eitaa logo
دانلود
🌷🕊🍃 و باز دو قاب شبیہ هم شاید گل‌ها هم رمز شہادت بودن:) 💔 🖤🥀 وعاقبتتون‌شهدایی 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
.🌷🕊🍃 او خار چشم بود یا موی دماغ؟! 🔴‏آقای پزشکیان، ‎ خار چشم آمریکا بود، نه موی دماغ! پاسخ این اهانت شرم‌آور رو مردم روز جمعه خواهند داد. ❤️ 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
جان می‌دهم از حسرت دیدار تو چون صبح باشد که چو خورشید درخشان به درآیی🌤 ❤️ 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
جان می‌دهم از حسرت دیدار تو چون صبح باشد که چو خورشید درخشان به درآیی🌤 ❤️ 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
جنگ ما مملو بود از بهشتیانی که بهشت مشتاق دیدارشان بود :)✨ 💔 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
😭 🔰مے‌گفت :اگر از این سفـید به رو سپیـدے رسیـدیم ڪردیم. براے داغ بیــماران ڪرونایی‌اش در خانه اشـک می‌ریخت😭 و می‌گفت شرمنده خانواده آنها شدیم. بالای سر بیماران می‌خواند.😔 هر وقت صحـبت می‌شد می‌گفت: این روزهـا مـردم به ما نیاز دارند. 🔰وقتے شهید شد، مریم گفت: باید برای جنازه کرمان برویم. در مسیر مدام زیارت عاشورا می خواند و طلب می‌کرد.💔 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهیده مریم رحیمی 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
خدایا کمک کن جوری زندگی کنیم که وقتی از دنیا رفتیم بگن فلانی رفت پیش حاج قاسم 💔 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
دل نمی‌بستی، ولی محبوب دلهــــایی چقدر... 💔 _و_عاقبتمون_شهدایی 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
برای حاج قاسم شدن گاهی یک خلوت سحر هم کافیست.. دل که شهید شود،زندگی که شهید شود،در نهایت انسان شهید میشود.... پدرم میگفت: اول شهید زندگی کن؛تا شهید بروی از زندگی... 💔 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
11.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با نوای کاروان را گریه کرد...😥 🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
زندگی بعد از تو بر هیچ کس آسان نگرفت دلتنگ فرمانده😭 💔 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر بازگشت قهرمان از میان آتش و گلوله؛ حاج قاسم: باور نداشتیم این سه نفر، هیچ یک بتوانند به عقب برگردند. 🌷 رزمندگان اسلام در این نبرد بزرگ (کربلای ۵) با بیش از ۱۴۰ تیپ زرهی و مکانیزه دشمن درگیر شدند و در تمام لحظات آن روزهای سخت، علی آقا چون یک بسیجی خط شکن، در کنار شهیدان و حماسه آفرینی کرد. 🔹 برای من اینگونه تعریف می‌کرد: «وقتی دشمن میخواست کانال ماهی را پس بگیرد، به من و حسین خرازی گفت برویم کمک ؛ رفتیم. آن قدر آتش دشمن سنگین بود که قابل بیان نیست. باید چند کیلومتر و از میان گل و لای پیاده می رفتیم. حسین می توانست تند برود ولی من لنگ لنگان و آهسته راه می‌رفتم. وقت برگشتن، تنها می‌آمدم و عراقی ها مرا هدف قرار می‌دادند و تیری به من نمی خورد. من آن مسیر دو، سه کیلومتری را در حالی که حسین و قاسم نگران بودند که من چگونه تکه پاره می‌شوم، طی کردم و سالم به دیگران رسیدم. » 🔸 این صحنه را این گونه روایت می‌کند: «روی پل غلغله ای بود از آتش؛ تمام پل، غرق آتش بود. شاید بشود گفت نزدیک به صد قبضه توپ عراقی بسیج شده بود روی همین تکه پل، که هیچ چیزی نتواند از آن عبور کند. قفل کرده بودند این پل را. آقا محسن فرستاده بودشان که بیایند کمک. آن قدر حجم آتش زیاد بود که برای پذیرش مسئولیت که لشکر دیگری بیاید به ما کمک کند، هیچ جایگاهی وجود نداشت. ما باور نداشتیم که این سه نفر، هیچ کدام شان بتوانند به عقب برگردند. احساس می‌کردیم که هر سه تای شان شهید می‌شوند. تقریبا هفت روز شدیدترین پاتک ها را دشمن انجام داد. » ✍🏻 برادر خانم شهید بسیار حماسی و قهرمانانه‌ست. خصوصا ً آن بخش لنگان لنگان از قول شهید، برای خانواده بسیار سوزناک است. 🌷 حقیقتاً انگار بخشی از یک فیلم جنگی را می‌خوانیم، حال آنکه شهید ما این لحظه‌ها را زندگی کرده و داغی این گلوله‌ها را در کنار بدن رنجور خود حس کرده است. او نه در قاب سینما، بلکه در محضر حضرت الله، نقش خود را به زیباترین طریق ممکن ایفا کرده است. ای جانم!! حاج علی آقای قهرمان ... ❤️ 💔 و آآآآه از اینکه این رشادت ها را اکنون می‌شنویم که دیگر افتخار حضور وجود گرم و نورانی شما را در دنیای خود نداریم ... 🥀 و چقدر مرده‌ایم از زمانی که شما از دنیای‌مان رفتید، چون جسمی که روح پاک از آن بیرون می رود و آن جسم پس از او مرداری بیش نخواهد بود. دلتنگ شماییم علی آقا! و بیان این دلتنگی در قامت هیچ واژه ای نمی گنجد ... ⏪ ادامه دارد... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