eitaa logo
نوآ‹›Nova
102 دنبال‌کننده
310 عکس
230 ویدیو
1 فایل
آرامش، سکونی است در مزرعه‌ ای از گل های نرگس به سوی نور حیات بخش است.. گفتگو با نوآ👇 @Nova_a https://daigo.ir/secret/920003993
مشاهده در ایتا
دانلود
aghasi-24.mp3
1.18M
مگه ما دل نداریم آقا:))
نوآ‹›Nova
به قول آقای نریمانی.. منو یکم ببین..
میدونی که هنوز حالم خوب نشده :) ؟ چطور میشه جام گذاشته باشیو حالم خوب باشه؟:)
به عزیزت قسم عزیز ترینی برام:)
یادم نمیره چطور منو راهی کربلات کردی.. و یادم نمیره چطور دلمو شکستی:)
نوآ‹›Nova
✨ و خدا هست🌱 استاد عزیز و گرامی، سلام.. اگر هر باری که قصد و نیت کردم براتون نامه بنویسم و درد و
الرحمن الرحیم...:) سلام خدا جون اینبار خطاب نوشتم با خودته:) اومدم با خودت دو کلام خودمونی درد و دل کنم:) مشتی .. رفیق.. می‌دونی خیلی دیر اومدی ؟ این سری خیلی دیر کردی :)... هربار میدونستم که الان هاست سر کلت تو زندگیم پیدا بشه ، چون دارم کم میارم.. میدونستم ته این حرفها که دیگه خسته شدم دیگه نمی‌خوام این دنیا رو ببینم یه جوری زندگیمو قشنگ می‌کنی که باز دلم به این دنیا گره میخوره و فکر ترک کردنش از کلم می‌پره.. اما این بار از همیشه فرق داشت نه؟:) خیلی طولانی تنهام گذاشتی ..:) سابقه نداشته ببینی دارم چجوری زجر می کشمو تماشاگرم باشی...
نوآ‹›Nova
الرحمن الرحیم...:) سلام خدا جون اینبار خطاب نوشتم با خودته:) اومدم با خودت دو کلام خودمونی درد و د
تقصیر خودمه نه؟:) ولی نه اینجا تنها جایی که مقصر نیستم... هیچ کسی نمیتونه وقتی پیشتم منو سرزنش کنه.. هیچ صدای نمیتونه وقتی دارم باهات حرف میزنم جرعت کنه دستشو سمتم بگیره و داد و بیداد راه بندازه:) همشون می‌دونن از دستشون فرار کردم اومدم سراغت:)... می‌دونن چقدر عاشق لحظه هایم که پناهم میشی.. 🌱..المومن الرحیم...🌱 .....✨ تو که امن و امان دهنده ی منی.. تو که وقتی الله می خونمت با رحمانت مواجه میشم::))... آخه کدوم رفیقی ، رفیقشو تو حال خرابی سرزنش می‌کنه نه؟ :) الولی:)🌱 همین اسم کافی نیست؟ کافی نیست برای اینکه به خوبی نشون بده چه محبت و حمایت نسبت به بنده هات داری؟ چه رفاقتی داری؟:) حالا می‌خوام به این بهانه قشنگ گله کنم...
نوآ‹›Nova
تقصیر خودمه نه؟:) ولی نه اینجا تنها جایی که مقصر نیستم... هیچ کسی نمیتونه وقتی پیشتم منو سرزنش کنه.
..اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ...:)🌱 کجا بودی وقتی زندگیم سیاه و تار شده بود؟ این همه انتظار کشیدم این همه منتظر اتفاقات قشنگت بودم .. قشنگ گذاشتی حس کنم قرار نیست دیگه تحویلم بگیریو گذاشتی به حال خودم رها باشم..:).. قشنگ حس کردم ولم کردی.. و می‌دونی این حس با من چیکار کرد؟ می‌دونی چقدر منو شکوند؟ می‌دونی چقدر به در دیوار زدم چقدر رفتم سراغ بنده هات چقدر تلاش کردم بفهمونم به وجود کسی نیاز دارم؟ چقدر دلم میخواست به هر کسی میرسم بهش بفهمونم دارم نابود میشم ؟ قرارمون این بود رومو به بنده هات بندازی؟ میشه دیگه اینکار نکنی؟ به جون خودت نمیدوستم باید چیکار کنم .. باید دردمو به کی بگم.. چجوری باید این همه سنگینی که درونم حس می کردمو پیش کسی ببرم.. مثل یه نفرین این درد پیش هر کسی می‌بردم فقط فقط حالم خراب تر میشد.. چقدر خراب شدم ولی باز حضورت رو حس نکردم؟ هر طرفو نگاه می کردم تا ببینم دلم به چیزی خوش بشه این افکار این حس از سرم بپره پیدا نکردم.. عوضش هر بار بهم ثابت شد این دنیا.. وجودم همه چیم .. همه با هم بدرد نمی خوره... خب دیگه نه میتونستم چیزی نقاشی کنم نه میتونستم بنویسم نه می‌تونستم کارای رو انجام بدم که قلبمو آروم می کنه.. نه تنها خودت بلکه تمام کسایی که براشون دلنوشته می‌نوشتمو ازم گرفته شده بود.. به قدری این دنیا رو برام تنگ کردی که نشستنم خوابیدنم .. کوچیک ترین کارم طاقت فرسا شده بود..
