#سلام_امام_زمانم ✋
🍃همۀ دلخوشیام
«دل به دل راه دارد».
آیا دل من هم به دل تو راه دارد؟
باید چطور بفهمم راه داشتن دلم به دل تو را؟
اصلاً معنای «دل به دل راه داشتن» چیست؟
وقتی دل کسی میگیرد و دل ما هم میگیرد
میگوییم دل به دل راه دارد.
وقتی کسی دلش برای ما تنگ میشود و ما هم دلمان برای او
میگوییم دل به دل راه دارد.
وقتی کسی ما را دوست دارد و ما هم او را دوست داریم
میگوییم دل به دل راه دارد.
دل به دل راه دارد.
آیا دل من هم به دل تو راه دارد؟
چند روز است که دل من گرفته.
یعنی دل تو گرفته که دل من هم باز نمیشود؟
دلم برای تو تنگ شده
خیلی بیشتر از آنی که بشود تابش آورد.
بیقرار دیدنت شدهام.
هیچ گاه به یاد ندارم این قدر بیتاب دیدنت شده باشم.
یعنی دل تو هم برای من تنگ شده؟
تو هر وقت بخواهی میتوانی مرا ببینی
ولی من باید چه کار کنم با این دلتنگی؟
من دوستت دارم و معنای دل به دل راه داشتن یعنی این که
تو هم مرا دوست داری.
درست میگویم؟ دوستم داری؟
این که واقعاً دل من به دل تو راه دارد یا نه، نمیدانم و نمیخواهم بدانم.
دوست دارم دلم را خوش کنم به این که دلم به دل تو راه دارد.
با این دلخوشی، دلتنگیهایم را میتوانم تاب بیاورم.
دلخوشیام را از من نگیر آقا!
صبحت به خیر همه دل خوشی ام!
#بهانه_بودن_امام_زمانم
#محسن_عباسی_ولدی
🌴💎🌹💎🌴
🍃تدبیر خدا برای زمین
از وقتی بنا گذاشتهام که رشتۀ تدبیر زندگیام را به تو بسپارم
به فکر جشنی هستم که برای این واگذاری میخواهم به پا کنم.
در این جشن من هستم و خدا.
فرشتهها را هم دعوت میکنم.
رشتۀ تدبیر بناست به تو سپرده شود
پس نمیشود تو نباشی.
حالا خودت بگو جشن سپردن رشتۀ تدبیر به دست تو
کی و کجا بر پا شود؟
هر جا که بگویی میآیم.
تعیین زمانش هم با تو
ولی چون دارد دیر میشود
التماس میکنم به تأخیر نینداز.
مولای مهربانم!
تو اگر اراده کنی
مرا در چشم بر هم زدنی به هر کجا که بخواهی میبری.
میخواهم پیشنهاد کنم
اگر میشود مکان جشن، کربلا باشد
بالاسر یا بین الحرمین
هر کدام که تو بگویی.
همین حالا رشتۀ تدبیر را بگیر در دستت
ولی زمان جشن را بگذار شب جمعه.
برای یک بنده، جشنی شادتر از این جشن پیدا نمیشود.
بیا و زودتر از این شادی را مهمان دلم کن.
به مکان و زمان اگر راضی هستی بگو
که میخواهم دعوتنامه بفرستم برای فرشتهها.
تو تدبیر خدا برای زمینی
و من میخواهم تدبیرم را به تو بسپارم.
ممنون میشوم اگر قبولم کنی
میمیرم اگر ... .
شبت بخیر تدبیر خدا برای زمین!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن_امام_زمانم
#محسن_عباسی_ولدی
🌴💎🌹💎🌴
🍃رشتۀ متّصل خدا به آسمان
#سلام_امام_زمانم✋
از دست خودم عصبانیام.
آدمی که از دست خودش عصبانی است
چه کار باید بکند تا خشمش فرو بنشیند؟
از دست خودم عصبانیام.
