✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام بصورت داستانی از زبان ایشان
🌹قسمت دوم: «نخستین ایمان آورنده به رسول خدا»
🔻[دوران کودکی را در کنار پیامبر پشت سر گذاشتم و دوره نوجوانی را تجربه می کردم که خدای متعال آن بزرگوار را در چهل سالگی برای پیامبری برگزید]
🔻....آن روز ها من در میان خاندان پیامبر جوان ترین بودم و پیوسته در خدمت آن بزرگوار بودم. رسول خدا همه خاندان عبد المطلب را به توحید و پذیرش رسالت خود دعوت کردند اما آنان روی برتافتند و رسالت وی را انکار کردند و به انکار نیز بسنده نکردند و روی در روی ایشان ایستادند و از سر دشمنی با ایشان مقابله کردند و هرگونه رفت و آمد و مودت را از ایشان دریغ کردند.
🔻وقتی نزدیکترین خویشان آن حضرت این گونه با وی رفتار کردند گروه های دیگر نیز تاب این دعوت را نداشته و اندیشه خود را به کار نمی گرفتند تا حقیقت پیام ایشان را درک کنند و پذیرش این دعوت برایشان سنگین بود.
در چنین وضعیتی من به تنهایی و بی درنگ فردای روز بعثت، با شور شوق دعوت و اطاعت ایشان را پذیرفتم و چنان به حقانیت ایشان یقین داشتم که کمترین تردیدی در قلبم نداشتم. سه سال با رسول خدا و خدیجه که او نیز با جان و دل دعوت رسول خدا را پذیرفته بود همراه بودم و باهم نماز می خواندیم.
🔻در آن روز های آغازین که اسلام هنوز به هیچ خانه ای راه نیافته بود من در خانه پیامبر نور وحی را مشاهده و عطر نبوت را استشمام می کردم. هنگامی که وحی بر پیامبر نازل می شد، ناله شیطان را می شنیدم لذا از رسول خدا می پرسیدم این ناله چیست؟ فرمودند این ناله شیطان است، او از زمانی که دریافت بر من وحی می شود، مأیوس شده است از اینکه مردم از او فرمان برداری کنند. و در ادامه فرمودند: «آنچه من می شنوم؛ تو نیز می شنوی و آنچه من می بینم، تو نیز می بینی، اما تو پیامبر نیستی و یاور من هستی و راه خیر را طی خواهی کرد».
🔻در همان روز های نخست بعثت روزی در کنار رسول خدا مشغول عبادت بودم و هردو به سجده رفته بودیم، پدرم ابوطالب وارد شد و مارا در حال عبادت مشاهده کرد، با شگفتی گفت: حواست را جمع کن و با تمام وجودت پسر عمویت را یاری کن. مبادا او را تنها گذاری و از همراهی او دریغ کنی. پدرم با این سخنان مرا به همیاری و همراهی رسول خدا حمایت و تشویق کرد.
📚منابع:
1.الخصال، ج2، ص366
2. الاختصاص، ص165
3. ارشاد القلوب، ج2، ص 344
4. نهج البلاغه، خطبه 192
5. نهج البلاغه؛ خطبه 131
📘 کتاب علی از زبان علی علیه السلام
↩️ادامه دارد...
.........علی از زبان علی.........
#نهج_البلاغه
#خاطرات_امیرالمومنین_علیه السلام
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
کانال بصیرتی پایگاه:
@BasiranhazratMasoumeh
کانال اطلاع رسانی پایگاه:
@basiran_313
✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام بصورت داستانی از زبان ایشان
🌹 قسمت سوم: «محبوب ترین فرد نزد رسول خدا »
🔻رسول خدا یک نوبت در روز و یک نوبت در شب را به صحبت کردن با من اختصاص داده بودند، من خدمت ایشان می رسیدم و درباره موضوعات مختلف با هم گفتگو می کردیم. همه یاران رسول خدا می دانستند که ایشان برای هیچکس چنین برنامه ای نداشتند، جز برای من! بیشتر در منزل من و گاهی در منزل ایشان که در این صورت خانه را برای گفتگو خلوت می کردند، اما هنگامی که به منزل ما می آمدند همسرم فاطمه و پسرانم را بیرون نمی فرستادند.
