فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙هیچ شبی
🍁پایان زندگی نیست
🌙از ورای هر شب دوبارہ
🍁خورشید طلوع میڪند
🌙و بشارت صبحی دیگر میدهد
🍁این یعنی امید هرگز نمیمیرد
🌙امشب
🍁 پیش خــــدا
🌙آرزویی بڪن ...
🍁شایـد ڪوچکتریــڹ
🌙معجـزه اش تـــــمام
🍁رویـــاے تـــــو باشه
شبتون در پناه خدا 🌙🍁
https://eitaa.com/Noorkariz
هر صبح دست ادب بر روی سینه می گذاریم و با افتخار عرضه میداریم:
#صلیالله_علیک_یا_صاحبالزمان #سلاممولای ما🌟
✾࿐༅ ♥️ 🦋 ♥️ ༅࿐✾
پروردگارا
سرمایهام محبتی است که از خودت در دلم قرار دادهای که گرانقدرترین سرمایه جهان است. یاریم کن برنامه ارزشمندی برای بهرهبرداری و افزایش این سرمایه داشته باشم و در اینکه جهان از محبان راستین تو پر شود نقش داشته باشم. 🤲🏻❤️
#طوفانالاقصی
https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷سلام
صبح شما بخیر
🌷در این صبح زیبا
ازخدای مهربون ،براتون
آرامش رو تمنا دارم
🌷زیرا آرامش
قطره قطره ، کدورت ها
و دلخستگی های
جانتون رو شستشومیده
🌷در پناه مهر خدای یکتا
صبحتون قشنگ و زیبا
https://eitaa.com/Noorkariz
داســتــان مـعـنــوی
⬅️ مرحوم علامه طهرانی میگوید:
دوستی داشتم از اهل شیراز به نام
حاج مومن که به رحمت ایزدی واصل شده است
مرد بسیار روشن دل، با ایمان و با تقوائی بود
میگفت: مکرر خدمت حضرت
حجت بن الحسن العسکری عج رسیدهام
و مطالب بسیاری را از ایشان نقل میکرد
و از بعضی هم ابا مینمود
از جمله اینکه میگفت:
یکی از ائمه جماعات شیراز روزی به من گفت:
بیا به زیارت حضرت رضا علیهالسلام برویم
یک ماشین دربست اجاره کرد
و برخی از تجار نیز در معیت او بودند
حرکت نموده به شهر قم رسیدیم
و در آنجا یکی دو شب برای زیارت حضرت
معصومه سلام الله علیها توقف کردیم
و بعد به تهران رسیدیم و سپس به طرف
مشهد مقدس راه افتادیم
از نیشابور که گذشتیم، دیدیم مردی عامی
در حالی که فقط یک خورجین داشت
از کنار جاده به طرف مشهد میرود
اهل ماشین گفتند این مرد را سوار کنیم
ثواب دارد، چند تن از دوستانم پیاده شدیم
و از او خواهش کردیم سوار ماشین ما شود
قبول نمیکرد تا بالاخره پس از اصرار زیاد
حاضر شد سوار شود به شرط آنکه کنار من
بنشیند و هر چه بگوید مخالفت نکنم
سوار شد و کنار من نشست در تمام راه
برای من صحبت میکرد و از وقایع بسیاری
خبر میداد و آنچه را که در آینده تا زمان مرگم
برایم پیش میآید گفت
من از اندرزهای او بسیار لذت میبردم
و آشنائی با چنین شخصی را از موهبت
پروردگار و ضیافت حضرت رضا علیهالسلام دانستم
کم کم رسیدیم به قدمگاه به موضعی که
شاگرد شوفر از مسافرین گنبدنما میگرفتند
همه پیاده شدیم، موقع ظهر بود خواستم بروم
و با رفقای شیرازی خود مثل گذشته
بر سر یک سفره ناهار بخورم
گفت آنجا مرو بیا با هم غذا بخوریم
من خجالت کشیدم که پیش رفقای شیرازی نروم
