آههه رفقا میشه وقتی نوشته هاتون تموم شد تهش پایان بزنید؟👈👉
و اینکه وقتی دوبار یه پیامی رو میفرستید من جدید تره رو حساب میکنما
https://eitaa.com/writer_fazar/1755
واااای جدیییی؟
باورت میشه وقتی تموم شد میخواستم بگم ادامش کوووو
منتظرش خواهم ماند
📪 پیام جدید
https://eitaa.com/Nummer_ett/5897
جفتش دیگه زیادیه😂 بعد چون مال یه کتابن یکم بی مزه میشه. و اینکه یه سری ایده هام مشترکن و دوتا داستان جدای کامل ازش در نمیاد...
حالا یه کاریش میکنم...
#little_M
#دایگو
~~
باشههه
*منی که پیام قبلیتو خوندم و براش خیلی ذوق دارم*
📪 پیام جدید
https://eitaa.com/Nummer_ett/5900
و قبل از اینکه بتونید بچه اتونو هرجوری که هست بپذیرید، بچه دار نشید❗
#little_M
#دایگو
~~
ولی مدیا مامان خوبی میشه👌
📪 پیام جدید
https://eitaa.com/Nummer_ett/5901
میدونی از اینکه تو و لورال پیام شب بخیر میفرستید/میفرستادید خیلی خوشم میاد. یه جورایی تکلیف آدمو مشخص میکنه که دیگه بعد از این پیام انتظار اومدن و آنلاین شدنتونو نمیکشه
#little_M
#دایگو
~~
من از کاساندرا یاد گرفتم خودمم دوست دارم حس جمع کردن همه چیز تو تهش رو میده.
البته حس ناامیدی هم میده اینکه تموم شد...
📪 پیام جدید
https://eitaa.com/Nummer_ett/5817
وای مدیا خیلی خوب نوشتی، دیدت خیلی جالب بود و واقعا اشکمونو در آورد، مخصوصا تو این ایام.💞✨
#کرم_کتاب
#دایگو
~~~
📪 پیام جدید
https://eitaa.com/Nummer_ett/5853
چیزی که من رو اذیت میکنه اینه نصف طرفدارای مالفوی به خاطر قیافش دوسش دارن وگرنه تمام بدبختیای مالفوی رو ریگولوس بلک کشید، به مراتب سخت تر چون دیده بود که برادرش و دختر دایی و داییش طرد شدن و واقعا والبورگا و اوریون بلک با نارسیسا و لوسیوس قابل قیاس نبودن.
کلا سختیهای بچه های اون دوره خیلی بیشتر بود. فرض کن یکی مثل ریموس تو یه روز همه دوستاش رو از دست داد.
#کرم_کتاب
#دایگو
~~~
دقیقاااا حرف دلمو زدی وااای
ریگولوس ولی خیلی مظلوم بود.
نه خب این نسل هم سختی داشت ولی نسل قبل وافعا بیچاره بود😭🥺
📪 پیام جدید
https://eitaa.com/Nummer_ett/5884
من متنی رو نوشتم که زمانش بعد از تموم شدن مجموعه سرزمین اشباحه.
و این متن به طرز وحشتناکی اسپویله😂 اونم از همه چیز🤣(چون تموم عقدههامو خالی کردم...)
خلاصه که باید یکی دیگه بنویسم. حالا یا از همین کتاب مینویسم یا از یه کتاب دیگه.
#دایگو
~~
🤣🤣
باشه خوبه که منو از وضعیتتون آگاه میکنید آفرین
حالا که آبی از شما گرم نمیشه پس میرم سراغ کسایی که عمرا تنهام بذارن🥺
کلیک روی قسمت بعدی روزی روزگاری:
هدایت شده از سمفونی زندگان☆
میگفت: زندگی چیزی نیست که فکرت را مشغول کند!
فردا زیر پنجره خانه اش افتاده بود.
هدایت شده از سمفونی زندگان☆
میلیون ها سال پیش، فرشته مرگ قراردادی بست .
موضوع قرارداد این چنین بود: که ساعت! هر دقیقه، برای مرگ کسی کنار گذاشته شود و تو، کمک من برای رساندن مرگ بر هر بدنی!
اما ساعت قرار داد را شکست، زیرا مبنا شد بر رساندن زندگی بر تن هر آدمی. هر که جانی هدیه میگرفت، بشر ساعتی را برای تولد فرد مشخص میکرد.
مرگ که این چنین فهمید، روح و روان ساعت را قربانی کرد و ساعت تنها دو کلمه قبل مرگ گفت: تیک و تاک!
این چنین شد که اکنون ساعت وابسته است به چیزی که او را وادار کند به حرکت و تنها میگوید: تیک، تاک!