_نوارکاسِت
گاهی که به خانهشان میرویم ، اگر حال و حوصلهاش را داشته باشد ، دواستکان چای میریزم و میروم مینشینم کنار دستش ، خرماهای درشت تر را جدا میکنم و میگذارم روی نعلبکی و باز مثل همیشه دلم میخواهد یک خاطره مهمانم کند. او هم دست رد به سینهام نمیزند و برایم میگوید. از شبهای عملیات ، از دوش به دوش برادرهایش جنگیدن ، از خفقانها و تنگیها به وقتِ حملاتِ دم صبح ، از دلشورهها وقتی میفهمید تهران بمباران شده. گاهی هم خاطره آن شبی را میگوید که پیکر نیمهجان برادرش را به آغوش کشید. از آنشب دیگر برنگشت ، دلش را همانجا میانِ خاکریز و جعبههای خاک گرفته مهمات جا گذاشت و آمد که مراقب بچههای قد و نیم قد برادرش باشد وقتی که غریبانه درکوچههای یک شهر مرزی زندگی میکردند.
اما هیچ وقت ، از آن حادثه نگفت! راستش من هم نپرسیدم. نمیدانم ، شاید یک شب وقتی دوباره از درد شبگرد خانه شده و من نیم خیز از لای در اتاق نگاهش میکنم ، بروم دستانش را بگیرم و بخواهم از آن شب برایم بگوید. شاید وقتی در راه رفتوآمد چشمپزشکی است از او بپرسم که چه بلایی سر چشمانش آمده ؟ شاید هم شبها موقع خواب ، وقتی به بهانه آب خوردن به آشپزخانه میروم و مثل همیشه میبینم که دارد پاهایش را از درد میبنند بنشینم کنارش و با تمام شجاعت از او بخواهم که بگویید.
شاید هم این قسمت ماجرا را باید از زبان مادرجان بشنوم. از تمام شب های تنهایی اش ، وقتی تازه از شهرستان به تهران آمده بودند و همسرش او و دو تا بچه کوچک را به امان خدا گذاشته بود و رفته بود جبهه
زیرزمین خانه شده کلکسیون عکسهای او و رفیقانش. عکسهای بهجا مانده از آن روزها و خاطراتی که هربار مرورش قلب او را به درد میآورد. حالا بعد گذشت این همهسال و متحمل شدن این همه درد ، نه استخدام جایی شده و نه حتی یک درصد جانبازی گرفته. شاید یک روز دلیلش را از او بپرسم ، اما شاید جواب را خودم هم بدانم ، میدانی که ؟ ماجرای عجیبیسیت این عاشقی !
#شرحیات
_نوارکاسِت
- طاغوت ، طاغوت است ! چه عمامه به سر ، چه تاج به سر. شهیدبهشتی | #پیشنهادی
af77d8ab5d5a16f5fa5beec56b300ac632001264-144p_۲۶۰۲۲۰۲۳.m4a
494.8K
- بنده بازیهای سیاسی رو بزرگترین
خطر برای این انقلاب میدونم!
شهیدبهشتی | #پیشنهادی
اگر حسینبنعلی بود ، میگفت اگر میخواهی
برای من عزاداری کنی ، برای من سینه و زنجیر
بزنی ، شعار امروز تو باید فلسطین باشد.
شمر ۱۳۰۰ سال پیش مرد ،
شمر امروز را بشناس!
- شهیدمطهری.
حالا باز چفیه یهچیزی
ولی خداوکیلی لباس چریکی پوشیدن دخترا
مثل پیرهن گلگلی پوشیدن پسرا میمونه.
_نوارکاسِت
خدایا به ما حلاوت و توان مبارزه بده
خدایا
در راه امامحسین توان یک مبارزه
دائمی و بدون خستگی رو به ما عطا کن!