می‌دونید من با این همه ایده یدونه داستان بلند بیشتر ننوشتم. و اون برای وقتی بود که چیز زیادی یاد نگرفته بودم و هنوز با اینکه تموم شده جای کار داره. ولی من بی خیالش نمی‌شم، بهش دو دستی می‌چسبم و کلی ویرایشش می‌کنم تا خوب بشه. چون نمی‌تونم بی خیال اون شخصیت‌ها و اون پلات توئیست و اون فضا باشم. شاید از نظر توصیف کار داشته باشه اما درستش می‌کنم. به شخصیت‌هاش عمق می‌دم و اجازه نمی‌دم حیف بشه. اینا رو اینجا میگم چون باید بنویسی تا اتفاق بیوفتد...)

و واقعا امیدوارم از پسش بربیام. امیدارم بتونم این ساختمون نیمه کاره رو که به ظاهر تموم شده با کلی افکت به یه ویلای قشنگ و تکمیل تبدیل کنم. چون کار نشد نداره.

زودی میزارم مدیا جونم

وی در تلاش برای جمع کردن ۸ تا درس تو دوساعت به قطر کل زندگیش چون فکر می‌کرد تعطيل میشه😭😂

یه ذره‌اش مونده

خب با نام و یاد خدا چون حوصله ام سر رفته بود گفتم تقدیمی بدم: تقدیمی ما به شرح زیر است : هیچ شرایط خاصی نداره نمیخواد حتما عضو باشید چون بدم میاد با هزار زور و تهدید واسه چنل ام عضو بیارم و تنها کاری که باید بکنید فور کردن این پیام و فرستادن تگ تون توی ناشناس آخر پیامه منم با توجه به وایب چنل تون یه عکس از خرس های کله فندقی تقدیم تون میکنم ✨🎀 لطف بنمایید حتما تگ تون رو بفرستید تا بفهمم https://harfeto.timefriend.net/17646795073391 @akorpakor

https://eitaa.com/station34/565 دختره جکسون😔 هی خدا اینم از زندگی ماست آنفولانزا نگیرم صلوات البته که از مجازی متنفرم ولی از امتحانی که باید تو دوساعت جمعش کنم بیشتر😭😂🤝

دوستان قدیمی ما را تنها گذاشته و دوستان جدید نیز به ما اهمیت نمی‌دهند. ناشناس ما خلوت مانده و جز تک و توک پیام، تبدیل به محلی برای جغد‌های عنکبوتی شده است. هیچکس پاک رهایمان کرده، ریون و سباستین واقعا ناشناس گشته‌اند و النا و کلس و مدیا و محیا ما را جز یک یا دو پیام استحقاق چیز بیشتری نمی‌دانند. کرم کتاب نیز از آن شب به بعد ناپدید گشته است. دوستان جدید هم هیچ اهمیتی به دل تنگ ما نداده و هیچ پیام و اسمی ندارند. ما ماندیم و ایگدراسیل که سرش شلوغ است و دردهای زندگی و یک کانال خلوت و تکراری برای دیگران

خداااا

گریه‌ام میایهههه