نامه ای به احساسم
دلم کمی گذشته می خواهد!
آن موقع ها، که تجدید آوردن بد نبود و اگر تجدید می شدیم ، باعث سرافکندگی خانواده، نبودیم. یک سوال؟ آن موقع ها نصف کلاس تجدید می شدند و حداقل دو نفر، رفوزه!... ما خنگ بودیم یا بچه های الان باهوشند؟... لابد ما خنگ بودیم دیگر. بچه های الان که چیزی گردن نمی گیرند!
بگذریم.
دلم کمی گذشته می خواهد! از همان گذشته هایی که، تایر می چرخانیدیم و سوار چوب می شدیم.
آن موقع ها که توت خشک و بادام ، از دست مادربزرگها و پدر بزرگها می گرفتیم.
یادش بخیر ! عیدمان فقط نوروز بود و برای همان عید، فقط شیرینی و آجیل می خریدیم... فقط برای همان عید، لباس نو می پوشیدیم و خوشحال بودیم که عیدی هایمان تخم مرغ رنگی است...
یادش بخیر! مادربزرگها و پدربزرگها عصرها توی کوچه با همسایه ها می نشستند؛ آن ها، نان به هم قرض می دادند، اما به معنی واقعی اش.
راستی، یادت هست خانه هایمان سکو داشت تا آدمهای خسته بنشینند؟ همان موقع ها که آب فروشی نبود و اگر در خانه ای را می زدیم آب یخ برایمان می آوردند و گاهی یک تعارفی هم می کردند که داخل خانه برویم؟! اما حالا درها بسته است و به روی غریبه ها باز نمی شود.
دلم کمی گذشته می خواهد!
همان موقع ها که خانواده و فامیل دور هم جمع می شدیم و مهم نبود چه غذایی می خوریم و جمله" بشینید اومدیم خودتون رو ببینیم" واقعیِ واقعی بود.
حالا گذشته ها رفته اند. کلاه نمدی پدربزرگ روی طاقچه مانده و لباسهای دست دوز مادربزرگ لای بقچه.
حالا بچه های مادربزرگ هم پیر شده اند و من بزرگ شده ام.
نگرانیهایم، نیز، بزرگ شده اند که مبادا کسانی یا چیزهایی را از دست بدهم که مرا به گذشته می رسانند!!
چقدر تلخ است! چرخ روزگار، تند تند می چرخد و من نمی دانم آیا چیزی به یادگار خواهم گذاشت که دیگران یادی از گذشته کنند یا نه؟! هر چند نسل بعد از ما، به آینده و فناوری می اندیشد نه گذشته و خاطراتی که بوی نم نشسته بر کاهگل می دهد.
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷️ عید بزرگ مباهله 🔷️
🎬 #استاد_فرحزاد
⏱️یکدقیقهوپنجاهثانیه
🌴🌹💎🌹🌴
گفتم ای جنگل پیر
تازگیها چه خبر؟
پوزخندی زد و گفت
هیچ ! کابوس تبر …
گفتم از چوب درختان بهار
چه کسان بهره برند؟
گفت آنان که درختند و
به ظاهر تبرند!
گفتم اما
مگر از جنس خودت نیست تبر!؟
پوزخندی زد و گفت
تازگیها چه خبر…!🌷
🌴💎🌹💎🌴
تنها دریک جا می شود احساس کرد،
بنی آدم اعضایِ یکدیگراند؛
در قبرستان»
که دوست و دشمن،
آشنا و غریبه،
زن و مرد،
متاهل و مجرد،
بدونِ توهین و غیبت،
بدون دخالت در امور هم،
بدون تصرف در مُلکِ دیگری،
بدونِ غرور و فخر ورزی و بدونِ ریا،
در کنار هم آرمیده اند؛
وهرکَس سوال خود را جواب می دهد،
بدونِ آنکه دیگری دست بالا ببرد وبگوید:
آقا اجازه؟؟
کاش رسمِ ما هم،
چون رسمِ مُردگان بود.
🌴💎🌹🌹💎🌴
🔴 دعا برای ظهور پس از هر #نماز واجب
در کتاب «جمال الصالحین» از مولایمان امام صادق(ع) نقل شده است که حضرت فرمودند:
همانا از حقوق ما بر شیعیان ما این است که بعد از هر #نماز واجب دست هایشان را بر چانه گذاشته و سه مرتبه بگویند:
«یا رَبَّ مُحَمَّدٍ عَجِّل فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ،
یا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِحفَظ غَیبَةَ مُحَمَّدٍ،
یا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِنتَقِم لِابنَةِ مُحَمَّدٍ».
یعنی «ای پروردگار محمّد، فرج و گشایش امور آل محمّد را تعجیل فرما، ای پروردگار محمّد، محافظت کن (دین را در) غیبت محمّد، ای پروردگار محمّد، انتقام دختر محمّد را بگیر».
صحیفه مهدیه، ص۲۷۱
🌴💎🌹💎🌴