eitaa logo
شماره "۱"
141 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
106 ویدیو
3 فایل
برای آنان که روزی میان صفحات کتابی جا ماندند، همان کسانی که این دنیا برایشان کافی نیست. باد حرف‌هات رو به من می‌رسونه🌬: https://daigo.ir/secret/21657559098
مشاهده در ایتا
دانلود
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/3983 آرهه دوقلو ان😭🤣 ~~~ چه گوگولییی
📪 پیام جدید خیلی کم دیگه تو ناشناسا میام غمم گین شد💔 ~~~ هعی آره جات تو ناشناسمون خالیه، دیروز ناشناس بهم می گفت پس این محیا کو تو من پیام بده؟ خیلی حس سبکی دارم😞😆
📪 پیام جدید اسم من ۱۵۲ بار اومده تو چنل_💅🏻😔 ~~~~ یوهوووو، این برای ما شادمانیست😁
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/4032 واقعا هر چی از دالدرک غنیمته🙏 ~~~~ 🤣🤣😂 نه جدی درکش کنید، سرش شلوغه خب
و همه می‌دانند اگر هستیا نبود المپی هم پا بر جا نمی‌ماند. ای خدای آتشدان و محافظ این خانواده، به ما یاری برسان تا مانند تو دوستانمان را در کنار هم نگاه داریم. اگر کسی به پرورشگاه اسملینگم می‌رفتم قطعا دیوانه می‌شد. پرورشگاهی نسبتا کوچک که مختص پسران بسیار شرور بود، تمام مردم از صبر و حوصله‌ی خانم فایرلس در تعجب بودند. خانم فایرلس زنی ریزه میزه و مجرد بود که خونه‌اش را در خدمت پسران بی سرپرست و بد سرپرست گذاشته بود. پسران خانم فایرلس که کوچکتر بودند همگی شرور بودند و از دیوار راست بالا می‌رفتند. پسران بزرگتر خانم فایرلس شرور هایی بودند که دعوا می‌گرفتند و گاهی به راه خلاف کشیده می‌شدند، در کل هیچکدام از آنها به جز چند نفر آرام نبود اما همگی آنها از بزرگترینشان که ترس پسر های دیگر است، گرفته تا کوچکترینشان که صدای گریه‌اش قطع نمی‌شود، همگی عاشق خانم فایرلس هستند. خانم فایرلس برایشان حکم مادری را داشت که هیچگاه نداشتند، او زنی بود که دست تنها ۲۴ پسر را بزرگ می‌کند و علاوه بر آن باید پرورشگاه درب و داغان را سالم نگه دارد. او زنی است که هیچگاه ازدواج نمی کند و در عین حال مهربان‌ترین زنی است که می‌توان شناخت. در آن شب بارانی بود که اولین پسر خانم فایرلس از راه رسید، یعنی جورج که حالا کمی سر به راه تر از قبل شده و به دانشگاه می‌رود. آن شب زنی هراسان در را کوبیده بود و جورج را در آغوش خانم فایرلس گذاشته بود. خانم فایرلس هم او را بزرگ کرد. با تمام سختی‌ها کار کرد و جورج را بزرگ کرد، تا آنکه بچه دومی و سومی و بقیه آنها از راه رسیدند. شاید پسران مواد جا به جا کنند، گاهی کتک کاری کنند‌، درس نخوانند و مدرسه را به آتش بکشند. اما مهم نیست پنج ساله باشند یا بیست و سه ساله، آنها هر شب کنار خانم فایرلس دعا می‌خوانند و در صدای رادیو که برنامه رادیویی خانم فایرلس را پخش می‌کند، شام می‌خورند. مهم نیست اگر به کانون اصلاح و تربیت رفته‌اند یا شب را در فروپاشی روانی گذرانده اند، هر شب قبل خواب گونه‌ی خانم فایرلس را می‌بوسند و به او می گویند دوستش دارند. آنجا خانه‌ای بود با ۲۴ پسر که زندگی‌شان خیلی سخت بود، که طرد شده بودند و خودشان باید برای دنیایشان می‌جنگیدند. آنجا خانه‌ای بود که یک خانم خانه داشت، که در هر شرایطی محکم می‌ایستاد و تسلیم نمی‌شد. چون خانم فایرلس یک خدا بود. قسمت نهم.
بفرماییددد، یه عضو دیگه بیارید و منم برای هادس می‌نویسم🙃
📪 پیام جدید https://taaghche.com/invitation/pev3496587 میشه با این لینک توی طاقچه ثبت نام کنید تا هم من هم شما ده تومن هدیه بگیریم؟👈🏼👉🏼 می خوام انتقامو بخرم🥹 ~~~ بچه ها به هم نوع کتاب دوستمون کمک کنیننن
📪 پیام جدید سلامممم مبارکه چقدر زیاد شدید🥲🥲 بعد از سال ها ظهور کردم لالای لای ~~~~ سلاممممم، خیلی ممنوننن، خیلی خوش برگشتییی😇
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/4035 من و دوستام ۱۵۶ بار یوهاهاها اصلا جادو نکردم😀😀 ~~~ من و دوستام😂😂 جادو لازمه کاره👌
شماره "۱"
و همه می‌دانند اگر هستیا نبود المپی هم پا بر جا نمی‌ماند. ای خدای آتشدان و محافظ این خانواده، به ما
ولی خدایی چه باحال شد، حس جالبی داد باید روی نوشتنش فکر کنم، یکم وایب مردان کوچک میدههه
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/4041 صد البته... تازگیا دارم روی زمین جادو تمرین میکنم😃 ~~~ چه جالببب، یعنی به زمین اومدی؟ ولی مواظب باشید زمینی ها ممکنه بهت آسیب برسونن جادوت رو ازت بگیرن
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/4043 نههه از زحل دارم براتون درخت میکارم ~~~~ 😂 خیلی ممنونیم از لطفت زمین ما واقعا به درخت نیاز دارههه