیم، این رفیق اولی ما گفت: این «کلاب هاوس» دیگه چیه؟ این رفیق دوم ما گفت: کلاب جمع کلب است که به عربی میشود سگ، هاوس هم که میشود، خانه، کلاب هاوس هم به زبون خودمون میشود (بلانسبت) سگدونی!
این دفعه صدای همهمون در اومد که بابا «هاتداگ» رو به هر زوری بود خوردمان دادی ولی دیگه زیر بار این یکی نمیریم. آخه کجای دنیا روی چیزی، اسمی میذارن که یک کلمهاش عربی باشد یک کلمهاش انگلیسی؟! گفت: لامصب این خرپولای عرب کشورهای نفتی همه چی رو با پول میخرن.
جیم جواتی
لینک یادداشت در پایگاه خبری بیان ما
http://www.bayanema.ir/note/69218/preview/
روزهای شبنه تا دوشنبه، برنامه ی روبراه رادیو معارف آیتم کوتاهی رو اجرا می کنم. برنامه از ساعت ۹ شروع می شه. لینک برنامه ی اول که آیتم بنده از دقیقه تقریبا ۴ شروع میشه. http://headend1.iranseda.ir/downloadFile/?VALID=TRUE&vid=1425095_206
پاسخ روابط عمومی به پرسش مطرحشده در سریال گاندو ۲
متن پاسخ روابط عمومی به پرسش مطرحشده در سریال گاندو ۲ که هماینک به دست من رسیده است:
«در قسمت ۱۳ فصل دوم سریال معلوم الحال گاندو، از زبان بازیگر بازجو پرسشی مطرح که پرسش مردم قلمداد شده. در این پرسش مضحک چنین آمده که «چرا فرزندان و اعضای درجهیک خانوادههای مسئولان ایران باید در آمریکا و انگلیس تحصیل و زندگی کنند، حالا کاش فقط تحصیل یا زندگی میکردند، خیلیهای آنها تابعیت این کشورها را دارند...»
برای روشن شدن افکار عمومی دربارهی جوسازیهای این سریال سرتاسر دروغ لازم است توضیحاتی ارائه شود.
پیش از پرداختن به پاسخ، برای اثبات سراسر دروغ بودن این سریال کافی است که بدانیم آقای محمدعلی شعبانی که به تعبیر وزیر خارجهی محبوبمان جناب آقای محمدجواد ظریف، از سرمایههای ملی ما هستند، «هیچ وقت ازدواج نکرده و چاق هم نبوده است» بر خلاف آقای شهرام قائدی که نقش ایشان را در این سریال بازی میکند؛ تازه لپهای آقای شعبانی هم اینقدر بزرگ نیست؛ تو خود حدیث مفصل بخوان.
اکنون برای اینکه جای هیچ شک و شبههای باقی نماند؛ به یک پاسخ اکتفا نکرده و چند پاسخ به مردم عزیزمان میدهیم:
۱. اصلاً به شما چه مربوط است؟!
۲. دلمان میخواهد.
۳. میخواستید به ما رأی ندهید.
۴. دارندگی برازندگی.
۵. مگر دلیل هر کاری را باید برای شما توضیح بدهیم.
۶. بد کردیم بچههایمان را فرستادیم چهار کلمه سواد یاد بگیرند بیایند شما دلواپسان کمعقل کاسب تحریم را مدیریت کنند.
۷. شما بچههایتان را فرستادید سوریه و عراق ما حرفی زدیم؛ گیرم که بچههای شما تکه پاره شدند ولی به هر حال در خارج ایران زندگی میکردند، خارج هم خارج است، انگلیس و سوریه ندارد.
۸. فضولی موقوف.
۹. همین است که هست؛ تا کور شود هر آنکه نتواند دید.
۱۰. بچههای ما نمایندگان نظام هستند آنجا، به شلوارکها و برداشتن روسریهایشان و... نگاه نکنید، اینها پوششهایی هستند که لو نروند.
پاسخهای بیشتری هم میتوان به پرسش فوق داد که البته نیازی نیست و همین اندازه برای مردم فهیم ما کافی است.
روابط عمومی دفتر حافظ منافع فرزندان و بستگان درجهیک مسئولان ایران و دو تابعیتیها ذیربط»
جیم جواتی
لینک یادداشت در پایگاه خبری بیان ما
http://www.bayanema.ir/note/69271/preview/
قحطی بزرگ آخوندی!
یکی از رفقا زنگ زد و کمی حال و احوال کردیم بعد گفت: شنیدی عباس آخوندی گفته اگر ما نبودیم، در ایران قحطی میشد؟! گفتم: نه بابا! اینو گفته؟! گفت: به جدم خودش گفته. گفتم: منظورش چی بوده؟ گفت: والا چه عرض کنم. منم موندم. بهتره زنگ بزنم به مرتضی. گفتم: پس منم بیخبر نذار.
مرتضی میکروبیولوژی خوانده توی دانشگاه ولی به اندازهی یک دکتر علوم سیاسی چیز حالیاش است.
یکی دو ساعت بعد این رفیقمان زنگ زد. گفت: مرتضی گفته. احتمالاً این دوستان قرار بوده اگر دولتشان رأی نیاورد، کاری کنند که قحطی بشه تو ایران، بعد که رأی اوردن دیگه غلاف کردن؛ برای همین هم دیگه قحطی نشده.
گفتم: پس خدا رحم کنه واسه دورهی بعد اگر اینا رأی نیارن چی؟ یعنی قحطی نمیشه به نظرت؟
گفت: منم از همینش میترسم. خدا کنه یه طوری بشه، اینا مادام العمر سر کار بمونن.
گفتم: پس جناب حافظ این شعر را برای این دولت عزیز سروده:
یارب کمال عافیتت بر دوام باد اقبال و دولت و شرفت مستدام باد
سال و مهت مبارک و روز و شبت به خیر بختت بلند و گردش گیتی به کام باد
جیم جواتی
لينك يادداشت در پايگاه خبري بيان ما
http://www.bayanema.ir/note/69351/preview/
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🔴 مطالبه همگانی پخش گاندو
پیرو اعلام ناگهانی توقف پخش سریال #گاندو، پویش پخش سریال گاندو قبل از انتخابات را با هدف ادامه ی پخش این سریال ارزشمند تایید فرموده و به دیگر دلسوزان و حقیقت جویان نیز اطلاع دهید:
پویش: پخش سریال «گاندو ۲» قبل از انتخابات ادامه یابد -در خبرگزاری فارس
👈 نامنویسی👇👇👇
https://www.farsnews.ir/my/c/57355
#نشر_حداکثری
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN