9.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یارب دل ماراتو به رحمت جان ده
درد همه را به صابری درمان ده
این بنده نداند که چه می باید خواست
داننده تویی هر آنچه خواهی آن ده
الهی آمین 🙏🙏
@Noktehhayehnab
گلچین ناب
🍀🍀🍀🍀🍀
🍃سنگینتر از آسمان چیست؟
فرمود: تهمت به انسان بےگناه.
🍃از زمین پهناورتر چیست؟
فرمود: دامنه حق که خدا همه جا هست
و بر همه چیز مسلط است.
🍃از دریا پهناورتر چیست؟
فرمود: قلب انسان قانع.
🍃از سنگ سختتر چیست؟
فرمود: قلب مردم منافق.
🍃از آتش سوزانتر چیست؟
فرمود: رؤسای ستمکارے که ملت را به خود
وامے گذارند و هیچ فکر تربیت آنها نیستند.
🍃از زمهریر سردتر چیست؟
فرمود: حاجت بردن پیش مردم بخیل.
🍃از زهر تلختر چیست؟
فرمود: صبر در برابر نادانها.
🍃از ناکجا آباد پست تر چیست؟
فرمود: مظلوم جلوه دادن دروغگو 😒
💙🌹گلچین نکته های ناب 🌹💙
https://eitaa.com/joinchat/221380643Cbe28bbff40
گلچین نکته های ناب
#کارتون_ایرانی #انیمیشن_جوانمردانایران. قسمت ششم جوانمردان قلابی بخش دوم 🌴👶🌼👶🌴 @Noktehhayehnab گ
35.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون_ایرانی
#انیمیشن_جوانمردانایران.
قسمت هفتم کینه قدیمی
بخش اول
🌴👶🌼👶🌴
@Noktehhayehnab
گلچین نکته های ناب
گلچین نکته های ناب
#کارتون_ایرانی #انیمیشن_جوانمردانایران. قسمت هفتم کینه قدیمی بخش اول 🌴👶🌼👶🌴 @Noktehhayehnab گلچین
36.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون_ایرانی
#انیمیشن_جوانمردانایران.
قسمت هفتم کینه قدیمی
بخش دوم
🌴👶🌼👶🌴
@Noktehhayehnab
گلچین نکته های ناب
گلچین نکته های ناب
بسم رب العشق #قسمت شصت و شش - 😍علمدارعشق😍# #راوی مرتضی # منو علی تصمیم گرفتیم نذاریم خانمهام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گلچین نکته های ناب
بسم رب العشق #قسمت شصت و شش - 😍علمدارعشق😍# #راوی مرتضی # منو علی تصمیم گرفتیم نذاریم خانمهام
بسم رب العشق
#قسمت شصت و هفت -
😍علمدارعشق😍#
هواپیما اوج گرفت ۳ ساعت بعد تو دمشق به زمین نشست
چه هوای غریبی دارهدارد
تی خیلی بچه بودم با پدر اومدیم سوریه
اون موقعه همه جا خیلی آباد بود
اما حرمله زمان داعش چه کرد
اما شیربچه های حیدری اومدن انتقام بگیرن
رسیدیم معقر
ساکها گذاشتیم به سمت
حرم بی بی حضرت زینب حرکت کردیم تا اولین زیارتمون کنیم
مسافت بین معقر تا حرم طولانی بود
طوری تدارک شده بود
این شپشوها خنگ 😂😂😂
( داعش) توانایی شناسایی نشده باشه
بااتوبوس به سمت حرم راه افتادیم یه بچه ها که مداح بود شروع کرد به مداحی کرد و همه همراهیش کردیم
منو یکم ببین سینه زنیمو هم ببین
ببین که خیس شدم عرق نوکریه این
دلم یه جوریه ولی پر از صبوریه
چقدر شهید دارن میارن از تو سوریه
منم باید برم اره برم سرم بره نزارم هیچ حرومی به طرف حرم بره
یه روزی هم بیاد نفس اخرم بره
حسین اقام،اقام
حسین اقام،اقام،اقام
یه دست گل دارم برای این حرم میدم
گلم که چیزی نیست برا حرم سرم میدم
برای قربانی اسماعیل میدم با عشق خودم با بچه هام فدای بانوی دمشق
منم یه مادرم پسرمو دوسش دارم ولی جوونمو به دست بی بی میسپارم
بی بی قبول کنه بشه مدافع حرم
حسین اقام،اقام
حسین اقام اقام
رسیدیم حرم
بعداز قرائت زیارت عاشورا به سمت معقر حرکت کردیم