زیرا پیوسته در کنار هم غذا میخوردیم
ولی چون ملزم شده بودم از حرفهای او
سرپیچی نکنم به ناچار با آن مرد موافقت کردم
گوشهای رفتیم و نشستیم از خورجین خود سفرهای بیرون آورد، نان تازه در آن بود
با کشمش سبز شروع به خوردن کردیم
برایم آن نان و کشمش بسیار لذتبخش بود
پس از اینکه هر دو سیر شدیم
گفت حالا میخواهی به رفقای خود سر بزنی
و تفقدی کنی عیبی ندارد
من برخاستم و به سراغ آنها رفتم
و دیدم کاسهای که مشترکاً از آن غذا میخورند
پر از خون است و دست و دهان آنها
به خون آلوده شده و خود اصلاً متوجه نیستند
که چه میخورند
هیچ نگفتم چون مأمور به سکوت
در همهٔ احوال بودم نزد آن مرد بازگشتم
گفت بنشین، دیدی رفقایت چه میخورند؟
تو هم از شیراز تا اینجا غذایت از همین
چیزها بوده اما تا به حال نمیدانستی!
غذای حرام و مشتبه چنین رنگ و طعمی دارد
گفت: حاج مؤمن وقت مرگ من رسیده
من از این تپه بالا میروم و آنجا میمیرم
این دستمال بسته را بگیر در آن پول است
صرف غسل و کفنم کن و هر جا که
آقا سید هاشم صلاح بداند همانجا دفن کن
گفتم: ای وای! تو میخواهی بمیری!
گفت: ساکت باش من میمیرم
و این را به کسی نگو
سپس رو به مرقد حضرت رضا علیهالسلام
ایستاد و سلام عرض کرد و بسیار گریه کرد
و گفت: تا اینجا به پابوس آمدم
ولی سعادت بیش از این نبود که به کنار
مرقد مطهرت مشرف شوم
از تپه بالا رفت و من حیرت زده و مدهوش
بودم گوئی زنجیر فکر و اختیار از کفم
بیرون رفته بود
به دنبال او از تپه بالا رفتم دیدم به پشت
خوابیده و پاهایش را رو به قبله دراز کرده
و با لبخند جان داده است
گوئی هزار سال است که مرده است
از تپه پائین آمدم و به سرعت رفتم
پیش آقای سید هاشم و سایر رفقا
و داستان را گفتم
خیلی تأسف خوردند و مرا مؤاخذه کردند
که چرا به ما نگفتی و از این اتفاقات
مطلع ننمودی؟
گفتم: خودش دستور داده بود و اگر
میدانستم که بعد از مردنش نیز راضی نیست
حالا هم نمیگفتم
راننده ماشین و شاگرد حضرت آقا
و سایر همراهان تاسف خوردند و همه با هم
به بالای تپه آمدیم و جنازه او را پائین آورده
و داخل ماشین قرار دادیم و به سمت مشهد
رهسپار شدیم
حضرت آقا میفرمودند: حقاً این مرد
یکی از اولیای خدا بود که خدا
مشرب صحبتش را نصیب تو کرد
و باید جنازهاش با احترام دفن شود
وارد مشهد شدیم، حضرت آقا مستقیم
به حضور یکی از علما رفت
و این واقعه را توضیح داد
آن مرد عالم با جماعتی بسیار آمدند
جنازه را غسل داده و کفن نمودند و بر او نماز
خواندند و در گوشهای از صحن مطهر دفن کردند
و من مخارج را از دستمال میدادم
چون از دفن فارغ شدیم، پول دستمال نیز
تمام شد نه یک شاهی کم و نه یک شاهی زیاد
مجموع پول آن د ستمال دوازده تومان بود
↲معادشناسی، جلد۱، صفحه ۱۰۰ تا ۱۰۴
https://eitaa.com/Noorkariz
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
دنبال دلتان برويد
اما “عقلتان” را نیز با خود ببريد.
