گلچین نکته های ناب
📕📘📗🌴📚🌴📗📘📕 بسم رب الشهدا مجنون من کجایی؟ #قسمت بیست و یکم رواے سید مجتبے حسینے وقتی وارد هئی
رمان های عاشقانه مذهبی
بسم رب الشهدا
مجنون من کجایی؟
#قسمت بیست و دوم
رواے رقیه
حسین:بچه ها حاضرید؟
بریم ؟
من و حسنا:بله
نزدیکهای معراج الشهدا بودیم
که گوشیم زنگ خورد
فرحناز بود
-الو
فرحناز:سلام علیکم خواهر جمالی کجای خانم؟
-مرگ نزدیکیم
فرحناز:خیلی ممنون از محبت
همزمان با قطع کردن مکالمه گوشی حسین زنگ خورد
چشم حاجی
تا یه ربع دیگه ناحیم
یاعلی
بچه ها من شمارو میرسونم معراج خودم باید برم ناحیه
حسنا:حسین خبری شده؟اعزامی ؟😢😢😢
حسین :نمیدونم خانم
حسنا طفلک ناراحت آروم گرفت
حسین داداش مارو دم در معراج پیاده کرد
خودش رفت ناحیه
وارد حیاط معراج الشهدا شدم
دوستای صیمیم تو حیاط بودند
پانداهای من (فرحناز، مطهره، محدثه)
من عاشق عروسک پاندام 🐼🐻
یادش بخیر یه بار چه غوغایی کردم سر این عروسک خرس
خخخخخ
داشتیم معراج کار میکردیم
که مطهره با یه خرس واردشد،
منم که هیجانی 😂😂😂
جیغ جیغی گذاشته بودم
که نگو
آخرسرم یهو دیدیم حسین جان و آقای حسینی
هنگ رفتار من
برای همین هرکس دوست دارم یا بهش میگم پاندا یا کوفته
داشتم میرفتم سمت پانداهای خوشگلم
که صدای آقای حسینی مانع شد
آقای حسینی:خانم جمالی
-سلام بله
آقای حسینی:بابت رفتاردیروزم بازم عذزمیخام
-دیگه مهم نیست
آقای حسینی:دلیلش تا عصر متوجه میشید
چشام گرد شد یعنی چی دلیلشو تا عصر میفهمم سرمو انداختم پایین و جوابشو دادم
-امیدوارم قانع کننده باشه
یاعلی
نویسنده :بانو....ش
#مجنون_من_کجایی
#قسمت_بیست_دو
🌴📚❄️📚🌴