قراربراین بود
یک ساعتی استراحت کنیم
بعد فرمانده بیاد برای توجیح و شناسایی
یک ساعت گذشت فرمانده اومد
و شروع کرد به صحبت کردن
بسم رب الشهدا و الصدقین
رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي
برادران عزیز
بزرگترین لیاقت دنیا و آخرت نصبتون شده
مدافع حرم ناموس حسین شدید
بزرگواران هدف ما باز پس گیری شهر حمص از دشمن حسین است
در قالب تیپ ۱۷صاحب الزمان
متشکل از سه تیپ
عملیات از روز شنبه هفته آینده شروع میشه
فردا تمامی افراد میتونن با خانواده هاشون تماس بگیرن
اما برارداران لازم بذکر است هیچگونه اطلاعات از خودتون در تماس اعلام نکنید
فقط خانواده از صحت سلامتی خود باخبر کنید
یاعلی
نویسنده بانو .....ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#علمدار_عشق
🌴📚🌼📚🌴
گلچین نکته های ناب
بسم رب العشق #قسمت شصت و هفت - 😍علمدارعشق😍# هواپیما اوج گرفت ۳ ساعت بعد تو دمشق به زمین نشست چ
بسم رب العشق
#قسمت شصت و هشت-
😍علمدارعشق😍#
#راوی نرگس سادات #
خونه مادرشوهرم اینا بودم
زهرا نمیذاشت برم خونه خودمون
میگفت تنهایی میشنی فکر و خیال میکنی
واقعا راست میگفت
دومین شبی که مرتضی من اعزام شده سوریه
یعنی الان داره چیکار میکنه
غذا خورده
چادرم سر کردم
رفتم تو حیاط
اشکام جاری شد
-مرتضی من کجایی ؟
عزیزدلم
خدایا خودت مراقبش باش
یا امام رضا خودت حفظش کن
صدای زهرا اومد
مامان نرگس سادات کو ؟
تو اتاق داداش نبود
مادر: زهرا خیلی نگرانشم
خیلی بی تابی میکنی
برو پیشش تو حیاط
زهرا: نرگس
نرگس
دستش نشست رو شانه ام
کجایی آجی؟
- جسمم اینجا تو این زندان
اما روحم سوریه پیش مرتضی
زهرا: نرگس آجی
عزیزم توروخدا بی تابی نکن
بخدا داداشم راضی نیست
- زهرا خیییییلی سخته
زهرا : میدونم
شوهرمنم رفته
تازه دامادم
نرگس ببین اگه زبانم لال علی شهید بشه
یکی ازم بپرسه از زندگی مشترکتون چه خاطره ای داری
باید بگم همش ۲۰ روز کنارش بودم
نرگس آجی
من درحالی لباس عروس پوشیدم
که میدونستم شاید مردم که راهی
میدان جنگ شد هیچوقت برنگرده
یا عروستون
اون مگه آدم نیستی
همش ۹ روزه مادرشده
الان اوج زمانیکه ب همسرش نیاز داره
اما مردش تو جنگه
شایدم شهید بشه
ان شاالله فردا داداش زنگ میزنه تو از دلواپسی درمیای
پاشو بریم بخابیم
زهرا و مادرجون رفته بودن خونه مادرشوهر زهرا
من خونه تنها بودم
که تلفن خونه زنگ زد
- الو بفرمایید
+ الو ساداتم
- وایییییی مرتضی خودتی ؟
+ سلام خانمم خوبی؟
نمیتونستم زودتر زنگ بزنم
دلم برات تنگ شده عزیزم
مراقب خودت باش
خیلی دوست دارم
به زهراهم بگو عصری حول حوش ساعت ۴-۵ گوش به زنگ باشه
نرگس اینجا نمیشه زیاد زنگ زد با تعداد نفرات بالا حرف زد
پس مراقب خودت باشه
- منم دوست دارم
مراقب خودت باش
+ خداحافظ عزیزم
گوشی که قطع شد
زدم زیر گریه های های گریه کردم به گذر زمان توجه نمیکردم
یه ساعت گذشت با تکونهای زهرا به خودم اومدم
نرگس
نرگس
چی شده
چرا گریه میکنی
- مرتضی زنگ زد
گفت عصر حول و حوش ساعت ۴-۵ خونه باشی باعلی آقا
رفتم سمت چادرمشکیم
زهرا: نرگس سادات کجا میری؟
- میخام برم مزارشهدا
زهرا: صبرکن باهم بریم
تنهایی میترسم بری
حالت بد بشه
- باشه بریم
نویسنده بانو .....ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#علمدار_عشق
🌴📚🌼📚🌴