هرگز عمق يک رودخانه را با هر دو پا آزمايش نکنيد
https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپی تاثیرگذار از ماجرای شفاعت امام حسین(علیهالسلام) در لحظه مرگ
🎼با روایتگری #صابر_خراسانی
🖌 به همراه زیرنویس عربی
🍃 اللّهُمَ اَرزُقنـٰا فِي اَلْدُنْیٰا زیٰارَۃ اَلْحُسَیْن
وَ فِي اَلْاٰخِرَۃ شِفٰاعَة اَلْحُسَیْن 🍃
خدایا روزی ما را در دنیا زیارت کربلا و
در آخرت شفاعت امام حسین(علیهالسلام) قرار بده 🤲
#شب_جمعه
#امام_حسین
https://eitaa.com/Noorkariz
سـ🍁ـلاااام
صبح پائیزیتون زیبا
دوست من برخیز بسم اللہ بگو
و مطمئن باش خیلی با ارزشی
خداوند از روحش در تو دمیده
و جهان را برای آرامش تو آفریده
یعنی خیلی برای خدا عزیزی
پس بخند، ببخش
مهربان باش و زندگی کن
الهی تنتون سلامت
دلتون شاد روحتون آرام
و زندگيتون پر از عشق باشه
روزتون خوش و پر از برکت🍂
https://eitaa.com/Noorkariz
🌸گفتند که
🌸 جمعه یارمان می آید
🌸 آن منجی روزگارمان می آید
🌸 هر جمعه …
🌸 گلی در دل ما می شکفد
🌸 یعنیکهبمان بهارمانمی آید
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🙏
#صبح_آدینه_تون_مهدوی 💚
https://eitaa.com/Noorkariz
✾࿐༅ ♥️ 🦋 ♥️ ༅࿐✾
پروردگارا
چقدر این آیه سرشار از بیم و امید است و چقدر گاهی به اشتباه فکر میکنیم نیکی فقط گل و بلبل و بهار است.
مگذار غفلت کنیم ازینکه مبارزه با ظلم و بدیها، اصل زنده نگهدارنده و حفظ کننده خوبیهاست، آنوقت است که این نیکی به جانمان برمیگردد و برای تو تطهیر میشویم.
مارا نیکوکارانی قرار بده که در محو بدیها و باطل در عالم، سرباز امام غایب از نظر هستند🤲🏻❤️
#طوفانالاقصی
#حدیث روز
https://eitaa.com/Noorkariz
#لطیفه 😂
حکایت زمان برای بعضی زنان ایرانی
زن به شوهر : من پنج دقیقه میرم خونه اقدس خانم باهاش حرف بزنم
.تو هر نیم ساعت یک سری به غذا بزن 😁😁👍
🔰🔰🔰🌷🌹🌹🌷🌷🌷🌷
#احکام_گپ 💑👍
#احکامشرعی🌹🌷🌹🌷🌷
درد دل کردن و احوالپرسی کردن، خوب و دارای فوائدی است اما آفاتی نیز بهمراه دارد .🌾
1️⃣#سخن چینی ،
2️⃣#عیب گویی،
3️⃣پرداختن به جزئیات زندگی دیگران و تفحص در آن،
4️⃣ #غیبت کردن ،
5️⃣ #تهمت زدن از جمله این آفات است.
ترک مجلس #گناه سریعا واجب است.🚶
https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞️نماهنگ تصویری "چَک شيرين"
😂سرودی طنز با لهجه زیبای اصفهانی
🤣اِز دمی طوقچی تا سبزه میدون😂😂
https://eitaa.com/Noorkariz
🔅#پندانه
✍️ دارکوبها را از درخت زندگیتان دور کنید!