چرا وقتی میخواهم تدبیر زندگیام را به دست تو بسپارم
این قدر دلم تکان میخورد و آشوب میشود؟
تدبیر زندگی من را تو بهتر بلدی یا خودم؟
در سالهایی که زندگیام را خودم تدبیر کردم
چه گلی به سرم زدم که حالا میترسم تدبیرم را به تو بسپارم؟
از دست خودم عصبانیام.
کاش به همین اندازه که از به دست تو سپردنِ تدبیرم میترسم
از رشتۀ تدبیری که در دست خویش دارم میترسیدم.
با این همه بیعقلی در تدبیر زندگی، چه کار باید کرد؟
از دست خودم عصبانیام.
نشد حتّی یک بار هم که شده
رشتۀ تدبیر زندگیام را دو دستی تقدیم تو کنم
و هنوز نتوانستهام پاسخ این سؤال را بدهم: چرا این قدر به تو بیاعتمادم؟!
چه سؤال شرمآوری!
آقا!
رشتۀ تدبیر وقتی در دست خودم باشد
میشود افعی خطرناکی که لحظه به لحظه جای جای زندگیام را
نیش میزند و زهرآلود میکند.
من در میان نیشهای این افعی خطرناک زندگی میکنم.
ولی وقتی رشتۀ تدبیر به دست تو میافتد
میشود همان عروة الوثقایی که انسان را به آسمان میرساند.
از دست خودم عصبانیام
که عروة الوثقی را رها کردم و افعی را به دست گرفتم.
به جبر هم که شده رشتۀ تدبیر مرا به دست بگیر
تا نجات پیدا کنم از زهر این نیشهای پی در پی.
صبحت بخیر رشتۀ متصل خدا به آسمان!
#بهانه_بودن_امام_زمانم
#محسن_عباسی_ولدی
🌴💎🌹💎🌴
🍃گرهگشای کارها
دلم میگوید تو تدبیر زندگیام را به دست گرفتهای.
درست میگوید؟
میگوید بدعهدیهای گذشتهام را به فراموشی سپردهای؟
اشتباه نمیکند؟
میگوید ظرف دلم را برای صبر کردن بزرگ کردهای.
همین طور است؟
میگوید این بار با دفعههای قبل فرق میکند.
فرق نمیکند؟
میگوید اینها حتّی اگر خیال باشد
تو به واقعیت بدل میکنی؟
من حرفش را قبول میکنم
تو هم منّت بگذار بر سرم و اگر حرفهای دلم درست نیست
خودت درستش کن.
شبت بخیر گرهگشای کارها!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن_امام_زمانم
🌴💎🌹💎🌴
🍃گرهگشای کارها
دلم میگوید تو تدبیر زندگیام را به دست گرفتهای.
درست میگوید؟
میگوید بدعهدیهای گذشتهام را به فراموشی سپردهای؟
اشتباه نمیکند؟
میگوید ظرف دلم را برای صبر کردن بزرگ کردهای.
همین طور است؟
میگوید این بار با دفعههای قبل فرق میکند.
فرق نمیکند؟
میگوید اینها حتّی اگر خیال باشد
تو به واقعیت بدل میکنی؟
من حرفش را قبول میکنم
تو هم منّت بگذار بر سرم و اگر حرفهای دلم درست نیست
خودت درستش کن.
شبت بخیر گرهگشای کارها!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن_امام_زمانم
🌴💎🌹💎🌴
🍃دوست خدا
امشب میخواهم تقاضایی کنم از تو.
مهربانیات به قدری زیاد است
که جرأت این تقاضا را در من زیاد کرده.
اصلاً از تو تقاضا نکنم، از چه کسی درخواست کنم.
ما نیاز داریم به تقاضا کردن از تو
چه درخواستمان اجابت شود، چه نشود.
انگار همین که به تو التماس میکنیم، آرام میشویم.
مدّتهاست که به این نتیجه رسیدهام
برای رسیدن به تو باید یار و همراهی داشت
ولی این روزها پیدا کردن چنین دوستی
از پیدا کردن ذرهای در دل بیابان سختتر است.
