✨ در عمق وجودش آدم خوش‌قلبی بود. من هم خوش‌قلب بودم. اما زندگی مسئله‌اش قلب نبود. مرگ قسطی ✨

✨ همه مشغول نوشیدن شراب و کشیدن بودن. کسی رو خودش کنترل نداشت. آنجا را دیدم و فهمیدم و.. ..به این فکر کردم که روحیه هیچ انسانی با اینجا و چنین کارهایی سازگار نیست. تکرار و عادت ها باعث شده که نوجوان هایی در سن و سال منبودن، در چنین جمعی را دوست داشته باشند. از رفتن پشیمان نیستم.چون دائم با خودم تکرار می کردم من دوست ندارم اینطوری زندگی کنم. -تولد در سائوپائولو خاطرات کامیلا سلستینو ✨

خاطرات یک دختر برزیلی هست و پیشنهاد خوندن میدم.

این بند به شدت حق بود. خیلی چیز های که ما نوجوانا خوشمون اومده به خاطر تکرار و عادت.. مخصوصا فیلم ها که همه چیو قشنگ نشون میدن ادم دلش میخواد مثل اونا باشه..

از این که مسیحیت را رها کرده ام.. از رو اوردنم به مذهب بودایی اطمینان نداشتم .. به حرف ها و اعتقادات بودایی ها فکر کردم: می‌گفتند وقتی از دنیا می رویم، دوباره در همین دنیا زنده می شویم و به خاطر اشتباهاتی که در زندگی قبلی انجام داده ایم، عذاب می شویم. مثلا به دنیا می آییم در حالی که یک دست و یا یک پا نخواهیم داشت. این برای من. قابل قبول نبود.. چطور ممکن است برای چیزی عذاب بشوم که اصلا به یاد ندارم انجامش داده ام؟! این عادلانه نیست.. _تولد در سائوپائولو ✨

✨ نیمه گمشده فقط اونی نیست که قرار عاشقش بشی. گاهی اوقات دوستی که کنارت داری. و تو اون نیمه من بودی .. _خودش میدونه ✨

✨ وقتی سناریو عالی داری ولی برای اجرای پروژه امتحانیت به دلیل کمال گرایی فرصت ها رو از دست دادی" و یک ساعت پایانی امتحان متوسل شدی به جمله های انگیزشی برای کامل گرایی: یه بار ماست مالی کنید ببینید اسمون به زمین نمی‌رسه " ✨

وقتی تازه فارسی یاد گرفتی...😄 یا وقتی ماها سعی می‌کنیم جملات عربی رو با برنامه‌های ترجمه به فارسی ترجمه کنیم😁 #سفر_اربعین •FS-Writer کٰاتِبْ• @Kateb_FS

✨ چند تا زمان هست می‌خوام برگردم ۱_آشنایم با ابراهیم هادی گره خورد به اولین سفر مشهد:)🌱 بهترین روزای عمرم بود آرامش عجیبی زندگیمو گرفته بود که دیگه نشد به اون دوران برگردم ۲- وسطی که منو با مهی کوچولو اشنا کرد:)✨ بابتش تونستم یه اجی داشته باشم که هیچ کسی مثل اون قدرت درک منو نداره:).. حتی تو تاریک ترین بخش شخصیتم✨🤝 ۳_ اون چند روزی که سفر کربلام جور شد.. امسال قرار بود برای اربعین برم:) و اون چند روزی که فهمیدم راهیم شادترین روزای عمرم بود:) 🌱 خب کنسل شد..:٬) ۴_سفری که به ابرکوه داشتم و اون لحظه ی که فهمیدم خونه استاد فرج نژادم:)✨ شما چی؟خواستید بگید می‌شنوم ✨