eitaa logo
شماره "۱"
141 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
106 ویدیو
3 فایل
برای آنان که روزی میان صفحات کتابی جا ماندند، همان کسانی که این دنیا برایشان کافی نیست. باد حرف‌هات رو به من می‌رسونه🌬: https://daigo.ir/secret/21657559098
مشاهده در ایتا
دانلود
در کل مدیا من خیلی ازت ممنونم حرفات واقعا حالم رو خوب کرد. راستی چرا خواهر بزرگتر🤨😁
📪 پیام جدید به امید اینکه اسم آبجی کوچولو (داداش کوچولو) ی نازنینمو اون بالا بالاها ببینم😍❤✨ ~~~~
البته که اسم من زیر اسم شما قراره بیاد و این برام افتخار خواهد بود🙏 حالا چرا آبجی کوچولو؟😄 از کجا معلوم همسن یا بزرگتر خودت نباشم🤨
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/3560 عزیزم☺️ من با ۱۷ سال سن، بعد از گذروندن یه دوره وحشتناک ۲ ساله که از ۱۱ تا ۱۳ سالگی طول کشید، تازه دوره دوم مزخرف نوجوونی رو تموم کردم☺️💀 (نمیدونم چرا هیچیم عادی نیست؟ آخه کی دوبار حالت مزخرف بی اعصاب نوجوونی رو تجربه میکنه؟) ~~~ 🤣🤣 در واقع من کلا تو دوران مزخرف نوجوونیم، ولی گاهی اوقات خیلییی مزخرف میشه، دلم می‌خواد بمیرم اصلا😶
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/3561 تو چقد منی. چقت اون مرحله ای هستی که به تازگی ازش عبور کردم...💔 ~~~~ خب... تو چیکار کردی؟ برای حل کردن این مشکل چیکار کردی؟😢
شماره "۱"
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/3561 تو چقد منی. چقت اون مرحله ای هستی که به تازگی ازش عبو
من پارسال که یکی از دوستامو که زیاد اهل این چیزا نیست با خودم می‌بردم نمازخونه مدرسه، نماز به شدت احساس خفنی داشتم. اون روزا حس خلوص داشتم، حس جاودانگی، انگار به خدا نزدیک‌تر بودم. ولی اون دوران گذشت و من واقعا نمیدونم چطوری برش گردونم
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/3575 معلومه که داستان کوتاه خوبه! تا حالا این کتابایی رو خوندی که چندتا داستان کوتاه تو یه کتابن؟ فوق العاده ان! هرکدومش تا چند روز میتونه ذهنتو درگیر کنه. به چندتا جمله کلی مفهوم و تصویر به ذهنت منتقل کنه! یکی از فیوریتام به شخصه داستان کوتاهه و کسایی که نمیتونن از داستان کوتاه لذت ببرن قطعا نمیتونن کامل درکش کنن ~~~~ آره خوندم واقعا باحالننن آخه من خودم زیاد داستان کوتاه دوست ندارم و فعک نکنم داستان کوتاه های من مفهومی و قابل تامل باشنا😄
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/3598 منم دلم خواستتت هیچی ننوشتم ولی تا حالا فقط انشاهام خوب بودن یه زمانی خیلی از نوشتن فاصله گرفتممم تخیلاتم همچنان فوق فعالن ولی هنر ریختنشون روی کاغذ از دستم در رفته انگار و همچنین یه زمانی خیلی میبالیدن به قلمم و بعدش یهو دود شد همه چی... و فهمیدم که واقعا بلد نیستم بنویسم پس دیگه نرفتم سراغش ~~~ یعنی چههههه اشکال نداره. الان دوباره نوشتن رو شروع کن با یه چیز ساده و آروم. اینکه هنوز تخیل و ایده داری خیلی کمکت می‌کنی. یه متن کوتاه، یا یه سری نوشته زیر عکسا، یا اصلا همون انشا شروع کن به نوشتن کم‌کم راه میوفتی و چه بسا از قبل هم بهتر! فراموشم نکن برامون بفرستییی
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/3599 وای منم همینطور در واقع هر شب یدونه نیمه کاره می‌سازم باهاش گریه میکنم بعد میخوابم🗿🤣😔 ~~~ دقیقااا، همه قبل خواب: فکر کردن به خاطرات گذشته و اتفاقاتی که قرار نیست بیوفته من: در حال کشتن یه شخصیت و اشک ریختن براش و در همون حین لبخند زدن چون دارم دو تا شخصیت دیگه رو بهم می‌رسونم😆
شماره "۱"
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/3599 وای منم همینطور در واقع هر شب یدونه نیمه کاره می‌سازم
من یه بارم یه شخصیت رو بده کردم تا یه شخصیت دیگه رو بکشه و واقعا داشتم نابود می‌شدم سرش، جفتشون دوست داشتم و آخر داستان اینجوری بودم که: اهههه چرا اینجوری تموم شدددد، انگار نه انگار خودم نویسنده بودم😁
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/3599 وای چقد شبیه من داستان میسازی (البته قبل از اینکه درگیر درس بشم... الان به متن های کوتاه و یهویی محدود شدن... یادش بخیر قبلا قبل خواب ایده یه داستان جرقه میزد و سه روزه دو نسل از داستانو میساختم با کلی شخصیت و کلی ماجرا... یکی از داستانای قدیمیم که کلی هم روش کار کردم ۱۲ تا فصل داشت...) ~~~ متن‌های کوتاهت که اونقدر قشنگن چه برسه به داستاناتتت، نگران هم نباش، خیلی زود از این مرحله هم رد میشیو بر می‌گردی به نوشتن