امشب میخواهم از تو بخواهم
برایم دوستی پیدا کنی که مرا به تو برساند.
چه قدر خوب احساس میکنم جای خالی این دوست را!
این در و آن در زدهام؛ ولی آخرش فهمیدهام
که کار، کار توست، من نمیتوانم.
آقا!
التماس میکنم خودت دوستی برایم پیدا کن
که نگذارد لحظهای از یاد تو خالی شوم.
دوستی که اشک ریختن برای فراق تو را یادم بدهد
و به من بفهماند چگونه میشود خاک فراق تو را بر سر ریخت.
دوستی که طرز صدا زدنت را بلد باشد
صدازدنهایی که در پیاش جواب تو بیاید.
برایم دوستی پیدا کن که جای پای تو را بشناسد
و وقتی که دست در دستش برای به رسیدن به تو قدم برداشتم
یقین کنم که قدمهایم روی جای پای تو فرود میآید.
امیدوارم چنین دوستی را اگر برایم پیدا کردی
هیچ گاه پشیمانت نکنم.
شبت بخیر دوست خدا!
#بهانه_بودن_امام_زمانم
#محسن_عباسی_ولدی
🌴💎🌹💎🌴
🍃 حضرت مهربان
هر چه فکرهایم را عمق ببخشم
و آنها را طول بدهم
باز هم نمیتوانم قدر نعمتِ مهربان بودنت را بفهمم.
تو مهربانی، بیشتر از اندازهای که در خیال چون منی بگنجد.
اصلاً ظرف ذهن آدم، برای فهم مهربانی تو خلق نشده.
من اگر مهربانی تو را بفهمم، میمیرم
زیرا دلم هم گنجایش فهمیدن مهربانی تو را ندارد.
وای که اگر مهربان نبودی!
وای که اگر کمتر از حالا مهربان بودی!
باید چه خاکی میریختم به سرم!؟
فرض بکن عمق مهربانیات کم شده باشد
و من مهربانیهایت را با نامهربانی پاسخ بگویم، درست مثل همین حالا
و بنا شود تویی که مهربانیات کم شده
نامهربانی مرا مثل خودمان پاسخ بدهی.
میشد بعد از پاسخ تو، حتّی نام زندگی را بر زبان آورد؟
اصلاً تو اگر پاسخ نامهربانی کسی را با نامهربانی بدهی
چند نفر زیر سقف آسمان زنده میمانند؟
تو اگر به آسمان نگاه کنی، در یک آن، روی سرِ زمین خراب میشود
برای هر بار نامهربانیِ هر کدام از ما
شایسته است آسمان هزار بار روی سرمان خراب شود.
چرا نه به آسمان فرمان خراب شدن روی سر زمین میدهی
و نه به زمین، فرمان بلعیدن ما را؟
مگر کسی که با تو نامهربانی میکند
شایستۀ زندگی زیر سقف آسمان و روی فرش زمین است؟
چگونه شکر این همه مهربانی را به جا بیاورم؟
ما از نامهربانیهای خودمان خستهایم.
دلمان خوش است به مهربانی تو.
التماس میکنم هر چه قدر هم که ما نامهربان شدیم
تو مهربان بمان آقا!
شبت بخیر حضرت مهربان!
#شبت_بخیر
#بهانه_بودن_امام_زمانم
#محسن_عباسی_ولدی
🌴💎🌹💎🌴
هر کسی رشتۀ تدبیر زندگیاش را به تو بسپارد
راهی پیدا میکند برای رسیدن به تو.
رشتۀ تدبیر، یک سویش به زندگی وصل است
و سوی دیگرش در دست تو.
پس من هم رشتۀ تدبیر زندگیام را میسپارم به تو
و هر وقت دلم تنگ شد
این سوی رشته را میگیرم و قدم به قدم میآیم
تا برسم به آن سوی رشته که در دستان توست.