🔹به دارکوبها نگاه کنید. آنها اَرهبرقی ندارند. مته همراهشان نیست اما تنه سختترین درختها را سوراخ میکنند و در دلشان لانه خودشان را میسازند.
🔸دارکوبها با ضربههای سریع، کوتاه اما پشتسرهم درختها را سوراخ میکنند. آنها سردرد نمیگیرند، خسته نمیشوند، تا لحظهای که موفق نشوند دست از کار نمیکشند، نه ناامید میشوند و نه پشیمان. دارکوبها به خودشان ایمان دارند.
🔹در زندگی هر کدام از ما دارکوبهایی هست که با نوکزدنهای مکرر، با سماجت و بدون آنکه خسته شوند، به درونمان نفوذ میکنند و لانهشان را میسازند.
🔸این دارکوبها خسته نمیشوند، به کارشان ایمان دارند و تا وقتی که پیروز نشوند، دست از آن نوکزدنهای مکرر برنمیدارند. سردرد نمیگیرند، کلافه نمیشوند اما ما را کلافه میکنند.
🔹دارکوبهای طبیعت اگر لانه میسازند و زندگی تازهای خلق میکنند، دارکوبهای زندگی فقط یک حفره سیاه خلق میکنند، توی دل آدم را خالی میکنند و بعد میروند سراغ درخت زندگی یک نفر دیگر و خلق یک حفره دیگر.
💢به روان آدمهای دیگر نوک نزنیم، نیش نزنیم، ما دارکوب نیستیم، انسانیم.
🌿🍁🍂🍁🌿
https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹#دکتر_سعید_عزیزی
💖یک بانوی خانهدار، زنی همه چی تمام و همه فن حریف است!
#بانوی_خانه_دار
#ارزش_گذاری
https://eitaa.com/Noorkariz
سلام علیکم
به اطلاع شما بزرگواران عزیز می رسانیم یک تیم پزشکی رایگان و متخصص از بیمارستان شهید چمران اصفهان روز جمعه از ساعت 8صبح تا 4بعدازظهر در مدرسه 15خرداد گلدشت حضور دارند وخدمات رایگان پزشکی را به صورت جهادی به مردم به خصوص بی بضاعت ارائه می دهند خواهشا بااطلاع رسانی، از خدمات رایگان پزشکی این تیم استفاده کنید وباعث دلگرمی این جهادگران سلامت باشید
این یک فرصت است برای افراد بی بضاعت و کم برخوردار
#کیک_نارگیل_طلایی
پودر شکر ۱ پیمانه
کره یا روغن جامد ۱۰۰ گرم
تخم مرغ ۳ عدد
وانیل نصف ق چ
آرد ۱ پیمانه
شیر ۱/۲ پیمانه
بیکینگ پودر ۲ ق چ
پودر نارگیل ۱ پیمانه
سفیده تخم مرغ ۲ عدد
زرده و سفیده تخم مرغ ها رو جدا میکنیم. دو تا سفیده اضافه روی این سفیده ها میریزیم. جمعا میشه پنج تا سفیده و حسابی میزنیم تا از ظرف نریزه. نصف پودر شکر رو به سفیده اضافه و دوباره هم میزنیم و بعد پودر نارگیل و مخلوط میکنیم. این موادو میذاریم کنار. حالا سه تا زرده و نصف دیگه پودر شکر و وانیل رو پنج دقیقه میزنیم. + کره نرم و مجدد میزنیم+ شیر و میزنیم. آرد و ب پ رو با هم مخلوط و به زرده ها اضافه و هم میزنیم. بهتره قالبمون کمربندی باشه که راحت جدا شه. کف قالب کاغذ روغنی میندازیم و اول مخلوط زرده رو میریزیم و صاف میکنیم و بعد مخلوط سفیده رو میریزیم روش و خیلی آرووم جوری که مواد قاطی نشه صاف میکنیم و داخل فر صد و هشتاد به مدت حدودی سی تا چهل دقیقه. بذارید کاااااملا خنک بشه بعد برش بدید
#آشپزی
احسنت به شهرداری کرمانشاه
نصب بنری از کتاب تاریخی ویل دورانت
به تمام ایرانیان اصیل و دوستان خود ارسال کنید و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
https://eitaa.com/Noorkariz
#نماز_شب 🌙🌔
🔸 يكى از بزرگان معرفت را پس از مرگش در خواب ديدند و از او پرسيدند كه پروردگارت با تو چه كرد؟
🔸 گفت : « آن اِشارات پريد، عبارات نابود شد، دانش ها از ياد رفت و رسم ها به كهنگى گراييد و جز چند ركعت نمازى كه در دل شب خوانده بودم، چيزى سودمند نيفتاد.»