نوآ‹›Nova
✨ ..اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ...:)🌱 کجا بود
چقدر تو دلم فریاد زدم دیگه نمیتونم از تنهاییم لذت ببرم.. دیگه خلوت با خودم به قدری ترسناک که مدام می خواستم سرم با اجتماع شلوغ باشه یا سرم به کاری گرم باشه.. اونم برای کسی که خلوت و تنهاییش رو به هیچی نمی فروخت باخت بدی بود... برای کسی که تو تنهاییش احساس ارزشمندی داشت برای خودش وقت میذاشت ریکاوری می شد .. نفس کشیدنم ضربات قلبم معدم تمام اعضای داخل بدنم به طرزی دردناک مثل همیشه مشغول به انجام کارهاشون بودن.. کار های که برای بقای هر انسانی لازمه... اما فهمیدم تنها چیزی که برای بقا نیاز دارم وجود تو... وجود مسیری که به تو ختم میشه.. حس کردن حضور تو.. حس اینکه تنهام نمی‌ذاری ولم نمیکنی.. مگه تو خالقم نیستی؟ الباری و المصور.... چطور میتونی مخلوقت .. چیزی که از وجود خودت خلق کردی رو رها کنی ؟ هر موقعه که نقاشی می کشم به خودم میگم هر چقدر به دید بقیه زشت باشه کسی دوسش نداشته باشه کسی درکش نکنه من دوسش خواهم داشت چون با تمام عیب های که داره من خلقش کردم من کشیدمش.. تمام مدت به این فکر می کردم یعنی میشه با وجود این همه آدمی که منو شخصیتمو دوست ندارنو این همه زشتیه من یا هر چیز دیگه.. تو هم دوسم نداشته باشی؟؟ میشه؟؟ بسیار خب. در دعای کمیل داریم: وَیَا قُرَّةَ عَیْنِ مَن لَجَأَ إِلَیْکَ..( دعای کمیل:) 🌱 نه نمی تونی ... تو پناه تمام مخلوقاتی.. همه اینا رو گفتم که بگم .. چقدر همه این رنج ها رو با چند تا کبوتر لبه بالکن و یک خونه خلوتی که فقط خودم باشم و یهو حس کنم دیگه کشش ندارمو از ته دل بلند صدات بزنم و بگم من نمیخوام این باشم این زندگی من نیست این چیزی نیست که واسش خلق شدم این مسیر نیست این حالی نیست که من باید داشته باشم ... نمیتونی منو ول کنی و بعد دیدم چطور حس می کنم از جایی که در دسترس من نبودی اومدی کنارم و حس ت می کنم.. درست لحظه ی که آخرین تار امیدم به شنیدنم داشت پاره میشد اومدی و حس کردم چقدر عاشقتم و چقدر هوامو داری.. و چقدر در عمیق ترین تاریکی ها درخشان ترین نور ها نهفته ست.. و چقدر میان شکستگی ها هستی... چقدر بزرگی که در بدترین اوقات میتونی با کوچیک ترین چیز های که در دنیا وجود داره یک بار دیگه روحی رو در جسمی متولد کنی..:) تنها خواهشم اینکه دیگه به هر نحوی به هر دلیلی منو انقدر تو این تاریکی رها نکن:) ..🌱 چرا که از روزی می ترسم که بتونم با این همه لطف و کرمت به خشمت بیارم:).. عاشقتمو شبی به پایان خوش الذکر....(فراموش نشدنی:)🌱
نوآ‹›Nova
چقدر تو دلم فریاد زدم دیگه نمیتونم از تنهاییم لذت ببرم.. دیگه خلوت با خودم به قدری ترسناک که مدام م
سوره انشراح، آیه 5 و 6: "فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا (5) إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا (6)" : "پس به یقین با سختی، آسانی است. به یقین با سختی، آسانی است."
پس طبیعی که انقدر این مسائل درونم زیاد🌚
نوآ‹›Nova
پس طبیعی که انقدر این مسائل درونم زیاد🌚
ولیا.. میتونم مدیر بحران خوبی بشم^^✨