شبت بخیر محبوبم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن_امام_زمانم
#محسن_عباسی_ولدی
🌴💎🌹💎🌴
🍃دنیا و آخرت
کسی را نشانم بده
که تو با لحظههایش گره خورده باشی.
نام تو را که میشنود
قلبش در حیرت تند تپیدن و آرام تپیدن بماند.
بگذار قلب من هم از حیرت بهرهای ببرد.
کسی را نشانم بده
که وقتی به تو سلام میدهد
احساسش به تو نزدیکتر از احساسش به خودش باشد.
جوری به تو سلام کند که گویی در برابرش ایستادهای
و صدای نفست را میشنود.
بگذار من هم از سلام دادن او
احساس کنم که به تو نزدیکم.
کسی را نشانم بده
که وقتی عالم و آدم، عمری او را تنها رها کردند
چون تو را دارد، حتی لحظهای احساس تنهایی نکند.
بگذار من هم احساس همه چیز بودن عشق تو را بچشم.
کسی را نشانم بده
که اگر ذرهای از محبّت تو را
در برابر همۀ دنیا و آخرت از او خواستند
لحظهای تردید نکند در دست رد زدن بر این معامله.
بگذار یک بار هم که شده
با همۀ وجودم یقین کنم که تو دنیا و آخرتی.
کسی را نشانم بده
که اگر از او هر چه را داشت خواستی
او بگوید من و هر چه را دارم برای توست.
میخواهم با این آدم دوست شوم.
تا دیر نشده، نشانم بده.
شبت بخیر دنیا و آخرت!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن_امام_زمانم
🌴💎🌹💎🌴
🍃امام خوبیها
در خیالم با دوستی که برایم انتخاب کردهای
ایستادهایم رو به روی ضریح شش گوشه.
سلام میدهیم بر کسی که قبرش قبلۀ قلب توست.
من از تو نخواسته بودم؛ ولی تو کاری کردهای که صدای قلب دوستم را
واضحتر از صدای خودم بشنوم.
زبانش میگوید السلام علی الحسین
ولی چه زیبا قلبش نام تو را زمزمه میکند.
من از نوای زبان او و زمزمۀ قلبش میفهمم
کسی که تو را نداشته باشد، نباید منتظر جواب سلام حسین باشد.
السلام علی الحسین را که میگوید
چشمۀ اشکش جاری میشود
و با این که چند دقیقهای بیشتر از جداییمان نگذشته
قلبش ضجّۀ دوری تو را میزند.
من از این ضجّه میفهمم
که قیمت اشک ما بر حسین به اندازۀ عشق ما به تو بستگی دارد.
هنوز دستی را که در دستش گذاشتهای، جدا نکردهام
و نمیدانم این دست، گرم است یا سرد.
به گمانم جمع اضداد شده این دست.
هم گرم است مثل آتش و هم سرد است مثل زمهریز.
از تو که جدا شدیم، عرق مرگ نشست روی دستش
امّا به عشق تو قلبش گرم میتپد و این گرما را به همۀ وجودش میرساند.
دوست ندارم دستم را از دستش جدا کنم.
این دو دست را تو به هم گره زدهای.
دست دیگرم را روی سینهام میگذارم و هم نوا با او سلام میدهم بر حسین.
چه زود همراهی من با دوستی که تو انتخابش کردهای جواب داد.
دارم صدای قلبم را میشنوم.
زبانم میگوید حسین و قلبم نام تو را زمزمه میکند.
شبت بخیر امام خوبیها!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن_امام_زمانم
#محسن_عباسی_ولدی
🌴💎🌹💎🌴
🍃خورشید مغرب
از دیروز تا امروز به اندازۀ یک روزگار گذشت.
تا به حال هیچ گاه این قدر منتظر آمدن غروب نبودم.
غروب که آمد، با دوستم بیرون شهر سر قرار حاضر شدیم.
فریادهایم تا همین دیروز رنگ گلایه و شکوه داشت.