🔻هرگاه از ایشان پرسشی داشتم پاسخ می دادند و هنگامی که سؤالاتم تمام می شد، ایشان سخن را آغاز می کردند. بعد از نزول هر آیه ایشان حتما آیه را برای من املا می کردند تا من با خط خود آن را بنویسم. علاوه بر این آن حضرت تأویل، تفسیر، ناسخ و منسوخ، محکم، متشابه، خاص و عام آن را به من تعلیم می دادند و دعا می کردند که خدا توان فهم و حفظ آن را به من عطا فرماید.
🔻چنین بود که پیامبر خدا همه آنچه خدا به ایشان از حلال و حرام، امر و نهی، علوم گذشته و آینده و هر آنچه به پیامبران پیشین نازل شده بود، به من تعلیم دادند و من چنان آن ها را فرا گرفتم که حتی یک کلمه از آن ها را فراموش نکردم.
📘 منبع: کتاب علی از زبان علی علیه السلام
↩️ادامه دارد...
...... علی از زبان علی ......
#نهج_البلاغه
#خاطرات_امیرالمومنین_علیه السلام
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
کانال بصیرتی پایگاه:
@BasiranhazratMasoumeh
کانال اطلاع رسانی پایگاه:
@basiran_313
✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت پنجم :« لیلة المبیت»
🔻قریشیان برای نابودی رسول خدا صلی الله علیه وآله برنامههای زیادی داشتند و به هر کاری دست می زدند و در پی قتل ایشان بودند، اما هیچکدام به موفقیت نینجامید تا اینکه در "دارُالنَّدوه" گرد هم آمدند و تصمیم گرفتند هر قبیله ای از قریش یک مرد جنگجو معرفی کند تا آنها با شمشیرهای خود به ایشان حمله ور شوند تا به این ترتیب بعد از کشته شدن وی هر قبیله ای به حمایت از جنگجوی خود برخیزد و مانع قصاص او شود تا خون رسول خدا صلی الله علیه و آله بدون قصاص بماند.
🔻در چنین وضعیتی جبرئیل نازل شد و اخبار جلسه و تصمیم آنها را به سمع پیامبر رسانید و از جانب خداوند دستور هجرت از مکه را به پیامبر ابلاغ کرد." حضرت مرا از جریان توطئه قریش آگاه کردند و از من خواستند که در شب موعود به جای ایشان در بستر شان بخوابم و جانم را برای محافظت از ایشان سپر سازم تا آن حضرت بدون اطلاع قریش بتوانند مکه را ترک کنند و خود را به غار برسانند؛ من بی درنگ و با اشتیاق پیشنهاد ایشان را پذیرفتم به استقبال این خطر بزرگ رفتم، خوشحال بودم که فرصت یافتهام جانم را فدای ایشان کنم و به جای ایشان کشته شوم، من در بستر ایشان خوابیدم و مردان جنگجو وارد خانه شدند اما به جای رسول خدا صلی الله علیه و آله با من روبرو شدند بلافاصله شمشیر خود را کشیدم و از خود دفاع کردم دفاعی که خدا و مردم از آن خبر دارند."
✳️ هجرت به مدینه
🔻پس از خروج آن حضرت و هجرت به مدینه بنا به دستور ایشان امانتهای مردم را به آنان بازگرداندم سپس از مکه خارج شدم تا خود را به آن حضرت برسانم در منطقه قُبا خدمتشان رسیدم وقتی مرا دیدند چهره شان شاد شد و لبخندی زدند، به من فرمودند ای علی نزدیک بیا مرا کنار خود نشاندند سپس رو به اصحاب کردند و فرمودند: اصحاب من! با آمدن برادرم علی رحمت به شما روی آورد، اصحاب من! به راستی که علی از من است و من از علی هستم جانش از من و سرشتش از سرشت من است ،او تا زمانی که زنده ام و پس از مرگ من نیز برادر و وصی و جانشین من در میان امت است هر کس از او اطاعت کند در حقیقت از من اطاعت کرده و هرکس با او همراهی کند با من همراهی کرده؛ آن کس که با او مخالفت کند با من مخالفت کرده است.
