eitaa logo
اصلنم مود نیس
70 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
556 ویدیو
4 فایل
چرا اینجا رو زدم؟ خب حقیقت اینکه گاهی فقط دوست دارم هرچیزی تو ذهنم هستو بریزم بیرون و دقیقا الان دارم همینکارو میکنم. خزعبلات. تخلیه خزعبلات توی مغزم. چنل دیگم: @IllusionTunnel ناشناس: https://daigo.ir/secret/7269206
مشاهده در ایتا
دانلود
اصلنم مود نیس
خوبه. دارم کوشته می‌شم.
همونطور که گفتم، دیشب داشتم کوشته می‌شدم- حالم افتضاح بود🙌🏻 اما حالا خوبم.
سو یه چی بگم
اصلنم مود نیس
چشمانش را مالش می‌دهد. باز نگه داشتن‌ آنها، در نور زرد رنگ و بی‌جان فانوس، آنقدرها هم آسان نبود؛ خصو
درمورد مولتی: مولتی یه موجود کوچول موچولوعه، حدودا ۱۰-۱۵ سانتی متر- با یه پوست نرم و سفید قارچی. دو تا چشم کوشولووو هم داره که شبیه دو تا خطن و یه پوزخند بدجنس- هاهاهاهاهااا رو کلشم یه کلاه قارچی قرمز و خال خالی سفیده- همون کلیشه‌ی همیشگی درواقع بنظرم شبیه یه مارشمالوعه که دس و پاه دراورده🤌🏻 دو تا پای کوتوله و سه تا دست، عاری. دو تا راست و یکی چپ- بدون انگشت✔️ اون یه جور روح شیطانیه که باعث اضطراب میشه و مدامممم درمورد گندایی که زدی حرف میزنه -تا بمیری- و گاهی‌ هم درمورد اتفاقات وحشتناکی که در آینده نه چندان دور برات میوفته خبر میده.
اصلنم مود نیس
چشمانش را مالش می‌دهد. باز نگه داشتن‌ آنها، در نور زرد رنگ و بی‌جان فانوس، آنقدرها هم آسان نبود؛ خصو
درمورد اون نگهبانه: درواقع یه تیم سه نفرن منتها اینو هنوز طراحی نکردم -منظورم شخصیتشه🛐- فقط میدونم خیلی کوله و اینکه یه جور فرشته مرگه- اینا ارواح سرگردانو جمع میکنن و امور دنیای ارواح سرگردانو در دست دارند...
اصلنم مود نیس
چشمانش را مالش می‌دهد. باز نگه داشتن‌ آنها، در نور زرد رنگ و بی‌جان فانوس، آنقدرها هم آسان نبود؛ خصو
و کلا این دختره که مال نیکه، وایب یکی از داستانامو -که البته فعلا در حد یک ایده و چند خطی اظافاته- میداد. درمورد یه خانواده‌ی بزرگ ۱۵-۱۶ نفره تو یه قلعه قدیمی به نام لورن که درواقع جدشون تبعید شد و بعدش کلا اونجا ساکن شدن🤝 خلاصه که اصل داستان درمورد همین خانواده و ماجراهاشه. و این همه خواهر برادر، یکیشون تهش بخاطر ماجراجوییا گند میزنه به همچی و کل‌شون طلسم میشنD: که بقیش میوفته تو سری بعدی که خب مهم نیس.
اصلنم مود نیس
چشمانش را مالش می‌دهد. باز نگه داشتن‌ آنها، در نور زرد رنگ و بی‌جان فانوس، آنقدرها هم آسان نبود؛ خصو
عاا نه یادم اومد یه چی دیگه این صرفا یه سکانسه- یه چیزی که بستگی داره خودت چطور بخوای بقیشو پیش ببری نه سناریو
اصلنم مود نیس
همین بود؟
دیگه واقعا همین🛐
دیشب میخواسم بگم که خب نشد.
آری دگر...
حوصلم- یه فنا رفت🛐