امروز برای اوّلین بار بود که از ته دل، دلتنگی تو را فریاد میزدم.
دلتنگی برای تو ویژگیاش چیست
که فریادهایش هر چه قدر بلند باشد، باز هم لطیف است؟
گوش هیچ آدمی با این فریادها آزرده نمیشود
اصلاً مضطربترین آدمها را میشود با این فریادها آرام کرد.
جز فریاد دلتنگی تو کدام فریاد است که آرامشبخش باشد؟
شنیده بودم که همنشینی زود اثر میکند در آدم
ولی ندیده بودم که دلتنگیها هم با همنشینی به آدم سرایت کند.
دیروز دوستم فریاد دلتنگی سر داده بود
و من دلتنگی را زمزمه میکردم
امروز هر دو داشتیم تنگ غروب دلتنگی را فریاد میزدیم.
کاش زودتر از اینها چنین دوستی را از تو طلب کرده بودم!
حسابی که دلتنگیتان را فریاد زدیم
سر به شانۀ هم گذاشتیم و با صدای گرفته نام تو را گریه کردیم.
آری، نام تو را باید گریه کرد
این را من از دوستم یاد گرفتم.
نام تو را که گریه میکردیم
شوق همۀ وجودمان را میگرفت.
چه خبر است در وادی عشق تو
که اضداد یکی یکی کنار هم جمع میشوند.
فریاد دلتنگی و آرامش، گریۀ فراق و دل پر از شوق.
به قدری قرارهای تنگ غروب و فریادهای دلتنگی
برایم شوقآفرین و آرامشبخش است
که از غروب تا غروب، لحظهای یاد تو از خاطرم نمیرود.
فکر غروب و فریاد دلتنگی، نمیگذارد تو از خاطرم پاک شوی.
شبت بخیر خورشید مغرب!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن_امام_زمانم
#محسن_عباسی_ولدی
🌴💎🌹💎🌴
🍃مایۀ طراوت زندگی
گپ و گفتهای من و دوستم
با تو آغاز میشود و با تو اوج میگیرد و با تو تمام میشود.
تازه دارم میفهمم که چرا پیش از این
حرف زدن در بارۀ تو آن قدرها که باید، برایم شیرین نبود.
وقتی با کسی در بارۀ تو حرف میزدیم
که نه او عشقت را چشیده بود و نه من
حرفهایمان بیشتر رنگ تعارف داشت و ادای وظیفه
امّا وقتی با کسی که غرق عشق توست
در بارۀ تو حرف میزنم
از واژه به واژۀ کلامش عشق میبارد و عشق
و من زیر باران این واژهها خیس میشوم.
انسان باید مریض لاعلاج باشد
که عاشقی از عشق بگوید و او از شنیدنش خسته شود.
سخن گفتن از تو دیگر برایم ادای وظیفه نیست
من با حرفهایی که از زبان دوستم در بارۀ تو میشنوم
نفس میکشم، زندگی میکنم، هستی را با وجودم میچشم.
میخواهم توبه کنم از همۀ حرفهایی که در بارۀ تو زدم.
آخر آن وقتها تو را محتاج حرف زدنهای خودم میدیدم
از تو حرف میزدم تا فراموش نشوی.
گاهی هم در خیالم تو را بدهکار خودم میدیدم
ولی امروز من خودم را مضطر حرف زدن از تو و شنیدن در بارۀ تو میدانم
و همیشه نگران که نکند تو توفیقش را از من بگیری.
من با هر واژهای که در بارۀ تو میگویم
احساس دِین بیشتری میکنم.
تا قیام قیامت هم نمیتوانم حتی به اندازۀ پر کاهی از این دِین را ادا کنم.
آقا!
روزهایم رنگ و بوی دیگری گرفته با حرفهایی که از صمیم دل از تو میگویم
و با گوش جان در بارۀ تو میشنوم.
شبت بخیر مایۀ طراوت زندگی!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن_امام_زمانم
#محسن_عباسی_ولدی
🌴💎🌹💎🌴