eitaa logo
شماره "۱"
139 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
105 ویدیو
3 فایل
برای آنان که روزی میان صفحات کتابی جا ماندند، همان کسانی که این دنیا برایشان کافی نیست. باد حرف‌هات رو به من می‌رسونه🌬: https://daigo.ir/secret/21657559098
مشاهده در ایتا
دانلود
📪 پیام جدید ولییییییی دوک بعد یه مدت اینطوریخ که اصلا برام مهم نیست و من دوستت دارم و اینا تا اینکه تو ۴۵ سالگی خودش و ۲۲ سالگی دختره، دختره ارو قانع میکنه که بچه دار شن. ولی دختره ازش یه قول میگیره اونم اینکه هروقت دختره داشت کامل اهریمن میشد پسره خودش باید بکشتش. (حالا یکم اضافات بگم. دختره میگه که ببین من بالاخره یه روزی اهریمن میشم. و بالاخره یا انقد اهریمنانه رفتار میکنم که یکی میکشتم یا خودم قبلش میرم به یکی میگم عاقا منو بکش چون خودم انقدر ترسو هستم که نتونم خودم خودمو بکشم. حالا من دوست ندارم این زندگی ام که همینجوری پر از درده ارو بدون تو بگذرونم. و ترجیح میدم اونی که منو میکشه تو باشی. ) خلاصه دوک هم قول میده و دختره قول میده که دیگه تا وقتی کامل اهریمن شد اصلا به این موضوع فکر نکنه و قصه
📪 پیام جدید غصه* اهریمن شدنشو نخوره. دختره یه دوقلوی دختر و پسر سالم بدون هیچ خون غیر انساین ای به دنیا میاره. چند سال مثل یه روج عادی زندگی میکنن تا اینکه دیگه دختره جدی جدی کامل تبدیل میشه. (دوک ۵۵ سالشه و دختره ۲۴) به بچه های خودش حمله میکنه و کلی عمارت رو خراب میکنه. ولی خهی باز کنترل خودشو به دست میاره هنوز کامل کامل اهریمن نشده. به دوک میگه حالا دیگه باید بکشیم. قول بده که وقتی کامل اهریمن شدم (به زور عقل خودش رو نگه داشته و میدونه چند دیقه یا چند ساعت دیگه کامل تبدیل میشه) منو میکشی. از دوک قول میگیره و میگه حالا دیگه خیالم راحته. میتونم دردمو تموم کنم. و کامل تبدیل به اهریمن میشه. فقط هم به دوک حمله میکنه حتی به شوالیه هایی که بهش حمله میکنن هم کار نداره. دوک هم میکشتش. بعد هم تمام دوسال بعدی که
📪 پیام جدید زنده است رو ساکت و گوشه نشین و منزوی میشه و خیلی زود پیر میشه و وقتی تو پنجاه و هفت هشت سالگی میمره انگار یه پیرمرد هفتاد هشتاد ساله است. (بله این بود انشای من. ولی وقتی ایده هامو رو کاغذ (البته اینجا کاغذ نیست) پیاده میکنم به اون جالبی ای که تو ذهنمه نمیشه. نمیدونم چرا... آره و خب اینکه بنده چون یک آدم کش بده ای هستم (ینی وقتی یه داستان میسازم حداقل تا سه نسل ادامه اش میدم و الان ولم کنی یه داستان دیگه برا اون دوقلوها میسازم) خیلی استقبال میکنم که داستان دوقلو هارو شما بسازید💖
📪 پیام جدید اوه چقدرم که حرف زدم تازه این داستانه خیلی طولانی نبود و جزئیات نداشت... بگذریم... خیلی دلم میخواد نظر بدید (عمرا کسی بخونه از بس طولانیه😂) به قلمم کار نداشته باشید ابده ارو دریابید. دلم میخوام بدونم داستان سازی ام چجوریه
اولندش ایده خفن و نابی بود و جدا لذت بردم. دومندش من رابطه خواهر گونه‌ی دوک و دختر رو خیلی دوست داشتم ولی با ازدواجشون با اینکه خیل خوشگل و گوگولی بودا ولی یه جوری شدم نظر من بود این. در کل خیلی قشنگ بود حتما بنویسش، و سعی کن دختره رو هم قوی نشون بدی از دخترای ضعیف خوشم نمیاد😂💔
شماره "۱"
اولندش ایده خفن و نابی بود و جدا لذت بردم. دومندش من رابطه خواهر گونه‌ی دوک و دختر رو خیلی دوست داشت
اگر تونستم خودم یه چیزی برای دوقلو ها می‌سازم حتما ولی اگر نه بقیه حتما این داستان رو بخونید و بسازیددد. و به نظرم حداقل یکی از دوقلوها باید مثل مامانش می‌شد😁
دوباره شب بخیر میگم_
به قول نِد توی کتاب ماه بر فراز مانیفست، زنده باد شب...)
❔ 𝖱𝗎𝗇𝗇𝖾𝗋 (دونده‌ی هزارتو دیدیم جوگیر شدیم) شما این پیام رو فوروارد کنید توی چنلتون و لینک‌ش رو بفرستید اینجا. و من ( به صورت Random) ... بهتون میگم ✧توی بیشه‌ی مارپیچ با چه کسی دوست میشید و بهش اعتماد دارید. ✧سلاحی که شما برای محافظت از خودتون ازش استفاده میکنید چیه(در برابر هرچی. یک سلاح با عکسش). https://eitaa.com/Steveparkerrogers چنل بنده‌ی حقیر☝️ ناشناس باز نشد بیا اینجا: @lonelypoet ظرفیت: ۹ تا چنل ۴ تا خوشگل (تکمیل شد میگم) زمان: نامشخص
به اولین تقدیمی برجمون خیلی خیلی خوش اومدین! تقدیمی ما یه کوچولو فرق داره:شما این پیاممون رو میفرستین تو کانال قشنگتون و بعد میاید دایگو یا پیوی من و لینکتون رو میدین. من هم شما رو به یه خاندان تو وستروس/ یه کتاب فانتزی تشبیه میکنم😃✨ *امیدوارم شرکت کنین، راستی ممبرا هم فقط بیان پیوی نقطه ای چیزی بدن تا وارد تقدیمی شن*
https://eitaa.com/Paradoxnk/5029 باید شخصیت هم خودمون بگیم آیا؟ چون من سر این مرحله واقعا گیر می‌کنممم (چون کسی نیست_)