✍ایام دهه فاطمیه از راه رسیده بود..‌.حسینیه شلوغ و رفت و آمد زیاد...انصافا هم که چه شور دلنشینی بود... آخر شب عزادارا رفتن و ما مشغول جمع و جور کردن و مرتب کردن حسینیه شدیم تا برای مراسم فردا شب همه چی آماده باشه.نگاهی به ساعت روی دیوار انداختم،شب از نیمه گذشته بود ،نگاهم رو چرخوندم و دنبال حاجی گشتم...خبری ازش نبود...بدون اینکه به بقیه چیزی بگم رفتم سراغش... بله... حاجی مشغول نظافت سرویس های بهداشتی بود،هر کار کردم تی رو ازش بگیرم،اجازه نداد...گفتم آخه حاجی ماها هستیم...شما چرا خودتون و به زحمت میندازین؟ از اول شب هم که دم در سر پا ایستاده بودین...شما برین استراحت کنید،خیالتون راحت همه جا رو مرتب میکنیم بعدا میریم... دستش رو گذاشت روی شونمو گفت.... ببین پسرم،افتخار من اینه که خادم روضه حضرت زهرا (س) باشم... نگاهم به نگاهش گره خورد و چیزی نگفتم... اخخخخ که چقد دل تنگم...حاجی حالا دیگه وسط این روضه ها و مراسم ها هر جا سر میگردونم،عطر یاد تو همه جا پیچیده... یه روزی برای خدمت وسط این روضه ها و این مجالس به هر دری می‌زدی و از همه سبقت می‌گرفتی... حالا فقط به این فک میکنم دشمنان تو هیچ وقت تصور نمیکردن،مرد میدون ما...سردار ما چقدر بی سر و صدا همه جا برای خدمت به مردمش ،خودش رو به آب و آتیش میزد...یه دنیا تواضع در برابر دوست و آشنا ومظلوم و هم وطن...وهزار دنیا خشم و ابهت در برابر دشمن...این دشمن بی تدبیر تا قیامت هم نمی‌فهمه که سردار ما دلش دریایی از عطوفت و محبت و خلوص و تواضع بود... حاجی حال و هوای شهرهامون این روزها رنگ و بوی دیگه ای گرفته...همه در تب و تاب یه تصمیم بزرگن... چشم دوختیم یه نفر شبیه تو،پیرو تو،رهرو تو،ادامه دهنده راه تو،زنده نگه دارنده آرمان تو بیاد و پرچم اقتدار و خدمت خالصانه رو در جهت تحقق تمدن اسلامی و آرمان بزرگ انقلاب به دست بگیره..‌. همه بیشتر از هر وقت دیگه دلتنگ نگاه توایم و محتاج دعاهای تو... مارو ازین نگاه و ازین دعا محروم نکن... #انتخابات_۱۴۰۰ #حاج_قاسم #در_امتداد_مکتب_سردار ┄┄┅┅┅❅❁ ❁❅┅┅┅┄┄ ✅https://eitaa.com/Nsiasi🇮🇷