eitaa logo
(✌️#آتاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
4.5هزار دنبال‌کننده
60.5هزار عکس
55.7هزار ویدیو
1.7هزار فایل
https://eitaa.com/joinchat/3122724864Cdeade52bf9 (لینک مادرتلگرام) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://کانال.شهیدنوری https://t.me/Noori82325 #یازهرای_مرضیه #حضرت_زهرا #زهرا #مادر #ایام_فاطمیه #فاطمیه #عزاداری #فاطمه_الزهرا #حضرت_فاطمه #فاطمه_پاره_تن_من_است_هرآنكس_كه.
مشاهده در ایتا
دانلود
7.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خرم آنروز که مشتاق به یاری برسد آرزومند نگاری به نگاری برسد لذت وصل ندانست مگر آنکس که پس از دوری بسیار به یاری برسد ... بالاخره به پیوست... شش روز مانده به سالروز شهادت حاج احمد کاظمی، فراق چهارده ساله حاج قاسم هم تمام شد... در 19 دی 1384 بر اثر سقوط هواپیمای جت فاکون فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه و فرمانده ۸ لشکر نجف اشرف بر حوالی شهرستان ارومیه به دیدار حق شتافت و به دلیل همزمانی با ایام عرفه به معروف شدند و رفیق دیرین حاج قاسم سلیمانی به آرزوی دیرین خود یعنی شهادت رسید. یاد نامشان گرامی باد. ◾️سالگرد چهاردهم شهادت فرمانده سپاه پاسدار حاج احمد کاظمی تسلیت باد. @NOORI82325
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ناگهان باز دلم یاد تو افتاد شکست... 💔 ✅ کانال اختصاصی شهید احمد کاظمی👇 @shahidkazemi_1384
🔰 چهره‌ی دیپلماتیک حاج احمد و «غلامرضا» از بدو آشنایی، دوشادوش یکدیگر در تمامی صحنه‌های مقابله با ضدانقلاب حضور داشتند. بر خلاف حاج احمد که اقتدار و سخت‌گیری‌اش معروف بود، غلامرضا به شوخ طبعی و ملایمت شهرت داشت. تنها کسی که به راحتی جرأت می‌کرد با حاج‌احمد شوخی کند، همو بود! غلامرضا زبان فصیح و شیوایی داشت، زمانی که احتیاج به سخنرانی، مذاکره، بحث و یا از این قبیل کارها بود، حاج‌احمد او را می‌فرستاد. هر وقت از غلامرضا علت این امر را می‌پرسیدند، بلند می‌خندید و می‌گفت: « من چهره دیپلمات برادر احمد هستم.» حاج‌ احمد تعلق خاطر عجیبی به او داشت در پی آزادسازی پاوه، بجای اینکه خود فرماندهی سپاه را بدست گیرد این مسئولیت را بر دوش «غلامرضا» گذاشت و خودش زیردست او، مسئولیت عملیات سپاه پاوه را پذیرفت. چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹ وقتی غلامرضا شهید شد؛ حاج احمد در مقابل جسم در خون طپیده او زانوی ادب بر زمین نهاد و چون ابر بهاری زار زار گریست. زاری و ناله را تنها در کنار پیکر غلامرضا مطلق و محمد توسلی دیده‌اند و بس...