📚 نكته هاى ناب اخلاقى، ص ۲۶
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
اول #حجاب بعد نمازشب را به نیت ظهورآقا #امام_زمان(عج) بخوانیم😊
🌿🍁🍂🍁🌿
https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣مهربان خدایم
✨در این واپسین ساعات شب
✨ببخش گناهانیکه دانسته ویا ندانسته
✨مرتکب شدیم آرامشی عطا بفرما
✨به قلبهای بی تابمان
✨آمیـــن یا رَبَّ🙏
آرزو میکنم نور هدایت خدا ✨❣
همیشه با شما باشه 🙏
شبتون آروم و در پناه خدا ✨❤️
https://eitaa.com/Noorkariz
ســـ😊ــلام✋
#صبحتون_پراز_آرامش
الهی
امروز چشماتون پر از
برق شـادی باشه😍
الهی
خیر و برکت توزندگیتـون
چند برابر بشه
وآسمون دلتون آفتابی☀️
و لبتون خندان باشـه 😊
https://eitaa.com/Noorkariz
✾࿐༅ ♥️ 🦋 ♥️ ༅࿐✾
پروردگارا
قلبهایمان اکنده از اندوه ظلم آشکاری است که بر بشریت میرود و صدای اعتراضی از اربابان قدرت شنیده نمیشود.
با قلبهای شکسته و اندوهگینمان برای نصرت جبهه حق و استقامت و ارامش مظلومین غزه دعا میکنیم و پایان این شب سیاه را به ظهور نور منجی طلب میکنیم🤲🏻❤️
#طوفانالاقصی
#حدیث روز
https://eitaa.com/Noorkariz
#خدا_روزۍدهنده_است
🔘داستان کوتاه
روزی حضرت سلیمان(ع) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچهای افتاد که دانه گندمی را با خود به طرف دریا حمل میکرد.
سلیمان(ع) همچنان به او نگاه میکرد که در همان لحظه قورباغهای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود، مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان(ع) مدتی به فکر فرو رفت و شگفتزده شد، ناگاه دید قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود، آن مورچه از دهان او بیرون آمد ولی دانه گندم را همراه نداشت.
سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید، و سرگذاشت او را پرسید.
مورچه گفت: «ای پیامبرخدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی میکند که نمیتواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل میکنم و خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا نزد آن کرم ببرد.
قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است میبرد، و دهانش را به درگاه آن سوراخ میگذارد، من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او میگذارم و سپس باز میگردم به دهان قورباغه، سپس در آب شنا کرده و مرا به بیرون از آب دریا میآورد و دهانش را باز میکند و من از دهان او خارج می شوم.»
سلیمان(ع) به مورچه گفت: وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری، آیا سخنی از او شنیدهای؟
مورچه گفت: آری او میگوید «یا من لا ینسانی فی جوف هذه الصخره تحت هذه اللجه برزقک، لا تنس عبادک المومنین برحمتک» ای خدایی که رزق و روزی مرا در درون این سنگ در قعر دریا فراموش نمیکنی، رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن
https://eitaa.com/Noorkariz