۱. خصال جلد ۲ صفحه۳۶۶
۰۲ الاختصاص صفحه ۱۶۵
۳. ارشاد القلوب جلد ۲ صفحه ۳۴۵
۴ . تاریخ دمشق جلد یک رقم ۱۹۰
۵. الطبقات الکبری جلد ۳ صفحه ۱۵
۶ . انساب الاشراف جلد ۱ صفحه ۲۶۲
۷ . امالی شیخ صدوق مجلس ۹ ح۱۰ ص۳۵
۸ . روضة الواعظین جلد ۱ صفحه ۱۰۱
📘 منبع: کتاب علی از زبان علی
↩️ادامه دارد.....
#نهج_البلاغه
#خاطرات_امیرالمومنین_علیه السلام
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
کانال بصیرتی پایگاه:
@BasiranhazratMasoumeh
کانال اطلاع رسانی پایگاه:
@basiran_313
✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت ششم:«پیمان برادری»
🔻روزی پیامبر پیمان اخوت و برادری میان مسلمین برقرار کرد این کار در ایجاد وحدت و صفا و صمیمیت بین مسلمانان تاثیر شگرفی گذاشت. هنگامی که ایشان میان اصحاب خویش پیمان برادری برقرار کردند به آن حضرت عرض کردم : «ای رسول خدا در میان همه اصحاب خویش برادری ایجاد کردی ولی مرا تنها گذاشتی! ایشان فرمودند تو را برای برادری با خودم انتخاب کرده ام تو در دنیا و آخرت برادر من هستی و جایگاه تو نزد من همانند جایگاه هارون نزد موسی است».
✳️ سند افتخار
🔻ده سندافتخار از رسول خدا به یادگار دارم، که هر یک از آنها نزد من محبوب تر است از هر آنچه خورشید بر آن می تابد. رسول خدا به من فرمودند:
1. ای علی تو در دنیا و آخرت برادر من هستی.
2. روز قیامت در پیشگاه خداوند جبار، تو نزدیکترین خلایق به من هستی.
3. منزل تو در بهشت مقابل منزل من است؛ چونان که منزل دوستان خدا روبه روی هم است.
4. تو وارث من هستی.
5. پس از من تو وصی من در ادای وعده ها و انجام کار هایم خواهی بود.
6. در غیاب من تو حافظ و سرپرست خانواده من هستی.
7. تو امام و پیشوای امت من هستی.
8. تو برپادارنده عدالت در میان امت من هستی.
9. تو دوست من هستی و دوست من دوست خداست.
10. دشمن تو دشمن من و دشمن من دشمن خداست.
۱. الامالی شیخ مفید مجلس ۲۲ حدیث ۴ ۲. الخصال جلد ۲ صفحه ۴۲۹
۳. الأمالی شیخ طوسی صفحه ۱۹۴
۴. بشارة المصطفی صفحه ۲۱۶
📘 منبع : کتاب علی از زبان علی
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#خاطرات_امیرالمومنین_علیه السلام
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
کانال بصیرتی پایگاه:
@BasiranhazratMasoumeh
کانال اطلاع رسانی پایگاه:
@basiran_313
✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت ششم:«پیمان برادری»
🔻روزی پیامبر پیمان اخوت و برادری میان مسلمین برقرار کرد این کار در ایجاد وحدت و صفا و صمیمیت بین مسلمانان تاثیر شگرفی گذاشت. هنگامی که ایشان میان اصحاب خویش پیمان برادری برقرار کردند به آن حضرت عرض کردم : «ای رسول خدا در میان همه اصحاب خویش برادری ایجاد کردی ولی مرا تنها گذاشتی! ایشان فرمودند تو را برای برادری با خودم انتخاب کرده ام تو در دنیا و آخرت برادر من هستی و جایگاه تو نزد من همانند جایگاه هارون نزد موسی است».
✳️ سند افتخار
🔻ده سندافتخار از رسول خدا به یادگار دارم، که هر یک از آنها نزد من محبوب تر است از هر آنچه خورشید بر آن می تابد. رسول خدا به من فرمودند:
1. ای علی تو در دنیا و آخرت برادر من هستی.
2. روز قیامت در پیشگاه خداوند جبار، تو نزدیکترین خلایق به من هستی.
3. منزل تو در بهشت مقابل منزل من است؛ چونان که منزل دوستان خدا روبه روی هم است.
4. تو وارث من هستی.
5. پس از من تو وصی من در ادای وعده ها و انجام کار هایم خواهی بود.
6. در غیاب من تو حافظ و سرپرست خانواده من هستی.
7. تو امام و پیشوای امت من هستی.
8. تو برپادارنده عدالت در میان امت من هستی.
9. تو دوست من هستی و دوست من دوست خداست.
10. دشمن تو دشمن من و دشمن من دشمن خداست.
۱. الامالی شیخ مفید مجلس ۲۲ حدیث ۴ ۲. الخصال جلد ۲ صفحه ۴۲۹
۳. الأمالی شیخ طوسی صفحه ۱۹۴
۴. بشارة المصطفی صفحه ۲۱۶
📘 منبع : کتاب علی از زبان علی
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#خاطرات_امیرالمومنین_علیه السلام
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
کانال بصیرتی پایگاه:
@BasiranhazratMasoumeh
کانال اطلاع رسانی پایگاه:
@basiran_313
✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت هفتم «ازدواج با دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله»
🔻به محضر رسول خدا رسیدم آن بزرگوار با روی گشاده فرمودند: «با من کاری داشتی»؟ من از نزدیک بودن خویش با ایشان و توفیقاتم در پیش قدم شدن در اسلام و فداکاری و جهاد در راه خدا یاد کردم.
حضرت فرمودند: «یاعلی، تو در نظر من برتر از این ها هستی»!
عرض کردم: « ای رسول خدا، حال که این چنین لطفی در حق من دارید، آیا اجازه می دهید از دخترتان، فاطمه، خواستگاری کنم»؟
🔻ایشان فرمودند: «منتظر باش تا من نزد دخترم بروم و تقاضای تورا به او بگویم».
فاطمه سلام الله علیها به احترام پدر برخاست و عبای پدر را از دوشش گرفت و کفش هایش را از پا خارج کرد، آنگاه آب آورد تا پدر وضو بگیرند سپس پای وی را شست و درکنارش نشست.
🔸فرمودند: دخترم فاطمه من!
🔹فاطمه: در خدمت شما هستم ای رسول خدا.
🔸پدر : تو علی ابن ابیطالب را خوب می شناسی، از فضایل و سوابق او در اسلام آگاه هستی. از سوی دیگر، می دانی که من از خدای خود خواستم که بهترین و محبوبترین بندگانش را برای ازدواج با تو انتخاب کند.
🔻اکنون علی برای ازدواج با تو نزد من آمده و از تو خواستگاری کرده است. می خواهم بدانم نظر تو چیست؟
فاطمه با شنیدن سخنان پدر سکوت اختیار کرد؛ اما برخلاف خواستگاری های قبل آثار ناخشنودی در چهره او مشاهده نشد رسول خدا صلی الله علیه و آله از جای برخاستند و با خوش حالی فرمودند: الله اکبر! سکوت فاطمه نشانه رضایت اوست.
🔻در این هنگام جبرئیل بر ایشان نازل شد و گفت: «ای محمد، فاطمه را به همسری علی انتخاب کن که خداوند فاطمه را برای علی پسندیده است و علی را برای فاطمه».
رسول خدا به خواستگاری من جواب مثبت دادند و افتخار همسری فاطمه را نصیب من ساختند.
۱. امالی شیخ طوسی مجلس 2 صفحه 39
۲. بشارت المصطفی صفحه 262
۳. مناقب آل ابی طالب جلد 3 صفحه 350
📘 منبع : کتاب علی از زبان علی
#نهج_البلاغه
#خاطرات_امیرالمومنین_علیه السلام
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
کانال بصیرتی پایگاه:
@BasiranhazratMasoumeh
کانال اطلاع رسانی پایگاه:
@basiran_313